به گزارش 598، کیهان نوشت: همكار اين سايت با اشاره به
يكي از ملاقات هاي هفته گذشته هاشمي مي نويسد: از خود مي پرسم اين پير
سياست و اين روحاني متفاوت [!] با خود چه گنجي دارد كه تمام نمي شود؟...
عجب اشتياقي براي ديدار دارند. بخشي از اين احساسات فشرده شده ناشي از بغض
نانوشته اي در رسانه ملي است كه تنگ نظرانه چنان راه بر نمايش تصوير آيت
الله تنگ كرده، كه دلتنگي هاي مردم را به اوج رسانده. آيت الله كه وارد مي
شوند، جلسه براي چند لحظه اي از كنترل خارج مي شود. نه شعاري در كار است و
نه برنامه اي. اما احساسات در اوج است.[!] هركس به نوعي. يكي با ماشاءالله و
يكي با صلوات. خودجوش آمدن اين ناهماهنگي ها را هم دارد.
وي ادامه مي
دهد: ميكروفون معروف باز مي شود و ميهمانان رشته كلام به دست مي گيرند. با
خود مي گويم عجب صبري دارد اين ميكروفون. در اين سالها اين همه گلايه منعكس
كرده و هنوز كار مي كند. سنگ صبوري آقاي هاشمي به ميكروفون هاي مجمع هم
سرايت كرده! يكي از ميهمانان هم از شيريني ديدار آقاي هاشمي مي گويد و هم
از تلخي غيبتشان در صحنه. اين را كه مي شنوم ياد حرف هاي يكي از نمايندگان
مجلس سوم مي افتم كه وقتي آقاي هاشمي رئيس جمهور شد، آمد و با گريه تلخي
گفت «چكار كنيم با مجلسي كه هاشمي ندارد.»
در ادامه اين مطلب آمده است:
يكي ديگر از ميهمانان مي گويد آقاي هاشمي! هرچه هست از ماست كه بر ماست.
توصيه هاي شما را نشنيديم و به دام افراط ها و تفريط ها افتاديم كه نتيجه
اش شد وضع امروز. مگر شما چه كرده بوديد كه اين قدر بر شما جفا كردند.
در
بخش ديگري از اين نوشته به نقل از يكي از ملاقات كنندگان آمده است: آقاي
هاشمي از مشكلات نمي گويم كه شما خودتان بهتر از همه ما مي دانيد. مي گويد
شما نادر هستيد از سه جهت «مديريت، نبوغ و بهره هوشي». يك جمله مي گويد و
مي رود. «آقاي هاشمي! مردم به كمتر از شما رضايت نمي دهند.»
نويسنده متن
اضافه مي كند: آقاي هاشمي كه شروع به سخن مي كنند اول نكته اي كه مي
گويند حرف آخر است. «من از روز اول حضورم در انقلاب تا امروز، هيچ وقت كاري
را براي خودم نخواسته ام. درباره اين انتخابات هم تسليم تقدير الهي ام.
خودم را هم براي هر حالتي آماده كرده ام. من وقف انقلاب و نظام و مردمم.»
همين جملات آيت الله پاسخ احساسات ميهمانانش را داد. صداي احسنت و الله
اكبر مجلس را پر كرد. يكي از ميهمانان، چنان به وجد آمده بود كه آرام كردنش
كار ساده اي نبود... راستش را بگويم، بقيه سخنان آقاي هاشمي را ديگر درست
نشنيدم. مگر بروم بعدا از روي نوار پياده كنم. اگر ضرورتش باشد.
گزارشگر
اين ملاقات با بيان اينكه هاشمي در حماسه دوم خرداد سهيم است و حماسه اي
نمي شناسم كه هاشمي در آن سهمي نداشته باشد نوشت: از جمع آنها جدا مي شوم.
راه خودم را مي گيرم و مي روم. از خودم مي پرسم اين پير سياست و اين روحاني
متفاوت با خود چه گنجي دارد كه تمام نمي شود؟