به گزارش 598 به نقل از خبرنگار آیین و اندیشه خبرگزاری فارس، حجتالاسلام ناصر رفیعی در برنامه «سمت خدا» که به معرفی شخصیت «حجر بن عدی» اختصاص داشت، گفت: حجر یکی از شخصیتهای بزرگ اسلامی و از یاران پیامبر(ص) و امیرالمؤمنین(ع) است. علامه سیدمحسن امین در کتاب «اعیانالشیعه» مینویسد: حجر از نیکان صحابه بود. همچنین فرماندهی شجاع، بلند همت، عابد، زاهد مستجاب الدعوة ،عارف به خدا، مطیع محض فرمان پروردگار، حق گو، صریح ظلم ستیز، صبور، بی هراس از شهادت، ایثارگر و از یاران امیرالمومنین به شمار میرفت.
وی با بیان اینکه حجر فردی متدین و مؤمن بود و از دل باختگان به اهل بیت و پیامبر بود، اظهار داشت: شبی که حضرت امیر(ع) ضربت خوردند، او در مسجد بود. قبل از اینکه حضرت امیر به مسجد بیاید، حجر از ترور حضرت با خبر شد. سریع خودش را به خانه رساند که آقا به مسجد نیاید ولی آقا از راهی آمد که او را ندید و این اتفاق افتاد. این کارشناس دینی ادامه داد: حجر از فرماندهان جنگ جمل و صفین بود، حضرت علی(ع) او را خیلی دوست داشت. در بیستم ماه رمضان، حجر به دیدن حضرت امیر رفت و دید که حضرت از هوش میرود و دوباره به هوش میآید و برای حضرت شعر میخواند: من تأسفم میخورم که چنین مولای با تقوایی را از دست دادهام، غصه بر خودم میخورم که از محضر شما محروم شدهام.
حجتالاسلام رفیعی تصریح کرد: امام به هوش آمد و پرسید که این چه کسی است که شعر میخواند؟ گفتند: او حجر است. آقا او را صدا زد و فرمود: اگر روزی به تو بگویند که از علی تبری بجویی، آیا حاضری از من دست برداری؟ او گفت: اگر مرا با شمشیر قطعه قطعه کنند و بسوزانند، من دست از محبت شما برنمیدارم. امام فرمود: میدانستم! امام شهید شد و بعدها در زمان معاویه، ابن زیاد، حجر و فرزندش و تعدادی از یارانش را دستگیر کردند و به «مَرجُ العذراء» درنزدیکی شام بردند. او نگاهی به این منطقه کرد و گفت که مردم این منطقه به دست من مسلمان شدند و من اولین تکبیر را در اینجا گفتم.
استاد حوزه و دانشگاه عنوان کرد: در زمان خلیفه دوم حجر، سفیر اسلام بود. سپاهیان معاویه گفتند که از علی برائت بجوی وگرنه تو را میکشیم. او قبول نکرد و گفت من دو تا خواهش دارم: اجازه بدهید که دو رکعت نماز بخوانم. او نماز را سریع خواند و گفت که من نمازم را خیلی تند خواندم که نگویید حجر از مرگ ترسیده است! دیگر اینکه اول پسرم همام را بُکشید و بعد مرا بکشید، میترسم وقتی شمشیر به گردن من گذاشته شود عواطف پسرم تحریک بشود و دست از دفاع از علی(ع) بردارد. حجر ،یاران و پسرش را به شهادت رساندند و در منطقه کنونی یعنی مرز عزرا دفن کردند.
وی یادآور شد: معاویه بعد از شهادت حجر، سفری به حجاز داشت و با عایشه ملاقاتی کرد. عایشه به معاویه درباره شهادت دو نفر اعتراض کرد: محمد بن ابی بکر برادر عایشه که در مصر به شهادت رسید و حجر. عایشه به معاویه گفت: از پیامبر شنیدم در مرز عزرا (در دمشق) افرادی کشته میشوند که خشم خدا تا ابد بر قاتل آنهاست. حتی در روایات آمده است که امام حسین(ع) به معاویه اعتراض کرد که آیا تو حجر را نکشتی؟!
حجتالاسلام رفیعی گفت: واقعا جای تعجب است! الان مناطقی وجود دارد که هنوز در آن بت میپرستند و کسی به آنها کاری ندارد ولی عدهای به تحریک غرب میآیند و قبر اولیاء خدا را خراب میکنند. علت این کار تحجر و عصبانیت است. علت اصلی آن مخالفت با خداست. احترام به قبور لازم است.
* ۵ دلیل برای زیارت اهل قبور
وی عنوان کرد: حجتالاسلام نجمالدین طبسی کتابی در نقد وهابیت نوشته است. ایشان در این کتاب پنج دسته دلیل برای زیارت قبور آورده است: دسته اول آیات قرآن است، سوره نساء آیه 64 می فرماید: ای پیامبر اگر مسلمانان برای استغفار پیش تو بیایند خدا توبه آنها را قبول میکند. رسول خدا(ص) فرمود: حیات من با ممات من یکی است و اگر بعد از مرگم هم طلب مغفرت بکنید خدا قبول میکند. در سوره کهف داریم که وقتی محل حضور اصحاب کهف را پیدا کردند آنرا مسجد قرار بدهید. بعضی ها از قرآن، خدا و پیامبر جلو میافتند.
این استاد حوزه با بیان اینکه در اینترنت یک بحثی فرضی با عبدالوهاب بنیانگذار فرقه وهابیت و خدا طراحی شده است، ادامه داد: از زبان عبدالوهاب نوشتهاند: خدایا تو به فرشتهها گفتی که به انسان سجده کنند و این شرک است. خدایا در قرآن فرمودهای که محل ابراهیم را محل عبادت قرار دهید، این شرک است. آنها واقعا از خدا جلو افتادهاند. آنها میگویند که افکار ما با محوریت قرآن است ولی آنها قرآن را با سلیقه خودشان تفسیر میکنند.
وی افزود: ابن عباس معاویه را دید و گفت که چرا تفسیر قرآن را ممنوع کردهای؟ معاویه گفت که تفسیر قرآن تو را که به روش علی تفسیر میکنی، ممنوع کردهام ولی اگر از افراد خودمان قرآن را تفسیر کنند اشکالی ندارد.
حجتالاسلام رفیعی، دسته دوم احادیث را متعلق به اهل سنت دانست و گفت: در منابع اهل سنت آمده است که پیامبر فرمود: هر کس قبر مرا زیارت کند شفاعت من بر او واجب می شود. همچنین دسته سوم سیره صحابه و تابعین است. در کتاب اهل سنت داریم که خلیفه دوم هرگاه به مدینه وارد میشد به قبر پیامبر(ص) سلام میداد، عبدالله بن عمر نیز کنار قبر پیامبر میایستاد و سلام میداد. حتی داریم که اصحاب به زیارت قبر بلال میرفتند و در آیات قرآن داریم که میفرماید: شهدا زندهاند و باید آنها را تکریم کرد بنابراین توهین به قبر مسلمان هم اشکال دارد.
* توهین قبور مخالف باورهای اهل تسنن است
وی عنوان کرد: اهل تسنن قبر بزرگان خود نظیر شافعی و ابوحنیفه را زیارت میکنند. توهین کردن به قبور، با فرهنگ و باورهای آنها سازش ندارد. متأسفانه الان جنایات را به اسم اسلام و با فتواهایی که در تونس داده میشود انجام میدهند. اینها زیر سر یهودیان و اسرائیلیهاست که مسلمانان را به جان هم انداختهاند و مسلمانان را قتل عام میکنند.
حجتالاسلام رفیعی در پایان گفت: دسته چهارم فتاوی اهل سنت برای توصیه زیارت اهل قبور است و دسته پنجم کتابهای متعددی است که در نقد عدم جواز زیارت قبور مؤمنین نوشته شده است.