کد خبر: ۱۲۵۴۷۶
زمان انتشار: ۲۳:۳۹     ۲۶ فروردين ۱۳۹۲
به گزارش 598 به نقل از رجانیوز، در همین راستا مساله حقوق بشر و آنچه نقض حقوق بشر در ایران خوانده می‌شود، موضوعی است که به شدت از سوی مخالفان جمهوری اسلامی ایران پیگیری می‌شود؛ به ویژه در سال‌های اخیر و در جریان حوادث پس از انتخابات ریاست جمهوری دهم، این مساله به یکی از محورهای اصلی و ترجیع‌بند سخنان جریان ضدانقلاب تبدیل شد و از سوی غرب و علی‌الخصوص آمریکا نیز به طور متمرکز پیگیری شد که نهایتا به تعیین گزارشگر ویژه حقوق‌بشر برای ایران منجر شد.
 
یکی از موسساتی که در این زمینه کارنامه پرباری دارد، موسسه "سیدا" است که توسط دولت و پارلمان کشور سوئد پایه‌گذاری شده است. موسسه SIDA: Swedish International Development Cooperation Agency در بخش معریف سایت خود، "مبارزه با فقر در سراسر جهان" را اصلی‌ترین هدف شکل‌گیری خود عنوان کرده و "توسعه جهانی" را نیز از جمله اهداف هیات موسسین خود نامیده است. با این حال، بررسی برخی اقدامات این سازمان نشان می‌دهد که همانند سایر سازمان‌های حقوق بشری در جهان، "سیدا" هم اهداف سیاسی دولت متبوع خود را دنبال می‌کند.
 
سیدا تاکنون گزارش‌های متعددی را علیه وضعیت اجتماعی ایران منتشر کرده و جمهوری اسلامی را مسبب افزایش فقر، بیکاری و فساد در جامعه ایرانی عنوان کرده است اما میزان صحت این گزارش‌ها و آمارهای ادعایی تا چه اندازه است؟ برای میزان راستی‌آزمایی این گزارش‌ها، می‌توان به آخرین گزارش این سازمان رجوع کرد.
 
أر آخرین مطلب این موسسه درباره ایران با عنوان "گزارش یک سفر؛ تعطیلات آخر هفته در تهران"، به روایت یک گردش چند روزه در تهران توسط یکی از اعضای سیدا پرداخته شده است. طبق معمول گزارش رسانه‌های غربی، همه چیز در ایران سیاه است و همه مردم از حکومت ناراضی و خسته هستند. همه راننده تاکسی‌ها از وضعیت جامعه گله دارند و اکثریت قریب به اتفاق مردم ایران اعتقادی به دین و مذهب ندارند.
 
 
تا اینجای ماجرا، اتفاق عجیبی نیفتاده است اما نکته جالبی که باعث می‌شود میزان صحت گزارش‌های این موسسه بررسی شود، میزان اطلاعات کارمند این موسسه از بدیهی‌ترین موضوعات سیاسی در ایران است؛ تا جایی که این فرد در گزارش خود مطالبی را درباره رهبر ایران می‌نویسد که مشخص می‌شود او خیال می‌کند رهبر فعلی جمهوری اسلامی ایران، آیت‌الله روح‌الله خمینی است! او در این زمینه، نوشته است: "هر هفته خمینی خاویار می‌خورد اما مردم فقیرند. این را راننده‌ای که مرا می‌برد، با عصبانیت به زبان می‌آورد."
 
در این گزارش، سه بار نام امام خمینی(ره) به عنوان رهبر فعلی ایران نام برده می‌شود. این مساله مشخص می‌کند میزان اطلاعات و طیعا، خروجی گزارش‌های تهیه شده توسط این مراکز تا چه اندازه‌ای دارای جامعه آماری صحیح و تحلیل‌های درست است. وقتی یک گزارشگر حتی نمی‌داند رهبر فعلی ایران، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای است و نه امام خمینی(ره)، چگونه می‌توان انتظار داشت گزارشی دقیق و منصفانه از وضعیت اجتماعی ایران ارائه کند؟
 
این فضاحت خنده‌دار تا جایی ادامه پیدا کرده که یکی از سایت‌های ضدانقلاب که اقدام به ترجمه این گزارش کرده، خودش این گزارش را تصحیح کرده و در پانویس مطلب نوشته است: "نویسنده در سه جا نام رهبر ایران را به کار می‌برد و در هر سه مورد از نام (امام) خمینی استفاده می‌کند و نه (آیت‌الله) خامنه‌ای اما با توجه به متن، زمان جمله و به علت در قید حیات نبودن (امام) خمینی و شباهت نام این دو برای آنانکه به زبان فارسی آشنا نیستند، مترجم حدس می‌زند که منظور نویسنده در اینجا (آیت‌الله) خامنه‌ای است و نه (امام) خمینی."
 
البته این مساله تنها به این یکبار محدود نیست و در گزارشات متعددی که از سوی نهادهای بین‌المللی منتشرش ده، اشتباهات و گاف‌های خنده‌داری دیده می‌شود که نشان می‌دهد اساسا گزارشگر، هیچ اطلاعاتی از وضعیت اجتماعی ایران ندارد و صرفا به دنبال ارائه یک چهره تاریک از جامعه ایرانی است. به عنوان مثال، چندی پیش ماجرای حرکت غیراخلاقی دو بازیکن فوتبال در زمین مسابقه هم یکی از موارد درخشان مورد اشاره احمد شهید، گزارشگر ویژه حقوق بشر در زمینه ایران در گزارشی براي اثبات نقض حقوق بشر در ایران بود که در بند ۶۷ این گزارش، جریمه نقدی شیث رضایی و محمد نصرتی به دلیل انجام حرکت غیراخلاقی در برابر تماشاگران فوتبال، تقبیح شده و آمده بود: «مقامات ایرانی غالبا با همجنس گرایی مانند یک بیماری برخورد می‌کنند و بر مجازات‌های سخت برای اعمالی که شبهه‌ي همجنس گرایانه دارند اصرار می‌ورزند. برای مثال، در سال ۲۰۱۱ دو بازیکن سر‌شناس فوتبال به دلیل ارتکاب «عمل غیر اخلاقیِ» لمس بدن یکدیگر در زمین بازی جهت ابراز شادی پس از زدن گل، برای مدت نامعلومی از بازی در مسابقه‌های فوتبال معلق شدند و وادار به پرداخت جریمه‌ي نقدی شدند. مدافعین حقوق بشری که از حقوق افراد همجنس گرای زن ومرد، دوجنس گرا و فراجنسیتی دفاع می‌کنند، غالبا مورد ارعاب و محاکمه‌ي حکومت قرار می‌گیرند.»
 
شاید اگر این گزارشگران به جای تلاش برای رفع تکلیف و صرفا راضی کردن مدیران خود، اقدام به شناخت دقیق جامعه ایرانی و فرهنگ حاکم بر آن می‌کردند، این گاف‌های خنده‌دار صورت نمی‌گرفت و اعتبار خود را به حراج نمی‌گذاشتند.
 
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها