آنچه می خوانید، گزیده ای از نامه نگاری های شهید بزرگوار سید اسماعیل موسوی با دکتر سعید جلیلی است که در آن بحث های مهمی از تحلیل فضای جنگ، فضای سیاسی کشور و انقلاب اسلامی به چشم می خورد.
* * *
نامه اول: از شهید سید اسماعیل موسوی ۶۳/۱/۲۴
بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین
قال الامام علی ابن الحسین علیه السلام:
الهی و عمرنی مادام عمری بذله فی طاعتک فاذا کان مرتعا للشیطان فاقبضنی الیک
خدایا، مرا عمر عطا کن، مادامی که عمرم صرف طاعتت بشود ، پس هر گاه نباشد زندگیم چراگاه شیطان گردد، مرا هر چه زود تر بسوی خود ببر.
با درود به امام امت و امت شهید پرور و سلام بر شهدای بزرگ اسلام از صدر آن تا کنون محضر شریف اخوی عزیز و ارجمندم سعید آقای جلیلی سلام علیکم
رجا واثق دارم که همچون گذشته بر عزم خود مبنی بر انجام وظایف در جهت پاسداری از خون شهدای گرانقدر انقلاب اسلامی همچنان ثابت و مستقیم بوده و از مشکلات عدیده زندگی و اجتماعی هراس و نا امیدی بخود راه نمی دهید لذا بر آن شدم تا سلامی خدمت شما دوست قدیمی ام عرض نموده و از شما در جهت انجام وظایفم رهنمود بگیرم و تقاضای نصیحت و تذکر نمایم.
و ضمنا این فکر را دارم تا بفضل الهی بطور مرتب به مکاتبه ادامه داده و با یکدیگر در مورد مسائل سیاسی روز تبادل نظر نمائیم،فتحا للباب مسئله اخیر یعنی اخراج یا کناره گیری و خلاصه و در واقع خیمه شب بازی بنی صدر از شورای به اصطلاح مقاومت و در رابطه با آن را مطرح می کنم و نظر شما را در این مورد می خواهم و همینطور مسئله فرار علی تهرانی از جمهوری اسلامی و پناه بردن وی به حکومت خودکامه و شرک آلود حزب بعث در عراق و سخنان ارزشمند!!!!! ایشان در رادیوی بسیار دلسوز!!! حزب بعث در بغداد، که به فضل الهی با اینکار ماهیت زشت و ساده لوح و جنون آمیز خود را بطور کامل برملا نمود.
در پایان چون فراموش کرده بودم در مشهد بپرسم در مورد خریداری فرهنگ معین برای خودم و کتابخانه تقاضای راهنمائی دارم و چون این موضوع احتمالا با ضیق وقت هم مواجه است لطف فرموده و در اسرع وقت جوابیه ارسال فرمائید، به امید پیروزی نهایی نهائی اسلام بر کفر و استکبار جهانی.
والسلام علی من اتبع الهدی
جمعه ۶۳/۱/۲۴
محمد اسماعیل موسوی
برای دیدن تصویر این نامه در اندازه بزرگتر روی آن کلیک کنید.
* * *
نامه دوم: از دکتر سعید جلیلی (صفحه اول) ۶۳/۲/۱
بسم الله الرحمن الرحیم
ان [لربکم] فی ایام دهرکم نفحات الا فتعرضوا لهم
بدانید در ایام زندگی مسیر های رحمتی می وزد پس خود را در مسیر آن نسیم ها قرار دهید
با درود و سلام به آقا امام زمان و ارواح مطهر شهدا و امام امت
محضر برادر عزیز و ارجمند آقا سید اسماعیل موسوی سلام علیکم
نامه شیوای حضرتعالی در خستگی پس از امتحانات ملاحظه و باعث انبساط خاطر و تشکر فراوان از لطف آن برادر عزیز گردید، فرموده بودید تقاضای تذکر و … دارم. عجب . هر چند انسان هر چه متعالی تر و بزرگتر می شود شکسته نفس تر می شود ولی امیدوارم نه در رابطه با حقیر به جنابعالی که خود در تمامی صحنه های لازم یک انسان مومن از جهات تقوی و مبارزه و سیاست و … حضور فعال دارید بنده ای که مبارزه را بواسطه (به بهانه) درس و درس را به واسطه سیاست و سیاست را برای …دیگر رها کرده و از زیر بار هر کدام بنحوی فرار می کنم چگونه می توانم به فردی چون شما به اصطلاح رهنمود بدهم .
