کد خبر: ۱۲۴۱۵۱
زمان انتشار: ۰۷:۰۱     ۲۱ فروردين ۱۳۹۲
جريان موسوم به اصلاح طلبي وضعيت تأثربرانگيزي پيدا كرده است. اين طيف كه در گذشته خود را به عنوان خط امامي معرفي مي كرد تدريجا در برابر گروه ها و جريان هاي معارض انقلاب اسلامي منحل يا منفعل شده است. طيفي از اين جريان آشكارا طي 2 دهه اخير در صف دشمنان جمهوري اسلامي ادغام شدند كه نمونه آن، سرنوشت برخي نمايندگان سابق مجلس و اعضاي احزاب و روزنامه نگاران طيف ياد شده در خارج و داخل كشور است. و طيف ديگري كه با وجود تصاعد روحيات خيانت به انقلاب و ارتكاب رفتار پرخطر از سوي طيف اول، جرئت نكردند اعلام مرزبندي و برائت كنند و همچنان چوب گروه اول را مي خورند. برخي از چهره هاي شاخص طيف اول بارها جبهه اصلاحات را اين گونه معرفي كردند كه طيف وسيعي، از سروش تا گوگوش را شامل مي شود اما طيف منفعل طرفدار نظام خروش بر نياوردند كه حساب جريان خط امامي با انجمن حجتيه و نفاق مذهبي و سلطنت طلبان و كاباره نشينان و سازمان منافقين و چپ هاي آمريكايي يكسره جداست. در اين روند بود كه جبهه اصلاحات در مقطع سال 88 يكسره گروگان و آلت فعل جبهه معارض انقلاب اسلامي قرار گرفت اما رمق نجات خود از دست گروگانگيران را نداشت.
حجت الاسلام والمسلمين محمدحسن رحيميان از ياران نزديك حضرت امام و عضو «مجمع روحانيون مبارز»، آذرماه سال 1389 در مصاحبه با نشريه پنجره اين گونه روايت مي كند كه «مقام معظم رهبري براي مجمع روحانيون سنگ تمام گذاشتند و... از همان اول موافقت كردند يك نفر به عنوان نماينده مجمع به طور هفتگي با ايشان ملاقات داشته باشد. در ملاقاتي كه همگي بعد از رحلت امام به عنوان اعلام بيعت با ايشان داشتيم، بر ادامه فعاليت مجمع تأكيد فرمودند و تصريح كردند كه اگر اين كار در زمان امام هم انجام نشده بود، من با تشكيل آن موافقت مي كردم». برخي نقل قول هاي ديگر حاكي از آن است كه رهبرمعظم انقلاب به گروهي از اعضاي اين جريان گفته بودند اگر شما هم اقدام نكنيد من خودم اين جريان (موسوم به چپ) را احيا مي كنم. اين نگاه پدرانه و توأم با عطوفت تا به امروز نيز - با وجود سقوط برخي اعضا و گروه هاي جريان ياد شده- تداوم يافته است چنان كه مقتداي انقلاب اسفندماه سال گذشته با درخواست ملاقات آقايان مجيد انصاري، موسوي لاري و جهانگيري موافقت كرده و آنها را به حضور پذيرفتند. با اين حال عملكرد برخي سران اين جريان در داد و ستد با گروه هاي مخالف نظام و انقلاب، همان دغدغه تلخ عمومي را زنده مي كند كه پيش از اين از زبان آقاي رحيميان بازگو شد؛ «چطور شد كه بعد از 20 سال از رحلت امام ، موضع مجمع روحانيون در قبال نهضت آزادي يا آقاي منتظري دگرگون شد؟ و چطور شد كه در فتنه سال 1388، مواضع مجمع با نهضت آزادي و ملي گراها همگون از آب درآمد؟ آيا آقاي منتظري و نهضت آزادي به خط امام نقل مكان كردند يا در اين مدت مواضع و ديدگاه هاي امام(ره) نسبت به اين دو مقوله تغيير يافته است يا شما از خط امام خارج شده ايد؟».
