به گزارش 598 به نقل از جام ورزشی؛ محمد رویانیان در ارتباط با حوزه اخلاق در ورزش و فرمایشات مقام معظم رهبری در این خصوص صحبتهای زیر را مطرح کرد:
* با توجه به صحبتهای مقام معظم رهبری ابتدا قصد داریم شما در خصوص مسائل اخلاقی در بین ورزشکاران و رسانهها توضیح دهید؟
- به نظر من در خصوص موضوع اخلاق در ورزش اگر بخواهیم فقط در حد یک گفتمان
ساده آن را تعریف کنیم طبیعی است که نقص و اشکالات زیادی دارد. متأسفانه
گفتمان ما در ورزش دچار مشکل است. قبول دارم خود من هم گاهی اوقات
اشتباهاتی میکنم و در برخی از گفتمانها که در چارچوب خارج از اخلاق است
شرکت نکنم اما اخلاق در حوزه ورزش بسیار عمیق و وسیع است و باید بر روی این
موضوع موشکافانه ورود کنیم.
* منظورتان چیست؟
- بالاخره برای هر کاری راهکار خاص خودش موجود است و باید به آن توجه کنیم
تا به هدفمان برسیم. اولاً باید این را اعلام کنیم که یک اصل در اخلاق
وجود دارد به نظر من اخلاق در ورزش را خود مدیران میتواند مدیریت کند.
راهکارهای فراوانی برای رفع مشکلات وجود دارد. ما مدیران باید اول خودمان
را بسازیم و بعد اخلاق را توسعه دهیم. قطعاً ما مسئولین و مدیران به اخلاق
توجه ویژهای به همراه گفتمانمان داشته باشیم همه بدنه کشور ما در ورزش و
بازیکنان سعی میکنند تا جزء بهترینها باشند این نکته مهمی است اول باید
خودمان ساخته شویم و بعد مطمئن باشیم دیگران ساخته خواهند شد. در نظام هم
همینطور است. ما به جای اینکه به مردم آموزش دهیم اول باید به خودمان و
کارمندانمان آموزشهای لازم را بدهیم این بحث عمیقی است.
* میشود مثال بزنید؟
- بله مثلاً ما به یک فرد میگوییم دروغ نگویید و یا در کارهایتان
پارتیبازی نکنید. وقتی مردم در یک اداره وابسته به ما و یا سازمان دولتی
این رفتار را میبینند قطعاً کار را بدتر میکنند پس باید همه چیز را از
خودمان شروع کنیم. وقتی مردم صداقت و درستی را در یک اداره ببینند و کار
خود را سریعاً برای رسیدن به هدفشان انجام دهند این خودش یک تبلیغ و آموزش
است. ما اگر هرچه حرف بزنیم اما رفتار زیرمجموعه با مردم خوب نباشد هیچکس
حرفهای ما را باور نمیکند. در ورزش هم همینطور است.
* یعنی باید اول خودمان را درست کنیم؟
- بله قطعاً همینطور است، وقتی ما مدیران و مسئولین اخلاق را به همراه
ارزشها رعایت کنیم پس از آن فوتبالیستها مربیان و مردم تحت تأثیر قرار
میگیرند و ساخته میشوند اما متأسفانه گفتمان در سطح مسئولین و مدیران و
حتی رسانهها واقعاً به گونهای شده که الآن نمیشود امیدی برای بهبود
داشت. امیدی نیست تا اخلاق را گسترش دهیم. با این روش فعلی قطعاً برای
گسترش اخلاق در ورزش به بنبست میخوریم. متأسفانه روشی که مدیریت فوتبال و
رسانهها دارند نمیشود انسان را به آینده امیدوار کرد.
* منظورتان را شفافتر میگویید؟
- من برای شما مثالی میزنم، مقام معظم رهبری فرمودند رسالت رسانههای ما
گاهی اوقات برخلاف سیاستهای رسانههای خودشان است. رسالت رسانههای ما
مشخص است اما متأسفانه برخی اوقات برخلاف آن عمل میشود. مثلاً مدیری را در
یک میدان پشت خط میآورد و سپس او را عصبانی میکنند. بعد از آن مدیر
دیگری را روی خط میآورد تا جواب اولی را بدهد. این موضوع فینفسه مخالف
رسالت یک رسانه است. گفتمان رهبری همین بود و من به جمله رهبری درباره این
موضوع دقت کردم. در آن نشست که با مقام معظم رهبری داشتیم ایشان با
حرفهایشان شفاف از همه چیز اسم بردند و واقعاً برای ما جای تأسف بود که
این مسائل را رعایت نکرده بودیم. باید بیتعارف حرفمان را بزنیم. اول نفر
ما مقصر و مسئول هستیم ما که در ورزش و فوتبال دست داریم پس از این موضوع
رسانهها هم از فضاهای موجود حداکثر استفاده را میبرند تا خبرهای داغ را
بنویسند. من دوست ندارم کلمه دروغ و توهین را به کار ببرم و به رسانهها و
روزنامهها بیاحترامی کنم. شأن رسانههای ما بالاتر از این حرف هاست اما
حداقل این است که مثلاً یک روز در دو خبرگزاری یک خبر لحظهای میآید و
خبرگزاری دیگر میگوید ما از ورزش عقب ماندیم فردا به خاطر اینکه کار خود
را با دیگران بالانس کند میآید اختصاصاً با یکی از خبرسازان موضوع اختصاصی
حرف میزند تا موضوع را بزند. سپس نفر دوم نیز میخواهد جواب این فرد را
بدهد. این نوع خبرسازی و گفتمان واقعاً خوب نیست و اینجا میتوان با قدرت
گفت مقصر رسانهها هستند. مثلاً من با رسانه شما مشکل دارم سر موضوعی یا
بیدلیلی. این همه جا پخش هم شده، حتی این موضوع به سایر سایتها نیز رخنه
کرده، سپس آقایی که از خیلی از ماجراها عقب مانده میآید با یک طرف صحبت
میکند تا برای خودش خبر جمع کند. آیا این کار درست است؟
* به نظر شما این نوع کار چیست؟
- این نوع خبرسازی که متأسفانه مرسوم شده در روزنامهها و سایتها و حتی
رسانه ملی موجود است و بیتعارف و ضمن احترام به عادل فردوسیپور و اینکه
ایشان یک مجری منحصر به فرد است باید بگویم در برخی از بخشها منتقد ایشان
هستم چون کارهای چندان خوبی نمیکند.
