رسانه های ضد انقلاب و بیگانه فارسی زبان اهم مطالب خود را به انعکاس گسترده سخنان وزیر اطلاعات و آیت الله سیدمحمد خامنه ای ( برادر رهبر انقلاب) و واکنش ها به این سخنان اختصاص دادند. این سخنان باعث شده بود، ضد انقلاب و اهالی فتنه سنگ تمام برای هاشمی رفسنجانی بگذارند.
آیت الله سیدمحمد خامنه ای در یک مصاحبه با خبرگزاری فارس به تحلیل عملکرد ضد انقلاب و اهالی فتنه برای انتخاب ریاست جمهوری پرداخت و در نهایت هم به هاشمی رفسنجانی پیشنهاد کرد، در آستانه 80 سالگی به کارهای فرهنگی بپردازد؛
از طرف دیگر هفته گذشته، وزیر اطلاعات طی یک سخنرانی در قم عنوان کرد که آن کسی که خود را پیشگوی فتنه می نامد، مدارک قطعی وجود دارد که او در فتنه دست داشته است؛ که بدون نام بردن از هاشمی، همه اذهان را متوجه هاشمی کرد؛ چون او چند روزی بود که مدام می گفت من حوادث فتنه را پیش تر پیش بینی کرده بودم و ... . وزیر اطلاعات همچنین عنوان کرد آن کسی که نظام به خاطر مصالحی او را مانند و تن دیگر محصور نکرده توهم نکند که انقلاب یادش رفته او چه کرده است؛ که به اعتقاد بسیاری اشاره به خاتمی بود.
این سخنان کافی بود که واکنش هایی در داخل کشور صورت گیرد؛ ولی این واکنش و انعکاس این سخنان در رسانه های ضد انقلاب بسیار پررنگ تر بود.
این رسانه ها با انتخاب عناوین مغرضانه و انتساب برخی اتهامات به هاشمی به نام این دو نفر، سعی در ایجاد جوی به سود هاشمی و القای مظلومیت برای هاشمی رفسنجانی هستند. بی شک انتخاب عناوینی مانند « خائن» ، « مجرم» ، « عامل آمریکا » و اینکه « نظام وی را به خاطر مصالحی محصور نکرده » برای هاشمی و انتشار آن به یکباره در این رسانه ها، چهره ای مظلوم از هاشمی را ترسیم می کند که مورد هجمه های غیرمنصفانه قرار گرفته است.
سایت دیگربان، به دروغ اخطار مصلحی به خاتمی
را، اخطار به هاشمی رفسنجانی توصیف کرده، و با تیتر بزرگ هم نوشته
که « نظام به خاطر
ملاحظاتی هاشمی را محصور نکرده است»؛ و این پرده دیگری از
القای مظلومیت برای هاشمی رفسنجانی است
سایت ضد انقلاب خودنویس در هفته گذشته برای هاشمی سنگ تمام گذاشت؛ این سایت چندین بار پروژه مظلوم نمایی برای هاشمی رفسنجانی را به اجرا گذاشت.
