کد خبر: ۱۲۱۹۶۵
زمان انتشار: ۱۸:۱۹     ۰۲ فروردين ۱۳۹۲
به گزارش بولتن نیوز به نقل از ما هستیم ، پس از راه اندازی تلویزیون پرحاشیه «ایران فردا» توسط علیرضا نوری زاده، موجی از اظهار نظرها در خصوص مسائل مالی و وابستگی این شبکه به سران عرب منطقه خلیج فارس مطرح شد. به عبارت دیگر آنچه که در مورد تلویزیون "ایران فردا" فعلا مورد بحث است نه محتوای آن بلکه حاشیه هایی چون ادعای شهرام همایون و نیز درخواست بسیاری از فعالان اپوزسیون مبنی بر شفافیت مالی این شبکه است.
 
گفتنی است پس از انتشار مطلبی در فضای مجازی توسط شهرام همایون علیه نوری زاده مدیر شبکه تلویزیونی ایران فردا، وی (نوری زاده) علاوه بر ارسال مطلبی در صفحه شخصی فیس بوک، یکی از نویسندگان سایت های ضدانقلاب به نام (ف.م سخن) را مامور انتشار مقاله ای می کند که در آن علیه شهرام همایون افشاگری کند.
 
سهم خواهی شهرام همایون از علیرضا نوری زاده سرانجام به افشاگری ختم شد و آنچنان که در ادامه مطالعه خواهید شاهد فساد این دو عنصر ضدانقلاب خواهیم بود. این مقاله که با نام «آقای ف م سخن، مرده شورانسانیت بی حقیقت را ببرد » در سایت خودنویس منتشر شد در حقیقت جوابیه ی شهرام همایون به نوری زاده و شخص ف.م سخن است!
 
 
شهرام همایون: عصبانی نیستم و در نهایت آرامش این چند خط را نه منباب پاسخ که، جهت یادآوری قلمی می‌کنم، چون معتقدم انسان وقتی عصبانی است از منطق دور می‌شود. آقای ف.م. سخن که طی چند هفته اخیر سایت «گویای من» را به سایت «گویای آقای نوری‌زاده» تبدیل کرده است، محبت فرموده مثل دفعات قبل حملاتی متوجه من کرده و برای سندیت بخشیدن به فرمایشاتشان فیلمی از برنامه‌های مرا نیز در سایت گذاشته‌اند.
 
ایشان نوشته‌اند که: «بنده، بعد از تأسیس تلویزیون آقای نوری‌زاده ابتدا به طور سرپوشیده و بدون ذکر نام و بعداً با ذکر نام، به دوست سابق شان هجوم می‌برند که چرا در برنامه‌های ایشان و در کنار ایشان و دیگر مجریان پرچم، سه رنگ شیر و خورشید قرار نگرفته است.»
اما پاسخ من:
 
اولاً اگر که ابتدا صراحتاً نام ایشان را نیاوردم به خاطر این بود که حضرت‌شان ابتدا وعده می‌فرمودند که نبود پرچم به خاطر «اشکال فنی» است! اما بعد که آشکار شد این تنها یک بهانه بی‌منطق و غیر موجه است صراحتاً به موضوع پرداختم.
 
« ف.م سخن»، به نقل قول از نوری‌زاده پرداخته و گفته است: «دکتر نوری‌زاده هم بارها به این موضوع پرداخته و گفته‌اند که (این پرچم در قلب ما) جای دارد و همواره شعار ما بوده است و گذاشتن و یا نگذاشتن آن در برنامه‌ها چیزی را تغییرنمی‌دهد».
 
به نظر من، چون « ف.مسخن» همانگونه که خود گفته است عصبانی بوده و به مفهوم این عبارات توجه نکرده است که به این ترتیب ما «جای‌گاه پرچم» را فهمیدیم و باید مثلاً به سازمان ملل یادآوری کرد که به جای این همه هزینه و برافراشتن پرچم کشورهای مختلف، اجازه دهد نمایندگان از «پرچم درون قلب‌شان» استفاده کنند!
 
ما حرف‌مان این است چگونه انسانی هشت سال برنامه تلویزیونی‌اش با پرچم بوده و یک باره با ایجاد یک تلویزیون، پرچم از برنامه‌اش حذف می‌شود؟
 
پیام شاهزاده در اتاق کار آقای نوری‌زاده، همان اتاقی که ایشان سال‌ها با پرچم شیر و خورشید در آن برنامه اجرا کردند ضبط شد بدون پرچم، اما آقای مدیر در نخستین برنامه خود فرموده‌اند: «علت عدم استفاده از پرچم در این تلویزیون این است که چون از دکور کامپیوتری استفاده می‌شود و تلفیق دو رنگ سبز پرچم و دیوار مشکل ایجاد می‌کند، پرچم نداریم.»
 
در خاتمه: یک حرف ساده ایشان در نخستین برنامه خود گفته‌اند ما به خاطر مشکل فنی نتوانسته ایم پرچم داشته باشیم. من هم به عنوان دوست ایشان پیشقدم شدم تا بدون هیچ دستمزدی این مشکل فنی را حل کنم آیا این فحاشی است؟
 
 
همچنین سایت ایران گلوبال نیز در این خصوص دست به قلم شده و از دعوای دو تن از عناصر ضدانقلاب که دایه دار مبارزه با نظام ج.ا.ا هستند ابراز تاسف کرده است: مخاطب ناخود آگاه از خود می‌پرسد که واقعا ضدانقلاب تا چه اندازه ذلیل و خوار و حقیر شده اند که آزادی خواه‌شان شخص شارلاتانی چون شهرام همایون شده و روزنامه نگارشان نوری زاده خانم باز است که در پشت شعار دروغین مبارزه با جمهوری اسلامی ایران سنگر گرفته اند و هر کدام نیز دکانی با پول‌های دول خارجی‌ برای مثلا آزادی مردم در زنجیر ایران باز کرده اند.
 
شهرام همایون ثابت کرد که بخاطر پرچم کذأیی (شما بخوانید پول کثیف عربستان) حاضر است علیرضا نوریزاده و تلویزیون ایران فردایش را حتی به قیمت از بین بردن خود ، نابود و تارو و مار سازد،به ویژه آنجا که در پاسخ به تهدید افشاگری نوری زاده به صورت ضمني می‌گوید : «شما میخواهید چیه منو افشا کنید! اگر خانم بازی کردم با شما کردم،اگر تریاک کشیدم با شما کردم،اگر سر کسی‌ کلاه گذاشتم با شما کردم،اگر قمار کردم با شما کردم،اگر…»
 
در واقع صحبت‌های همایون به صورت حقیقت تلخ و گزنده‌ای نشان از اوج سقوط اخلاقی‌ طرفین دعوی را می‌رساند و مخاطب ناخود آگاه از خود می‌پرسد که واقعا ضدانقلاب تا چه اندازه ذلیل و خوار و حقیر شده اند که آزادی خواه‌شان شخص شارلاتانی مثل همایون شده و روزنامه نگارشان نوری زاده خانم باز است ...
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها