بعد از توصیه های مکرر دلسوزان نظام و انقلاب به ریاست محترم جمهوری مبنی بر فاصله گرفتن از جریان انحرافی، برخی که خود علمدار فساد و انحرافات در کشور بوده اند یکباره به دلشان افتاد که قبل از رسیدن شبهای احیای ماه مبارک رمضان دل به دریای الهی ملت بزنند و با قرض گرفتن موتور جت، چند آتیشه در مسیر ولایت و ارزشها و آرمانهای ملت مسلمان و انقلابی ایران سوخت بسوزانند و بگازند و بگازند که حتی عمار بگوید بابا کمی آهسته تر!
به گزارش سرویس سیاسی بی باک، آقای هاشمی رفسنجانی که در سال 88 جنگ جملی دیگر به فرمان همسرش و صحنه گردانی برخی فرزندانش به راه افتاد و بعد از افتضاحات و شکستهای پیاپی اغتشاشگران که منجر به لندن نشینی آقازاده وی شد و بارها ماهیت اصلی خود را در فرصتهایی چون صدور پیام تسلیت به میرحسین موسوی و همچنین سخنرانی هفته پیشش در قبال حمایت از سلفی های سوری به نمایش گذاشت، چند وقتی است که به بهانه نقد جریان انحرافی سعی در تخریب و نادیده گرفتن دست آوردهای شگرف دولتهای نهم و دهم و انتقام گیری از نیروهای انقلاب را دارد.
امّا در این طرف میدان هم نیروهای انقلاب اجازه سوء استفاده و فرصت طلبی به امثال ایشان را نداده و ساکت ننشستند به طوری که حسین شریعتمداری دیروز در روزنامه کیهان حسابی از خجالت هاشمی در آمد و با زبان طنز نوشت: شخصي براي دوست دوچرخه سوارش كه تازه فوت كرده بود، خرما خيرات مي كرد. يكي از رهگذران به جاي آن كه مانند بقيه، يك خرما بردارد و فاتحه اي بخواند، پنجه در سيني انداخت و مشت خود را پر از خرما كرد. صاحب عزا كه از فرصت طلبي او ناراحت شده بود، مچ او را گرفت و به ملامت گفت؛ چه خبرته آقا؟! اتوبوس كه چپ نشده؟! يك دوچرخه سوار به جدول زده و فوت كرده!
وی با این داستان به نوعی از هاشمی خواست تا پلاستیکی که همراه خود به مجلس ختم آورده - تا برای تامین نیاز سالش پر از خرما کند - را بی سر و صدا و قبل از اینکه آبرو ریزیش فراگیر شود، در جیبش بگذارد و همچون دیگران تنها یک خرما بردارد آنهم به شرط اینکه برای آمرزش روح مرحوم تازه گذشته طلب رحمت نماید.
کار شریعتمداری به اینجا ختم نشد چون اساسا ایشان به اعتراف همگان خیلی خیلی پیله اند! در ضمن از آن دسته اساتیدی هستند که تا موضوع را به مخاطبان خود کاملا تفهیم نکنند، اجازه خروج از کلاس را به کسی نخواهند داد.
در همین راستا،
روزنامه کیهان امروز نیز طی یادداشتی سعی کرد تا بیش از پیش تفاوت دوچرخه و
اتوبوس و ظرفیت هر کدام و تبعات سانحه با آنان و آداب و رسوم شرکت در
مراسم ختم را برای آقای هاشمی رفسنجانی تبیین نماید.
کیهان در یادداشتی با عنوان " واقعاً هم غارت بیت المال برای کسب رأی جواب نداد " نوشت:
*اظهارات اخیر هاشمی رفسنجانی درباره غارت بیت المال برای خرید چند رأی، با توجه به سوابق عملکرد مهدی هاشمی جای تأمل و تعجب دارد.
*هاشمی رفسنجانی چند روز پیش با بیان اینکه فریبکاری ها موقتی است، گفته بود: ادعای دروغ کردن، پول بی خودی مصرف کردن که مردم می فهمند یک بازی است و بیت المال را به غارت بردن برای خرید چند رای و امثال این چیزها دیگر در مردم جواب نمی دهد. حتی اگر مردم نیاز داشته باشند این پول را می گیرند، ولی لعنت شان هم می کنند.»وی همچنین گفته بود: «اگر بخواهیم امروز یک حرف درستی بزنیم و نصیحتی انجام بدهیم آن است که نظام و به طور کلی همه باید تلاش کنیم که اگر اعتماد بخشی از مردم از بین رفته و به تردید افتاده اند، اعتماد آنها را برگردانیم.
*نکته شگفتی آور این اظهارات، بی اعتنایی آقای هاشمی رفسنجانی به عملکرد برخی اطرافیان خود و شماری از دست اندرکاران حزب کارگزاران است. صرفاً یک نمونه کوچک از تخلفات عدیده، عملکرد مهدی هاشمی در انتخابات سال 84 و 88 است. حمزه کرمی دستیار مهدی هاشمی در سایت تعطیل شده جمهوریت (مدیرکل سیاسی دفتر رئیس جمهور از سال 74 تا 78 در دولت سازندگی و اصلاحات) مدتی را هم زیر نظر مهدی هاشمی در سازمان بهینه سازی مصرف سوخت فعالیت کرده است. او در اعترافات خود در دادگاه که مستند به اسناد نیز هست، فاش کرد: «مهدی هاشمی اعتقادی به هزینه شخصی برای انتخابات نداشت و با وجود گوشزد کردن من نپذیرفت که استفاده از پول بیت المال برای این منظور جرم است... گرداننده واقعی سایت جمهوریت مهدی هاشمی بود و من تنها مدیر اسمی آن بودم. پرسنل سایت با چاپ شب نامه در ستادهای میرحسین موسوی و توزیع آنها، به تضعیف نظام می پرداختند. سازمان بهینه سازی مصرف سوخت باید در جهت کاهش و بهینه سازی مصرف سوخت کار می کرد. البته شرکتهای مختلفی هم با این سازمان قرارداد داشتند که از جمله این شرکتها شرکتی با مدیریت امیر-الف بود که کار این شرکت نیز ساخت تیزرهای تبلیغاتی و در کل تبلیغ بود. همه روسای این شرکتهایی که با سازمان بهینه سازی قرارداد داشتند از دوستان مهدی هاشمی بودند و آمادگی گرفتن پول تحت عنوان بهینه سازی و تبلیغات انتخاباتی برای کاندیدای مدنظر مهدی هاشمی را داشتند. یک شرکت 500 میلیون تومان برای چاپ یک میلیون جلد کتاب پول دریافت کرده بود در حالی که تنها 25هزار جلد کتاب چاپ شد و مابقی پول صرف تبلیغات مورد نظر مهدی هاشمی شد. او معتقد به پولشویی بود. وی پولها را از سازمان بهینه سازی دریافت می کرد و آنها را مکررا به دلار و ریال تبدیل می کرد. وقتی که دلیل این کار را از وی پرسیدیم، گفت که با این کار کسی نمی تواند منشأ پولها را کشف کند. با فشار مهدی هاشمی از سازمان بهینه سازی مصرف سوخت به منظور تبلیغات در دوره نهم انتخابات ریاست جمهوری [سال84] پول برداشت می شد. این پولها معادل 2 میلیارد تومان بود.»
*اکنون پرسش این است که متهم اختلاس و پولشویی و «غارت بیت المال برای خرید چند رأی» چرا برای پاسخگویی به اتهاماتش به کشور بازنمی گردد و از یک سال و نیم پیش در لندن و دوبی سیر می کند و تازه در حال تبادل مدرک تحصیلی هم هست؟! آیا به تعبیر آقای هاشمی مردم خرج کنندگان این پول ها را لعنت نمی کنند؟