کد خبر: ۱۲۷۰۶۶
زمان انتشار: ۰۷:۰۰     ۰۲ ارديبهشت ۱۳۹۲
يك روزنامه انگليسي روايتي خواندني از سرگذشت پيشنهادهاي ايران در مذاكرات 10 ساله هسته اي منتشر كرد و نهايتا دولت آمريكا را مقصر اصلي بن بست توصيف نمود.
روزنامه تلگراف به نقل از كتاب پيتر او بورن به از دست رفتن فرصت ها براي حل چالش هسته اي ايران مي پردازد و مي نويسد «اين غرب و نه ايراني ها هستند كه؛ دستيابي به توافق مخالفت مي كنند». در اين گزارش خاطر نشان شده كه كشورهاي غربي تحت فشار آمريكا سال 2005 تاكيد كردند ايران بايد برنامه غني سازي را تعطيل كند.
روزنامه انگليسي به پيشنهاد ارائه شده در آن سال توسط مذاكره كنندگان ايراني (از جمله محمدجواد ظريف) مي پردازد و مي نويسد: هيئت ايراني نسخه پاورپوينتي را ارائه كرد كه تيم مذاكره كننده اروپايي را شگفت زده كرد. اين نسخه؛ مبنايي براي يك توافق بود. علاوه بر اين منافعي را براي دو طرف پيشنهاد مي داد، هر چند كه هر دو طرف بايد تن به مصالحه مي دادند. به اين ترتيب براي نخستين بار در سالن وزارت خارجه فرانسه كه متعلق به قرن 19 است، اين حس پديد آمد كه راهي براي خروج از بن بست هسته اي ايران و غرب وجود دارد. ايرانيان در ادامه توضيح دادند كه براي دست كشيدن از برنامه هاي توسعه سانتريفيوژها آمادگي ندارند اما در مقابل سطح برنامه هاي غني سازي را در حدودي حفظ مي كنند كه صلح آميز بودن استفاده از آن را تضمين كند. آنها همچنين پيشنهاد دادند كه ايران به پيمان منع اشاعه هسته اي براي هميشه پايبند بماند و آژانس نظارت هاي خود را گسترش دهد.
در ادامه اين گزارش آمده است: ديپلمات هاي اروپايي اجازه نداشتند احساس خود را از اين پيشنهاد روي صورت هايشان به نمايش بگذارند. اما يكي از مقامات به ياد مي آورد كه چيزي كه در آن روز شنيد يك پيشنهاد بسيار جذاب بود. به گفته وي، تيم مذاكره كننده اروپايي درك كرده بود اين يك پيشنهاد معتبر و جامع است كه با معاهده هاي بين المللي نيز هماهنگي دارد. اين ديپلمات مي افزايد در آن زمان اعتماد يك موضوع مورد بحث نبود چرا كه در 18 ماه پيش از آن طرف ايراني را شناخته بوديم و اطمينان داشتيم كه ايرانيان مي توانند تعهدات خود را عملي كنند.
پس از اينكه ايرانيان توضيح در مورد طرح پيشنهادي خود را به پايان رساندند، طرف اروپايي درخواست وقت استراحت كرد تا بتواند اين موضوع را بررسي كند. اما آنها در نهايت به اين نتيجه رسيدند كه پيشنهاد ايران نمي تواند براي مقامات عالي تر در اروپا، پذيرفتني باشد. يكي از شاهدان عيني ماجرا، مشكل را اينگونه توصيف مي كند كه در آن زمان شانس موافقت جورج بوش با اين پيشنهاد اندك بود چرا كه جمهوريخواهان و اسرائيل احتمالا چنين معامله اي را نمي پذيرفتند. بنابراين، تيم مذاكره كننده اروپايي يك ساعت بعد به زحمت و بدون اينكه هيچگونه تعهدي داشته باشد، به ميز مذاكره بازگشت و براي بررسي موضوع در پايتخت هاي اروپايي از طرف ايراني درخواست زمان كرد.
