یکی از نتایج شور آفرین استقرار نظام مبتنی بر موازنه منفی میان قدرتهای
جهانی با بهره گیری از پشتوانه حمایت مردمی و آموزه های استیلا ستیزانه
مکتب اسلام؛ تحقق قطعی استقلال استراتژیک سیاسی در پهنه سرزمین ایران است.
مقایسه صحنه رقت بار برقراری کنفرانس تهران با حضور مقامات عالی رتبه
ایالات متحده،شوروی و بریتانیا در 1322 شمسی و 2 سال بعد از عزل خفت آمیز
رضاشاه پهلوی که بدون اطلاع مقامات تهران برگزار شد؛ با نمایش کم نظیر
دستگیری ملوانهای آمریکایی که مقداری وارد مرزهای آبی جمهوری اسلامی ایران
شده بودند تفاوت جوهری اهتمام حکومت دست نشانده پهلوی و نظام مردمسالار
جمهوری اسلامی را در پاسداری از اقتدار ملی به نمایش می گذارد.
2 سال قبل از همین واقعه دلخراش ؛پس از آنکه متفقین شمال و جنوب ایران را
تصرف کردند و ارتش پر طمطراق پهلوی کوچکترین مقاومت حائز تاثیری از خود
نشان نداد؛ بریتانیا عالی ترین مقام رسمی ایران یعنی رضاشاه را عزل و
فرزند بی کفایتش را به جای او نشاند.
پیشتر از آن انگلیس خبیث همین قلدر بی سواد و نادان را با یک کودتا بر سر کار آورده و طومار سلطنت قاجار را درهم پیچیده بودند.
پیشتر از آن باز همین استعمار پیر و روباه مکار بود که با نفوذ در نهضت
مشروطه و گشودن سفارت انگلیس به روی معترضان و جهت دهی جریان مشروطه در
انحراف آن از خطوط اصلی خود نقش مهمی ایفا کرد.
قراردادهای پیاپی نفتی و غیر نفتی از جمله قرارداد 1919 با انگلیس و نیز
قراردادهای حکومت بی کفایت قاجار با دولت های خارجی از جمله روییتر و رژی
تنها گوشه ای از اقدامات دولت های پیش از جمهوری اسلامی بر ضد امنیت و
اقتدار و استقلال ملی است.
مقایسه جدا شدن حدود نیمی از اراضی سرزمینی ایران عزیز در دوره قاجار و
نیز جدا شدن بحرین در دوره پهلوی با پاسداری سلحشورانه جمهوری اسلامی جوان و
نوپا از خوزستان دلبندش و بلکه تمام ایران در مواجهه با صدام که رویه
بیرونی جنگ بزرگ ابر قدرتها با جمهوری اسلامی بود؛ صحنه دیگری از تفاوت
عمیق توانایی جمهوری اسلامی در پاسداری از اقتدار ملی با رژیم های غیرمردمی
و بی کفایت پیش از آن است.
امروز جمهوری اسلامی ملوانهای متجاوز آمریکایی و انگلیس را دستگیر می کند؛
سفارتهای خرابکار را می بندد، سیاستهای خاورمیانه ای دولت های غربی را به
شکست می کشاند؛لبنان و فلسطین را با حمایت های موثر در برابر رژیم جعلی
صهیونیستی در آزاد سازی جنوب لبنان و جنگ های 33 روزه 22 روزه و 8 روزه به
پیروزی می رساند؛ بیداری اسلامی را مدیریت و در جهت اهداف ضد آمریکایی
هدایت می کند و رژیم صهیونیستی را به با خاک یکسان کردن تل آویو و حیفا
تهدید می کند.
حال قراردادهای آخال و ترکمانچای و گلستان را به یاد بیاوریم و تغییر
جایگاه ایران عزیز از کشوری تجزیه شده ، تحقیر شده و پامال این و آن را به
کشوری عزیز، مقتدر ویک دژ محکم در برابر ابرقدرتها به نظاره بنشینیم.