رجانیوز/ حوادثی که در ماههای اخیر در منطقه رخ داده و اعراب مسلمان منطقه را به
قیام علیه حکومتهای مرکزی خود واداشته، همه کارشناسان مسائل بینالمللی
را متوجه آغاز عصر جدیدی در نحوه معادلات قدرت در این منطقه استراتژیک و
حساس کرده است. با این حال، از ابتدای آغاز اعتراضات گسترده مردم خاورمیانه
و شمال آفریقا علیه دیکتاتورهای عرب، اگرچه اکثر فعالان سیاسی داخل کشور
این حوادث را ناشی از "بیداری اسلامی" مسلمانان جهان ارزیابی کردند و از آن
به عنوان یک رنسانس اسلامی در خاورمیانه نام بردند اما برخی افراد نظری
متفاوت با این کارشناسان داشتند.
این افراد که محوریت اصلی آنان در جریان انحرافی درون دولت است، معتقدند
این حوادث در واقع یک پروژه و سناریوی برنامهریزی شده از سوی غرب به ویژه
ایالات محده آمریکا برای ادامه تسلط استعمارگونه خود بر خاورمیانه است؛
تسلطی که تا کنون با حضور حکام دیکتاتور و سرسپرده تامین میشده و اکنون
قرار است در پوشش انقلابهای مردمی، مجددا خود را بازیابی کند؛ البته این
بار در پوشش یک حکومت دموکراتیک که در پشت پرده حافظ منافع آمریکا در منطقه
است. اقداماتی همچون دعوت رسمی از پادشاه اردن که از هم پیمانان اصلی رژیم
صهیونیستی است هم در همین راستا از سوی این جریان صورت گرفت.
این مساله حتی در سخنان افراد رسانهای وابسته به این جریان هم دیده میشود
و به عنوان مثال، یکی از اعضای دفتر رئیس جمهور چندی پیش مدعی شد که
تحولات کشور اردن با سایر انقلابهای مردمی منطقه تفاوت دارد و با
اصلاحطلب خواندن مردم انقلابی این کشور، گفت: در ساير كشورها شعار اصلي و
غالب مردم براندازي و تغيير نظام است اما در اردن مردم با برگزاري تجمعات
اعتراضي شعار اصلي و غالبشان اصلاح نظام است. يعني با پذيرش حاكميت
موجود اما خواستار اصلاح مجلس يا دولت هستند!
این دیدگاه و تحلیل از حوادث منطقه به دنبال آن بود تا ضمن نفی گزاره
"بیداری اسلامی"، تنها نظارهگر انقلابهای مردمی باشد و با تبلیغات
رسانهای خود نیز تلاش کرد تا با جایگزینی مطالبی مانند بیداری انسانی به
جای بیداری اسلامی، افکار عمومی را به سمت مدعای خود سوق دهد؛ مدعایی که با
واقعیات در تناقض بود و اساسا به دنبال زیر سوال بردن ماهیت دینی این
اعتراضات و خیزشهای مردمی بود. این تحلیل حتی توجهی به نشانه های اسلامی
این خیزشها مانند درخواست آزادی حجاب، برگزاری آزادانه نماز جماعت و حفظ
حقوق دینی مردم نداشت.
با این حال، در روزهای اخیر حوادثی در منطقه روی داد که عمق انحراف و
اشتباه بودن این تحلیل را مشخص کرد و نشان داد اگرچه سران کاخ سفید تلاش
دارند تا انقلابهای مردمی را منحرف کنند و در راستای منافع خود قرار دهند و
حتی در این راستا از حمله نظامی نیز رویگردان نیستند – مانند آنچه در لیبی
و به اسم مبارزه با معمر قذافی رخ داد – اما ماهیت بنیادین انقلابهای
منطقه خاورمیانه اسلامی است و بهترین تعبیر را رهبر معظم انقلاب برای آن به
کار بردند: بیداری اسلامی.
