598: خاتمی آماده حضور در انتخابات ریاست
جمهوری یازدهم است. این گزاره، چیزی است که در روزهای اخیر به طور پشت پرده
و دهان به دهان میان فعالان سیاسی وابسته به طیف اصلاحات میچرخد و اگرچه
در ظاهر و در رسانههای این جریان خبری از پرداختن به این ماجرا نیست، به
نظر میرسد هر روز بر میزان پررنگ شدن این احتمال افزوده میشود؛ احتمالی
که تا چندی پیش غیرممکن بود اما اکنون یه یک احتمال جدی تبدیل شده است و
حتی سایت اینترنتی ضد انقلاب و لندن نشين هم تبليغات خود را براي آن شروع
كردهاند.
به گزارش رجانیوز، اصل حضور سیدمحمد
خاتمی در انتخابات ریاست جمهوری، مساله خاص و عجیبی نیست و حتی به دلیل
مواضع او در دوران هشت سال ریاست جمهوری و همچنین حوادث پس از انتخابات
ریاست جمهوری دهم، نگرانی خاصی هم از این بابت وجود ندارد؛ چرا که تجریه
نشان داده مردم ایران خیلی وقت است که از خاتمی و یاران خاتمی عبور
کردهاند و عدم صداقت او و تیم همراهش در بیان نظراتشان و عمل به خلاف
آنها، آنان را از چشم مردم انداخته است.
پیش از این و در انتخابات مجلس هشتم نیز
لیست «یاران خاتمی» در شهر تهران، حتی نتوانست یک نفر از کاندیداهای خود
را وارد مجلس کند و این مساله آنقدر آشکار بود که مرتضی حاجی رئیس سابق
ستاد ائتلاف اصلاحطلبان تهران در ۲۶ فروردین ماه ۸۷ و در آستانه دور دوم
انتخابات مجلس هشتم در خبری که سایت نوروز منتشر نمود، درباره حذف لوگوی
خاتمی از عنوان ستاد انتخابات اصلاحطلبان گفت: «به استنباط من دلیل اصلی
این تغییر این است که هم خود کاندیداها و هم اصلاحطلبان ترجیح دادهاند
که لزومی ندارد این هزینه به نام آقای خاتمی انجام شود و گفته شود که از
نام آقای خاتمی هم خرج کردید اما نتیجهای به دست نیاوردید» و همه اینها
در حالی بود که خاتمی در سال ۸۵ نیز از لیست اصلاح طلبان در شورای شهر
حمایت کرده بود که در آن برهه نیز تنها ۳ نفر از ۱۵ نفر توانستند از سوی
مردم جواز حضور در شورای شهر تهران را کسب کنند.
شاید از همین رو بود که وقتی در آستانه
انتخابات ۸۸ خاتمی عزم میدان کرد تا خود داعیهدار فتنهگران باشد، یاران
او به اصلیترین و جدیترین منتقدان حضورش تبدیل شدند. همان کسانی که
سالها پیش در حلقه آئین گرد او حلقه میزدند و او را شمع محفل خود
میدانستند این بار به میدان آمدند تا بگویند که اگر نظر ما را میخواهید
خاتمی مرد این میدان نیست.
بسیاری از تحلیلگران معتقدند انصراف
خاتمی در سال ۸۸ و کاندیداتوری میرحسین موسوی به جای وی تنها یک علت داشت و
آن هم اطمینان خاتمی از تکرار نشدن رای دوم خرداد ۷۶ به وی، به عبارت دیگر
خاتمی حتی جرات ریسک کردن در آن برهه را هم نداشت چرا که دوست نداشت
اسطوره رای ۲۰ میلیونیاش شکسته شود؛ چنانکه نشانههای این موضوع در سفرهای
دورهای او به جنوب کشور در آستانه انتخابات ۸۸ و خصوصا عدم استقبال از وی
در خوزستان و بوشهر نمایان شد. موضوعی که اعتراض خاتمی به اطرافیان را نیز
به دنبال داشت و زمینه را برای انصراف وی از کاندیداتوری فراهم کرد.