تنها در سال 88 نبود كه اوباش ضد انقلاب به واسطه مقدمه چيني جريان نفاق جديد جرئت عرض اندام پيدا كرده و مثلا تصوير حضرت امام خميني(ره) را آتش زدند بي آن كه فرياد اعتراض از سوي مدعيان سابق يا مثلا امثال موسوي و كروبي بلند شود. 10 سال پيش از آن نيز وقتي روزنامه نگار زنجيره اي -اكبر، گ- در مصاحبه با روزنامه آلماني به گزافه گفت «خميني به موزه تاريخ خواهد رفت» يا عليرضا-ع سردبير آقاي حجاريان در روزنامه صبح امروز تصريح كرد «طيف خط امامي در جبهه مشاركت به حاشيه خواهند رفت» صدايي از جريان چپ اصلاح طلب داعيه دار خط امام بلند نشد؛ همان گونه كه نه در سال 88 و نه در سال 78 به هنگام حرمت شكني امام حسين و خشونت طلب معرفي كردن پدر و جد گرامي آن حضرت -عليهم السلام- كسي اعتراضي از اين حضرات نشنيد. همان روزنامه نگار مصاحبه كننده با روزنامه آلماني، 4 سال پيش در كنار امثال گوگوش و سروش در تجمعات گروه هاي ورشكسته ضدانقلاب به نام جنبش سبز شركت داشت و بعدها منكر امام عصر(عج) شد.
لازم نيست محمدحسن رحيميان باشي تا غم انگيزي وضعيت امروز جريان موسوم به اصلاح طلبي را بفهمي و آنان را دعوت به بازگشت از مسير تيره و تار كني. عباس عبدي عضو جدا شده جبهه مشاركت نيز كه داراي سوابق تندروي در روزگار اصلاحات است- البته با فهم و منطق خودش- وضعيت امروز اين جريان را تخطئه مي كند. به اين عبارات عنايت كنيد:
-اصلاح طلبان بايد از مشي 4 سال گذشته برگردند. آنها نمي توانند بين دو نقطه اصلاح طلبي و فراتر از رفورم [ساختارشكني] ، نقطه بهينه اي را انتخاب كنند. آنها يا بايد بگويند اصلاحات تا اطلاع ثانوي تعطيل است، يا بگويند كه آمدن مان به آن صورت اشتباه بود و اشتباه را تصحيح بكنند. تصحيحش اين است كه منطق ورود اصلاح طلبان در انتخابات 88 اشتباه بود... وقتي مي خواهيد از موضع اصلاح طلبي به درون قدرت بياييد، نمي شود هر نوع رفتاري را انجام داد.(روزنامه بهار، 8 بهمن 1391).
- بخش هايي از اصلاح طلبان تنها گزينه خود را آقاي خاتمي مي دانند ولي چنين چيزي در شرايط فعلي محقق نخواهد شد... نيروي اصلاح طلب بايد به گونه اي رفتار كند كه راه را براي فعاليت خود باز كند نه آن كه برعكس با اقدامات اشتباه خود امكان بسته شدن راه را فراهم كند. (هفته نامه آسمان، 24دي 91)
- درباره آقاي خاتمي بايد گفت كه نامزدي ايشان در شرايط كنوني از سوي حاكميت به معناي مقابله جويي تلقي خواهد شد و اين برخلاف خط مشي اصلاح طلبي است. آنان كه آمدن اصلاح طلبان را مشروط به حضور و نامزدي وي مي كنند، صادقانه تر و بهتر است كه از ابتدا شعار تحريم انتخابات بدهند. (مصاحبه با خبرگزاري تسنيم، 11دي 1391).
- من اين فرض را غلط مي دانم كه يك كساني بيايند و بگويند حتما رأي مي آوريم. چرا؟ چون وقتي رأي نياوردند مي زنند زيرش و مي گويند تقلب شده ... بايد ببينيم دنبال چه هستيم در انتخابات. مجموعه اي كه در انتخابات 88 آن نحوه برخورد را داشتند فارغ از اينكه سياست شان درست يا غلط بوده، ديگر نمي توانند در اين انتخابات باز هم از همان زاويه وارد شوند، اصلا اجازه به آنها داده نمي شود... اين حكايت يك كاسه ماست و يك دريا دوغ است. نامزدي بايد معرفي شود كه معرف تغيير نگاه اصلاح طلب ها باشد. (مصاحبه با دويچه وله، 2بهمن 1391).