پس از گذشت 3 ماه از آغاز موج بیداری اسلامی در منطقه و قیام مردم مسلمان
مصر، تونس، لیبی، بحرین، یمن و ... علیه رژیمهای وابسته به غرب، جلوه و
نتایج این بیداری و جنبش مردمی در مناسبات منطقه به حدی مشهود بوده است که
نگرانی شدید رژیم صهیونیستی و امریکا را برانگیخته است؛ چنانکه در در آخرین
تحول، شصت و سومین سالگرد تاسیس رژیم صهیونیستی که از سوی مسلمانان با
عنوان "یوم النکبت" یا "روز نکبت" نامیده میشود، بسیار متفاوت با همه این
سالها برگزار شد و طی آن صدها تن از معترضین فلسطینی شهید و زخمی شدند.
موج بیداری اسلامی در منطقه تاحدی پیش رفته است که امسال علاوه بر مردم
فلسطین، مسلمانان بسیاری از کشورهای دیگر از جمله اردن، مصر، لبنان،
پاکستان و بسیاری از کشورهای دیگر نیز طی راهپیمایی گسترده ای علیه رژیم
صهیونیستی تظاهرات کردند.
در
همین حال، ده ها هزار نفر از مردم مصر نیز در سالروز یوم النکبه در اعتراض
به روابط مصر با رژیم صهیونیستی در میدان التحریر تجمع کرده و با آتش زدن
آدمک منقوش به ستاره داوود و سردادن شعارهای ضد صهیونیستی خواستار قطع
روابط با رژیم صهیونیستی شدند. مصری ها همچنین با تجمع مقابل سفارت رژیم
صهیونیستی در قاهره و دفتر کنسول گری این رژیم در اسکندریه با سردادن
شعارهایی خواستار پایان اشغالگری صهیونیست ها در فلسطین شدند. در همین حال
مردم بندر العریش نیز در اقدامی خود جوش به خیابان ها آمده و خواستار
بازگشایی مرز رفح توسط دولت مصر شدند. بر پایه این گزارش، پلیس مصر نیز با
استفاده از گاز اشک آور قصد متفرق کردن معترضین را داشت که منجر به درگیری
شدید بین انقلابیون مصری و ارتش شد.
این ابراز نگرانی مسلمانان کشورهایی مانند مصر و اردن درباره ادامه روند
جنایات رژیم صهیونیستی در فلسطین، مسالهای است که بار دیگر بر هویت و
ماهیت اسلامی و دینی قیامهای مردمی در خاورمیانه و شمال آفریقا صحه گذاشته
و تحلیلهای انحرافی از این خیزشهای مردمی را رد کرده است؛ چرا که کاخ
سفید نشان داده امنیت کامل رژیم صهیونیستی اصلیترین عامل تعیین کننده
سیاست خارجی این کشور و به مثابه خط قرمز هرگونه تعامل بینالمللی از سوی
آمریکاست. به همین دلیل، اعتراض گسترده مردم مصر به ادامه جنایات اسرائیل
در فلسطین، درخواست برای تعطیلی کامل سفارت این رژیم در قاهره و همچنین
بازگشایی دائمی گذرگاه رفح از جمله مواردی است که به شدت آمریکاییها را
نگران کرده است.
در همین راستا، فعالان سیاسی در داخل کشور معتقدند بنیان اصلی ارزیابی
جریان انحرافی از بیداری اسلامی در منطقه که آن را در چارچوب یک سناریوی
غربی تحلیل میکند، با حوادث روزهای اخیر در مصر، اردن و فلسطین فروریخته و
محلی از اعراب ندارد؛ تحلیلی که سبب شده تا دستگاه دیپلماسی کشور تحرک
کافی و لازم در این زمینه نداشته باشد و همچنین رسانههای وابسته هم تلاش
جدی برای پوشش خبری و حمایت از این اعتراضات مردمی صورت ندهند.