* آیا به خود او هم گفتهاید؟
- بله من وقتی که از مکه آمدم با فردوسیپور تماس گرفتم و به او گفتم با
وجود اینکه احترام خاصی برای شما قائل هستم و میدانم برنامه شما بسیار
جالب است اما سازندگی به هیچ عنوان ندارد. اینکه مقام معظم رهبری تأکید
فرمودند که نقاط ضعف و مسائل حاشیهای را برای رسیدن و برجسته کردن آن
نباید زیاد به آن پرداخت معناهای زیادی دارد به نظر شما کدام برنامه و یا
سایت این کار را میکند.
* منظورتان چیست؟
- ببینید ما برای اولین بار جشنواره چهرههای ماندگار را در ایران برگزار
کردیم. تمام چهرههای ماندگار در حد تیم ملی بودند و سرمایه فوتبال ایران
بودند از این کار متأسفانه در برنامه تلویزیونی تقدیر نمیشود و حتی سه
دقیقه هم این برنامه به این وسیعی را پخش نکردند. سپس در حاشیه این مراسم
وقتی به من گفتند که در سه بازی 12 امتیاز مگر میشود گرفت آن را پخش
کردند. به من گفتند گلمحمدی تا کی قرار است در پرسپولیس بماند و حتماً شما
دیدید که من در قبال دوربین و گزارشگر 90 چه کاری انجام دادم در گوش او
گفتم گلمحمدی تا وقتی در پرسپولیس است که من باشم. وقتی او میرود که من
بروم. در سالن سرتاسر پیشکسوتان و بزرگانی مثل حبیب کاشانی نشسته بودند حتی
رؤسای اسبق فدراسیون فوتبال و باشگاه پرسپولیس نیز بودند یعنی اسطورهها
جمع شده بودند و حتی فتح الله زاده رئیس استقلال نیز آمده بود تا دلتان
بخواهد زیبایی و تجلیل در این مراسم حرف اول را میزد پیشکسوتان گریه
میکردند اشک شوق میریختند و خوشحالی در چهره موسفیدان و پیرمردان که
سالها در فوتبال ایران زحمت کشیدند دیده میشد اما هیچکدام به تصویر کشیده
نشد. آن هم از طریق برنامه 90 اما درحالی که خسته بودم آمدند و از من
سؤالهای حاشیهای پرسیدند و گفتند که من گفتهام امیدوارم در سه بازی 12
امتیاز بگیریم من هم گفتم اگر فوتبالی هم نباشم با توجه به درسی که در
دانشگاه خواندم چطور میشود که ندانم سه ضرب در سه 9 میشود که این را هم
پخش کرد.
* پس به نظر شما زیباییها دیده نمیشود؟
- خودتان میدانید که در آن مراسم چقدر زیبایی بود اما یکی از آنها پخش
نشد. از شما میپرسم چرا؟ دلیل این کار چه بود؟ من معتقدم برنامه تلویزیونی
باید جذاب باشد اما نه به دنبال این باشیم که از اتحادیه سیب و پرتقال
بیاوریم و در برنامه ورزشی سؤال بپرسیم. این کافی نیست و برای جذابیت در
بین مردم جایگاهی ندارد. برای ورزش ما فقط نباید دنبال چالش باشیم من به
فردوسیپور میگویم که برنامه شما بسیار جالب است و چالشهای زیادی دارد
ولی متأسفانه هدفمند و برنامهریزی شده برای کمک به ورزش پیش نمیرود. اگر
یک برنامه خوب باشد قطعاً باید به رشد ورزش کمک کند. من خودم از قبل از
اینکه به پرسپولیس بیایم عاشق برنامه 90 بودم.
* خیلی از این انتقادها به برنامههای تلویزیونی است اما چرا هیچکس راهکار نمیدهد؟
- زیاد نمیخواهم از بحث اخلاق در ورزش دور باشم و فقط اینها مثالی بود که
زدم. مثلاً من با مدیرعامل داماش دچار درگیری و دعوا شدم در یک خبرگزاری
با یکدیگر جدال کردیم سپس برادر دیگری فردای همان روز به دنبال جریانسازی
مجدد است. سپس در برنامه 90 نیز به این موضوع پرداخته میشود اگر هر دو
مدیر را بخواهند پشت خط ببرند و ما عصبانی هم باشیم و خدای ناکرده نتوانیم
خود را کنترل کنیم قطعاً در برنامه 90 نیز با یکدیگر بحث و جدل میکنیم.
نتیجه درگیری آقای عابدینی و رویانیان سؤال من اینجاست چه نفعی برای فوتبال
ایران دارد؟ چه نفعی برای 30 میلیون بیننده دارد و یا چه درسی به جامعه
ورزش و فوتبال ما میدهد آیا جز تخریب شخصیت و حرکات ناشایست سود دیگری
دارد؟
* نظر شما چیست؟
- حرف من این است که چالش درست کردن خوب است ولی باید مواظب باشیم که
اخلاق از بین نرود و تخریب ایجاد نشود. ما باید اخلاقمحور به دنبال چالش
باشیم و بعد در کنار چالش خوبیها و اخلاقهای ورزش را نیز بزرگ کنیم. این
کار را اگر انجام دهیم قطعاً الگویی برای جوانان خواهد شد. اینکه من با یک
برنامه و کلی مخاطب بتوانم دقایقی وقت جوانان را با نشان دادن حرکات خوب
بگذرانم هنر است. خودتان میدانید الآن هجمهها و دستگاههای ماهوارهای
همه جا رخنه کرده پس ما باید خیلی باهوش باشیم ما اگر نتوانیم بر اساس
رسالتی که داریم برای مخاطب برنامهای داشته باشیم قطعاً دچار مشکل
میشویم. یک روز به دنبال این بودهایم که بعد از 2 ساعت چه سودی را برای
مخاطب داشتهایم و یا اصلاً خروجی برنامه و مطلب ما چه چیزی بوده اگر
محاکمه کفاشیان جلوی دوربین و این لفظ به کار بردن که شما اینجا دروغ گفتید
و یا از ترس میز و صندلی همه کار میکنید و پست خود را خیلی دوست دارید
درست است و سپس کفاشیان هم بخواهد موضعگیری کند شأن و شئون و همه چیز از
بین رفته، قطعاً اگر در این برنامه کفاشیان سکوت کند باز هم معنای دیگری
میدهد.
* آقای رویانیان حتماً درگیری باقری و سلیمی را در یک برنامه تلویزیونی دیدید، دلیلش چه بود؟
- من این برنامه را ندیدم اما شنیدم که چه اتفاقاتی افتاده.
* پس حتماً دیدید که چطور سلیمی شخصیت مربی خود را زیر سؤال برد پس معلوم است مدیران ما هم در بخش تربیت خوب عمل نکردند؟
- به هر شکل این موضوعی بود که در رسانه مطرح شد. من این موضوع را
متأسفانه ندیدم اما میدانم که این جدال در برنامه وقت اضافه اتفاق افتاده
من نمیخواهم این برنامه را بکوبم ولی حرف من این است اگر این موضوع پشت
شیشههای تلویزیون با این گفتمان نمیآمد ما الآن مجبور نبودیم تا یک طوری
بازتاب بدآموزی آن را جبران کنیم. دیدید با یک کار بد چقدر همه به دنبال یک
بازتاب بد رفتند. گاهی اوقات انسان حتی در خانه خود با همسرش دچار مشکل
میشود و یا شاید با برادر و خواهرش. اگر این فرد به جامعه بیاید همان فردا
صبح فریاد میزند که من با خانوادهام مشکل دارم؟ ممکن است در خانواده
کشتی یا وزنهبرداری و یا فوتبال اختلافاتی بین اعضاء باشد اما برجسته کردن
آن با بلندگو برای عموم چه فایدهای برای ورزش دارد؟ اصلاً رویانیان چه
عددی و چه کسی است و یا عابدینی چه کسی است که ما وقت مردم را تلف کنیم؟ به
نظر شما این درگیریها که اگر آن را بزرگش کنند چه هدفی از این جامعه را
صرف میکند. ما همیشه اسیر دایره مخاطب هستیم. من به فردوسیپور گفتم شما
یک برنامه زنده اجرا میکنید اما متأسفانه یک گوشی به گوش خود وصل نمیکنید
که برخی اوقات به شما تذکر بدهند. این نشاندهنده این است که ایشان
میگوید من توانمند و همه چیز را میدانم. موضوعات را هم خودش انتخاب
میکند. ما وقتی میخواهیم موضوعات را در چنین برنامههایی به چالش بکشانیم
باید گروه تولید ما در یک هفته با سرمایهگذاری صدا و سیما و استخدام چند
دوربین و تولیدکننده خوب و بدها را بشناسیم و سپس چالش کنیم. ولی باید این
را بدانیم که همان مقطع نیز باید این موضوع را جمع کنیم و بداخلاقیها را
تمام کنیم. من و عابدینی یک هفته دعوا کردیم 90 هم به نظر من باید دنبال
این باشد که دلیل این دعوا را پیدا کند. 90 باید بداند شاید من و عابدینی
علیه همدیگر حرف زده باشیم اما با یکدیگر دشمنی نداریم. قبول دارم ما
ناراحت و عصبانی بودیم اما پرداختن به این موضوع هیچ چیزی از مشکلات حل
نمیکند. ما باید اتفاقها را به چالش بکشیم اما محصول آن را باید به یک
رفتار صحیح تبدیل کنیم تا تفکر جدید حکمفرما شود.
