طنز، محمدرضا شهبازي: در سال 91 كلي اتفاق ريز و درشت به وقوع پيوست كه در اين سلسله مطالب فقط قرار است به برخي از آنها اشاره شود. اينكه چرا به برخي ديگر اشاره نميشود را شما بگذاريد پاي ضيق وقت وگرنه هيچ دوشواري ديگري وجود ندارد! در ادامه و در چهارمين مطلب، برخي اتفاقات تيرماه 91 مرور شده است. مرور طنزگونه حوادث ماههاي بعد را در روزهاي بعد تعطيلات بخوانيد.
ما به خودمان ميباليم، شما چطور؟!
با واژه تعطيلات جمله بسازيد:
جمله يك: تعطيلات در كشور ما زياد است. تعطيلات زياد بد است، اگر براي مردم باشد. بايد تعطيلات مردم را كم كرد تا كشور پيشرفت كند.
جمله دو: تعطيلات خوب است، اگر براي نمايندگان مجلس باشد. تعطيلات نمايندگان مجلس نبايد كم شود تا به پيشرفت كشور آسيبي نرسد.
نمايندگان مجلس نهم در اولين ماه حضورشان در خانه ملت، بعد از ساختن اين دو جمله، با يك فوريت طرح كاهش تعطيلات يك ماهه تابستاني نمايندگاني مخالفت كردند. علي مطهري درباره دلايل اين مخالفت، رسماً،علناً، بدون شرمندگي، در روز روشن و جلوي چشم مردم گفت: «پس نمايندگان كي مسافرت بروند!»
مردم هم بعد از شنيدن اين دليل متوجه شدند كه حذف اين تعطيلات آنقدر با وظايف نمايندگي نمايندگان تعارض دارد كه آنها حتي به فوريتش هم راي ندادند، چه رسد به خودش. بعد از اين بود كه مردم از داشتن چنين نمايندگاني به خود باليدند!
تكثير تاسف برانگيز اعتماد بنفس!
«اطمينان داريم كه وقتي حزب ... نامزدش را معرفي كرد، بسياري از نامزدهاي فعلي به نفع او كنار خواهند رفت.»
حالا كه تعطيلات نوروز است و بيشتر وقت داريد، سعي كنيد حدس بزنيد جاي خالي جمله بالا با چه كلمهاي پر ميشود و اين جمله را چه كسي گفته است؛ حتي ميتوانيد در مجالس عيد ديدني از همه اقشار مختلف فاميل كمك گرفته و نام حزب مورد نظر را اعلام كنيد.
البته براي اينكه كارتان راحت تر شود اطلاعاتي را يادآوري ميكنم تا از طريق حذف گزينه، لااقل يك احتمال(حالا احتمال است ديگر، گير ندهيد!) از بين حدسهايتان حذف شود:
«محمد نبي حبيبي دبيركل حزب موتلفه اسلامي و اسدالله بادامچيان قائم مقام اين حزب از جمله نامزدهاي جبهه متحد اصولگرايان براي نهمين دوره مجلس شوراي اسلامي بودند كه راي نياوردند.»
براي اينكه خيالتان راحت شود و مطمئنتر بتوانيد اين گزينه را حذف كنيد، باز هم يادآور ميشوم كه دبيركل اين حزب حتي نتوانست محمدحسين استادآقا را در انتخابات شكست دهد!
خب طبيعتا حزب موتلفه اسلامي را از بين گزينههاي احتمالي حذف كرديد، اما اينكار را نكنيد؛ چون جمله بالا را اسدالله بادامچيان در تيرماه 91 گفته بود! آگاهان بعد از شنيدن اين جمله هرچند به خيلي چيزها شك كردند، اما به يك چيز مطمئن شدند: اينكه بادامچيان حداقل مطمئن است دبيركل موتلفه و استادآقا كانديداي رياست جمهوري نخواهد شد!
اندر جاذبههاي ورزشي تركيه
- يكي از جاذبه هاي ورزشي تركيه را نام ببر؟
- آنتا....!
- گفتم جاذبه هاي ورزشي بي ادب!
- چشم؛ خب ورزش در آنتا...
- چقدر تو بيادبي، نكنه سريال حريم سلطان ميبيني؟ گفتم جاذبه ورزشي!
- ببخشيد، چشم. وجود كمپهاي مناسب و مجهز در آنتا...
- اي مرگ. اصلا نميخواد نام ببري!
احتمالا انجام چنين گفتگويي و نرسيدن به يك جواب مشخص باعث شد تا در تيرماه 91 تعدادي از محافل مردمي و رسانهاي به برگزاري اردوي تيم هاي ليگ برتيري ايران در تركيه و صرف هزينه هاي گزاف اعتراض كنند. آن فصل نیز قرار بود 7تیم از 18 تیم لیگ برتری به مقصد ترکیه پرواز کنند که هزینه این سفر برای آنها در
مجموع یک میلیارد و 480 میلیون تومان تخمين زده شده بود.
احمدينژاد و جاسبي، كي فكرش را ميكرد؟!
بالاخره يك شغل هم يك شغل است. فكر كن با بدبختي و هزار جور دربهدري مقدمات اشتغال دو ميليون و پانصد هزار شغل را فراهم كردهاي و به اميد خدا قرار است تا پايان سال اين مقدار شغل ايجاد شود و بيكاري برود پي كارش. آنوقت در اين هير و وير يك نفر الكي و سر هيچي از كار بيكار شود. خب به تو بر ميخورد ديگر. حق داري اگر فكر كني اين يك توطئه است تا با بيكار كردن آن يك نفر كل آمار دو ميليون پانصد هزار نفري تو را زير سوال ببرند. خداييش حق داري!
حالا اگر دكتر كچويان به اين مسئله دقت ميكرد به دكتر احمدينژاد حق ميداد كه هر جوري شده دنبال پيدا كردن يك كار آبرومند براي آقاي جاسبي باشد. آخر او با كنار رفتن از رياست دانشگاه آزاد بيكار شده بود و داشت با اين بيكارياش يك تنه گند ميزد به آمار دو ميليون پانصد هزار نفري رييس جمهور!
اگر كچويان به اين موضوع هم كرده بود آنوقت ديگر از علاقه دکتر احمدی نژاد برای عضویت عبدالله جاسبی در هیئت امنای دانشگاه آزاد خبر نميداد! اما فكر نكرد و خبر داد!
وقتي پوشيدن شلوار آزاد شد
آدم در ميماند چه بنويسد؟ يكي نيست بگويد آخه بنده خدا، کیم جونگ اون عزيز، يك دستوري بده، حرفي بزن، فرماني صادر كن كه اگر آيندگان خواستند درباره آن طنز بنويسند اينطور درنمانند به خدا! مگر چقدر به من پول ميدهند؟ فكر ميكني حق التحرير اين چند خط چقدر است كه من را مجبور ميكني درباره اينكه «پوشيدن شلوار براي زنان كره شمالي آزاد شد» طنز بنويسم!
چيچي را خودم را كنترل كنم؟ كفاشيان و علي مطهري و مسئول ستاد وحدت در انتخابات و اسدالله بادامچيان و... كم بود، حالا كيم جونگ اون كرهاي هم پا توي كفش ما كرده است و خودش شده است يك پا طنز نويس. بابا بخدا آواز دهل از دور شنيدن خوش است كيم جونگ جون(اين جون آخري كلمه ابراز محبت بود نه بخشي از اسم اون بنده خدا)؛ طنز نوشتن آنقدرها هم درآمد ندارد كه بخاطرش برداري فرمان بدهي كه «تعداد بیشتری از زنان در کرهشمالی میتوانند لباسهایی نظیر شلوار، کفش پاشنه دار و گوشواره استفاده کنند و نیز افراد بیشتری نیز از گوشیهای تلفن همراه برخوردار میشوند. همچنین خوردن برخی غذاهایی که پیش از این ممنوع بودند نظیر پیتزا، همبرگر و سیبزمینی سرخ کرده آزاد است.»
اي بابا!
پارسال بهار با بوداييها
نميدانم تا حالا يك بودايي را از نزديك ديدهايد يا نه! آرام، لطيف، مهربان، خندان، دوست داشتني، مظهر محبت و صلح و صفا؛ از ديورا صدا در ميآيد از اينها صدا در نميآيد. دنيا پر از جنگ و كشت و كشتار شود اينها حتي اخم هم نميكنند. حتي بيبيسي فارسي از آنها دعوت كرده است تا برخي روزها كه عطاالله مهاجراني نميتواند برود آنجا و حرف بزند و حقوق بگيرد، يكي از اين بوداييها برود جاي او؛ آنقدر كه اهل تساهل و تسامح هستند حيوونكيها!
اصلا اين بوداييها از آنهايي هستند كه جان ميدهد آدم هر سال بهار با آنها برود مسافرت! فقط اگر خواستيد برويد حواستان باشد كه ميامنمار نرويد. چون آب و هواي ميانمار يكجوري است كه همين آدمهاي مظهر صلح و صفا يكدفعه ممكن است در راستاي همان صلح و صفا شمشير را در بياورند و اتفاقي بيفتند به جانتان، بعد اتفاقيتر خانه تان را آتش بزنند، بعد از آنجا كه هنوز اتفاقدونشان خالي نشده است باز هم بصورت اتفاقي بدن نيمه جانتان را درون آتش بياندازند! گناهي ندارند بندههاي خدا، دنبال صلح هستند!
منبع: رجا نیوز