598 به نقل از خبرنامه دانشجویان ایران: نام "دانشگاه
سوربن" که میآید، ذهن همه اهالی علم و دانش به سمت کشور شش ضلعی اروپایی و
شهر تاریخی پاریس میرود؛ دانشگاهی با دیوارهای سنگی که یکی از بزرگترین
مراکز پرورش اندیشمندان علوم انسانی در طول تاریخ بوده است. "سوربن"
فارغالتحصیلانی دارد که هر کدام در حیطه فعالیت خود توانستهاند راهی برای
پیشبرد اهداف فرانسه – به درست یا نادرست – بردارند.
اما اکنون دیگر سوربن منحصر به پاریس و فرانسه نیست؛ چرا که
شعبه دیگری از این دانشگاه در شهر ابوظبی کشور امارات تاسیس شده است؛
شعبهای که تلاش شده حتی در معماری، تعداد کلاس، فضای آمفی تئاتر و حتی
نحوه تدریس نیز یک کپی دقیق – یا به قول فرانسویها Copie conforme – از
سوربن اصلی باشد. شعبه جدید دانشگاه سوربن ابوظبی، در محوطه ای 93 هزار متر
مربعی و با ظرفیت بیش از 2000 دانشجو تاسیس شده و از ویژگیهای ساختمان
این دانشگاه میتوان به کتابخانه آن با ظرفیتی معادل 200 هزار کتاب، تالار
کنفرانسی با 700 صندلی و خوابگاهی با ظرفیت اسکان 500 نفر اشاره کرد. نشان
اختصاصی و حائز اهمیت این ساختمان گنبد آن است که درست شبیه به ساختمان
اصلی واقع در شهر پاریس ساخته شده است.
در فیلمی که از این واحد دانشگاهی در اینترنت منتشر شده، دانشجوهای مسلمان
عرب در حال تحصیل به زبان فرانسوی هستند؛ زبانی که زبان اصلی و رسمی سوربن
است و تمامی دانشجویان موظف هستند تا دروس خود را با آن مطالعه کنند و
ارائههای خود را نیز به این زبان عرضه کنند.
فرانسوی اصیل با لهجه غلیظ عربی
فلسفه تشکیل دانشگاه، "جستجوی علمی به منظور یافتن راه حلی برای مشکلات یک
جامعه" است؛ یعنی علم قرار نیست به خودی خود ارزشی داشته باشد، بلکه
ارزشمندی علم در آن زمانی است که بتواند گام علمی در حل معضلات و مشکلات یک
جامعه بردارد. رشته شیمی در دانشگاهها تدریس میشود تا محلولهای جدیدی
برای رفع آلودگیهای محیطی ساخته شوند. رشته پزشکی در دانشگاهها ارتقا
مییابد تا امنیت جان افراد، تامین و بهداشت آنها رعایت شود. مهندسی عمران
در دانشگاهها تدریس میشود تا انسان از غارنشینی به مرحله سکونت در
برجهای چند صد طبقه برسد.
خروجی یک دانشگاه باید در راستای مشکلات آن جامعه باشد؛ نه چیز دیگر.
دانشگاه MIT قرار است مشکلات جامعه آمریکایی را حل کند؛ نه دغدغههای فنی
جامعه و صنعت ایرانی را. بر همین مبنا، توصیه و تمرکز بر روی توسعه علم
بومی یکی از دغدغههای اصلی هر دانشگاهی است. کپی کردن متون درسی
دانشگاههای اروپایی و آمریکایی به این بهانه که پیشرفتهتر از کشورهای
منطقه غرب آسیا هستند، یک اشتباه استراتژیک است؛ چرا که شرایط دو منطقه و
مسائل مطرح در هر کشور با دیگری متفاوت است.
به عنوان مثال، در رشتهای مانند محیط زیست نمیتوان به این بهانه، متون
درسی اروپایی را از بهترین دانشگاهها جمعآوری کرد و در یک کشور در غرب
آسیا و شمال آفریقا به دانشجویان ارائه کرد؛ چرا که بافت اکولوژی و زیست
بوم منطقه به طور کامل با اروپا متفاوت است. اگر در متون اروپایی به اصول
جنگلداری و حفظ مراتع سبز اشاره شده، در کشور امارات اصلیترین مساله،
چگونه نگهداری کردن از سحرا و بافت کویری این کشور است.
سوربن اساسا یک دانشگاه فرانسوی است. فلسفه و هنر تدریس شده در این
دانشگاه، با روحیات و سابقه تاریخی اروپای غربی تناسب دارد؛ نه روح شدیدا
شرقی کشورهای عربی. سوربن حتی اگر "السوربون" هم نوشته شود، چیزی از اصالت
فرانسوی خود از دست نمیدهد و عربی نمیشود.
سوربن عربی یا عربهای فرانسوی؟
"ما اینجا با دوستان زیادی از کشور فرانسه آشنا میشویم. اساتید ما همه از
فرانسه به امارات میآیند و ما علاوه بر اینکه در رشته تخصصی خود تحصیل
میکنیم، یک دوره دقیق فرانسهشناسی نیز در کنار کلاسها داریم." این جملات
را یکی از دختران اماراتی که در سوربن ابوظبی تحصیل میکند، مطرح میکند.
"حسنا" با لبخندی بر لب روبروی دوربین نشسته و به زبان فرانسوی از وضعیت
تحصیلی خود و اوضاع دانشگاه حرف میزند.
او همچنین از آینده میگوید: "خیلی دوست دارم سوربن واقعی را از نزدیک
ببینم و حتی در آن درس بخوانم. سوربن ابوظبی هرچقدر هم که شبیه آن باشد،
باز هم سوربن نیست. من عاشق فرانسه هستم. انشاالله مقاطع تحصیلی بالا را در
سوربن اصلی طی میکنم."
معجزه سوربن این است که این دختر عربِ محجبه یِ اماراتی را به یک فرانسوی
اصیل تبدیل کرده که اگر مدارج بالای علمی را هم طی کند و بر آمار اهالی
دانشگاه کشور امارات بیفزاید، دردی از دردهای جامعه این کشور را رفع
نمیکند. عدم استقلال علمی یعنی با هزینه دولت، دانشگاه ساخته شود و دانشجو
پرورش بیاید تا نهایتا یک کشور دیگر بهره اصلی را از این علم آموزی ببرد.
"حسنا" هم قرار است یکی از چرخ دندههای "پاریس رویایی" باشد؛ نه یک دانش
آموخته اماراتی.
سوربن ابوظبی بدون هیچ اغراقی، از دهها پایگاه نظامی قدرتمند در خاورمیانه
برای فرانسه سودمندتر است. شک نکنید اگر شرایط مهیا بود، دولت "فرانسوا
اولند" به جای ارسال نیروی نظامی به کشور "مالی"، یک شعبه دانشگاه سوربن در
آن کشور تاسیس میکرد.