در کنار این دلسوزان خارجی برای هاشمی رفسنجانی، دلسوزان داخلی نیز مجال اظهار نظر یافتند؛ دلسوزانی که معلوم نیست چه شده که این بار اینگونه به دفاع از هاشمی پرداخته اند:
مجمع روحانیون مبارز در واکنش به این سخنان و برخی روزنامه ها طی اطلاعیه ای از جایگاه هاشمی و خاتمی دفاع کرده و برای آنان نوحه سرایی کرده است؛ در اینجا قصد بررسی این اطلاعیه و پیام را نداریم و تنها به چند سوال بسنده می کنیم؟ مجمع روحانیون از روزهای پس از انتخابات و در ایام فتنه هجمه ضد انقلاب و منافقین علیه نظام و امام و رهبری را ندید که سکوت کرد و اطلاعیه نداد؟ یا می دید ولی جایگاه امثال خاتمی و هاشمی از اصل نظام برایشان مهم تر است؟
آیا هجمه هایی که این روزها علیه هاشمی هست – بر فرض وجود چین هجمه ای – اصلا قابل قیاس با طوفان تهمت ها و اتهامات علیه هاشمی رفسنجانی در روزها و ایام دوم خرداد و در آستانه مجلس ششم و دوران ریاست این طیف برکشور هست؟ آیا آن سیل اتهامات و لجن پراکنی ها علیه هاشمی که توسط هم فکران و هم جناح های مجمع روحانیون انجام شد، ایجاب نمی کرد تا آن روز هم این مجع علیه آن مواضع هنجار شکن موضع بگیرد؟ یا امروز جریان دیگری در کار است که اینگونه برای هاشمی اطلاعیه داده و یکی دو انتقاد به هاشمی را بر نمی تابند؟
یکی دیگر از خطوط اصلی که توسط رسانه های بیگانه فارسی زبان و ضد انقلاب طبق هفته های گذشته پیگیری شد، زمینه سازی برای آمدن خاتمی و هاشمی به عرصه انتخابات است؛ و در عین حال این تلاش صورت می گرفت که اگر هم این دو تن برای انتخابات ثبت نام نکردند – و یا خاتمی رد صلاحیت شد – نظام هزینه زیادی را بپردازد.
این خط این هفته هم پیگیری شد؛ البته آمدن هاشمی این هفته محوریت بیشتری یافت. این هفته تلاش شد تا ضمن زمینه سازی برای آمدن هاشمی به گونه ای اخبار منتشر شود تا بازهم این رسانه ها به اهداف خود برسند و آن هم ایجاد هزینه برای نظام بود.
اینکه هم هاشمی و هم خاتمی آمدن خود را منوط به موافقت رهبری کرده اند در اخبار این هفته درصدر قرار گرفت؛ هاشمی در یک سخنرانی عنوان کرد که برای ورود به انتخابات با رهبر انقلاب مشورت خواهد کرد؛ چرا که اگر موافقت ایشان نباشد نتایج معکوس به بار خواهد آمد؛ تاکید بر مشورت با رهبری برای آمدن از سوی خاتمی و هاشمی اهمیت ویژه ای دارد.
هاشمی در حالی سخن از موافقت رهبر انقلاب می گوید که پیش تر تمام نامزدهایی که با رهبر انقلاب دیدار داشته اند درباره نظر ایشان در مورد کاندیداتوری خود تنها یک سخن شنیده اند: « من نفیاً و اثباتاً نظری ندارم»؛ در نتیجه هاشمی هم قطعا همین سخن را خواهد شنید؛ حال اگر هاشمی با اعلام این پیش شرط، چندی بعد هم نظرش را اعلام کند دو نتیجه خواهد داشت:
1. اگر بگوید می آیم؛ در نتیجه این برداشت ایجاد می شود که رهبر انقلاب به هاشمی گفته اند بیاید؛ و این قطعا خلاف واقع است. در نتیجه هاشمی این را نشان خواهد داد که رهبری هم به این نتیجه رسیده که حل مشکلات تنها کار هاشمی است و نظام به او بازگشت کرده است؛ در نتیجه در تلاش برای جمع آوری رای نیروهای اصولگرا و حزب اللهی نیز خواهد بود.
2. اگر بگوید نمی آیم؛ در این حالت این اتفاق می افتد که همگان می گویند رهبر انقلاب با آمدن هاشمی مخالفت کرده است؛ در نتیجه با جوسازی که پیش تر صورت گرفته و آمدن هاشمی یک خواست عمومی جلوه داده شده، مخالف رهبر انقلاب هم مخالفت با این خواست نشان داده می شود؛ و این هم از اهداف ضد انقلاب است.
در کنار این ها ، خاتمی نیز کم کم زمینه را برای ورود هاشمی به عرصه انتخابات آماده می کند و رسانه های بیگانه نیز این اخبار را به خوبی پوشش می دهند:
در کنار سناریوهای فوق، خط دیگری نیز در همین راستا و به صورت نرم مدام پیگیری می شود ؛ اینکه سعی شود اولا کشور مواجه با مشکلات عدیده و شرایط بحرانی معرفی شود؛ این خطی است که هفته های گذشته پی گیری شد.
از سوی دیگر تلاش می شود تا با اعلام اینکه حل مشکلات تنها با هماهنگی با رهبری صورت می گیرد، نشان داده شود که منشأ مشکلات کجاست و رهبری باید در برابر آنها کوتاه بیاید.
تکرار زیاد این مطلب که کشور شرایطی بحرانی دارد و پیغمبر خدا هم بیاید نمی تواند مشکلات را حل کند؛ و به یکباره انتشار وسیع این مطلب که حل مشکلات کشور بدون هماهنگی با رهبری امکان پذیر نیست، سناریویی است برای فشار بر نظام و همچنین در راستای هدف کلی تخریب چهره نظام و ولایت فقیه.
این در حالی است که این آقایان فراموش کرده اند کشور را با غرض ورزیهای جاهلانه – یا خائنانه – خود نزدیک به یکسال در بحران کامل فرو بردند و دم نزدند. مشکلات آن روز کشور بیشتر بود یا امروز؟ این که خود زمینه ساز شرایط بحرانی شدند چیزی نمی گویند ولی اینکه امروز گرانی بر مردم سنگینی می کند اینگونه فریاد سر می دهند. واقعا اهمیت عدم امنیت در نگاه این افراد بیشتر است یا وجود گرانی؟ البته کسی منکر وجود مشکلات نیست ولی چهره کشور آنقدرها هم بحرانی نیست که پیغمبر خدا هم نتواند حل مشکل کند!! چطور شد که هاشمی یا خاتمی می توانند ولی پیغمبر خدا نمی توانند؟
رسانه انگلیسی بی.بی.سی (BBC) این هفته صفحه ویژه دیگری را نیز برای انتخابات راه اندازی کرد؛ این رسانه که پیش تر هم صفحه ویژه شمارش معکوس « گفته ها و شنیده ها ... روز تا انتخابات» را بر روی سایت خود ایجاد کرده بود، از زمان آغاز ثبت نام کاندیدا صفحه ویژه دیگری نیز به آن افزوده شد.
در کنار این صفحه ویژه، این رسانه، با آغاز ثبت نام نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری، اخبار این اتفاق را نیز تحت پوشش زنده قرار داد:
و چند خط تكراري:
برخي از اين رسانهها همچنان هم به صورت نرم و هم به صورت كاملا عريان بحث آزاد نبودن انتخابات را مطرح ميكنند. اين رسانه ها همچنان با عناوين جديد سعي دارند كه نگذارند اين خط رها يا فراموش شود؛ در نتيجه به طرق مختلف اين بحث را مطرح و زنده نگه ميدارند:
تيتر « اگر انتخاباتي آزاد برگزار ميشد » دقيقا در راستاي ايجاد شبهه تقلب است؛ اين امر به ذهن مخاطب متبادر ميشود كه انتخابات اصلا آزاد نخواهد بود؛ در نتيجه مهندسي شده و تقلب هم قطعا صورت خواهد گرفت
البته پيرامون تقلب در سايت هاي ديگر هم مطالبي مطرح شده كه اين خط در هفته هاي گذشته به طور دقيق تبيين شد.
رسانه هاي ضد انقلاب و بيگانه فارسي زبان تلاش دارند تا مشايي را همچنان به نحوي از انحاء نگذارند فراموش شود؛ انتساب مشايي به احمدي نژاد و اينكه احمدي نژاد هم دستپخت اصولگرايان و مورد حمايت رهبري بوده به نحوي در اين راستاست تا به تخريب نظام و مهره هاي انقلابي و دلسوز كشور بپردازند.