- اصلاح طلبان يكي به نعل و يكي به ميخ مي زنند. چرا هر از گاهي يكي به ميخ زده مي شود و يكي به نعل؟ و البته در نهايت هم اين چكش سرگردان بر دستان نعل بند فرود خواهد آمد و هيچ اسبي را نعل نخواهد كرد. واقعيت اين است كه مسئله و مشكل اصلاح طلبان، انتخابات و شركت يا عدم شركت در آن نيست... تا وقتي كه تناقضات موجود در ذهنيت و رفتار كليت اصلاح طلبان حل نشود، شكل گيري راهبردي عملي و معقول از سوي آنان قابل تصور نخواهد بود... تغيير مشي در 4سال گذشته، آنان را در برزخ سياسي و تعليق نگه داشته است... واقعيت اين است كه با ادامه سياست سال 1388، امكان بازگشت به عرصه انتخابات وجود ندارد و نه تنها نشان ندادن اقدامي از سوي حكومت براي حضور اصلاح طلبان غيرمنتظره نيست بلكه حالت عكس آن غيرقابل انتظار است... نحوه رفتار اصلاح طلبان در سال هاي اخير نه از منطق سياسي استوار برخوردار است و نه اينكه مي تواند با مردم و مسائل جامعه تعامل كند؛ حداكثر كارايي آن در برخي شبكه هاي اينترنتي و براي لقلقه زباني غيرمسئولانه كارآيي دارد. (هفته نامه آسمان، 30دي 1391).
حقيقت آن است كه طيف مرتجع و استحاله شده جريان موسوم به اصلاح طلب سالهاست به اسارت خود خواسته جبهه ضد انقلاب درآمده و اكنون اعضاي آن بردگان كم اختيار اين جبهه كه به اتاق فرماندهي دشمنان اصلي انقلاب ختم مي شود محسوب مي شوند. از اين طيف كه شرافت و ديانت و ملت و مملكت خود را به دشمنان تاريخي ملت ايران فروختند، توقع كمترين حريت براي جبران و اصلاح خيانت هاي گذشته نيست. اما اگر در ديگراني احتمال جبران جفاهاي كم سابقه 15-10 سال اخير وجود داشته باشد، علامت آن نه طلبكاري بلكه اعلان بيزاري و جدايي صف خود از صف كارگردانان و بازيگران فتنه 4 سال پيش خواهد بود. طيف مذبذب مدعي اصلاح طلبي كه در گفتار از وفاداري به نظام و انقلاب مي گويند اما در عمل و سر بزنگاه ها به جانب جبهه ضدانقلاب غش مي كنند، اينك به نحوي درباره انتخابات آتي حرف مي زنند كه گويا ملت و نظام بي تابانه براي ورود آنان لحظه شماري مي كند و همه چيز حل شده جز بله گفتن همين عاليجنابان! اين چنين است كه از پيش خود براي يكديگر دعوت نامه مي نويسند و تعارف و بفرما مي زنند و ناز و غمزه مي كنند و بازي «مي آييم- نمي آييم- حالا ببينيم چه مي شود» كوك مي نمايند و مثلا به تعليق و ابهام و انتظار دامن مي زنند گويا كه مردم يا حاكميت معطل آنها هستند؛ بنابراين مي گويند پاسخ سوالات ما معلوم نشده تا ما هم جواب قطعي بدهيم. آخر سر هم كه ديدند كمترين اعتنايي به آنان و شرط گذاري هايشان نشد، دست روي گزينه هايي مي گذارند كه با توجه به خيانت هاي بزرگشان نامحرمان حريم جمهوريت و اسلاميت نظام جمهوري اسلامي و مجرمان بايسته مجازات محسوب مي شوند.
سرانجام فتنه 88 و انتخابات مجلس نهم در اسفند سال 90 به اين حلقه نشان داد كه جمهوري اسلامي (نظام امت-امامت) در مسير پيشرفت به گذشته برنمي گردد و گردن گردن كلفت هاي سياسي قانون شكن را نرم مي كند. انتخابات 2ماه آينده مستثنا از اين روند حماسي عزتمندانه نخواهد بود. ائتلاف شترمرغي اصلاح طلبان نه آن هنگام كه در حاكميت بودند جواب داد- چنان كه مثلا در حوزه برنامه ريزي، وزارت اقتصاد و سازمان مديريت و بانك مركزي قفل شدند و شوراي شهر منحل شد- و نه امروز كه خندق ميان خط امام و خط استكبار عميق تر از هميشه شده مي توان يك پا در اين سو و پاي ديگر در آن طرف داشت. ماجراي هل دادن برخي چهره هاي سوخته يا نيم سوز براي انتحار سياسي و پيشمرگي جبهه اپوزيسيون كه براي دو تن از نقش آفرينان فتنه 88 در حال تدارك است، زحمت چنداني براي نظام ندارد و صرفا گواهي مرگ آنان را توشيح خواهد كرد.
محمد ايماني
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها