حسن سبحانی از کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری با
بیان اینکه از ابتدا با هدفمند کردن یارانه ها مخالف بوده است تاکید کرد با
این وجود چون شعار دولت قانون را دارم و هدفمندی یه شکل قانون در آمده آن
را اجرا خواهم کرد.
گزیده گفتگوی حسن سبحانی، نماینده ادوار مجلس شورای اسلامی از نامزدهای انتخابات یازدهم ریاست جمهوری با «نسیم» بدین شرح است:
*من
هم مثل هر ایرانی مسلمان دیگری دغدغه فراوانی نسبت به عدم تحقق اصول قانون
اساسی دارم به نظر من اداره تقنینی و اجرایی کشور به خصوص در زمینه اقتصاد
و سیاست بر مبناهای لیبرالیستی انجام میشود و من رد پای مشکلات موجود را
در وجود چنین تفکری میبینم.
* {در پاسخ به این سوال که آیا در
انتخابات با کسی ائتلاف هم میکنید؟ یا به نفع کسی کنار میکشید؟}: اگر کسی
را ببینم که نگاهش به مسائل کشور همان نگاهی است که من به آن معتقدم،
مواضع گذشته وی نیز بیانات فعلیاش را تائید کند، و ببینم بهتر از من
میتواند این دیدگاهها را پیاده کند، دیگر ماندنم موضوعیت و حجیت شرعی
ندارد
*{در پاسخ به این سوال که تیم و کابینه خودتان را مشخص
کردهاید؟}: با عده کمی صحبتهای کلی کردهام، اما این که تیمم را کامل
معین کرده باشم، اینطور نیست
*قانون اساسی "مدیر" و "مدبر" بودن را
از ویژگیهای رئیسجمهور میداند. سادهترین تعریف از مدیریت این است که "
مدیریت یعنی هنر اداره امور به وسیله دیگران"، متخصصان مدیریت تاکید
میکنند که "مدیر، مجری نیست" لذا؛ بر اساس سوابقم توانایی انجام این امر
را دارم
* باید به این نکته توجه داشت که کشور راکد نیست، همین الان
بسیاری از مسائل در حال اجرا است، ما که قصد نداریم از نو یک چامعه جدیدی
بسازیم اما به هرحال بنابر شرایط موجود اقتصاد از اولویتهای مهم دولت
آینده است
* نمیشود در کابینه از افراد صفر کیلومتر استفاده کرد.
به نظر من هر فرد کابینه باید چند ویژگی داشته باشد، "تدین"، "شناخت"،
"خبره بودن" و "هماهنگ عمل کردن"؛ من محدویتی نداریم که فلانی اصلاحطلب یا
اصولگرا است، فراوان کسانی را در کشور داریم که ویژگیهایی را که نام بردم
حائز هستند، اما نه اصولگرا هستند و نه اصلاحطلب قاطبه تیم اقتصادی این
دولت و دولتهای قبل مسلما تفکرات اقتصادی آنان را قبول داشتهاند، لذا از
آنها استفاده نخواهم کرد گرچه برایشان احترام قائلم.
* من معتقدم با
همین قوانین و اختیارات موجود میشود کارهای عمده بسیاری انجام داد. مسأله
کشور کم بودن اختیارات رئیسجمهور نیست. در تمام اختلافات، رهبری
فصلالخطاب است
* بتعدد کاندبداها مفید است و ما باید خوشحال باشیم که
افرادی از دیدگاههای گوناگون در کشور وجود دارند که میگویند میتوانیم
کشور را اداره کنیم. من از برخی سخنان که ورود افراد به انتخابات را تضعیف
میکند، احساس خوشی ندارم. اگر قرار به رسیدن به یک کاندیدای واحد است، این
مسأله باید تا قبل از ثبت نام صورت بگیرد نه بعد از آن.
* چیزی که
عجیب مینماید اعلام کاندیداتوری رسمی از سوی افراد عضو یک تشکل واحد است.
قبل از ثبت نام باید به یک فرد واحد برسند. در مجموع از رسیدن به یک
کاندیدای واحد استقبال میکنم.
* اگر تعدد کاندیداها زیاد باشد، احتمال اینکه انتخابات در مرحله اول به ثمر برسد سختتر میشود.
*من حقیقتا با هیچ فردی احساس رقابت نمیکنم، من با تفکرها رقابت میکنم، نه با شخص
*
ما باید عملکرد دولتها را پیوسته به هم نگاه کنیم، مثلا در اجرای
برنامههای پنج ساله اول عملکرد خوبی داشتیم که این علتش آزاد شدن کشور از
جنگ و استقراض منابع خارجی بود، اما آثار تورمی آن در آینده مشخص شد، یا
مثلا آثار مفید مسکن مهر در دولتهای آینده خودش را نشان میدهد در شرایط
کنونی سطح فقرا بالاتر آمده است، اما مسألهای که هست این است که کسانی که
دارا بودند به شدت داراتر شدهاند و این یعنی نابرابری؛ فقر مشکل ما نیست،
نابرابری مشکل ما است. این نابرابری تولید نارضایتی میکند. ریشه به هم
ریختگی ارزشهای جامعه ما در همین نابرابری هاست
*سیاسیت خارجی در
اصول و مبانی واحد است ، چراکه رهبری تصمیم میگیرد، آنچه که به دولتها بر
میگردد نحوه اجرای سیاستها است. در دولت سازندگی و اصلاحات شرایط بر ما
سهلتر بود. ما باید بتوانیم منافع ملی خود را با کمترین هزینه برآورده
کنیم. هیچ جا ثابت نشده که بهترین روش حفظ اصول سیاست خارجی، مبتنی بر همین
روش فعلی است
* هدفمند کردن یارانهها مسأله اقتصاد ما نبود. من
چند ماه قبل از اجرای این طرح مقالهای نوشتم و از اجرای آن انتقاد کردم.
اصلا ما در کشور یارانه نداشتیم، اسم این طرح "افزایش قیمت حاملهای انرژی"
بود. ما اصلا برای حاملهای انرژی یارانه پرداخت نمیکردیم. برای نان یا
دارو یارانه میدادیم اما برای سوخت نه. تعریف علمی یارانه یعنی "ما به
التفاوت قیمت تمام شده به قیمت فروش". ما به سوخت یارانه نمیدادیم،
ارزانفروشی میکردیم.
*من یک ماه قبل از اجرای این قانون طی
نامهای به رئیس قوه قضائیه هشدار دادم که این قانون جرمخیز است. مسأله
اقتصاد ایران هدفمندی نبود و همان قانون مجلس هم اجرا نشد. 27 هزار میلیارد
تومان درآمد طرح هدفمندی است در صورتیکه 40 هزار میلیارد تومان فقط باید
به خانوار پرداخت شود، خب این هزینه باید از جاهای دیگر تامین شود این یعنی
بی قانونی، در واقع ما باید برای اجرای این قانون بی قانونی کنیم. من گرچه
این قانون را قبول ندارم، اما چون قانون شده و شعار من قانونمداری است آن
را اجرا خواهم کرد
* من 35 میلیون تا 37 میلیون و نیم میلیوم تومان
برای تبلیغات کنار گذاشتهام که آن هم از طریق حقالتالیف و کارهای
علمیام به دست آوردهام؛ این هزینه هم صرف سفرها و احیانا یک دفتر ساده
خواهد شد که البته هنوز نتوانستهام مکانی را تهیه کنم.