تخريب چهره نظام و ارگانهاي انقلابي و برخي اظهار نظرهاي بيمورد و بدون منطق توسط مشايي در كنار برخي اظهارات گاه و بيگاه رئيس جمهور كه خط و نشان ميكشد، معني بهتري مييابد؛ يك روز احمدي نژاد سخن از نسخه پيچيدن عده اي براي شوراي نگهبان ميگويد و اينكه هيچ كس حق ندارد به جاي ملت نظر دهد، و روز ديگر مشايي عنوان ميكند من صلاحيتم را از آسمانها گرفته ام!! كه آن هم كنايهاي به شوراي نگهبان است:
العربيه اظهار نظر توهمي مشايي را تيتر خبر خود كرده و او هم بي اعتباري شوراي نگهبان در نظر مشايي را تذكر داده است
البته معلوم نيست كه مشايي در صورت تمايل به نامزدي در انتخابات در كجا ثبت نام خواهد كرد؟ در آسمانها يا وزارت كشور؟ و پرونده او براي صلاحيت توسط چه كسي بررسي خواهد شد؟ آسمانيان يا شوراي نگهبان؟ بايد منتظر ماند و شاهد اين دو اتفاق بود.
جمع بندي:
به نظر ميرسد رسانههاي ضد انقلاب و بيگانه فارسي زبان در هفته گذشته خطوط جديدي را كم كم رو ميكنند؛ آنها حال كه از آمدن خاتمي نااميد شده اند هاشمي را مدام مطرح ميكنند: گاه براي او و مظلوميتش اشك ميريزند و گاه سخن از توافق او با رهبري ميگويند؛ البته بايد تا چند روز ديگر منتظر ماند تا پرده هاي ديگر رو شود؟ همچنين هزينه سازي براي نظام و مخصوصا شخص رهبر انقلاب و القاي انتساب مشكلات به رهبري توسط هاشمي و خاتمي و پيگيري اين خط به صورت عريان توسط اين رسانهها از ديگر نقاط نيازمند تامل است.
به نظر ميرسد در هفته پيش رو اتفاقات تعيين كننده اي رخ دهد و جلوههاي ديگري از سناريوهاي غربي ها رو خواهد شد؛ اينگونه تحليل ميشود كه در صورتي كه خاتمي و هاشمي نيايند و اميد به پيروزي در انتخابات در ميان افراد اصلاح طلب كاهش يابد، روند و رويكرد رسانههاي غربي به دو سمت برود: اول اينكه علاقه به راي دادن را در مردم كاهش دهند تا نظام به هدف خود نرسد؛ يعني همان كاري را كنند كه رهبر انقلاب فرمودند؛ كه « ما اطلاع داريم كه اين دفعه هم رسانههاى رسمى و شناخته شدهى دشمن از مدتى پيش دارند طراحى ميكنند، برنامهريزى ميكنند، برنامهسازى ميكنند، براى اينكه دل مردم را نسبت به انتخابات سرد كنند؛ شروع هم كردهاند، منتها برنامهريزىشان خيلى وسيعتر از اين حرفها است؛ ميخواهند مردم پاى صندوق نيايند؛ ميخواهند مردم در ادارهى كشور و مديريت كشور سهيم نشوند؛ ميخواهند مردم در صحنه نباشند؛ لذا تلاش ميكنند. اگر حضور مردم نباشد، آنها براحتى ميتوانند تهاجم خودشان را چندين برابر كنند. حضور مردم است كه به نظام اسلامى و به كشور عزيز ما مصونيت ميبخشد. حضور مردم است كه عوامل قدرت و قوّت را در درون ما تقويت ميكند: علم ما پيشرفت ميكند، بصيرت ما پيشرفت ميكند، سازوكارهاى مديريت ما پيشرفت ميكند - همچنان كه در طول اين سالها پيشرفت كرده است - اين به خاطر حضور مردم است، به خاطر انگيزههاى مردم است؛ ميخواهند اين انگيزهها نباشد، لذا سعى ميكنند انتخابات را بىرونق كنند». (بيانات در 16 / 2/ 92)