* آیا این اتفاق نمیافتد؟
- فردوسیپور به نظر من گروه پشتیبان قوی در این باره ندارد و نمیتواند
کارها را هفته به هفته به روز رسانی کند. ایشان باید بداند اگر مثلاً گهر
با تیم دیگری مشکل دارد باید گروهش را با هدف برای رفع مشکل و یا دلیلیابی
بفرستد اصلاً اگر اشکالات را میخواهیم پیدا کنیم باید به دنبال رفع
مشکلات هم باشیم. ما باید در نهایت چیزی را به مردم هدیه بدهیم که بعدها
خوب باشد.
* آقای رویانیان با این حرفهایتان قبول دارید مشکلات در ورزش به مدیران، ورزشکاران و رسانهها خلاصه میشود؟
- بله من اول گفتم، اول مدیران و مسئولان ورزش. مدیران هستند که باید
اخلاق را رعایت کنند. دوم باید درباره رسانهها حرف بزنیم. من میگویم
رسانهها قصد و غرضی با کسی ندارند اما مجبورند در یک مسابقه و ماراتن شرکت
کنند و عقب نیافتند. به نظر من رقابت در رسانهها وجود دارد و این طبیعی
است که یک رسانه دوست ندارد از رسانه دیگری عقب بیفتد. زیباییهای رسانه به
همین است اگر این رقابتها نباشد رسانهها میخواهند چه کاری انجام دهند
پس بهتر است سایتهای خود را خاموش کنند و جمع کنند و بروند. به روز بودن و
لحظهای بودن خبرها صحنهها را مخصوصاً در ورزش زیبا میکند.
* شما که این همه معتقدید رسانهها باید خوب کار کنند پس چرا انتقاد میکنید؟
- در این رقابتها متأسفانه دقتها از بین میرود، دقت به اخلاقمداری از
بین میبرد. من قبول دارم نمیشود زیاد در این مورد دقت کرد. چون زمان از
بین میرود ولی باید فکری برای رسانهها کنیم که سرعت، دقت و اخلاق را با
یکدیگر رعایت کنند. این موضوع سخت است اما باید برایش تعریف کنیم. به نظر
من رسانهها باید با فرمایشات مقام معظم رهبری قیام کنند و با راهکارهایی
مناسب دقت را بالا ببرند و محوریتها را به سمت اخلاق عوض کنند. بنده خدایی
در جایی مداحی میکرد و مدام مردم گریه می کردند. فردی در مجلس بعد از
اتمام مداحی به وی گفت این مسائلی که خواندی دروغ است و این مداح در پاسخ
گفت اگر راستش را بگویم کسی گریه نمی کند. 4 تا جمله احساسی می گویم تا
مردم گریه کنند. می خواهم این را بگویم که برخی رسانه های ما اگر به خبرهای
خود این چاشنی ها را اضافه نکنند مخاطب ندارند. خیلی از چالش ها و اختلاف
نظرها و کری خوانی ها لازمه رسانه است و زیبایی این کار است. پس شما هم
بزنید و نترسید. از این اختلاف سلیقه ها نگران نباشید. شما رسانه ها نباید
ناامید شوید.
* حرف ما این است که آیا بهداد سلیمی باید آنطور در یک رسانه مقابل مربیای که برای او بالاخره زحمت کشیده حتی خیلی کم بایستد؟
- بهداد سلیمی بدون شک یکی از بهترین وزنهبرداران جهان است اما شما
درباره مسایل باید جواب بدهید. بهداد سلیمی را دربارهاش شما مطلب
مینویسید من نمیخواهم کسی را زیر سوال ببرم اما با چالشها اختلافنظرها
و برخی اوقات کریها جزء مسایل لاینفک ورزش است و شاید برخی اوقات جزء
زیباییهای عرصه ورزش است. به همین دلیل من هیچ وقت از اختلافنظرها و
چالشها مخصوصا در ورزش نگران نیستم اما میگویم حرمتها را نشکنید.
* شاید برخی اوقات این چالشها به توهین منجر شود؟
- این موضوع دیگر خلاف است. من همه چیز را از بیرون نگاه میکنم در فوتبال
هم نبودم. جالب این است که رسانهای هم بودهام. میتوانید از گروههای
اقتصادی، سیاسی و اجتماعی بپرسید. دوست دارم از خیلی از خبرنگاران سوال
کنید که آیا رویانیان رسانهای بوده یا خیر. من نگاه رسانهای دارم. من
نمیخواهم روی برخی مسایل کیسه و ماله بکشم و دوست دارم همه چیز را شفاف
بیان کنم. از روزی که به فوتبال آمدم به مدت یک سال و نیم یک روزنامه هر
روز من را میزند بالاخره به این نتیجه رسیدم که متاسفانه این روزنامه
بیکار است. آنها هر روز من را به هر بهانهای که شده میکوبند. من هم به
دنبال مبارزه با این روزنامه نبودم اما چرا کسی نبود که از این روزنامه
بپرسد که چرا هر روز رویانیان را می زنید مگر مشکل دیگری در این فوتبال
نیست. اگر کوبیدن من برایشان ملاک است بگذارید بکوبند ولی حرف حق بزنید و
به دنبال موضوعات درست باشید. ما باید اجازه دهیم تا یک حدی انتقادها،
چالشها و گفتمانها از یکدیگر باشد تا جذابیتها بیشتر شود اما باز هم
میگویم نباید حرمتها شکسته شود.
* آیا شما با فتحاللهزاده اینطور هستید؟
- در یک جشن فتحاللهزاده کنار من نشسته بود. خبرنگاری از من پرسید مبارک
است با فتحاللهزاده آشتی کردی؟ بعد من گفتم این چه سوالی است که میپرسی
مگر من با فتحاللهزاده قهر بودم که آشتی کنم؟ مگر ما انسان نیستیم؟ وقتی
ما با هم نشستیم و در مراسمی در کنار یکدیگر نماینده دو باشگاه آبی و قرمز
هستیم یعنی میخواهیم این را بگوییم که جامعه استقلال و پرسپولیس در کنار
اهالی آن مراسم هستند. من فتحاللهزاده را دوست دارم و او مثل برادر من
است اما خدا نکند یکبار دیگر در دربی تا زمانی که من هستم مقابل ما قرار
بگیرد. شک نکنید که فتحاللهزاده را شکست میدهیم. این زیباییهای فوتبال
است و اگر این کریها نباشد هیچ چیز نمیشود.
* آیا در این باره موضوعات دیگر نیز به چشم دیدهاید؟
- بله. یک نفر از من میپرسد یحیی گلمحمدی وضعیتش چه میشود من هم چون
میخواستم موضوع را جذاب و بانمک کنم گفتم تا موقعی که من هستم او هم هست.
شاید الکی یکسری کارها را انجام دهم اما باور کنید به خاطر جذاب کردن است.
این کارها قشنگ است و به نظرم بد نیست. پس تا حدودی تائید میکنم که باید
شیطنت در ورزش باشد اما هرگز دوست ندارم این مسائل ضداخلاقی باشد.
* اخلاق در ورزش یعنی چه؟
- سوال خوبی بود. اخلاق تعریف جداگانه و بسیار بزرگی دارد که در بخش
صحبتهای مقام معظم رهبری به عینه دیده شد. ما باید برای این موضوع معیار
را تعیین کنیم و سپس به دنبال این باشیم که چقدر در انحراف هستیم. اگر در
ورزش تبانی وجود داشته باشد و من مدیر بگویم در فوتبال تبانی است آیا این
کار ضداخلاق است؟ آقایان این دفاع از اخلاق است تا فوتبال پاک شود نه ضد
اخلاق. البته شاید یک روز هم خیلی آرام و بدون اینکه تند داد بزنم بگویم
عزیزان تبانی وجود دارد. هر کس میآید یک حرف میزند و آخرش هم به هیچ
نتیجهای نمیرسیم. ما باید بپذیریم اول باید ببینیم اخلاق در ورزش یعنی
چه. آیا دفاع از تبانی درست است؟ متاسفانه باید این را بگوییم که تبانی در
حال حاضر وجود دارد اما باید با یک گفتمان اخلاقی آن را رعایت کنیم. ما
باید فریاد بزنیم اگر تبانی است با قدرت با آن برخورد کنیم چون این کار
ضداخلاقی است اما این حرف ضداخلاقی نیست. برخی اوقات من فریاد میزنم علیه
تبانی و ناحقی یا فریاد میزنم، علیه ساخت و پاختها چون میخواهم صدایم به
همه جا برسد. حتی به خاطر داوری هم در چند منظور فریاد زدم نه اینکه خدای
ناکرده بگویم پولی در میان است و شان کسی را ببرم زیر سوال اما دوست داشتم
در چارچوب اخلاق صدای من شنیده شود. به نظر شما اینها ضداخلاق است؟ اتفاقا
این موضوعات دفاع از اخلاق است. حرف من این است وقتی ما ندانیم اخلاق چیست،
قطعا نمیدانیم باید دنبال چه رسالتی باشیم و یا باید با چه چیزی برخورد
کنیم، به خاطر همین ضداخلاقها اتفاق میافتد. حرف من این است در مورد برخی
از مسائل باید فریاد بزنیم در ورزش و حتی باید داد و بیداد کرد که صداها
برسد اما کسی حق ندارد به این کارها بگویم ضداخلاق. من در برنامهای حاضر
میشوم و مشکلات را میگویم و اعلام میکنم که شما برای ورزش هیچ کاری
نکردید. آن موقع میشوم ضداخلاق که اتفاقا من در این برنامه از ضداخلاق
دفاع میکنم. ما باید اخلاق را همیشه در اول راه بشناسیم و سپس به آن عمل
کنیم.