در هر حال باید عرض کنم بسیار خوشوقت خواهم شد از اینکه هر هفته یا چندی یکبار از آن جناب راهنمایی های لازم را بگیرم و با این مکاتبات انشاالله مسائلی که در آن مانده ام حل کنم.
اما در مورد مسائلی که فرموده بودید راجع به بنی صدر و علی تهرانی، باید عرض کنم که من از کناره گیری بنی صدر از آن شورای کذایی بی اطلاع بودم اما قدر مسلم این است که بنی صدر و امثالهم امروز در انزوای سیاسی و حتی اجتماعی شدیدی قرار گرفته اند و برای فرار از این انزوا بیخودی این در و آن در می زنند و در همین رابطه سعی دارند به نحوی دوباره در جامعه مطرح بشوند ولو با جنگ زرگری با یکدیگر و یا بیرون آمدن از شورای مقاومت و … تا دوباره اذهان را بطرف خویش جلب نمایند. و جان کلام اینکه مه فشاند نور و سگ عوعو کند. انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی امروز بیشتر از هر زمان مستحکم و در میان دل های توده های میلیونی مسلمان قرار گرفته و به راه خود ادامه داده، و اینان عِرض خود برده و زحمت ما هم نمی دارند.
اما در مورد علی تهرانی باید عرض کنم که امان از هواهای نفسانی که انسان را از کجا به کجا می کشاند. چندی پیش از امام امت سوال کرده بودند اگر در رابطه با خودتان بخواهید از خدا درخواستی کنید چه در خواستی می نمائید امام فرموده بودند: از خدا می خواهم که مرا عاقبت به خیر گرداند. واقعا خداوند همه ما را عاقبت به خیر بغرمایید انشاالله . که هواهای انسان شدیدا بر عقل او غالب است. و اگر کمی سستی نماییم در گودالی به گودی انحراف طلحه و زبیر و علی تهرانی ها خواهیم فرو رفت در هر حال مسئله ای به نام علی تهرانی در حالی که سوژه تبلیغاتی مناسبی برای دشمنان است برای دوستان نباید بعید باشد. اما مسئله ای که امروز ها مطرح و دارد رشد می کند و بعنوان خطری عظیم اگر خدایی ناکرده پا بگیرد برای این انقلاب خواهد بود مسئله ای است تحت عنوان دو دسته نمودن روحانیت اصیل و مبارز. عده ای را تحت جناح بازار و عده ای را تحت جناع مترقی قرار دادن. و از ۲ جناح به یکدیگر سنگ اندازی نمودن طرفی دیگری را طرفدار سرمایه دار و طرفی دیگری را چپ نما می خواند. و این مسئله نه از طرف خود بزرگواران روحانیت بلکه از طرف دشمنانی بعنوان طرفداران این دو دامن زده می شود و نمی دانم در مشهد جو چگونه است اما در اینجا این جو بالاخص بین قشر دانشجو قوی ست
برای دیدن تصویر این نامه در اندازه بزرگتر روی آن کلیک کنید.
* * *
ادامه ی نامه دوم از دکتر سعید جلیلی (صفحه دوم)
و این از خطرات عظیمه ای است که ثمرات بدی را به دنبال خواهد داشت که متاسفانه در مسئله انتخابات گوشه ای از آن به چشم خورد. مثلا شما جامعه مدرسین حوزه علمیه قم را ملاحظه بفرمائید اینان کسانی بودند که مرجعیت امام را اثبات نمودند کسانی بودن که خلع شاه را امضا نمودند کسانی بودن که بعنوان بازوی امام شریعتمداری را از مرجعیت خلع نمودند و کسانی هستن که باید ایدئولوگ ها و راهگشاهای مردم باشند ولی متاسفانه با جوهای مسمومی که از طرف دشمنان روحانیت و اسلام فقاهتی ساخته می شود و با جوی که در قم درست می نمایند دبیر جامعه مدرسی حوزه علیمه قم (۱) در انتخابات حتی برای دوره دوم قادر به اخذ رای نمی شود و یک نفر معلم در قم از ایشان شصت هزار رای بیشتر می آورد آیا این غیر از اینست که وقتی دبیر جامعه مدرسین از شهری مثل قم رای نیاورد آیا بعد ها که از شهرستان های دیگر کاندیدا معرفی کنند آن کاندیداها قادر به اخذ رای خواهند شد.
