به گزارش 598 به نقل از جام ورزشی؛ فردا روز ویژهای برای مهدوی کیا، باشگاه پرسپولیس و البته فوتبال ایران است. فردا 15 اردیبهشت 92 مهدوی کیا با حضور نمادین در دیدار پرسپولیس و سپاهان کفشهایش را برای همیشه آویزان میکند تا یکی دیگر از بازیکنان شاخص تاریخ فوتبال ایران چهار گوشه چمن را ببوسد و به جرگه مربیان بپیوندد.
در فاصله 24 ساعت تا خداحافظی کیا سراغ این بازیکن رفته و گفتگوی تفصیلی با این بازیکن انجام داده ایم که در زیر میخوانید.
* ابتدا از بازی فردا شروع کنیم...
- مطمئنا بازی جذابی خواهد شد. سپاهان تیم باثباتی است که در این سالها
قهرمانیهای زیادی را تجربه کرده و مطمئنا با انگیزه فراوانی مقابل
پرسپولیس قرار میگیرد تا ناکامی در لیگ و لیگ قهرمانان آسیا را جبران کند.
پرسپولیس هم در مقابل تماشاگران خودی به میدان میرود و امیدوارم در پایان
پرسپولیس برنده بازی باشد.
* حضور چند بازیکن مصدوم در اردوی پرسپولیس برای شما نگران کننده نیست؟
- نه، مشکلی وجود ندارد و همه برای قهرمانی آماده هستند.
* ولی حتما میدانید که سپاهان تیمی نیست که به این راحتی بازنده بازی باشد؟
- بله، آنها تجربه بسیار خوبی دارند و در 2 بازی در ورزشگاه آزادی مقابل
استقلال یک مساوی و یک برد به دست آوردهاند و این نشان از آمادگی زیاد
آنها دارد. البته پرسپولیس هم برای قهرمانی انگیزههای فراوانی دارد.
* بعد از 20 سال حضور در میادین فوتبال خداحافظی سخت نیست؟
- سخت است ولی نمیشود کاری کرد. بالاخره باید یک روز تمام میشد.
* خیلی از قهرمانان ورزشی بعد از پایان حضور حرفهای در میادین خلا بزرگی
را در زندگی احساس میکنند و حتی معتاد، افسرده و خانهنشین میشوند...
- من هم همین موضوع را قبول دارم اما بخشی از واقعیت ورزشی همین است.البته
اینکه از آن هیجانات ورزشی دور باشیم خلا بزرگی است اما من برای اینکه
مشکل را حل کنم بعد از خداحافظی خودم را درگیر کار میکنم. من سالها در
فوتبال حضور داشتم و نمی توانم از آن جدا شوم به خاطر همین تصمیم دارم بعد
از خداحافظی از فوتبال به تیم نوجوانان بروم و در کنار آقای دوستیمهر حضور
داشته باشم. میخواهم طوری برنامهریزی کنم که در کلاسهای مربیگری آلمان
هم شرکت کنم.
* از چه زمانی به تیم نوجوانان اضافه میشوی؟
- قرار است تیم نوجوانان به یک تورنمنت 3،4 روزه در امارات اعزام شود و
همچنین بعد از آن هم اردوهای مختلفی را پیشرو خواهد داشت. تا مهرماه که
بازیهای جام جهانی نوجوانان در پیش است در کنار آنها خواهم بود. در این
بین 2،3 سفر خانوادگی را هم خواهم داشت.
* قرار است در تیم نوجوانان چه مسئولیتی داشته باشی؟
- قرار نیست مسئولیتی داشته باشم بلکه میخواهم از لحاظ روحی و روانی به
تیم کمک کنم و کنار آنها باشم. مسئولیت فنی با مربیان تیم ملی است که زحمت
کشیدهاند و تیم را به اینجا رساندهاند. من هم با آنها تمرین میکنم و در
کنار آنها خواهم بود و اگر نکتهای را در بخش سانترها و ضربات ایستگاهی
باشد به آنها میگویم. به هر حال ما در این سن بود که این چیزها را یاد
گرفتیم.
* خیلی از بازیکنان هستند که از دنیای فوتبال خداحافظی میکنند ولی بعد از
مدتی دوباره تصمیم میگیرند به میادین برگردند آیا امکان دارد این اتفاق
برای شما رخ دهد؟
- نه، در تیم ملی هم که بودم در 32 سالگی از تیم ملی خداحافظی کردم و بعد
از آن بحث بازگشتم هم مطرح شد اما تصمیم خودم را اعلام کرده بودم و روی
تصمیمم ماندم. الان هم همینطور خواهد بود. موضوعی که هست این است که من
اصلا از اضافه وزن خوشم نمیآید. به هر حال وقتی فوتبال حرفهای را رها
میکنی ممکن است اضافه وزن پیدا کنید که قطعا برای من اتفاق خواهد افتاد.
* نکته اینجا است که شما از لحاظ فیزیکی طوری هستید که استعداد چاقی دارید...
- بله، این استعداد به خودیخود وجود دارد، وقتی شما 20 سال در سطح اول
فوتبال حضور و با تمرینات سخت بدن خود را آماده نگه داشته باشید و حالا
بخواهید بدن خود را رها کنید ممکن است تا 20 کیلو اضافه وزن پیدا کنید که
من اصلا دوست ندارم این اتفاق برایم رخ دهد. این اتفاق مثل سدی است که شما
آب را پشت آن نگه داشتید و وقتی سد خراب میشود ممکن است اتفاقات
ناخوشایندی رخ دهد.
* گفتید در آلمان کلاس مربیگری خواهید رفت، فکر میکنید چه زمانی این اتفاق رخ دهد؟
- ابتدا باید مدرک B را در آلمان بگیرم که برای این مدرک باید یک کلاس 20
روزه را پشتسر بگذارم. این احتمال دارد قبل از مهرماه و حضور تیم ملی
نوجوانان در جامجهانی این اتفاق رخ دهد. بعد از آن یک کلاس 11 ماهه برگزار
خواهد شد که خیلی از مربیان بزرگ فوتبال آلمان در آن تربیت شدهاند. در
این دوره همه بحثهای فوتبال از تاکتیک تا روانشناسی تدریس میشود. واقعا
اطلاعات مربیان در این کلاس زیاد میشود و مدرک بسیار معتبری است که حتما
در برنامههای من وجود دارد تا آن را کسب کنم. این اتفاق قطعا بعد از
جامجهانی نوجوانان خواهد بود.
* مذاکره با مسئولان باشگاه هامبورگ به کجا کشیده شد؟
- 2 سال پیش صحبتهایی مطرح شده بود که در تیمهای پایهای هامبورگ به
عنوان مربی حضور داشته باشم که رسانهها به آن پرداختند. قرار بود در بعضی
از تیمهای پایه از بازیکنان قدیمی هامبورگ که فوتبال را کنار گذاشتند
استفاده شود. خبر خداحافظی من هم در آلمان منتشر شده و من هم یکی از
کاندیداهای باشگاه هامبورگ برای این مسئولیت هستم.
* اگر قرار باشد به تیمهای پایه هامبورگ بروید به عنوان سرمربی خواهد بود؟
- باید شرایط آنها را ببینم. دوست دارم اگر بشود مدارکم را تکمیل کنم. یکی
از دوستان و همبازیان خودم به نام کاردوسو که آرژانتینی است در حال حاضر
سرمربی تیم دوم هامبورگ است، خیلی دوست دارم اگر بشود چند وقتی در کنار
کاردوسو حضور داشته باشم. در این صورت هم تجربه خوبی برای خودم میشوم و هم
میتوانم کار مربیگری را پیگیری کنم.
* و بازی خداحافظی در هامبورگ؟
- من همیشه دوست داشتم یک بازی خداحافظی در هامبورگ داشته باشم. بعد از
اینکه از دبی با تیم ملی نوجوانان به تهران برگردم سفری به آلمان خواهم
داشت و آنجا صحبتهایی را با مسئولان باشگاه هامبورگ در این مورد انجام
میدهم. هنوز هیچچیز معلوم نشده و مشخص نیست.
* گفته میشود پرسپولیس و هامبورگ برای خداحافظی شما به میدان میروند، درست است؟
- در سفری که به آلمان خواهم داشت راجع به این قضیه هم صحبت میکنیم اما هنوز هیچ چیز مشخص نیست. باید ببینیم شرایط چگونه است.
* هامبورگیها تمایل دارند برای این بازی به تهران بیایند؟
- گفتم هنوز چیزی معلوم نیست و باید مذاکره کنیم. اگر آنها قبول کنند این
بازی در تهران برگزار میشود و اگر قبول نکنند به ایران بیایند بازی در
آلمان برگزار خواهد شد. پیشنهاداتمان را ارائه میدهیم تا ببینیم چه
اتفاقاتی خواهد افتاد. خود هامبورگیها برای خداحافظی من برنامههایی دارند
باید ببینیم بازی با پرسپولیس خواهد بود یا تیم دیگری. خوشبختانه من همیشه
در برنامههای باشگاه هامبورگ حضور داشتم.
* با این تفاسیر یعنی شما بعد از مسابقات جامجهانی نوجوانان در آلمان زندگی خواهید کرد؟
- بله، بعد از جامجهانی نوجوانان با خانواده به آلمان خواهیم رفت و در
آنجا زندگی میکنیم، حتی دخترم هم برای این مسئله مشکلی ندارد چون در
تهران هم به مدرسه آلمانیها میرود.
* چند روز پیش به زمین بانک ملی رفتید در این مورد صحبت کنید.
- خیلیوقت بود که به زمین بانک ملی نرفته بودم شاید 10،12 سالی میشد که
به آنجا نرفته بودم و واقعا روز خوبی برای من رقم خورد. حدود 20 سال پیش
همین روزها بود که من در آن زمین چمن به مهدویکیا تبدیل شدم. خیلی از
استعدادها در آن زمین رشد کردند. واقعا نمیشود این حس را توصیف کرد و
واقعا برای من روز بسیار خوبی بود. انسان به دورانی بر میگردد که راه
بزرگی را طی کرده است. وقتی به زمین بانک ملی رفتم به خیلی چیزها فکر کردم.
شروع فوتبالم از این زمین بود.
* وقتی این روزها بحث خداحافظی مطرح میشود ناراحت نمیشوی؟
- به هر حال این هم یک فصل از زندگی است، 20 سال است که زندگیام در
فوتبال سپری شده و سخت است که بخواهم از آن جدا شوم. حالا باید ببینیم فصل
دوم زندگی که از روز دوشنبه شروع میشود چطور خواهد بود. انشاءالله باید
ببینم در مربیگری چه کار میکنم و قسمتم چه چیزی است. همه چیز به تلاش خودم
بستگی دارد.
* فکر میکنید مهدویکیا که بازیکن بزرگی بوده مربی بزرگی هم خواهد شد؟
- هیچوقت دلیل نیست که یک بازیکن خوب و بزرگ به مربی بزرگی تبدیل شود ولی
من میخواهم کار مربیگری را شروع کنم و امیدوارم مثل زمان فوتبال بازی
کردنم بتوانم پلههای ترقی را طی کنم. برای این کار عجلهای ندارم، مهم این
است که به مربیگری علاقهمند هستم. من سالها در فوتبال بودم و میدانم
مربیگری چقدر سخت است اگر چه دوران بازیگری هم استرس خاص خودش را دارد.
* روز خداحافظی دوست دارید بزرگان فوتبال ایران در ورزشگاه آزادی حضور داشته باشند؟
- اگر بتوانند بلیت VIP را راحت دریافت کنند و به ورزشگاه بیایند خوشحال
میشوم. پرسپولیس بازی مهمی مقابل سپاهان دارد که از هر چیزی اهمیتش بیشتر
است. این یک فرصت بزرگ برای قهرمانی پرسپولیس است. قطعا خیلی از بزرگان به
ورزشگاه خواهند آمد و برای من هم خاطره خوبی خواهد شد که در حضور 100 هزار
تماشاگر و بزرگان ایران از فوتبال خداحافظی کنم.
