حسین شفایی – دانشجوی دانشگاه خوارزمی/ اگر بخواهیم در مورد رسوایی صحبت کنیم ناگذیر خواهیم بود که نگاهی هر چند گذرا به فیلمهای "اخراجی ها" داشته باشیم. مسعود ده نمکی با ساخت مجموعه سینمایی "اخراجی ها" توانست محبوبیتی برای خود دست و پا کند و در سالهای قبل با فروش میلیاردی فیلم هایش، به سهم خود به باجه های متروکه این روزهای سینمای کشورمان رونقی ببخشد. اما موفقیت سه قسمت "اخراجی ها" و اینک "رسوایی" نمی تواند بی دلیل باشد و سعی این نوشتار بر اینست که راز ده نمکی را برملا نماید.
فرض کنید برای اولین بار در یک جمع دوستانه کسی را می بینید. طبیعی است برای ارتباط گیری و ایجاد اعتماد سازی و حس دوستانه به دنبال نقاط مشترک با فرد مورد نظر می گردید. از این که آیا با هم در یک محل زندگی می کنید یا نه. آیا با هم همکارید یا نه. آیا در یک دانشگاه درس خوانده اید یا حتی این موضوع که آیا پدر و مادرتان با هم همشهری هستند، می تواند مورد بحث قرار گیرد. هر چه که نقاط اشتراکی بیش تری داشته باشید، ارتباط گیریتان با یکدیگر ساده تر و عمیق تر می شود.
اگر ما سعی کنیم افراد را از این دید که چقدر به انقلاب نزدیک هستند ببینیم آنها به انقلاب نزدیک خواهند شد. یعنی اگر سعی کنیم به عوام جامعه یادآوری کنیم که نقاط مشترک شما با انقلاب خیلی بیش تر از اختلافات است، آنها احساس قرابت بیش تری با انقلاب می کنند. نباید آنقدر بر طبل اختلاف بکوبیم که آنها دیگر هیچ راهی برای نزدیکی به انقلاب برای خود متصور نشوند و به جای آن باید فاصله ای که با معارضین انقلاب دارند، را متذکر شویم. نگاه کوهنورد به پایین مایه امید است، وی از اینکه با زمین فاصله گرفته است خوشحال می شود و می فهمد که تلاشش نتیجه داده. ما هم باید یاد بگیریم مسیری که هر فرد در مسیر انقلابی و اسلامی شدن برداشته است را ببینیم و به اندازه ی وسع خود دستهای یکدیگر را برای پیمودن ما بقی راه بفشاریم. همانطور که اکبر عبدی به عنوان یک روحانی در فیلم می گوید: "دخترم، من آمده ام که دست تو را بگیرم"
ملاک انقلابی بودن هر فرد را یک طیف در نظر بگیرید، و در این طیف سه نقطه را متصور شوید. نقطه ی "دشمن انقلاب" را در یک سر طیف و "انقلابی بودن" را در سر دیگر این طیف و نقطه ای در وسط این طیف با عنوان "وضعیت مطلوب"، هر یک از افراد می توانند در این طیف نسبت به عملکرد خود وضعیتی داشته باشند.
نقطه قوت "اخراجی ها" و "رسوایی" اینست که بر خلاف بخشی از جامعه که به نقاط ضعف افراد نگاه می کنند و سعی در بزرگنمایی آن دارند، ده نمکی به نقاط قوت افراد نگاه می اندازد و سعی می کند با تکیه بر نقاط قوت، ضعف ها را از میان بر دارد. باز به مثال طیف فکر کنید. اخراجی های "اخراجی ها" در روند فیلم به شهدا و ملاک های انقلابی نزدیک تر می شوند و این تغییر با حوصله و صبر افرادی است که به جای نگاه به فاصله ای که گروه اخراجی ها و مجید سوزوکی های آن زمان، در ظاهر از شهدا دارند به قرابت و مشترکاتی که آن گروه با رزمندگان دفاع مقدس نگاه می اندازند. در واقع می شود به جای دیدن قسمت خالی لیوان و نا امیدی به قسمت پر لیوان نگاه انداخت و سعی کرد که با امید و صبر، لیوان را پر کرد و "اخراجی ها" و "رسوایی" نشان داده است که می شود. در اصل قرابت و همخوانی مردم با انقلاب اسلامی خیلی بیش تر از دوری آنها نسبت به انقلاب است و در واقع همانطور که حاج یوسف می گوید " یک خرده گناهی دارد اما فاسق نیست." شاید در نگاه ظاهری انقلابی نباشند اما قلبا و در دل انقلابیند.
حالا می شود با نگاه رهبری به فیلم رسوایی نگاهی دوباره انداخت. رهبر فرزانه ی انقلاب در دیدار با مردم خراسان شمالی فرمودند " با روى خوش هم پذيرا باشيد؛ با سماحت، با مدارا. فرمود: «و سنّة من نبيّه»، كه ظاهراً عبارت است از «مداراة النّاس»؛ مدارا كنيد.
ممكن است ظاهر زنندهاى داشته باشد؛ داشته باشد. بعضى از همينهائى كه در استقبالِ امروز بودند و شما - هم جناب آقاى مهماننواز، هم بقيهى آقايان - الان در اين تريبون از آنها تعريف كرديد، خانمهائى بودند كه در عرف معمولى به آنها ميگويند «خانم بدحجاب»؛ اشك هم از چشمش دارد ميريزد. حالا چه كار كنيم؟ ردش كنيد؟ مصلحت است؟ حق است؟ نه، دل، متعلق به اين جبهه است؛ جان، دلباختهى به اين اهداف و آرمانهاست. او يك نقصى دارد. مگر من نقص ندارم؟ نقص او ظاهر است، نقصهاى اين حقير باطن است؛ نمىبينند. «گفتا شيخا هر آنچه گوئى هستم / آيا تو چنان كه مينمائى هستى؟». ما هم يك نقص داريم، او هم يك نقص دارد. با اين نگاه و با اين روحيه برخورد كنيد. البته انسان نهى از منكر هم ميكند؛ نهى از منكر با زبان خوش، نه با ايجاد نفرت."
این متن همه ابعاد فیلم رسوایی را بررسی نکرده است. بدیهی است انتقاد هایی هم بر فیلم وارد است که به دلیل محدودیت یک مقاله و اهمیت موضوعی که در سطور بالا اشاره شد، نتوانستیم نگاه جامعه ای به فیلم داشته باشیم.