به گزارش 598 به نقل از مشرق،
محمدحسین صفارهرندی طی سخنانی در جمع دانشجویان دانشگاه قرآن و حدیث شهر
ری که با موضوع فرصتها و تهدیدهای انتخابات انجام شد، با اشاره به اینکه
امروز انتخابات یکی از مباحثی است که جزو محورها و موضوعات اصلی جامعه
است، اظهارداشت: انتخابات در کشور ما یک فرصت است؛ برخلاف برخی از
برداشتها که به دلیل نگرانی های عده ای ناشی از حوادث سال 88 آن را به
عنوان یک تهدید و چالش در برابر نظام تلقی میکنند.
عضو مجمع تشخیص
مصلحت نظام افزود: انتخابات 88 اگر اسیر خودخواهی، جاهطلبیها و همچنین
وسوسهشدنها توسط قدرتهای شیطانی نمیشد، یک فرصت بزرگ و بینظیر و حاصل
40 میلیون نفر در یک انتخابات بود که حتی برای بیگانگان هم بهتآور محسوب
میشد؛ اگر ما کثرت آرا را مصداق نوعی توسعهیافتگی تلقی کنیم، حضور مردم و
مشارکت بالاتر میتواند نشاندهنده همین توسعه یافتگی باشد.
صفارهرندی
گفت: گرچه در برخی دموکراسیهای مدعی، بیحوصلگی مردم برای حضور در
فرایندهای انتخاباتی ظرفیتهای پایینی را برای حضور مردم رقم میزند اما به
هیچ وجه این حضور پایین را علائمی برای دلسردی از سیسم سیاسی حاکم یا
فقدان مشروعیت تلقی نمیکند. به عنوان مثال در انتخابات شوراهای انگلیس
زمانی که حضور رایدهندگان به 26 درصد میرسد هیچ کس متعرض نظام سیاسی
انگلیس نمیشود.
این تحلیلگر مسائل سیاسی ادامه داد: در کشور ما
زمانی که نرخ مشارکت در انتخابات پایین میآید صحبت از اکثریت خاموشی
میشود که عدم حضور آنها را نشاندهنده نارضایتی و دلسردی از نظام میدانند
و اینکه باید سرنگونی اتفاق بیفتد و حتی کسانی به خودشان حق میدهند به
استفاده از سازوکارهای بینالمللی اشاره کنند تا بحث مداخله نظامی برای
نجات اکثریت مقهور و محروم شده نظام سیاسی مطرح شود.
وی افزود: اصل
مشارکت سیاسی و افزایش حضور مردم ممکن است باعث ایجاد نوعی فضای هیجانی شود
که البته آن هم دلگرم کننده است چرا که اگر کسانی برای مشارکت سیاسی و
اجتماعی دم به تله نمیدادند در این فضای هیجانی وارد فاز عمل شوند.
مشاور
فرهنگی فرمانده کل سپاه پاسداران در ادامه با اشاره به اینکه یکی از
آسیبهای انتخابات این است که کسانی برای جلب آراء مردمی به روشهای
غیراخلاقی متوسل شوند، اظهارداشت: به طور حتم این مسئله در انتخابات یک
آسیب است؛ ممکن است برخی در جاهایی برای جلب آراء مردم متوسل به وعدههای
دروغین شوند و یا برای جلب آرای اقشاری از مردم به تخریب و یا اعطای بذل و
بخششها روی آورند که اینها آسیبهای دموکراسی است.
وی در ادامه با
اشاره به اینکه بخشی از این آسیبها به واسطه نبود فعالیت سیاسی نظام یافته
یا فعالیت حزبی در ایران است، گفت: برخی از احزاب در شب انتخابات شکل
میگیرند و کسانی که کمترین وقت را برای تدوین برنامههای درست و حسابی
گذاشتهاند، با ادعاهایی بزرگ قصد دارند به قدرت دست پیدا کنند.
مشاور
فرهنگی فرمانده کل قوا یادآورشد: برخی از احزاب نیز در فردای روز انتخابات
تشکیل میشوند تا کسانی که برحسب تصادف به قدرت دست پیدا کنند بتوانند
حضور خود را در قدرت ادامه دهند؛ در حالی که تحزب و کار حزبی شامل تربیت
کادر برای زمانی است که اگر جامعه قدرت را به آن حزب تحویل داد نیروی لازم
برای اداره کشور وجود داشته باشد.