* اما قبول دارید برخی اوقات این ضداخلاقها رعایت نمیشود؟
- جواب سوال شما را دادم. مثلا من با یک فرد دعوا میکنم و در تمام
رسانهها منتشر میشود. او حرف میزند و من هم جواب میدهم البته شاید من
تندتر جواب دهم و سپس آن هم لجبازی کند و بدتر جواب دهد. به نظر شما جفت
این موضوع ضد اخلاق است. به نظر من این یک دیدگاه است. اخلاق در این است که
تند حرف زدی. مثلا فردی دوست دیگرش را می کشد و جنازه افتاده است سپس فرد
موردنظر سعی میکند تا با فردی که این کار را کرده برخورد کند و حتی کار به
درگیری و یقه کشی میکشد اما آن فرد میگوید این چه طرز برخورد است. قرار
نیست بیاخلاقی شود آیا تو از جواب این فرد خاطی آتش نمیگیری؟ طرف دیگری
را کشته و تازه طلبکار هم هست مثلا من فردی را دیدم که دست در جیب فرد
دیگری کرد و کیف او را دزدید من این مسئله را با چشم خودم دیدم سپس دویدم و
دزد را گرفتم. بعد از مدتی فردی که این صحنه را با فاصله میدید میآید
میپرسد چرا میخواهی این آقا را بزنی. تو سرداری و اخلاقت کو؟ از هیچ چیز
خبر ندارد حالا تو خودت را بکش و بگو آقای عزیز ایشان دزد است و کیف یک
بنده خدا را که شاید به نان شبش محتاج باشد دزدیده به نظر شما اخلاق چیست.
آیا معیار ما کافی است؟ برخی اوقات من رویانیان را با فلان مدیری که چند
سال فوتبالی است و همه مزههای فوتبال را چشیده و اشکالات و مشکلات را دیده
و شاید 40 سال مدیریت در فوتبال را تجربه کرده مقایسه میکنند. متاسفانه
در فوتبال ما اینطور است خلاف، تبانی و پشت صحنه خیلی چیزها عوض میشود
اما بعد میگوییم همه اخلاق در فوتبال رعایت میشود. اگر اعتراض هم میکنیم
ما را متهم به سوءاستفاده می کنند. این نمیشود. دزد هست، پلیس هست،
امنیت برقرار است.
* آقای رویانیان قبول دارید زبان ورزش متفاوت است؟
- بله قبول دارم اما من باز هم خواهش میکنم اول معیارهای اخلاق در ورزش
را مشخص کنید. تبانی بشود اشکالی ندارد اما وقتی مدیری فریاد بزند و بگیوید
به خدا تبانی میشود این مسئله ضداخلاقی است چون فریاد کشیده است. پس
ملاک اخلاق را در ورزش نمیدانیم.
* این مسئله مساوی است با فردی که دزدی میکند و سپس داد میزند دزد را بگیرید.
- بله. مثلا به یکی میگوید چه خبر علیرغم اینکه دزدی، خلاف و تبانی
میشود میگوید همه چیز درست و آرام است. بعد میگویی خدا پدرت را بیامرزد
چه چیزی درست است؟ میگوید همه چیز درست است. من میگویم کسی که 40 یا 50
سال در فوتبال مدیریت میکند و همه چیز هم همیشه امن و امان است یعنی همه
چیز آرام و هیچ مشکلی نیست و هر دوتای این مسئله خوب است. من اگر 5 سال
سردبیر گروه اجتماعی خبرگزاری فارس بودم یا هر دوتای ما خوبیم و یا در هر
دوتا مشکل داریم. اگر خبرگزاری خوب باشد و منِ بد را بیرون میاندازند و
برعکس آقای محترم 50 سال در فوتبال است همه را می کوبد و بعد میگوید همه
حق با من است. سپس میگوید فوتبال و مدیریتش خوب بوده و هیچ مشکل هم در 50
سال نبوده. حالا میبینید این نتیجه مدیریتهای 50 ساله در فوتبال ماست که
به اینجا رسیدهایم. اگر واقعا راضی هستید همینطور بروید جلو. اگر نه باید
به دنبال مشخص کردن شاخصها و نمودارها باشید. اخلاق در ورزش داد و بیداد
من است اما برخی از آقایان تبانی آنها است.
* قبول دارید در فصل نقل و انتقالات بیاخلاقی در ورزش بیشتر میشود.
- جمعبندی من این است ما مسئولین باید بیشتر درباره مسائل ورود کنیم. ما
راجع به خیلی از مسائل مسئولیم و باید اخلاق را به هر نحو که شده توسعه
دهیم. سپس رسانهها هم نباید دقت را فدای سرعت کنند. باید بیشتر توجه کنند
البته برخی اوقات شیطنتهای شیرین هم به همراه انتقادها و اختلافنظرها که
در فوتبال حق زیبا و جذاب است باید در چارچوبها باشد و نباید از این
مسائل بترسیم. در مرحله آخر هم باید اخلاق در ورزش را خوب تعریف کنیم. باید
ببینیم فوتبال چیست و چرا بازی میشود و سپس درباره بقیه مسائل تصمیم
بگیریم. در مرحله پایانی نیز باید به دنبال گفتمان درست باشیم اگر من بیایم
مربی خود را خراب کنم قطعا شاگرد هم در هر مکتبی نمیتواند بنشیند حتی صدا
و سیما نیز نباید برخی از مسائل را پخش کند و رسانهها چند روز کار خود را
تعطیل کنند و به این موضوع بپردازند. میخواهید به توهینها، برخوردها
بپردازید اگر تصمیم گرفته شد فرد را باید محکوم کرد اشکالی ندارد من مخالف
این هستم که یک شاگرد با استاد خود برخورد خوب نداشته باشد صد در صد مخالف
این موضوع هستم .شاید کوروش باقری مشکلی داشته باشد اما بهداد سلیمی نباید
در ملاء عام این اشکالات را میگفت. این اشکال است اگر به فرمایشات مقام
معظم رهبری دقت کنید ایشان گفت نقاط ضعف برجسته نشود و نقاط مثبت بیشتر به
چشم بیاید. این یک حرف تمام و کمال و زیبا است. هم رسانههای نوشتاری و
دیداری باید رعایت کنند. البته در این روال رسانه ملی مسئولیتش سنگینتر
است چون هرچیزی در رسانه ملی پخش میشود باید صد در صد درست و قاطع باشد.
اگر من با فلان شخص دعوا کنم و در رسانه آن را مطرح کنند همه چیز را به
مسائل ملی ربط میدهند این موضوع چه ربطی به مسائل ملی دارد؟ در دعوای من و
عابدینی دو زار ارزش داشت؟ چرا میخواهیم آن را 20 تومان کنیم. این اشکال
وارد است این ضعف ماست.
* به نظر شما اصل این دعوا اشکال ندارد؟
- چرا اصل این کار ایراد دارد حالا می خواهیم در فضای بزرگتر آن را
گستردهتر کنیم و قطعا دچار مشکل میشویم. ما چقدر حق داریم تا ذهن دیگران
را با دعوای خودمان مشغول کنیم؟ مثلا رویانیان کدام نقطه این عالم هستی است
که در برنامهای که 30 میلیون هوادار دارد اخم رویانیان را برای فلان کس
ببیند ولی اگر فریاد رویانیان برعلیه تبانی، دلالی و مفاسد و اشکالات،
فوتبال پخش شود این یک رسالت است. من اگر در تلویزیون فریاد بزنم آقا چرا
باید تبانی باشد این فریاد دل فوتبال است و بد نیست این یک هشدار برای
دیگران است. به نظرم این فریاد فریاد بیاخلاقی نیست. این فریاد برای اقامه
اخلاق و خشنودی مردم است اما من بگویم آقای عابدینی این اشکالات را دارد و
رویانیان هم بگوید عابدینی چه کسی است این چه مسئلهای است که بخواهیم
بزرگ کنیم. این یک دعواست که میخواهیم آن را بزرگ کنیم. متاسفانه الان هم
در خیابانها همین اتفاق افتاده. وقتی دعوا را میبینیم 4 نفر هم
ایستادهاند و حالا تماشا میکنند این اصلا خوب نیست حتی در یک زندگی
خانوادگی وقتی زن و شوهر با یکدیگر مشکل بر میخورند و از آن طرف برنامه 90
هم پخش شود دعوایشان بیشتر می شود و مشتریها برای دعوا بیشتر میشود. پس
مسئولین در قبال فرمایشات مقام معظم رهبری باید بیشتر تلاش کنند و سپس
رسانهها هم نباید دقت را فدای سرعت کنند. سوال من این است که چرا آقای
فردوسی پور پس از 13 سال برنامه چرا 4 منتقد خودش را در برنامه نمیآورد که
دربارهاش نظر بدهند، من به ایشان پیشنهاد میدهم سه منتقد با من را
بیاورد و با هم حرف بزنیم البته من در حدی نیستم که آنجا بروم و صحبت کنم،
چون بلد نیستم ولی ایشان میتوانند دو کارشناس برای دفاع از خودش و دو
مخالف بیاورد، آنها به جان یکدیگر بیفتند و خودش مدیریت کند، این توان را
فردوسی پور دارد، این همه، همه را به چالش میکشد یک بار برای خودش این کار
را انجام دهد، این کار خوبی است و خیلی از مسائل و مشکلات را مشخص میکند.
آقای فلانی شما یک سال و نیم من را به چالش کشیدهاید حالا چه میشود من
یک بار شما را به چالش بکشم تا مردم ببینند، اینها کارهای اخلاقی است وقتی
شما به دشمن و رقیبت این فرصت را میدهید که بر علیه شما انتقاد کند اینکار
بدی نیست، اینها اخلاق مداری است، شما نمیتوانید درخبرنگاری آنقدر دقت
کنید که خدایی ناکرده مورچه را زیر نگیرید، مجبورید این مورچه را زیر
بگیرید تا زیباییها بیشتر شود. اما شما میتوانید با یک کار خوب همه را
راضی نگه دارید.
* با توجه به فرمایشات مقام معظم رهبری شما با 30 یا 35 میلیون هوادار
برنامهای تنظیم کرده اید که بر خط ترمیم اخلاق باشد آن هم درعرصه ورزش؟
- متاسفانه در سال 1392 قاطع میگویم اولین خطا را انجام داده ام، دعوایی
بین من و عابدینی شد به دور از اینکه چه کسی راست میگوید ابتدا عابدینی
قبل از بازی شروع به زدن حرفهایی کرد که بسیار تند بود، سپس من هم جواب او
را دادم البته اتفاقاتی هم در ورزشگاه عضدی افتاد، این اولین برخورد ما در
ایام عید بود و به نظرم 16 فروردین این اتفاق افتاد. من قصد داشتم امسال
گفتمان و نگاهمان را به همراه رفتار براساس صحبتهای مقام معظم رهبری تغییر
دهم، رهبر فرمودند نقاط ضعف را برجسته نکنید، من میتوانستم در دعوا با
عابدینی تحمل بیشتری بکنم، عابدینی به من حرف زدم و من به عنوان سرباز رهبر
و این مملکت باید رعایت میکردم و نباید با آن حرف ها همه چیز را خرج
میکردم، این موضوع اشتباه من بود.
