جمعی از طلاب مشهدی حامی گفتمان انقلاب در محکومیت انتشار نامه جسارت آمیز علیه حضرت آیت الله مصباح حفظه الله اقدام به صدور بیانیه ای نمودند که در ادامه می آید.
بسم الله الرحمن الرحیم
بیانیه ی جمعی از طلاب مشهدی حامی گفتمان انقلاب
در محکومیت انتشار نامه ی جسارت آمیز علیه حضرت آیت الله مصباح حفظه الله
«یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ قُولُوا قَوْلاً
سَدیداً * یُصْلِحْ لَکُمْ أَعْمالَکُمْ وَ یَغْفِرْ لَکُمْ ذُنُوبَکُمْ وَ
مَنْ یُطِعِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ فَقَدْ فازَ فَوْزاً عَظیماً» (سوره ی
سبأ/70 و 71)
با فرا رسیدن موسم انتخابات، همه ی افراد و اقشار ملت – از مردم و مسؤلان-
در معرض یک امتحان بزرگ دیگر قرار گرفته اند؛ اگر به هم افزایی توان ها
بپردازند، بی شک انتخابات مایه ی ارتقای مادی و معنوی، هم برای افراد و هم
برای کشور خواهد شد، و اگر خدای ناکرده مسیر تخریب و توان فرسایی در پیش
گرفته شود، حاصلی جز عقب گرد دنیوی و اخروی متصور نخواهد بود.
متأسفانه امروز در بحبوحه ی انتخابات، فضای رسانه ای رایج، عموما در خدمت
جریان دوم قرار می گیرد، که شواهد متعددی بر این مدعا موجود است؛ از آن
جمله، انتشار نامه ای با عنوان «نامه انتقادی جمعی از طلاب قم به آیت الله
مصباح» در یکی از سایت های اینترنتی است. توجه به چند نکته پیرامون این
نامه ضروری است:
1. به عقیده ی ما - گرچه شاید نویسندگان چنین قصدی نداشته اند، اما از
ظواهر چنین برمی آید که- ادبیات این نامه پیش و بیش از آنکه «انتقادی»
باشد، «انتقامی» است؛ انتقام از شیردلان روحانیت مخالف شرق و غرب و متکى به
اصول اسلام ناب محمدى- صلى اللَّه علیه و آله و سلم- که حاضر به مصالحه بر
سر اصل الاصول اسلام ناب – یعنی ولایت فقیه - نیستند.
بی پرده بگوییم؛ ما چنین کارهایی را در تداوم خط «جنگ نیابتی با ولایت
فقیه» و برای تصفیه حساب با عمارهای حریم ولایت و از صحنه خارج کردن ایشان
می دانیم.
2. نگارنده (یا نگارندگان) نامه، گویا سوابق سیاسی درخشان حضرت آیت الله
مصباح را فراموش کرده اند؛ ایشان مبارزات انقلابی خود را از سال 1330 آغاز
کرده اند. در ایام حاکمیت به اصطلاح «اصلاح طلبان»، که اصول و فروع اسلام
ناب، مورد هجمه ی لیبرال مسلک ها قرار گرفته بود، ایشان از معدود عالمان
پاک باخته ای بودند، که به پیروی از رهبر معظم انقلاب، به دفاع تمام عیار
از شریعت و اصول عقاید اسلام پرداختند.
فتنه ی 88 را که دیگر یادتان نرفته؟! آن جا که عموم خواص و نخبگان، پنبه در
گوش گذاشتند تا ندای «این عمار» نائب امام زمان را نشنوند، «مطهری زمان»،
مصباح وار به جنگ خفاش ها رفتند و تکیه گاه امت حزب الله شدند؛ گلوله های
توهین و تهمت دشمنان حریم اسلامیت و جمهوریت نظام و زخم زبان برخی دوستان
خودعاقل پندار را به جان خریدند و تمام هستی خود را برای حفاظت از عمود
خیمه ی نظام اسلامی به میدان آوردند.
3. نگارندگان نامه، دچار خلط مفهوم و مصداق شده اند و «میزان، حال فعلی
افراد است» را از یاد برده اند؛ چرا که حمایت حضرت ایشان از آقای احمدی
نژاد، در حقیقت حمایت از شعارهای اصیل انقلاب بوده که در آن برهه توسط آقای
احمدی نژاد بیان و پی گیری می شد، نه دفاع از شخص ایشان در هر زمان، و با
صرف نظر شعارها و عملکردشان؛ اگر این استدلال را قبول ندارید، «دعای پیامبر
در حق زبیر» یا «حمایت حضرت امام و رهبر معظم انقلاب از مسؤلانی که بعدا
دچار انحرافاتی شده اند» را چگونه توجیه می کنید؟!
4. اگر حضرت آیت الله مصباح، جناب آقای لنکرانی را به عنوان گزینه ی
اصلح خود معرفی کرده اند، قطعا به حجت شرعی رسیده اند، و با بیان مصداق
اصلح، به تکلیف خود عمل کرده اند. تحکم و دستور حاکمیتی در کار نبوده، که
حضرات اینچنین برآشفته اند! اگر اعتماد ندارید، حضرت ایشان، خودشان نیز
فرمودند که «به دنبال اصلح بروید.» نیاز به جار و جنجال نیست! شما هم به
تکلیف خود عمل کنید؛ چنانکه اگر ما نیز، شخص دیگری را به عنوان مصداق اصلح
یافتیم، به وظیفه ی خود عمل می کنیم؛ اما این امر، هیچ ملازمه ای با پنجه
کشیدن به چهره ی درخشان عالم مجاهدی مثل حضرت آیت الله مصباح ندارد! چرا که
بر اساس فرمایشات حضرت امام و رهبر معظم انقلاب، برای انتخاب باید حجت
شرعی داشت؛ اول با اجتهاد شخصی، و اگر نه، با تقلید و سؤال.
5. این که جمعی از «طلاب» دست به نگارش چنین نامه ای زده باشند، هنوز
برای ما جای سؤال دارد؛ اما بر فرض قبول، اخلاق حرفه ای حکم می کند که
گردانندگان سایت ها و فعالان فضای مجازی از انتشار مطالب بی استناد و بدون
شناسنامه ی روشن، پرهیز کنند و جز مصالح نظام را در نظر نگیرند و پازل دشمن
را تکمیل نکنند. انتشار چنین نامه هایی در فضای مجازی، قطعا به ضرر جریان
پایبند به اسلام ناب محمدی است و سود آن، تماما در کیسه ی حامیان اسلام
آمریکایی و دشمنان قسم خورده ی داخلی و خارجی نظام مقدس اسلامی اندوخته
خواهد شد و لبخند شادی را تنها بر لبان ایشان جاری خواهد کرد.
برادران! راه خیرخواهی و نصیحت مشفقانه باز است، و البته غیر از آن چه در
پیش گرفته اید؛ به جای این گونه اقدامات ساختار شکنانه و نهادن بنیان
سیئه، نامه ای سر بسته به ایشان بنویسید و مواردی را که به زعم شما خطاست،
گوشزد کنید؛ قطعا با روی باز از آن استقبال خواهند کرد.
و السلام علی عباد الله الصالحین
29/2/1392
اسامی امضا کنندگان:
حجج اسلام و آقایان
1. ابوالفضل شرعی
2. ابوالقاسم قندی
3. ابوذر فرشتیان
4. احسان عمارلو
5. احمد عطار
6. اصغر یار
7. امید جلالی فرد
8. امیر اکبیا
9. امیر حسین صباغ
10. امیر خراسانی
11. جواد جهانگیری
12. جواد حیاتی
13. جواد شکری
14. جواد محمدنیا
15. جواد یزدی زاده
16. حامد مهاجر
17. حسین افشار
18. حسین سابقی
19. حمید قیاسی
20. حمیدرضا تکمیلی
21. حیدر نادری
22. دانیال شیخ الاسلامی
23. رسول قضاوت
24. رضا پورعباس
25. رضا داوودی
26. رضا عیدی
27. رضا محمدآبادی
28. رضا معینی زاده
29. روح الله یعقوبی
30. سجاد علی اکبر زاده
31. سجاد کسمایی
32. سعید سلیمانی
33. سعید شیخی راد
34. سید جلال الدین عمادی
35. سید حسین موسوی
36. سید محسن موسوی
37. سید محمد مالدار
38. سید محمد موسوی
39. سید محمدرضا یحیی زاده
40. سیدمحمد علویان
41. صادق نیرومند
42. عباس نعمتی
43. علی اخروی
44. علی باقی
45. علی مقدم
46. علیرضا دهقان
47. علیرضا محمدی
48. مجتبی پاک نفس
49. مجتبی سورگی
50. مجید حشمتی
51. محسن دوراندیش
52. محسن صادقی
53. محسن مرزانی
54. محمد امامی
55. محمد جعفری
56. محمد شاه محمدی
57. محمدجواد صادق جوادی
58. محمدحسن باتقوا
59. محمدحسین صداقتی
60. محمدرضا بنا کرمانی
61. محمدعلی میرزایی
62. محمدنبی بندار
63. مرتضی مصطفی پور
64. مسعود باقری
65. مسعود حاجیان نژاد
66. مسعود شاهد
67. مصطفی جهانگیری
68. مصطفی سعدی
69. مصطفی محمدآبادی
70. مهدی بندیان
71. مهدی ترابی
72. مهدی شاندیزی
73. مهدی علومی نژاد
74. مهدی قاسمی
75. مهدی محمدآبادی
76. مهدی واحدی
77. مهدی وفایی