صفار هرندی یکی دیگر از آسیبهای
دوران انتخابات را حضور افرادی دانست که آنها را نمیتوان در ذیل یک مکتب
فکری و جریان سیاسی مشخص تعریف کرد و دلیل آن هم این است که در مورد کار
سیاسی فعالیت علمی انجام نشده است.
این تحلیلگر مسائل سیاسی در
ادامه تصریح کرد: در چنین شرایطی، انتخابات شاهد به صحنه آمدن افراد
بیهویتی است که در هیاهوی انتخابات به دنبال هویتیابی برای خود هستند؛ از
این رو است که ناگهان شما افرادی را در قامت اصولگرا میبینید که تا 20
سال پیش جزو گروههای چپ محسوب میشدند.
وی عرصه انتخابات را عرصه
رقابت برنامه ها خواند و گفت: در محیط رقابتی است که افراد مجبورند تا
سرفصلها و داراییهای خود را به نمایش بگذارند و در مقابل نیز رقیب همه
برنامهها و داراییهای خود را به نمایش میگذارد تا در تقابل نگاهها و
برنامههای متنوع برنامه پیروز ظاهر شود البته این منوط به شرایطی است که
رقابت در انتخابات بر اساس کلاه گذاشتن، شیادی و دور زدن قانون نباشد.
صفارهرندی
در ادامه سخنان خود تصریح کرد: در سال 88 در حالی طرف مقابل شکست خورد و
بعد هم قانون را زیرپا گذاشت که یک هفته قبل از انتخابات بر شعار التزام بر
قانون تاکید میکرد.
مشاور فرهنگی فرمانده کل سپاه در ادامه با
اشاره به اینکه در سال 76 و بعد از آن در سال 84 برخی شعار تغییر و اصلاح
را مطرح کردند، گفت: تصور مردم از اصلاح، تغییر در شرایط معیشتی مردم بود
چرا که در سال 76 تورم 50 درصدی سبب فشار به مردم شده بود.
صفارهرندی
گفت: اما برخلاف این شعارها عملکرد دیگری انجام شد و تغییر در ساختارهای
نظام به عنوان الگوی اصلی اصلاح و تغییر شرایط و سرکوب خواستههای
امام(ره)، رهبری و مردم متدین انجام شد.
وی افزود: کسانی که در کنار
خود عکس امام(ره) و رهبری را قرار میدادند، صحبت از سوسیال دموکراسی
میکردند؛ اینها بهتر بود به جای عکس امام و رهبری عکس مصدق و «تقی ارانی»
را قرار میدادند و خود را به دو گرایش لیبرال دموکراسی و لیبرال دموکرات
تقسیمبندی میکردند.
صفارهرندی در ادامه سخنان خود با اشاره به
اینکه آسیبهای انتخابات هیچگاه نمیتواند سبب نادیده گرفتن مزایا و
فرصتهای آن شود، یادآورشد: به لطف خداوند بهترین دموکراسیهای عالم که در
آن هیچ خدشهای نمیتوان به رای مردم وارد کرد در ایران قرار دارد؛ حتی از
سوی کشورهای مدعی دموکراسی به ما میگفتند نظام دموکراسی در ایران بسیار از
سایر مدعیان دموکراسیتر است.
این تحلیلگر مسائل سیاسی ادامه داد:
تنها در ایران یک فیلتر سیاسی به نام شورای نگهبان وجود دارد که رجل سیاسی و
مذهبی را مشخص میکند و در شورای نگهبان اگر شما بتوانید دم 12 نفر را
ببینید میتوانید وارد صحنه انتخابات شوید اما برای مثال در کشور فرانسه
شما باید از 550 نفر برای تائید صلاحیت دموکراتیک خود امضا جمع کنید.