تلگراف مي نويسد: زماني كه سر جان ساورز پيشنهاد ايران را به لندن انتقال داد، اين پيشنهاد به سرعت به دست فراموشي سپرده است. منابعي در وزارت خارجه انگليس مي گويند، توني بلر، وزيرخارجه وقت مي خواست اطمينان حاصل كند كه موضوع بيشتر ادامه پيدا نمي كند. بعدها سر جان نيز به حسين موسويان، مذاكره كننده ايران توضيح داد كه چرا غرب نمي تواند اين پيشنهاد را بپذيرد. او به موسويان گفت كه واشنگتن حتي با فعاليت يك سانتريفيوژ در ايران نيز موافقت نمي كند. بنابراين طرح صلح مذاكره كنندگان ايراني در نطفه خفه شده و اين در حالي بود كه هيات مذاكره كننده اروپايي اعتقاد داشتند اين پيشنهاد عادلانه و مطابق با قوانين بين المللي است. يكي از ديپلمات هاي اروپايي كه در آن زمان در مذاكرات حاضر بود، مي گويد قدرت مانور اروپا در اين زمينه اندك بود.
روزنامه انگليسي در ادامه نوشت: ديپلمات هاي اروپايي در 5 آگوست 2005، با پيشنهاد متقابلي پاي ميز مذاكره با ايران نشستند. آنها از ايران خواستند غير از احداث و فعاليت رآكتورهاي آب سبك و تحقيقاتي، به هيچ وجه عمليات چرخه سوخت را دنبال نكند. به بيان ديگر تمامي عمليات غني سازي و مرتبط با غني سازي بايد در ايران متوقف مي شد. اين به معناي آن بود كه انگليس، فرانسه و آلمان تمامي تعهدهاي خود در مذاكرات به منظور به رسميت شناختن حقوق ايران مطابق با معاهده منع اشاعه هسته اي براي بهره مندي صلح آميز از انرژي هسته اي كه همواره موضوعي براي تضمين هاي عيني بود را زير پا بگذارند. با اين حال بار ديگر در جريان اين مذاكرات، ايران پيشنهادي به سه بزرگ اروپايي ارايه داد كه در آن تضمين هاي عيني براي ماهيت صلح آميز برنامه هاي هسته اي بدهد. اما مذاكره كنندگان اروپايي اين طرح را به عنوان مبنايي براي مذاكره قبول نكردند.
تلگراف در ادامه نوشت: مدتي بعد محمود احمدي نژاد، رئيس جمهور ايران، در سخنراني 17 سپتامبر 2005، در مجمع عمومي سازمان ملل پيشنهاد كرد كه برنامه غني سازي ايران از سوي يك كنسرسيوم بين المللي مديريت شود. كنسرسيومي كه ايران مالكيت آن را با ديگر كشورها شريك مي شود. اما بار ديگر آمريكا و اروپا يك پيشنهاد خوب از سوي ايران را نپذيرفتند. اين موضع غرب موجب شد كه ايران به خوبي درك كند تنها كشور عضو معاهده منع اشاعه هسته اي خواهد بود كه از غني سازي اورانيوم در خاك خود منع مي شود. بنابراين جاي تعجب نبود كه ايرانيان با پيشنهادهاي متقابل غرب مخالفت كنند. در نتيجه ايران برنامه هاي غني سازي خود را از سر گرفت و امروز نيز شاهد عواقب آن هستيم. در همين حال براي اروپا نيز يك فرصت تاريخي براي دستيابي به يك راهكار جامع با ايران درخصوص طيفي از موضوعات، از دست رفت. اما چرا غرب با تضمين هاي عيني ايران موافقت نكرد و در پي تحريم اقتصادي رفت؟ پاسخ اين است كه آمريكا و متحدانش دستور كار ديگري را در نظر دارند و آن تغيير رژيم در ايران است. آنگونه كه از سابقه مذاكره در سال 2005، مي توان نتيجه گرفت، بايد گفت كه ايرانيان در آن زمان براي توافق با غرب آماده بودند اما اين غرب بود كه بارها از پذيرش صلح و معامله با ايران خودداري كرد.
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها