به گزارش 598 به نقل از فارس، مهدی محمدی کارشناس مسائل سیاسی طی یادداشتی در روزنامه وطن امروز نوشت: یکم: هاشمیرفسنجانی اکنون مرزهای خود را شفاف کرده است. ضد انقلاب در بیرون از ایران اگر فقط بتواند آنچه هاشمی میگوید یا اعوان و انصارش به اتکای او میگویند پوشش دهد و باز نشر کند، بخش بزرگی از ظرفیت خود را مصرف کرده است. بیبیسی اکنون شبکه هاشمیرفسنجانی است و جایی اگر بماند احمدینژاد و مشایی را پوشش میدهد.
دوم: هاشمی اکنون قیافه طلبکارها را به خود گرفته است. یک دلیل این است که خیال میکند پیشگوی خوبی بوده است و همه آنچه را که اکنون رخ داده از قبل پیشبینی کرده بوده است. هاشمی در سال 88 به مردم چه گفت. آیا او با انحراف احمدینژاد و مشایی مخالف بود؟ آیا با اینکه احمدینژاد میگوید باید با آمریکا رابطه داشت مخالف است یا اینکه احمدینژاد اعتقاد دارد باید درباره امور اخلاقی بیمبادلات بود؟ هاشمی با کدام اینها مخالف است. کدام اینها با مبانی هاشمی منافات دارد؟ اگر هاشمی بر سر کار بیاید کدامیک از این کارهای احمدینژاد را نخواهد کرد؟ اگر احمدینژاد و مشایی منحرف شده باشند –که شدهاند - به این دلیل است که تازه در حال تبدیل شدن به یک هاشمی درجه 2 و 3 هستند. خط سومی وجود ندارد. احمدینژاد هر چه از اصولگرایی فاصله گرفته، به اصلاحطلبی و فتنهگری نزدیک شده است. اینکه هاشمی بگوید انحرافی را کشف کرده مثل این است که بگوید خودش را دوباره کشف کرده است.
سوم: این سماحت نظام است که اکنون هاشمی هنوز تریبونی دارد تا پشت آن بنشیند و به مبانی و اعتقادات مردم بد و بیراه بگوید. کیست که نداند هاشمی سلسلهجنبان فتنه تقلب بوده است. محمد خاتمی اکنون در خفا میگوید تقلب را قبول ندارد. معاون اول او علنا گفت ادعای تقلب اثبات نشده ماند. هاشمی اما هنوز میگوید تقلب واقعی بوده است. فتنه 88 از اندرونی هاشمی جوشید. اگر نبود راهنماییها و تحریکات او بیشک نه موسوی و نه دیگر سران جریان چپ هرگز نمیتوانستند بساطی تا آن حد خائنانه پهن کنند. همین حالا رابط فتنه داخل و خارج کیست و پیغامها را چه کسی میآورد و میبرد. حالا آقای هاشمی دارد به ما میگوید هر چه در سال 88 کرده خوب کرده است و تازه ظاهرا باید به ایشان جایزه هم بدهیم! هاشمی هنوز در این نظام صاحبمنصب است فقط به این دلیل که نظام نخواسته است او در دامان ضد انقلاب سقوط کند اما اگر خود او بر این امر اصرار داشته باشد دیگر چه میتوان کرد؟
چهارم: گاه به پایان رسیدن با درد و سر و صدای زیادی همراه است. همه آرام و با طمأنینه صحنه را ترک نمیکنند. این هم برای خود توفیقی است که کسی که در حال تمام شدن است خوب تمام شود. آقای هاشمی اگر راست میگوید و باور دارد مردم همه طرفدار اویند و او را قهرمان مبارزه با انحراف میدانند، کاندیدا شود و خود را یک بار دیگر به رای مردم بگذارد. چرا آقای هاشمی این همه زبان گشاد است اما جرات عرضه خود به رای مردم را ندارد؟ احمدینژاد و مشایی تازه پیمودن راه هاشمی را آغاز کردهاند. او هم در انتهای کار تازه به فکر شروع مجدد افتاده است. زمانی کوتاه در آینده روشن خواهد شد مردم وقتی انحراف را تشخیص دادند آن را کنار فتنه خواهند نشاند و با هر دوی آنها یک معامله خواهند کرد.