به
گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری فارس صفار هرندی در ادامه سخنان خود در پاسخ
به سوال یکی از دانشجویان درباره اینکه گفته میشود اصولگرایان در صورت
معرفی مشایی به عنوان کاندیدای دولت با آنان ائتلاف خواهند کرد گفت: من
چنین چیزی را نشنیدم اما اگر بخواهیم به صورت استدلالی در مورد آن بحث کنیم
این آقا که شما از آن نام بردید دارای یک سری عملکردها و یک سری تفکرات آن
هم با اغماض است.
وی افزود: یکی از این نگاهها که در شماره قبلی
روزنامه ایران از سوی یکی از نظریهپردازان آن مطرح شد پایان دوران
اسلامگرایی با تعبیر طالبانیسم از اسلامگرایی است. در حقیقت این حرف به
این نکته میرسد که اسلام گرایی با تعریف طالبانیسم و خشونت به پایان رسیده
است.
این تحلیلگر سیاسی در ادامه تصریح کرد: ما اگر اسلامگرایی
را معادل طالبانیسم بدانیم تمام گذشته اسلام از زمان پیامبر گرامی اسلام در
اسلامگرایی خلاصه شده است و حالا این جریان اسلامگرایی را مخالفت با
بشریت و دوره آن را تمام شده عنوان میکند از این رو بر اساس عقل، شخصی که
اسلامگرایی را پایان یافته میداند نمیتواند در راس چنین حکومتی قرار
گیرد و حداقل صلاحیتها را در اختیار ندارد.
صفار هرندی با اشاره به
میزان اقبال عمومی در این جریان گفت: نظرسنجیها نشان میدهد که این جریان
بین 2 تا 4 درصد مقبولیت دارد که حالا ممکن است به تدریج به 3.5 یا 4.5
درصد برسد.
وی در ادامه با اشاره به اینکه جمع شدن اصولگرایان با
چنین افرادی در چنین تعریفی به هیچ عنوان درست نیست ادامه داد: دلیل آن هم
این است که اولین کسانی که مقابل انحرافات دولت ایستادند، همین اصولگرایان
بودند.
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام ادامه داد: البته اینکه آقای احمدینژاد دچار ارتداد -یعنی اعراض- از جریان اصولگرایی شدند را قبول داریم.
این
تحلیلگر سیاسی در پاسخ به سوال دیگری درباره اینکه آیا مقام معظم رهبری در
مقاطع مختلف دولت آقای خاتمی را تائید کردهاند یا نه گفت: البته که
اینطور بوده است. پیش از این نیز تائیدات مقام معظم رهبری شامل حال دولت
آقای خاتمی به مثابه نماینده حکومت شده است اما در دوره حکومت اصلاحطلبان
چه کسانی با عنوان عقبه ایدئولوژیک و تحلیلگران سیاسی دولت حضور داشتند؟
صفار
هرندی در ادامه تصریح کرد: آقای سروش به عنوان عقبه ایدئولوژیک، آقای
کدیور به عنوان نظریهپرداز دینی و ایدئولوژیک این جریان و آقای مهاجرانی
به عنوان نظریهپرداز سیاسی در این جریان حضور داشتند. آقای سروش زمانی که
گفت قرآن نتیجه تجربههای شخصی پیامبر است حتی دوستان نزدیک او نیز به وی
معترض شدند و آقای بهاءالدین خرمشاهی در نامهای به وی گفت که این سخنان
بوی کفر میدهد و عزتالله سحابی نیز از این سخنان ابراز دوری کرد.
وی
افزود: آقای گنجی وجود حضرت امام عصر(عج) را منکر شد و تمام این مطالب در
روزنامههای اصلاحطلب آن زمان منتشر میشد. ما بسیار خوشحال می شویم که
اصلاحطلبان با آنان مرزبندی کنند اما همچنان آنها در جریان اصلاحطلبی و
به عنوان نظریهپرداز آنان حضور دارند.
صفار هرندی در ادامه سخنان
خود، جوانان را به مرور به آرشیو روزنامههای دوم خرداد توصیه و به نمونه
ای اشاره کرد: در همان زمان آقای علویتبار در سرمقالهای به این نکته
اشاره کرد که ما با براورد تازهای از خودی و غیرخودی رسیدهایم و آن هم
تطبیق دادن آن با اصول دموکراسی است.
وی افزود: در همین مطالب بود
که واقعه کربلا را ناشی از خونخواهی کسانی دانست که پدران آنها به دست
پیامبر(ص) و حضرت علی (ع) در بدر و حنین کشته شده بودند و لازمه جلوگیری از
چنین مسائلی را حذف آیات قصاص و قتال از قرآن میدانستند.
این
تحلیلگر سیاسی در ادامه سخنان خود در پاسخ به سوال دیگری درباره اینکه مقام
معظم رهبری دوم خرداد را زائیده القائات دشمن دانستند گفت: به هیچ عنوان
اینگونه نبوده است. حضرت آقا حضور 30 میلیون رایدهنده را در دوم خرداد که
با 20 میلیون رای، آقای خاتمی به عنوان رئیس جمهور در آن انتخاب شدند یک
حماسه سیاسی تعبیر کردند امیدوار هستند که امسال نیز همین حماسه تکرار شود.
صفار
هرندی در پاسخ به سوال دیگری درباره ارزیابی خود از انتخابات و نتایج آن
گفت: در این انتخابات دو خط اصلی حضور دارند. خط اول کسانی هستند که معتقد
به تغییر در ساختار های نظام از صفر تا 100 آن هستند. در درجه صدم آن
ضدانقلاب حضور دارد که به هیچ عنوان با نظام و انقلاب هم راستایی ندارد و
به دنبال براندازی نظام است. طیفهای دیگر معتقدند که نظام اسلامی با
مختصاتی که امام آن را تاسیس کرد دیگر کارآیی ندارد که به عنوان مثال ارائه
لوایح دوقلو در زمان اصلاحات که قصد داشت اختیارات رهبری را به نهادهای
دموکراتیک بسپارد و شورای نگهبان را حذف کند در همین راستا بود.
وی
افزود: این طیفها معتقدند که در جمهوری اسلامی نهادهای انتصابی زیاد
شدهاند و باید آنها را حذف و به دست نهادهای دموکراتیک نظام پیش برد. برخی
از آنان نیز معتقدند که با یک رفراندوم باید مداخلهگری اکثری دین را در
عرصه اجتماعی به حداقل رساند و معتقد به الگویی مانند ترکیه هستند.
این
تحلیلگر سیاسی ادامه داد: نوع دیگر این تفکر نیز تکنوکراتها هستند که پسر
آقای هاشمی در سال 83 با روزنامه USATODAY که پرتیراژترین روزنامه
آمریکایی است مصاحبهای انجام داد و این تفکر را اینگونه توضیح داد: اگر
پدر من در انتخابات ریاست جمهوری به قدرت برسند اسلامگرایی و رهبری را با
تغییر قانون اساسی در حد مجلس اعیان انگلیس پایین میآورد.
صفار
هرندی در ادامه سخنان خود تصریح کرد: طیف دیگر نیز کسانی هستند که اطراف
آقای احمدینژاد را گرفتند البته من با آقای احمدینژاد از حدود 37 سال پیش
تاکنون رفاقت دارم و میتوانم بگویم که آقای احمدینژاد در سالهای گذشته
تغییر کرده است.
وی افزود: در مقابل عده دیگری قرار دارند که
معتقدند جمهوری اسلامی ایران همچنان میتواند جلو برود نه تنها جلو برود
بلکه محرک دیگران و الهام بخش آنان برای حرکتهای انقلابی باشد هماکنون
سرعت رشد علم در ایران 11 برابر رشد جهانی است و با استفاده از دانش داخلی
ماهواره به فضا فرستاده میشود و دانشمند مصری دلیل موفقیت ایران را خروج
از مدار آمریکا و اتکا به خود میداند.
این تحلیلگر سیاسی با اشاره
به اینکه در حوزه دستهبندیهای سیاسی نیز ما 4 دسته اساسی داریم گفت: دسته
اول اصلاحطلبان هستند که آقای خاتمی را به عنوان لیدر اصلاحطلبان قبول
دارند؛ البته در داخل اصلاحطلبها نیز شاخههای دیگری مطرح میشوند که
معتقدند باید با گزینهای به دنبال برگشت به نظام باشیم که بر اساس اخباری
که در محافل سیاسی منتشر شده است آقای جهانگیری گزینه مدنظر برای این بحث
هستند.
