به گزارش پایگاه 598، حجتالاسلام والمسلمین ميرباقري (رئیس فرهنگستان علوم اسلامی و از شاگردان مرحوم آیت الله العظمی بهجت) چهار شنبه شب هفته گذشته در مراسم دومین سالگشت ارتحال مرد سماء و عارف بالله، آيتالله العظمی بهجت فومنی(ره) که از سوی جمعی از شاگردان آن عالم ربانی در مسجد فاطميه قم (معروف به مسجد آیت الله بهجت) برگزار شده بود به ایراد سخنرانی و توصیف سلوک عرفانی آن اسوه زهد و تقوی پرداخت؛ که اهم سخنان این استاد حوزه در ادامه می آید.
درک مقام بالای مؤمن نزد پرودگار
توانايي درک شناخت افراد کار بسيار سختي است که بايد در اين مسير با شوق و انگیزه قدم گذاشت، همچنان که کسي قدرت پي بردن به صفات رب العالمین را ندارد، مگر افرادي که به کنه ذات حضرت رسول اکرم (ص) آشنايي دارند و هيچ فردي هم قدرت پي بردن به کنه وجودي حضرت ختمي مرتبت را ندارد مگر اينکه به عظمت و بزرگي امامان معصوم پي برده باشد و از همه مهمتر هيچ کس توانايي تشخيص حق و باطل و شناخت وجود ائمه معصومين(ع) را ندارد، مگر اينکه به وجود مقام بالاي مومن نزد پروردگار پي برده باشد؛ چراکه «انَّ روحَ المومن اشدُّ اتصالٌ بالروح الله به شعاع شمسِ بالشمس، ]امام صادق (ع): اتصال و ارتباط روح مؤمن به روح خدا از اتصال شعاع خورشيد به خورشيد بيش تر و شديدتر است[ (1)».
تعريف بيش از حد کرامات بزرگان، موجب لغزش اعتقادي
شناخت مومن به وسيله آشنايي با سه مقام امکان پذير است، در باب شناخت شخصيتهاي بزرگي چون آيتالله بهجت، بايد سه مقام «توحيد»، «مسئله عرفان» و «آثار وجودي کرامات» از نگاه عارفان روشن ضمير بررسي شود؛ البته بحث از توحيد در گام اول کار بسيار سختی است؛ چراکه درک علائم توحيدي امکان پذير نيست مگر انسان خود در آن ورود پيدا کرده باشد.
عرفان و سلوکي که اولياء الله در راه آن قدم ميگذارند، سير اليالله است که در پی اش اثر وجودي "کرامت" را به ارمغان ميآورد، ازاینرو به دليل اهميت اين مسئله و سختی هایی که براي رسيدن به اين مقام مطرح است، غلو و تعريف بيش از حد کرامات بزرگان دین، موجب لغزش اعتقادي در بسیاری از افراد ميشود.
عدم تبيين عرفان ناب اسلام، علت ظهور عرفانهاي کاذب
متاسفانه بدلیل عدم شناخت عرفان و راه صحيح رسيدن به اين مقام باعث می شود تا تصرفات شيطاني در برخي افراد بوجود آید که ناخودآگاه تکليف به خلاف شرع مي کنند و دوباره بايد از صفر شروع نمايند که نمونه های آن در طول تاريخ بسیار دیده شده است.
بيان مکاشفات و کرامات بزرگان دین بدون تبيين عرفان ناب اسلام، باعث بروز و ظهور عرفانهاي کاذب ميشود؛ عرفانهاي نوظورکم نيستند، افرادي که بدون تحقيق و توجه به عاقبت کار وارد اين حلقههای عرفانی ميشوند و نميتوان اسم اينها را عرفان گذاشت؛ چراکه عرفان بايد از نقطه عطف ائمه اطهار(ع) نشات گرفته باشد.
رعایت طهارت؛ تنها راه رسيدن به عرفان ناب اسلامی
یگانه مسیر دریافتن عرفان ناب که سرچشمه آن برگرفته از وجود نازنين ائمه(ع)، پيامبر اکرم(ص) و آنهم از خداي متعال، تنها در رعايت طهارت است. اگر کسي به طهارت نفس روي نياورد، به لقاء نميرسد و عوالم معرفت را نميتواند دريابد و قدم در راه نورِ الهي رسول الله و امام علي(ع) بگذارد.
سرسلسله تمام عرفانها را قرآن و عترت می باشد. نبي مکرم اسلام، قرآن و اهل بيت(ع) را به عنوان بهترين راه رسيدن به عرفان الهي مطرح ميکنند؛ بر اين اساس مرحوم آيتالله بهجت هميشه خود را در حضور ميديدند و اعتصام به حبل المتين داشتند و از انوار ولايت بهرهمند بودند و مهمترين کرامت ايشان هم همين بود که با عمل خود مردم را به دين دعوت ميکرد.
مکتب عرفاني آيتالله بهجت براساس شهود و توسل عملی
در بیان مکتب عرفاني و تربيتي ايشان، شهود، دائمي بودن، توسل عملي به ائمه اطهار(ع)، مداومت به نماز شب و زيارت عاشورا، پوشيدن لباس تقوي، خود را نديدن و از همه مهمتر «اذکر الله ذکرا کثيراً» «أقم الصلاه لذکري» از نمونههاي مکتب عرفاني، سلوکي و تربيتي ايشان را می توان نام برد.
آثار وجودی حضرت آیت الله العظمی بهجت(ره)
در باب آثار وجودی ایشان، بعضی این آثار را منحصر در کرامات آن هم ظاهری می کنند که این می تواند لغزش گاه واقع شود. کرامات تابع مقامات توحیدی هستند و ممکن است انسان با کسی که وادی اول را طی کرده و آثاری دارد بخواهد تا آخر سیر برود و این در سیر و سلوک اشتباه است. علاوه بر این بعضی از آثار ظاهری مثل پیشگوئیها و ... ممکن است با قدرتهای شیطانی و باطل به دست آمده باشند و تشخیص این امور برای عموم دشوار است. اگر باب این کرامات باز بشود مدعیان در این وادی زیادند. از این بحث بگذریم، معجزه حضرت زهرا (س) عمر کم و ماندگاری در طول تاریخ با برکات فراوان است. معجزه امام حسین(ع) روز عاشوراست که حرکتی از باطن عالم بر ضد بدی است.
دائم در محضر حق و ظاهراً و باطناً دائم الذکر بودند
گمان من از عبادت ایشان این بود که
ایشان دائم در محضر حضرت حق هستند.«اعبدالله کأنک تراه». از اوحدی افراد که ظاهراً و باطناً دائم الذکر بودند ایشان
بود.
من
به طلابی که درخواست کلاس اخلاق داشتند توصیه می کردم که حداقل در یکی از نمازهای
ایشان شرکت بکنند. نماز ایشان حقیقتاً بالاترین موعظ بود.
در مورد آقای بهجت هم باید بگوییم که چه کرامتی بالاتر از اینکه حتی نحوه آمد و شد یک شخص هم، انسان را به یاد خدا بیندازد کرامتی بالاتر از اینکه انسانی نود و اندی سال عمر بکند و کسی لغزش از او سراغ نداشته باشد. قلوبی که هنوز متوجه ایشان هستند و با توجه به ایشان به یاد خدا می افتند هنوز فراوانند. مدعیان، اگر می توانند، از این کرامات داشته باشند.
* تشییع
جنازه مبارک ایشان حقیقتاً جزو تشییعهای کم نظیر در طول تاریخ شیعه است.
....................................