به گزارش 598 به نقل از صابرنیوز،
دکتر نیلی یا همان پروفسور نیلی از برجستگان علمی کشور محسوب می شود، وی
هم اکنون عضو هیئت ممیزه دانشگاه شیراز می باشد، هیئت ممیزه، وظایفی دارد
که یکی از وظیفشان تعیین هیئت علمی دانشگاهاست و وظیفه دیگرش تعیین سطح
علمی دانشگاهی از قبیل مربی، استاد یار، دانش یار و پروفسوری می باشد. آقای
نیلی علاوه بر مباحث علمی در مباحث سیاسی و اجتماعی هم صاحب تحلیل هستند و
به همین دلیل گفتگویی با وی پیرامون مسائل منطقه و همچنین تخریب صورت گرفته علیه دکتر لنکرانی ترتیب داد، که در ادامه تقدیم می گردد:
آقای
نیلی شما علاوه بر اینکه یکی از برجستگان علمی کشور محسوب می شوید، به
عنوان یک شخصیت انقلابی و گفتمانی هم مطرح هستید، نظر شما پیرامون شخصیت
آقای لنکرانی چیست؟
بدون
تردید پرفسور لنکرانی را باید یکی از رویش های انقلاب اسلامی دانست، که
ضمن کارآمدی و پایبندی به ارزش های اسلامی و مردمی بودن و مبارزه با کانون
های قدرت و ثروت، فتنه و انحراف، در عرصه بالاترین مسئولیت های اجرایی
موفق بوده و در رشته تخصصی خود درسطح جهانی درخشیده است، بطوری که مقالات
علمی ایشان ودیگر اندیشمندان کشور، موجب عزت نظام اسلامی در مجامع بین
المللی شده است. این موفقیت انقلاب است که توانسته است نسلی از دانشمندان
پر نشاط و جوان را به جامعه اسلامی ارائه نماید.
از دیگر
نکات شناخته شده در شخصیت دکتر لنکرانی، علاوه بر جایگاه ممتازعلمی،
کارآمدی و مدیریت، هوشمندی و بصیرت، ایشان است که مورد اتفاق خواص،
اندیشمندان، اساتید، مدیران، و افرادی که از نزدیک ایشان را می شناسند و یا
در تعامل بوده اند، می باشد و این موارد اظهرو من الشمس است.
از همه
مهمتراینکه رهبری معظم انقلاب، دکتر لنکرانی را وزیری موفق و بدون حاشیه در
راس یکی از تخصصی ترین وزارت خانه ها می نامند؛ که این خصوصیات بارز ایشان
هر انسان دلسوز منصفی که خواهان ارتقا و بهبود وضعیت موجود است را وادار
به دعوت از ایشان برای حضور در یک رقابت سالم انتخاباتی می کند.
فکر می
کنم که رقبای سیاسی نیز باید به رویش های بومی و ناب انقلاب اسلامی و پدیده
ها و ظرفیت ها ی برخاسته از متن مردم، با دیده منصفانه نگاه کنند. این نه
تنها احترام به مردم و ارزشهاست، که باعث عظمت کشور و انقلاب اسلامی و
ارتقا جایگاه و شخصیت خود آنان نیز خواهد شد. انشاا...
حضور جبهه پایداری را در انتخابات ریاست جمهوری آینده چگونه ارزیابی می کنید؟
احتمالا
می توان جبهه پایداری را پدیده حماسه سیاسی انتخابات آینده نامید. این را
نه از ساختار فیزیکی ستادها و تدارکات سنگین مالی و تبلیغاتی میتوان
استنباط کرد، آنگونه که خیلی از جریان ها موجود، از آن برخوردارند؛ که در
جبهه پایداری نه از تدارکات سنگین خبری است و نه از امکانات مالی؛ بلکه
ازمقدار تخریبی که بر علیه شخصیت های مرتبط با جبهه پایداری صورت می گیرد،
می شود به چنین برداشتی رسید.
به قول
مرحوم حضرت آیت الله خوشوقت جبهه پایداری یعنی: پای داری! حتی شخصیت هایی
بزرگ عرفانی مانند ایشان نیز از تیغ تخریب برخی جریانها در امان نماندند.