و البته در طرف مقابل نیز عده ای مانند جناح های بالای انجمن حجتیه با سو استفاده از این مطلب سعی در مخدوش نمودن چهره های بزرگی همچون آیت الله مشکینی داشته و با شعارهای سوء دیگری سعی در منزوی نمودن این ستاره های درخشان انقلاب دارند.
که هردوی این غلط است و جو کاذبی است از جانب دشمنان روحانیت بواسطه انداختن تفرقه بین روحانیون در صورتی که خود این بزرگواران اگر اختلاف نظری در مسائل فقهی و اقتصادی داشته باشند نه بمعنای خصومت با یکدیگر است بلکه با تفاهم کامل با یکدیگر به بحث(علمی) خواهند پرداخت مانند همیشه ی حوزه های علمیه که در پرتو همین بحث های دقیق علمی اسلام را به ما رسانده اند.
در هر حال این مسئله که از جانب دشمنان ما رقم زده می شود نتیجه ای به جز جدایی روحانیت از مردم نداشته و سود آن چیزی جز آب به آسیاب ریختن دشمن نیست و به نظر من در همین رابطه اگر دقت نمایید بسیاری از بزرگان روحانیت که می بایستی اکنریت آرا را می داشتند در این دوره یا رای نیاورده و یا به دور دوم راه یافته اند. برای مثال در اصفهان امام جمعه موقت این شهر رای سوم را می آورد. در یزد حجت الاسلام محمد علی صدوقی یا رای نمی آورد و یا به دور دوم کشیده می شود هم چنین در اصفهان حجج اسلام سالک و اژه ای رای نمی آورند.
در سمنان حجه الاسلام اختری که از مشهد آن رای را آورده بودند و با اینکه در سمنان سرشناس و برارد امام جمعه این شهر می باشند رای نمی آورند. و این گوشه ای از اثرات این خطر عظیم بود و امروز در برابر این خطر عظیم باید بیش از پیش در مرحله اول بر مرجعیت امام توجه نمود و هم چنین در جهت مقابل کسانی که سعی در مسخ روحانیت و اسلام فقاهتی و شخصیت های روحانی دارند شدیداً مقابله نموده.
صحبت زیاد نموده و امیدوارم در مسائل بالا هر کدام و هر کجا اشکال دیدید چرا که شما خود در متن روحانیت هستید، حقیر را از راهنمایی خود محروم ننمائید چرا که سخت محتاج راهنمایی هستم.
اما در مورد فرهنگ معین باید عرض کنم چون قصد ۱۰ روز نموده ام و نمی توانم از دانشگاه خارج شوم تا چند روز دیگر انشاءالله خواهم رفت و نتیجه را بعرض خواهم رساند. در پایان ضمن آرزوی دعای خیر از آنجناب و التماس دعا در کنار مرقد امام هشتم(ع) می خواهم از جانب من به کلیه برادران کتابخانه سلام رسانده و اگر آقای مهدوی جبهه هستند آدرس ایشان را برایم بفرستید و ضمنا از احوالات و فعالیت بسیج و کتابخانه مرا آگاه نمائید.
(۱) نمی خواهم تایید ۱۰۰ % از ایشان بنمایم، چون شناخت کامل از ایشان ندارم/ اما میخواهم این مطلب را بگویم که قداست جامعه مدرسین از این حرف ها بیشتر است.
التماس دعا
برادرتان سعید جلیلی
(امضا)
برای دیدن تصویر این نامه در اندازه بزرگتر روی آن کلیک کنید.
* * *
نامه سوم: از شهید سید اسماعیل موسوی ۶۳/۳/۲۴
بسمه تعالی
محضر شریف اخوی عزیز و گرانقدرم برادر سعید جلیلی سلام علیکم
امیدوارم در پناه عنایات خداوند منان و
توجهات خاصه و حضرت بقیه الله لاعظم ارواح العالمین له الفداء بیش از گذشته
در امور جاری خود اعم از درسی و غیره ، موفق ، موید و منصور باشید.
حلول ماه مبارک رمضان که نوید بخش تحولی
اساسی و عمیق در جامعه ی اسلامی و در فرد فرد مسلمین می باشد را به حضور
شما تبریک عرض نموده و آرزومندم که شما حق دوستی را اداء نموده و نسبت به
این دوست قدیمی تان دعا بفرمائید و متقابلا این حقیر هم وظیفه دارم نسبت به
شما حق رفاقت و برادری را اداء نموده و برایتان و برای موفقیتتان در حرم
مقدس حضرت امام رضا(ع) دعا نمایم و امید دارم که دعایم مورد پذیرش حق تبارک
و تعالی قرار گیرد.
مطلبی را که عرض می نمودم در مورد تحول
اساسی در جامعه ِ اسلامی بخودی خود واقع نمی شود و بایستی نیروهای فرهنگی
کارهای حساب شده ای انجام دهند، منظورم این است که جامعه در این ماه مبارک
آمادگی تحول اساسی را دارد و زمینه چنین تحولی در آن وجود یافته است،لیکن
بایستی نیروهایی باشند که از چنین زمینه ای استفاده نموده و جامعه را به
طرف اهداف این ماه مبارک سوق دهند، این را نباید اندک بدانیم که این ماه
معظم چنین تعظیمی شده، براستی که سری در کار می باشد، پر واضح است که برای
هر زراعتی بایستی زمینی برای زراعت و بذر افشانی باشد و سپس بذر مورد نظر
افشانده شود و بدیهی است که امادگی زمینی برای گندم فرق می کند با امادگی
زمینی برای درخت میوه و از انطرف برای گیاه حرزه و درخت جنگلی ، واکنون
زمینه آماده شده است برای کشت درخت تنومند تقوا در سرزمین قلب ها و در قلب
جامعه و چنانچه فرصت بگذرد و چنین کشتی انجام بگیرد دیگر گله ای پذیرفته
نخواهد شد، این مطلب نسبت به فرد هم به همین ترتیب قابل تصور است، زمینه در
او برای روی آوردن به قرآن و عمل به قرآن فراهم است و حال اوست که باید رو
بیاورد و عمل کند و رذایل اخلاقی و معاصی و مآثم را دور بریزد و اگر نکند
گله ای نمی تواند بنماید.
و اینجاست که می فرمایند وای بر مسلمانی که
رمضانی بر او بگذرد و گناهانش آمرزیده نشود، اصولاً ماه مبارک در جنبه کف
نفس از هواهای پست دنیوی بیشتر مورد نظر بوده است تا امساک از خوردنی ها و
آشامیدنی ها و امثال ذلک و این است راه رسیدن به مقامات عالی –أعاذنا الله
تعالی من شرور انفسنا – بیش از این مصدع اوقات ذیقیمت شما نمی شوم و السلام
علی من اتبع الهدی – به امید دیدار
سید محمد اسماعیل موسوی
۶۳/۳/۲۴
برای دیدن تصویر این نامه در اندازه بزرگتر روی آن کلیک کنید.
* * *
نامه چهارم: از شهید سید اسماعیل موسوی
بسم الله القاصم الجبارین ۱۳۶۳/۰۴/۱۱
محضر شریف برادر و دوست وفادارم سعید آقا جلیلی
سلام علیکم
قریب به هجده روز از نوشتن نامه قبلی ام می گذرد، اما هنوز نامه ای از شما دریافت نکرده ام و شاید فرصت نکرده اید، به هر حال چشم براه نامه شما می باشم.
دفعه قبل در مورد ماه مبارک رمضان با هم صحبت نمودیم و این دفعه فرمایشات رهبر کبیر انقلاب در مورد ماه مبارک همه مغزهای بیدار را تکان داد، ما چه هستیم، ما چه مهمانهای ناقابلی هستیم، ما مهمانهای خوبی نبودیم برای خدا. خداوند بزرگ ما را به ضیافت الله دعوت فرمود و ما مهمانهای خوبی نبودیم.
آری اینست تحلیل عارفانه رهبر انقلاب که نه رهبر دلهای تمام مستضعفان جهان از ضیافت الله، امّا ما چه هستیم. این که امام ما اینطور می فرمایند پس من و شما چه هستیم، بدرستی که هر چه درجه ایمان انسان بالاتر رود دریافتش از مسائل مختلف بالاخص از وجود خودش بیشتر می شود و هر چه دریافتش از وجود خودش بیشتر شود خاضع تر می شود در مقابل حق تعالی و اینجاست که پی به عظمت خالق می برد. می فرماید یا خداوند مقام ما را بسیار بالا برده و اجازه شرکت در ضیافتش داده است یا این نعمت را آنقدر تنزل داده که ما لیاقت شرکت در آنرا داشته باشیم، بهر حال اینها همه نشانه های تفکر عارفانه ی مولانا امام خمینی می باشد، بد نیست بدانیم هر چند امام امت در زمینه فلسفه اسلامی کارهای زیادی را انجام داده اند اما همانطور که عقیده خیلی از علمای برجسته این است نزدیک ترین راه برای قرب به حق تعالی عشق و محبت است و سلوک در راه او و عقل کمیتش لنگ است اصلا، تو بگرد و یک مظهر کامل انسان تمام را پیدا کن و خود را با او تطبیق بده به شرطی که اشتباه نکنی که کارت خراب می شود. در عصر ما بهترین کسی که ماها می توانیم دوستدار او باشیم و تفکر خودمان را در نحوه بکار گیری روش های او صرف کنیم همین امام امت است و بس.
مسائل روزی که مطرح است یکی دو تا نیست و شما خود بهتر از من وارد هستید اما مسئله خاصی که قابل تامل و تعمق است توطئه اخیر یعنی مقابله با روز قدس است در میان کشور های به اصطلاح مسلمان و مسئله دیگر این سوال است که چگونه راه ارسال پیام توسط آیت الله خوئی از میان محاصره شدید باز شد و چگونه این راه برای حمایت صریح از انقلاب اسلامی باز نیست؟
فاعتبروا یا اولی الابصار
والسلام علی من اتبع الهدی و علیه التکلان
برای دیدن تصویر این نامه در اندازه بزرگتر روی آن کلیک کنید.
* * *
نامه پنجم: از شهید سید اسماعیل موسوی ۶۶/۴/۹
بسمه تعالی
محضر مبارک برادر عزیز و دوست گرامیم آقای جلیلی
سلام علیکم
پیرو تلفنهای مکرر و ناموفق و پیرو مذاکرات شفاهی برادر هاشمی فر بعرض می رساند مدتی است بر اثر فرسایش نیروهای تبلیغات در قسمتهای مختلف و نیز گذشت زمان و ناموزون بودن برنامه های ریخته شده با نیاز های فعلی و نیز عدم وجود برنامه در بسیاری از قسمت های تبلیغات، کارهای تبلیغات شکل نامطلوب و غایت ناموفقی را پیدا کرده است که وجود چنین حالتی مرا بفکر انداخت از وجود مبارک شما در خواست کمک نمایم تا با استفاده از تجربیات و فکر فعال خود در امر برنامه ریزی برای قسمت های مختلف تبلیغات مشارکت فرمایید و این مهم در قالب مسئولیت قسمت فرهنگی قابل تحقق بوده و مستلزم حضور مستقیم و درگیر شدن با جزئیات امور تبلیغی می باشد که فکر می کنم با توجه به حیاتی بودن این مسئله در حال حاضر اهمیت و مطلوبیت سایر قسمت ها ی یگان های رزمی تحت الشعاع قرار دهد لذا اگر چه فرصت در این تکه کاغذ برای بیان تمام مطالب نیست اما امیدواریم شما به این مقصد عالی عنایت کافی مبذول نموده و در صورتی که اصل آمدنتان حل شد مساعی خود را در این قسمت از یگان ۲۱ امام رضا علیه السلام مبذول نموده و بدینوسیله رضای خدا و مولا امام زمان را جلب نمایید.توفیقات روز افزون و توفیر عنایات حق تعالی را برای آن وجود شریف از درگاه ایزد منان مسئلت دارم
برادر کوچکترتان
سید محمد اسماعیل موسوی
۶۶/۴/۹
ضمنا جهت اطلاع عرض می شود که مسئول تبلیغات برادر کنجدی و معاون ایشان برادر نجار زاده می باشند و این بنده هم در قسمت اعزام مبلغ مشغول هستم
برای دیدن تصویر این نامه در اندازه بزرگتر روی آن کلیک کنید.