اما موضوعی که اساسا در این زمینه مطرح
است، اعتماد به نفس خاتمی براي حضور در عرصه انتخابات بدون ملاحظه اين
سوابق و نقش آفريني غيرقابل چشم پوشي در فتنه 88 است. فارغ از اینکه خاتمی
تایید صلاحیت میشود یا خیر و حتی این مساله که اساسا امکان رای آوری برای
او وجود دارد یا نه، مسالهای که باید مورد توجه بگیرد، پا گذاشتن بر تمام
مواضع و سخنرانیهایی است که او از سال ۸۸ به این طرف بیان کرده و صراحتا
با همراهی و هم داستانی با آشوبگران و براندازان، جمهوری اسلامی را به تقلب
در انتخابات، برخورد خشن با اعتراضات مدنی و بسیاری دیگر از کلیدواژههایی
که صراحتا از سوی دستگاههای امنیتی و اندیشکدههای آمریکایی و اسرائیلی
تدارک دیده میشد، متهم کرده است.
خاتمی در حالی در تدارک جمع و جور کردن
عبای شکلاتی خود و تکاندن آن به منظور حضور در انتخابات ریاست جمهوری
یازدهم و به عبارتی دیگر، صحنه سیاسی ایران است که نه تنها هنوز از مواضع
حمایت آمیز خود از جریان برانداز ابراز برائت نکرده، بلکه در سخنرانیهای
متعدد، سعی کرده تا فتنه بزرگ و خطرناک ۸۸ را به یک درگیری سیاسی و اختلاف
سلیقه حزبی و گروهی تقلیل دهد.
از سوی دیگر، خاتمی باید راهی برای
اقناع حامیان خود که از میان فتنهگران بودند نیز پیدا کند؛ چرا که او و
یارانش تا دیروز از «تقلب در انتخابات» سخن میگفتند و نظام را متهم به
«دزدیدن آرای مردم» میکردند؛ پس چگونه است که اکنون به طور ناگهانی به این
جمعبندی رسیدهاند که انتخابات در جمهوری اسلامی ایران کاملا آزاد و
رقابتی است و بر مبنای همین تحلیل، آماده حضور در یک رقابت سنگین انتخاباتی
و سیاسی میشوند؟ آیا در چهار سال گذشته، عقبنشینی از سوی مسئولان کشور
صورت گرفته یا این اصلاحطلبان و در راس آنها، «سید خندان» است که پس از
مشاهده استواری کشور در برابر فتنه و حمایت تام و تمام مردم کشور از
حاکمیت، پا پس کشیدهاند و سعی در به فراموشی سپردن نظرات و سخنرانیهای
سابق خود هستند؟ پس در این میان تکلیف «رایهای دزدیده شده» که مورد ادعای
اصلاحطلبان بود و به همین بهانه، زمینه برای هشت ماه اردوکشی خیابانی
فراهم شد و جان تعدادی از هموطنان و جوانان کشور از دست رفت، چه میشود؟
چه اخبار حضور خاتمی در انتخابات جدی
باشد و چه این شایعه بنا داشته باشد تا نوعی تست فضای سیاسی کشور و
زمینهسازی برای حضور مجدد و احیای اصلاحطلبان در میان گروهها و احزاب
فعال در کشور باشد، سیدمحمد خاتمی باید متوجه باشد که او مدتهاست دیگر حتی
لقب «رئیسجمهور سابق ایران» را نیز به یدک نمیکشد و در میان مردم و
افکار عمومی یکی از «سران اصلی فتنه» در داخل کشور است؛ اعلام موضعی که به
صریحترین شکل ممکن در خروش تاریخی ۹ دی به نمایش گذاشته شد.
خاتمی به دلیل مواضع فتنهانگیز خود
تایید صلاحیت نخواهد شد و حتی در صورت تحقق یک احتمال غیرممکن، مقبولیتی در
میان مردم نخواهد داشت و رای اندکی از مردم را نیز کسب نخواهد کرد اما
فارغ از همه این بدیهیات، نفس تمایل او برای حضور در انتخابات نشان میدهد
که هنوز صدای شعارهای مردم در راهپیمایی ۹ دی و ۲۲ بهمن ۸۸ خوب به گوش
خاتمی نرسیده است؛ ماجرایی که در صورت وقوع شاید این نیاز را بیش از هر
زمان دیگری عیان کند که مردم یکبار دیگر نظرشان درباره مردی با عبای شکلاتی
و یارانش را به شکل کاملا رسا به گوش او و اطرافیانش برسانند.