وی در ادامه تصریح کرد: آقای هاشمی و کارگزاران نیز دسته
بعدی هستند که آقای روحانی گزینه اصلی آنان است. در مورد حضور خود آقای
هاشمی در انتخابات نیز وی این مسئله را به شرایط کشور و درخواست همه مملکت
برای حضور در انتخابات منوط کردهاند که ما شرایطی را نمیبینیم که تمام
مملکت از ایشان برای حضور در انتخابات دعوت کرده باشند.
صفار هرندی
در ادامه دسته سوم را گروهی خواند که در اطراف دولت و یا به عبارت درستتر
شخص آقای احمدینژاد شکل گرفته است و گفت: این گروه نیز برای انتخابات
برنامه دارد که همایش 100 هزار نفری آزادی نمونهای از آن بود اما زمانی که
با بی میلی و عدم استقبال روبرو شدند و شعار زندهباد بهار به شعار زنده
باد ناهار تبدیل شد این برنامه نیز از دور خارج شد.
وی افزود: به
نظر میرسد که اگر گزینه اصلی دولت از طرف شورای نگهبان رد صلاحیت شود،
آنها به دنبال گزینه دیگری خواهند بود که اسامیای همچون آقایان نیکزاد،
صالحی و الهام مطرح شده است.
این تحلیلگر سیاسی در ادامه سخنان خود
دسته چهارم حاضر در انتخابات را اصولگرایان دانست و گفت: جریان اصولگرایی
از آنجا که رقیب قدرتمندی را در مقابل خود احساس نمیکند هماکنون با تعدد
کاندیداها روبروست که ائتلاف پنجگانه و ائتلاف سهگانه نمونههای آن هستند
اما به نظر میرسد که اقبال عمومی نسبت به ائتلاف اصولگرایان بیشتر باشد.
صفار
هرندی در پاسخ به سوال دیگری درباره عدم دخالت سپاه در جریان انتخابات
گفت: اصل این حرف حرف درستی است. سپاه به عنوان یک تشکیلات نظامی نباید در
انتخابات دخالت کند و البته تشکیلاتی در داخل سپاه نیز فعال است که مامور
کشف حضور اعضای سپاه در فعالیتهای سیاسی است تا با آنان برخورد شود.
وی
افزود: اما زمانی که این مسئله مطرح شود که سپاه حق فهمیدن ندارد آنجاست
که موضعگیری صورت می گیرد. سپاه به عنوان نهادی که مامور صیانت و حفظ
انقلاب است نمیتواند نسبت به حوادث اطراف گیج و منگ باشد.
این
تحلیلگر سیاسی در پاسخ به سوال دیگری درباره برنامه حزب موتلفه درباره
انتخابات و همچنین دیدار اعضای این حزب با هاشمی رفسنجانی گفت: من عضو حزب
موتلفه نیستم که بتوانم در این باره نظری دهم اما برخی از اعضای این حزب
معتقدند که میتوان به آقای هاشمی به عنوان یک مرشد، مربی و «پیر دیر» نگاه
کرد. البته برخی دیگر نیز معتقدند که نسبتی بین آقای هاشمی و حزب موتلفه
وجود ندارد.
این تحلیلگر سیاسی در پاسخ به سوال دیگری درباره اینکه
چه کسی آقای مشایی را به آقای احمدی نژاد معرفی کرد گفت: البته آقای محصولی
در جایی به این نکته اشاره کرده که آقای مشایی را آقای لاریجانی در صدا و
سیما به احمدی نژاد معرفی کرده است اما دفتر آقای لاریجانی این مسئله را
تکذیب کرده و گفته است که آقای لایجانی به عنوان رئیس صدا و سیما با
درخواست آقای احمدینژاد درباره ماموریت به خدمت مشایی در سازمان فرهنگی _
هنری شهرداری موافقت کرده است؛ چرا که در آن زمان آقای مشایی در رادیو
فعالیت میکرد.
وی افزود: البته من روایت دیگری را نیز شنیدهام که مشایی را آقای رحیمی معاون اول رئیسجمهور به آقای احمدینژاد معرفی کرده است.