* حالا شاید این کار را فرد دیگری به جز عابدینی انجام میداد؟
- هیچ فرقی ندارد کار اشتباه، اشتباه است، میشد با یک گفتمان بهتر از حق
پرسپولیس دفاع کنم. من توان این را داشتم با یک گفتمان جدید و با جوابی
محکم جواب ایشان را بدهم، به نظرم باید این کار را میکردم و باور کنید
خیلی ناراحت هستم.
* البته آقای رویانیان وقتی که کری استقلال و پرسپولیس هم اتفاق میافتد خیلی از مسائل پیش میآید؟
- اینها زیباییهای فوتبال است، برخی اوقات این تصور میشود که این
صحبتها جدی است، من میتوانم شیوه گفتمانم را تغییر دهم و از اخلاق دفاع
کنم، من نباید به عنوان مدیر باشگاه 35 میلیونی تند باشم. من میگویم اجازه
بدهید رویانیان خودش بماند و تغییر نکند، بگذارید رویانیان جدی باشد و با
برخی بی اخلاقیها جدی مبارزه کند، اجازه دهید با برخی از نقصها در فوتبال
برخورد کند و درد و دل و حرفم را بزنم. بگذارید درمورد پاکیها و
ناپاکیها حرفهایم را بزنم، البته با اخلاق تر و با ادبیات اخلاقی جدید،
البته این موضوع خیلی ظریف است.
* البته افشین قطبی به نظر میرسید در فوتبال ایران این موضوع را رعایت
کرد، یعنی همه مدیران ادبیات او را تایید کردند، حتی علی رغم اعتراض قطبی
به داوران؟
- این یک هنر است من باید اول از خودم با جرات میگویم همه چیز را شروع
کنم، باید ادبیاتم را تغییر دهم ولی این را بدانید من از حق دفاع میکنم و
حق را با صراحت میگویم، من شفافیت و صراحتم را در ورزش از دست نمیدهم مگر
اینکه نباشم، ولی قبول دارم ادبیاتم را باید درست کنم، حتما به تمام
همکارانم و باشگاه پرسپولیس و فوتبالیست ها توصیه جدی دارم و این موضوع را
قول میدهم که این موضوع را رعایت و کنترل کنم تا انشاالله فرمایشات مقام
معظم رهبری سرلوحه کارمان باشد.
* بالاخره به نظر شما در جام حذفی چه کاری انجام میدهید؟
- حالا که تا فینال آمده ایم انشاالله قهرمان میشویم، ما را میتوانید با
تیمی که دارید از الان قهرمان شده تلقی بدانید. خیلی حرف ها بعد از فینال
جام حذفی دارم، فریاد زدن برای فوتبال و حق طلبی و مبارزه برای این فوتبال
اخلاق است، مطمئن باشید عین اخلاق منتها باید ادبیات را درست کنید، من این
را قبول دارم، من چیزهایی را که در عمرم ندیدم در فوتبال دیدم، دردم میآید
و فریاد میزنم تا صدایم برسد اما آن افرادی که با این چیزها در فوتبال
عادت کرده اند حرفی نمیزنند و یا یواش حرف میزنند. در نیروی انتظامی وقتی
عکس پلیس سفیدنشان میدهید نشانه آرامش است، خدا را شکر با لباس سفید به
پلیس رفتم ، با لباس سفید برگشتم. من در انتهای خدمتم چند سال در پلیس راه و
راهنمایی و رانندگی بودم، این گفتمان نگاه در پلیس راهنمایی و رانندگی با
بخشهای دیگرش فرق دارد، نوع نگاه من همیشه در پلیس به برخی از چیزها
چربیده، معمولا وقتی که پلیس باشی، همیشه پلیس و دزد اسمش کنار هم است،
وقتی که جایی را دزد میزند میگویند آقا پلیسه دزد را گرفت، این یک نماد
است اما چیزهایی مثل مافیا و پشت پرده وجود ندارد، مثلا طرف آدم بسیار
معروف و خوبی است و حتی وقتی من پلیس بودم عکس برخی از آنها که در ورزش
بودند را به دیوار میزدم اما متاسفانه ...
* شما در ورزش چه کسانی را دوست داشتید؟
- واقعا من دایی و پروین را دوست داشتم، وقتی در پلیس بودم کریمی و مهدوی
کیا را هم به همراه قلعه نویی خیلی دوست داشتم.من قلعه نویی را خداوکیلی
خیلی دوست دارم، من با قلعه نویی بیشتر ارتباط داشتم تا علی پروین. با علی
دایی اصلا ارتباط نداشتم ولی با بقیه قبل از فوتبال ارتباط خوبی داشتم اما
همه عزیزان را دوست دارم، حالا نظرها مختلف است.
فارس