کافی است نظری به عناوین مطالب برخی سایت های مرتبط با باندهای قدرت و ثروت
، فتنه و انحراف در پائیز و زمستان گذشته بیاندازیم، تا متوجه شویم حضرت
آیت الله خوشوقت به دلیل قرار گرفتن درشورای فقاهتی جبهه پایداری انقلاب
اسلامی تا چه حد، مورد بی مهری این جریانات قرار گرفته اند؟! احساس خطر از
یک عالم بصیرعرفانی!؟
عالمی
که رهبری معظم انقلاب درتوصیف ایشان از کلمات و جملات بدیع و منحصر به
ایشان یاد نمودند و در نماز بر پیکر پاک این عالم ربانی با حالتی حزن آلود،
سه مرتبه "انا لا نعلم منه الا خیرا" را تکرار فرمودند.
از
تخریب و بداخلاقی ها نسبت به آیت ا... خوشوقت یاد کردید، اخیرا بعضی سایت
ها مسبوق به سابقه با شکل های مختلف در خصوص عنوان علمی " پرفسور" برای
سخنگوی جبهه پایداری ایجاد تشکیک کرده اند، حضرتعالی به عنوان پرفسور و
استاد تمام که عضو هیات ممیزه یکی از دانشگاههای معتبر کشور می باشید، نظر
خود را در این مورد بیان کنید؟
این
عارضه معمولا در بین کسانی که بیشتر از زاویه سیاسی و یا نگاه سیاست زده،
با این عناوین آشنا شده اند و به درستی با این عناوین علمی و فرآیند حصول
به آنها را نمی دانند، شایع است. نباید به این افراد سخت گرفت! برخوردهای
مغرضانه ی رسانه ای و سیاسی را نبایستی با ارزیابی های علمی مخلوط نمود.
یکی از
نقاط قوت نظام دانشگاهی کشور که زیر نظر وزارت علوم و وزارت بهداشت قرار
دارند، اجرای سخت گیرانه ضوابط و مقرراتی است که در زمینه بکار گیری عناوین
دانشگاهی صورت می گیرد. مسئول ارزیابی علمی اعضای هیات علمی دانشگاهها،
هیات ممیزه آن دانشگاه (در دانشگاههای بزرگ) می باشد. در دانشگاههای متوسط و
کوچک، هیات ممیزه مرکزی وزارت مربوطه وظیفه ارزیابی علمی اعضاء هیات علمی
را بر عهده دارد. انتخاب اعضاء هیات ممیزه نیز بر اساس سوابق علمی بر طبق
آئین نامه مربوطه وزارتی صورت می گیرد.
عناوین
علمی دانشگاهی از مربی یا instructor (دارای مدرک فوق لیسانس)، استاد یار
یا Assistant professor، (دارای مدرک دکتری)، دانشیار یا Associate
professor(دارای مدرک دکتری و کسب حداقل امتیاز علمی پژوهشی لازم طبق آئین
نامه ارتقاء)، و استاد تمام یا Professor (بالاترین درجه علمی دانشگاهی و
کسب امتیازات علمی پژوهشی و سایر صلاحیت های لازم، طبق آئین نامه ارتقاء)
تشکیل شده است.
ارتقاء
از یک مرتبه علمی به مرتبه علمی دیگر تابع مقررات دشوار و مستلزم برخورداری
از توانمندی های علمی و صلاحیت های عمومی بر اساس آئین نامه ارتقاء اعضاء
هیات علمی می باشد. ملاک صلاحیت های علمی اعضاء هیات علمی علاوه بر
ارزیابی هایی که بر اساس فعالیت های آموزشی و پژوهشی فرد صورت می گیرد،
مبتنی است بر چاپ مقالات معتبر علمی در مجلات بین المللی ISI, ISC می باشد.
دکتر
لنکرانی از دانشمندانی است که توانسته است در جوانی و کوتاه ترین زمان،
بالاترین مدارج علمی (استاد تمام ویا به عبارتی Professor) را با موفقیت
پشت سر بگذارد. و این بر اساس ملاک های ارائه شده توسط مراکز علم سنجی
جهانی به خوبی برای همه قابل دسترسی است. ایشان دارای مقالات بین المللی پر
استناد زیادی در مجلات ISI می باشند. دکتر لنکرانی بر اساس شاخص های علم
سنجی بین المللی در سایت Scopus یکی از دانشمندان جوان کشور با رتبه استاد
تمامی (پروفسور) می باشد و این عنوان را سالها پیش کسب نموده اند و مطلب
جدیدی نیست.