* در دوران زندگی فوتبال اشتباه هم داشتید؟
- اشتباه همیشه هست و من هم یک انسان هستم. سعی کردهام تصمیمات منطقی بگیرم. من از خودم از راهی که رفتم راضی هستم.
* چه نمرهای به دوران حضورتان در فوتبال میدهید؟
- نباید به خودم نمره بدهم و این دیگران هستند که باید در مورد عملکردم
اظهانظر کنند. من تمام وجودم را گذاشتم و در فوتبال آلمان به عنوان یک
ایرانی آن کاری را که از دستم بر میآمد انجام دادم و تلاش خودم را کردم.
هیچ وقت افسوس نمیخورم چون تلاش خودم را انجام دادم.
* چند روز پیش یکی از ایرانیهایی که در هامبورگ زندگی میکند میگفت در خانه هر هامبورگی یک عکس مهدویکیا وجود دارد درست است؟
- من زیاد چنین مسائلی را نشنیدهام ولی اینکه رابطه بسیار خوبی با
طرفداران هامبورگ دارم انکارناپذیر است. در موزه باشگاه هامبورگ عکس و
پیراهن من وجود دارد. من جام بهترین بازیکن سال آسیا را گرفتم و به موزه
هامبورگ اهدا کردم تا در سالیان آینده هر کسی که به آنجا میآید ببیند که
یک ایرانی چه افتخاراتی در این باشگاه بزرگ کسب کرده است. واقعا ارتباطی که
با هواداران هامبورگ داشتم یک ارتباط خاص است.
* فریاد "میدی، میدی" طرفداران هامبورگ حتما حس خوبی در شما ایجاد میکرد؟
- قطعا همینطور است، من هیچوقت فکر نمیکردم بازیکنی که در بانک ملی بازی
میکرده اینطور در تیمی مثل هامبورگ محبوب شود و چنین جایگاهی به دست
آورد. باور این قضیه برای خودم هم سخت بود که از بانک ملی به هامبورگ بروم.
این قضیه برای من شگفتانگیز بود.
* و این محبوبیت همچنان ادامه دارد؟
- بله، من وقتی از هامبورگ به آینتراخت فرانکفورت رفتم هم این قضیه وجود
داشت و زمانی که مقابل هامبورگ قرار گرفتیم انگار من بازیکن هامبورگ بودم و
هواداران همانطور مثل سابق من را تشویق میکردند.
* سابقه داشته در فوتبال آلمان یک بازیکن را به این شکل تشویق کنند؟
- زیاد نه، فقط میدانم زمانی که رودی فولر بازی میکرده هواداران آلمانی
همین حالت را برایش داشتند و اسم "رودی رودی" صدا میکردند مثل اسم من. به
ندرت اتفاق در فوتبال آلمان رخ میدهد این مسئلهای بود که برای من رخ داد
و امیدوارم برای همه هم اینطور شود.
* چطور میشود همیشه از مهدویکیا به عنوان مرد اخلاق یاد میشود؟
- خیلی مسائل در این مورد تاثیر داشته، پدر و مادرم بسیار موثر بودند،
مخصوصا مادرم که خیلی با من در این موارد صحبت میکرد و مربیانی که در
ابتدای فوتبالم حضور داشتند در این مسئله نقش بسزایی ایفا کردند. در بانک
ملی مسائل فنی مهم بود اما مسائل اخلاقی در اولویت قرار داشت.
* یکی از ویژگیهای دیگر مهدویکیا حس مبارزهطلبیاش بود و اینکه هیچوقت سعی نکرد که با اعتراض حقش را بگیرد...
- زمانی که فوتبال را شروع کردم این حس را از آنجا به دست آوردم. وقتی در
تیم پایههای بانک ملی بودم همیشه در یکی دو رده بالاتر از خودم به میدان
میرفتم و همچنین وقتی به پرسپولیس آمدم به عنوان یک بازیکن 18 ساله در
تیمی حضور داشتم که 10،12 بازیکن ثابت تیم ملی و چندین بازیکن بزرگ در آن
حضور داشتند. این حس مبارزه طلبی از همان جا در من نهادینه شد.
* البته اوج این مبارزهطلبی اتفاقاتی بود که برای شما در هامبورگ رخ داد.
- بله، من به عنوان یکی از گرانقیمتترین بازیکنان تاریخ هامبورگ بعد از
سپری کردن یک فصل فوقالعاده درخشان در بوندسلیگا مشکلاتی برایم رخ داد و
مسائل غیرفنی و پشتپرده باعث شد در ترکیب تیم قرار نگیریم و نیمکتنشین
شوم. در چند بازی اول فصل هم در لیست 18 نفره حضور نداشتم. بعد از اینکه
5،6 بازی در لیست نبودم در یک دیدار نیمکتنشین شدم و بعد کم کم با تمرین
به بازیکن فیکس تیم تبدیل شدم. اگر تسلیم میشدم خیلی زود قراردادم را فسخ
میکردم ولی من اهل مصاحبه نبودم و حقم را با مبارزه به دست آوردم. خیلی
جالب است که بدانید در اواخر همان فصل توماس دال از تیم رفت و استیونس
هلندی سکان هدایت تیم را در دست گرفت. این مربی یک بازی من را خارج از لیست
18 نفره گذاشته بود و ما آن بازی را باختیم. بعد از آن به من گفت باید
ببینم در تمرینات چطور هستی؛ من طوری در تمرین حضور داشتم که بعد از تمرین
به من گفت میخواستم همین را ببینم چون به من از باشگاه در مورد تو
اطلاعات درستی نمیدادند. بعد از آن من بازیکن فیکس هامبورگ شدم و ما 4
بازی را با پیروزی پشتسر گذاشتیم.
* این اتفاقات در پرسپولیس هم بوجود آمد و فصل گذشته در اوج آمادگی نیمکتنشین میشدید.
- آقای دنیزلی انسان شریفی بود، حتی روز آخری که داشت از ایران میرفت
خودش ناراحت بود و میگفت نشد آنطوری که دوست دارم با تو کار کنم. بعد هم
من مصدوم شدم و در بازی آخر با الهلال نتوانستم به پرسپولیس کمک کنم. مهم
نبود که من چند بازی به میدان میروم مهم این بود که بازیکن موثری باشم.
زمانی یک بازیکن در طول 90 دقیقه تاثیر خاصی در روند بازی ندارد اما زمانی
میبینید که یک بازیکن با 5 دقیقه حضور در زمین جریان بازی را عوض میکند.
امیدوارم بازیکنان ایرانی این موضوع را لحاظ کنند و بدانند که هیچ مربی
دوست ندارد بازیکن خودش را بازی ندهد. بازیکنان باید بدانند به جای مصاحبه
باید تلاش کنند.
* و این یادگاری شما برای فوتبال ایران است؟
- من همیشه سعی کردهام اینگونه باشم و این راه هم از مربیان یاد گرفتهام.
* در این مدت که به عنوان بازیکن در فوتبال حضور داشتید آیا کسی را هم رنجاندید؟
- نه، من زیاد اهل این نبودم که باعث رنجش کسی شوم. خیلی کم و به ندرت پیش
آمد که با شخصی به مشکل بخورم. یک جریانی با اسماعیل هلالی بعد از جام
ملتها 2000 بوجود آمد که البته حل شد و من چند بار در مصاحبههایم از
اسماعیل عذرخواهی کردم. با جلال طالبی هم زمانی که سرمربی تیم ملی بود به
مشکل برخوردم و ایشان ذهنیتهای غلطی نسبت به من داشت که تحملش برای من سخت
بود. نمیخواهم بگویم مشکلی بین ما بوجود آمده بود بلکه یک اختلاف عقیده
بود و الان هم هیچ مشکلی با ایشان ندارم.
* در چند مقطع هم با علی پروین به مشکل خوردی؟
- بله، یک دو مورد مشکلاتی بین من و ایشان بوجود آمد و من و ایشان از هم
دلخوری داشتیم ولی آقای پروین بزرگتر ماست و مربی من بوده و من هیچ مشکلی
ندارم و اگر ایشان هم از من ناراحت شده به عنوان یک بازیکن عذرخواهی
میکنم.
* کسی هم بوده باعث رنجش مهدویکیا شود؟
- دیگر دنبال این مسائل نباشید!
* بهروز رهبریفرد اخیرا در مصاحبهای گفته مهدویکیا با 2 سال بازی در پرسپولیس اسطوره شده، در این مورد چه صحبتی داری؟
- آقای رهبریفرد همبازی من بوده و من حرفی در این مورد ندارم.
* ولی شما بیش از 4 سال برای پرسپولیس بازی کردهاید و از انتقال شما در سه مقطع مبالغ کلانی به این باشگاه رسیده است.
- بماند، من حرفی در این باره ندارم.
* بعد از جامجهانی 2010 شایعاتی مطرح بود مبنی بر اینکه شما و چند بازیکن
دیگر به صورت علی دایی نگاه میکردید و به این بازیکن پاس نمیدادید، درست
است؟
- نمیشود سوال حاشیهای نپرسید؟! ما حقیقتا دوستان خوبی برای هم بودیم.
شاید بشود گفت بیش از 20 گل علی دایی در تیم ملی با پاسهای من به ثمر
رسیده است. ما دوران خوبی با هم داشتیم و سالهای زیادی در تیم ملی با هم
بودیم. دایی مهاجمی بود که با تمام وجودش برای تیم ملی بازی میکرد و الان
هم کسی نیست که جای این بازیکن را در تیم ملی پر کند. واقعا خلا علی دایی
در تیم ملی احساس میشود. دایی بازیکن خاصی برای فوتبال ما بود. یکسری
ذهنیتهای در این مورد بوجود آمد ولی واقعا اینطور نبود. در بازی با آنگولا
یک سانتر خوب برای دایی کردم که میتوانست با ضربه سر دروازه را باز کند
ولی اینطور نشد.
* به این موضوع فکر کردید که در سال پایانی بازیگریتان چه اتفاقاتی رخ داد؟
- برای من در این سال اتفاقات زیادی رخ داد اما مهمترین و بدترین آن فوت
مادرم بود که خیلی برای من سخت بود. تا قبل از این، اتفاقات خوبی برای من
رخ داده بود اما فوت مادرم تاثیر بدی روی زندگیام گذاشت و شوک بزرگی بود.
همیشه فکر میکردم بعد از خداحافظی از فوتبال زمان زیادی را در کنار
مادرم باشم اما اینطور نشد. به خاطر حضور در فوتبال نتوانستم زیاد در کنار
مادرم باشم.
* قرار بود تا آخر فصل در کنار پرسپولیس باشید ولی در اسفندماه به صورت ناگهانی اعلام خداحافظی کردید...
- زیاد نمیخواهم در مورد این مسائل صحبت کنم ولی باید بگویم با یحیی
گلمحمدی ارتباط خوبی دارم و مشکلی بین ما وجود ندارد. در این مدت هر کاری
از دست بر میآمد برای پرسپولیس انجام دادم. من و یحیی با هم هماهنگ بودیم و
منافع تیم برایمان در اولویت بود. ما با هم عهد کردیم که پرسپولیس قهرمان
شود. من فقط به موفقیت تیم فکر میکردم همانطور که دیدید یکی دو روز بعد از
فوت مادرم برای بازی پرسپولیس و داماش به رشت رفتم و به تیم روحیه دادم.
آن زمان احساس میکردم حضورم در تیم میتواند تاثیر خوبی داشته باشد.
قهرمانی پرسپولیس در جامحذفی از خداحافظی من مهمتر است.
* آیا مادرتان در مورد قهرمانی پرسپولیس و خداحافظی شما صحبتی کرده بود؟
- قطعا مادرم دوست داشت بازی خداحافظی من را از تلویزیون ببیند. امیدوارم
جام قهرمانی حذفی را بالای سر ببرم و بعد از سالها آن چیزی را که دنبالش
بودم به دست بیاورم و این قهرمانی را به روح مادرم تقدیم کنم.
تسنیم