به گزارش 598، به نقل از خبرگزاری فارس، پایگاه خبری-تحلیلی «المانیتور» در مطلبی با عنوان «عواقب دوازدهگانه تحریمها علیه ایران» به قلم سید حسین موسویان، محقق دانشگاه پرینستون، مسئول کمیته روابط خارجی شورای عالی امنیت ملی ایران از سال 1997 تا سال 2005، سفیر سابق ایران در آلمان و نویسنده کتاب بحران هستهای ایران که توسط موسسه صلح بینالمللی کارنگی در سال 2012 منتشر شده، مینویسد: تحریمها علیه ایران عمدهترین سیاست آمریکا از زمان آغاز انقلاب سال 1979 بوده است. اوباما، رئیس جمهور آمریکا از زمان ورود به کاخ سفید تأکید کرده که سیاست تعامل با ایران را پیگیری خواهد کرد اما آمریکا در طی دوران ریاست جمهوری او شدیدترین تحریمها را اعمال کرده است. تحریمها روند توسعه اقتصادی و صنعتی ایران را کند کرده، بطور قابل ملاحظهای میزان سرمایهگذاری خارجی در ایران را محدود کرده، موجب کاهش ارزش پول ملی شده، باعث افزایش تورم شدید شده، تولید ناخالص ملی را کاهش داده و در نهایت موجب کاهش تولید و صادرات نفت و گاز شده است. محمود بهمنی، رییس بانک مرکزی ایران اثرات جدی تحریمها را به اقدامی که دست کمی از جنگ نظامی ندارد، تشبیه کرده است. حتی محمود احمدینژاد، رییسجمهور ایران که زمانی از تحریمها به عنوان «اقدامی مسخره » یاد کرده بود، امروزه به اثرات سوء تحریمها اعتراف میکند.
تحریمها روند پیشرفت برنامه هستهای ایران را تسریع کرده است
اگر بخواهیم در جملهای ساده اثرات تحریمها را بیان کنیم باید بگوییم که اگر هدف از آنها اعمال فشار بر مردم عادی ایران بوده، تحریمها موفق بوده است. امّا اگر بخواهیم هدف از تحریمها را قانع کردن حکومت ایران به توقّف برنامه اتمی خود بدانیم، نه تنها تحریمها بینتیجه بوده است، بلکه روند پیشرفت برنامه هستهای ایران را تسریع کرده است. این همان نتیجهای است که من از ابتدای اعمال تحریمها پیشبینی کرده و همواره بیان کردهام. ایرانیان همواره بر اساس ذهنیت، فرهنگ، و اعتقادات دینی خود در برابر هر گونه اعمال زور و تهدید مقاومت نموده و در پاسخ به تحریمها، برنامه اتمی خود را بیش از پیش توسعه دادهاند. همان گونه که گزارشات آژانس بین المللی انرژی اتمی اذعان دارد پیش از آغاز تحریمهای مرتبط با مسأله هستهای، ایران دارای تنها یک مرکز غنیسازی اورانیم و دارای 164 دستگاه سانتریفیوژ فعال بوده که اورانیوم را تا سطح 3.5 درصد غنی کرده، دارای یک نسل از دستگاههای سانتریفیوژ و حدود 100 کیلوگرم ذخیره اورانیم غنیشده بود. امروزه و بعد از تحریمها، ایران دارای دو مرکز غنیسازی و تقریبا 12 هزار سانتریفیوژ، سطح غنیسازی تا حدود 20 درصد، دارای نسل جدید دستگاههای سانتریفیوژ و ذخایری بالغ بر حدود هشت هزار کیلوگرم اورانیوم غنیشده است.
پیشرفت هستهای ایران تحت تحریمهای روزافزون تردیدی باقی نمیگذارد که اعمال زور و تهدید مهمترین عامل در تشویق ایران به سوی افزایش مهارت و خودکفایی در فناوری هستهای بوده است. رویداد مشابه این موضوع در زمان جنگ ایران و عراق اتفاق افتاد. پیش از جنگ، ایران حتی قادر به ساختن یک فشنگ نبوده و بطور کامل وابسته به غرب بود اما در دوران جنگ و در پی عواقب آن، برغم تمامی تحریمها و فشارها بر ایران، این کشور صنایع عظیم نظامی را ساخت، به خودکفایی در زمینه ساخت سلاحهای متعارف دست یافت، زرادخانه عظیمی از موشکهای دوربرد ساخت و حتی هاهوارهای هم به فضا پرتاب کرد.
تحریمها سمت و سوی تجارت ایران را از غرب به شرق سوق داده است
در عمل دولت آمریکا با اعمال تحریمها، روابط اقتصادی ایران با شرق بویژه کشور رقیب خود، چین را توسعه داده است. از سال 2001 صادرات چین به ایران تقریبا 16 برابر شده است. در دیدار اخیرم از اروپا به دوستان اروپایی خود یادآوری کردم که سهم اروپا از اقتصاد ایران در دهه 1990 بالغ بر 50 درصد بوده است. اما به دلیل تحریمها امروز چین 50% تجارت خارجی ایران را از آن خود کرده و اروپا اهرم خود برای تاثیرگذاری بر اقتصاد ایران را ار دست داده است. به عبارت دیگرغرب بدون تأثیرگذاری خود را تحریم کرده است و بجای آن موجب شده که جایگاه رقبای عمده خود مانند چین، روسیه و هند در اقتصاد ایران تقویت شود. تحریمها سمت و سوی تجارت بینالمللی ایران را از غرب به شرق سوق داده است. در حقیقت ایران سیاست شرقی کردن و یا آسیایی شدن را در پیش گرفته است.
تحریمها موجب تنفر مردم ایران از آمریکا شده است
ایرانیها در میان مردم خاورمیانه دارای کمترین حس خصومت نسبت به مردم آمریکا هستند. اما دولتمردان آمریکایی با اینکه میدانند که تحریمها باعث آزار مردم عادی ایران میشود، گنجینه روابط عادی دو کشور را با کاشتن تخم جداسازی مردم ایران از آمریکا، در معرض خطر قرار میدهند. نظرسنجی موسسه گالوپ نشان میدهد که ایرانیان اثرات تحریمها را حس میکنند ولی نه رهبران خود بلکه آمریکا را مقصر میدانند. تحریمها به طبقه متوسط زیان زده و بخش خصوصی را به نفع بخش دولتی به کنار میراند. بعلاوه تحریمها موجب سوق دادن تجارت از قالب سیستم رسمی بانکی به سیستم شبکههای زیرزمینی میشود.
اکنون آشکار شده است که سیاستهای دولت آمریکا برای وادار کردن ایران به همکاری بر اثر فشار تحریمها ناموفق بوده است. نتیجه تحریمهای غرب تنها به افراطیتر شدن سیاستهای ایران منجر شده است. محمدرضا نقدی، از فرماندهان سپاه پاسداران، چندی پیش در اظهاراتی عنوان کرده بود که او مخالف با درخواست ایران برای برداشتن تحریمها در دور بعدی مذاکرات با گروه 5+1 بوده است. دلایلی که برای اظهارات خود ذکر کرد این بود که تحریمها موجب شکوفا شدن استعدادهای بالقوه شده و تحریم نفتی ایران هم موجب از میان رفتن وابستگی اقتصاد ایران به نفت میشود، سیاستی که اکنون در دستور کار دولتمردان ایران قرار دارد.
برنامه هستهای ایران تبدیل به مسئلهای مرتبط با غرور ملی شده است
تسلط بر فناوری هستهای تبدیل به موضوع غرور ملی شده است. اکثر مردم ایران از برنامه هستهای حمایت میکنند. یک نظرسنجی که در ماه دسامبر سال 2012 توسط موسسه گالوپ انجام شد نشان میدهد که برغم شدت تحریمها، 63 درصد مردم ایران بر ادامه برنامه هستهای کشور تأکید دارند. تنها 17 درصد مخالف پیشبرد برنامه هستهای هستند. مشابه آنچه که در دهه 1950 میلادی در جریان حرکتی مردمی برای ملی کردن صنعت نفت اتفاق افتاد، تحکم و زورگویی خارجی و تحریمها منجر به افزایش پشتیبانی از حکومت میشود.
ایرانیها درباره ادامه عضویت در انپیتی تردید دارند
تحریمها و فشارها بر ایران تردیدهایی را درباره منافع ایران از ادامه عضویت ایران در معاهده عدم گسترش تسلیحات هستهای (انپیتی) برانگیخته است. علی لاریجانی، رییس مجلس ایران این مسأله را عنوان کرده بود که اگر ایران به معاهده انپیتی نمیپیوست غرب چه سلاحی داشت بر علیه ایران استفاده کند. سردار محمد علی جعفری، فرمانده سپاه پاسداران، هم چندی پیش در یک نشست خبری عنوان کرده بود که ایران ممکن است از معاهده مذکور خارج شود.
آمریکا همچنان سیاست تغییر حکومت در ایران را دنبال میکند
نهایتا اینکه تأکید آمریکا بر تحریمها و سیاست سلطهطلبی آن، سیاستمداران ایران را قانع کرده است که هدف اصلی از این اقدامات آمریکا تشویق ایران به مذاکره و تعامل با آمریکا نبوده بلکه آمریکا سیاست اساسی و سنتی خود مبنی بر تغییر حکومت را در ایران دنبال میکند. آیت الله خامنهای رهبر عالیقدر ایران اظهار کرده بود که «هر زمان که ما در آستانه رسیدن به راه حلی هستیم، آمریکا برای جلوگیری از رسیدن به راه حل، مشکلی را راه میاندازد. تصور و تعبیر اینجانب اینست که آنها میخواهند این موضوع حل نشده باقی بماند تا آنها بتوانند از آن به عنوان اهرم فشاری علیه ما استفاده کنند.»
مقام آمریکایی: تغییر روند غیرسازنده در روابط با ایران را بلد نیستیم
«جان لیمبرت»، سفیر سابق و دستیار سابق معاون وزیر خارجه آمریکا که مسئول امور ایران در وزارت خارجه آمریکا طی سالهای 2009 تا 2010 بوده، میگوید که « از سال 1979 تاکنون ما از تحریمها علیه ایران استفاده کردهایم. آنها چیزهایی است که ما بلدیم و در مورد آنها تجربه داریم... اما تغییر روند غیرسازنده در روابط با ایران در طی 30 سال گذشته را بلد نیستیم که چطور انجام دهیم. این بسیار مشکل است.» آمریکا لازم است که در سیاستهای ناموفق تحریمهای چند دهه گذشته بر علیه ایران تجدیدنظر کرده و با ایران وارد گفتگویی با معنی و به قصد سرانجامی عادلانه و موفق گردد. تهران و واشنگتن سابقهای مملو از موقعیتهای از دست رفته دارند. امیدوارم که انتخابات آتی ریاست جمهوری در ایران زمینهای برای دو کشور در جهت بکارگیری یک راهبرد جدید با هدف عادیسازی روابط بر اساس احترام متقابل ایجاد کند.