البته
برای کسانی که موفق به کسب یک مدرک ساده از مراکز معتبر علمی نشده اند، و
یا با مناسباتی! به مدارکی دست یافته اند، دور از انتظار نیست که نتوانند
موفقیت دیگران را نیز به خوبی درک نمایند؟!
البته
به دلیل نوع نگاه معرفتی دینی و تواضع ملموس و مثال زدنی پروفسور باقری
لنکرانی، کمتر درقید و بند این عناوین بوده و همین مسئله امر را بر برخی
مشتبه کرده است! ایشان با وجودی که همیشه با اساتید بزرگوار و دانشجویان
علاقمند به کسب علم و آحاد مردم کف جامعه به عناوین مختلف مرتبط بوده، کمتر
از این عناوین و القاب مصطلح، استفاده کرده اند. لذا بدیهی است که برای
برخی کلیت موضوع مشتبه شده باشد؟!. خوشبختانه سایت های علم سنجی بین المللی
امروزه برای همه قابل دسترسی است. بنابر این برخوردهای رسانه ای و سیاسی
را نبایستی با ارزیابی های علمی مخلوط نمود. و اینکه یک خبر مربوط به حدود
یک دهه قبل توسط برخی سایت ها به عنوان خبر روز با هیجان و آب و تاب مطرح
می شود، جای تامل دارد؟؟!!.
آقای دکتر نیلی، آخرین وضعیت منطقه خاورمیانه ومواجهه استکبار با انقلاب اسلامی را چگونه ارزیابی می کنید؟
منطقه
خاورمیانه از جهات متعددی از جمله به دلایل ژئوپلتیک و ژئو اکونومیک دارای
اهمیت ویژه است، آبراه های مهم بین المللی در آن واقع شده و عمده ترین
ذخایر انرژی جهان در آن قرار دارد. از طرفی مهد تمدنهای بزرگی بوده، لذا
نقش تاثیر گذار و حتی تعیین کننده بر روی سایر مناطق ژئوپلتیک جهان دارد؛
مشخصه بسیار مهم این که، تحولات دهه های اخیر این منطقه، به شدت تحت تاثیر
انقلاب اسلامی است از این جهت با سایر مناطق مهم جهان تفاوت و تمایز اساسی
دارد.
اهمیت
این مسئله وقتی مشخص تر می شود که دو عملیات وسیع اردوکشی نظامی غرب در یکی
دو دهه گذشته در منطقه با صرف هزینه های گزاف با موفقیت همراه نبوده است.
به عبارت دیگر استفاده از بازوی نظامی برای دست یابی به موقعیت برتر در
منطقه با شکست مواجه شده است.
مسئله
دیگر، وضعیت رژیم صهیونیستی است که بارها سردمداران آمریکا، امنیت این رژیم
را از دغدغه های راهبردی خود نامیده اند. در عین حال در پی تحولات منطقه
نه تنها مرزهای این رژیم نامشروع امن تر از گذشته نشده است، بلکه گنبد
آهنین آن نیز به شدت آسیب دیده است. و از نظر سیاسی روانی فرو ریخته محسوب
می گردد.
آنچه در
صحنه خاور میانه در یکی دو سال گذشته رخ داد، حساسیت تقابل بین انقلاب
اسلامی و نظام سلطه را بیش از هر زمان دیگرآشکار ساخت. بنا بر این بدیهی
است که نظام سلطه تلاش نماید مرکزیت تاثیر گذاری والهام بخشی بر روی تحولات
منطقه را تحت فشار قرار داده تا از الهام بخشی آن کاسته و هزینه الگو
گیری ملت ها از انقلاب اسلامی را افزایش دهد.
تحلیل
شما از عنوان سال جدید به عنوان سال حماسه سیاسی و حماسه اقتصادی نامیده
شده است، چیست؟ به نظر شما برای تحقق این شعار چه اقداماتی باید صورت گیرد.
نظر به
اینکه تقابل انقلاب اسلامی و نظام سلطه به یک نقطه حساس رسیده است، بدیهی
است که طرفین تمام ظرفیتهای خود را به عرصه این منازعه آورده تا بتوانند با
مدیریت روند تحولات منطقه در شکل دهی نظامات سیاسی و پیمانهای منطقه ای و
جهانی آینده، نقش موثرتری ایفاء نمایند. بنابر این همانگونه که دشمن همه
ظرفیت های خود را به میدان آورده است، رهبری معظم انقلاب اسلامی نیز در
آغاز سال نو با یک حرکت هوشمندانه نوع حضور مردم و مسئولان را در تحولات
اقتصادی و سیاسی سال جاری "حماسی" نامگذاری نمودند.
برای
روشن تر شدن این تعیین راهبردی باید ابتدا معانی مترتب به کلمه حماسه را
تبیین نمود. در گذشته ی تاریخی کلمه "حماسه" بیشتر در زمینه هایی که به
نوعی از خود گذشتگی و ایثار همه جانبه برای رسیدن به یک هدف بزرگ مطرح بوده
است، استعمال شده است.
در
تاریخ معاصر، عبارت حماسه با گفتمان انقلاب اسلامی عجین است. در سایر
فرهنگها نیز اشکالی از ایثار و از خود گذشتگی وجود دارد. ولی اوج ایثار را
در فرهنگ متعالی مسلمانان، بخصوص فرهنگ شیعه می توان یافت. مثلا ما در خصوص
قیام حضرت اباعبدالله (ع) که مظهر اوج ایثار و از خود گذشتگی برای دست
یابی به یک هدف متعالی می باشد، از کلمه "حماسه" استفاده می کنیم. و یا در
دوران پر افتخار دفاع مقدس برای حضور مردم و رزمندگان اسلام عبارت "حضور
حماسی" مکرر مورد استفاده قرار گرفت.
نکته
این است که هرگاه ملت ایران در هر صحنه ای حضوری حماسی داشته است، شرایط
صحنه را به نفع خود تغییر داده است. "حضور حماسی" نیروهای داوطلب در جبهه
بود که صحنه میدان نبرد را به نفع ملت ایران، تغییر داد. حضور حماسی ملت
برکت آفرین است. صحنه تقابل انقلاب اسلامی با نظام سلطه اکنون از شکل
نظامی به " سیاسی و اقتصادی" تغییر شکل داده است. با حضور حماسی مردم است
که می توان از نبرد اقتصادی سرافراز بیرون آمد و همچون گذشته تغییر معادلات
و به هم ریختن محاسبات مستکبران را به ارمغان آورد. حرکت ملت پشت سر امام
جامعه برکت آفرین است. و تجربه انقلاب اسلامی به خوبی این را نشان می دهد.
لذا حضور حماسی مردم و مسئولان، پشت سر امام قابل تفسیر است.
حماسه سیاسی چگونه ایجاد می شود؟
حماسه
آنگاه رخ می دهد که با برنامه ریزی هوشمندانه و حضور توده های مردم و با
ایثار و از خود گذشتگی مسئولین محقق شود. اگر حرکتی با سرمایه گذاری و
هزینه های سنگین میلیاردی کانون های ثروت و قدرت به نتیجه برسد، به آن حرکت
عنوان "حماسه" داده نمی شود.
قطعا با
تزریق زر و زور و تزویر و بازگشت به نسخه های سیاسی لیبرلیسم و تکنو کراسی
و توصیه های اقتصادی بانک جهانی، نمی توان به اهداف انقلاب اسلامی در
زمینه های اقتصادی و اجتماعی دست یافت. لازمه بهبود و ارتقای جایگاه فعلی
حضور حماسی ملت در صحنه های سیاسی و اقتصادی است.
آقای دکتر نیلی! چه توصیه ای برای خواص جبهه حق دارید؟
در
اوایل انقلاب یک شعری بود که بین بچه های انقلاب زیاد خوانده می شد که
مایلم به عنوان حسن ختام، خطاب به همه ی عاشقان و دلسوختگان انقلاب اسلامی
مطرح کنم؛
گر مرد رهی میان خون باید رفت! از پای فتاده سرنگون باید رفت!