به گزارش خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس، کتاب «روز سینما» نوشته یوسف نیکفام منتشر شد. این کتاب شامل سه داستان کوتاه به نامهای «روز سینما»، «فوتبالدستی» و «طلسم و سنگ» است که برای نوجوانان نوشته شده است. نیکفام این داستانها را پس از بهرهگیری از نشستهای نقد روزهای سه شنبه حوزه هنری به استادی محمدرضا سرشار به چاپ سپرده است.
این کتاب در قطع جیبی و به شمارگان 1000 نسخه و در 85 صفحه توسط انتشارات آیندگان در تهران منتشر شده است.
شخصیت اصلی هر سه داستان نوجوانی اراکی به نام امیر است و ماجراهای آنها در شهر اراک اتفاق میافتد.
در بخشی از داستان کوتاه «روز سینما» میخوانیم:
توی سینما نشستیم. سانس دوّم سینما کاپری بود. فیلم، هنوز شروع نشده بود. سالن، تاریک شد. همه، کنار هم در یک ردیف نشسته بودیم. نوری به پردۀ سینما تابیده شد. ذرات معلق هوا را در نور دیدم. کنار فرهاد نشسته بودم. باورم نمیشد که در سینما باشیم. نگاهی به فرهاد انداختم. او، لبخندی زد. دستی یقهام را از پشت گرفت. برگشتم و نگاه کردم. آقام، این جا چه کارمیکرد؟! علی هم همراه بود. آقام، عصبانی به طرفم آمد و گفت: «بلند شو! بلند شویالا!» و چک محکمی به من زد و به بیرون از سالن هلم داد. گریه کردم. برگشتم و نگاهی به فرهاد انداختم. فرهاد هم دلسوزانه نگاهم کرد. از سینما بیرون رفتیم. آقام گفت: دفعۀ آخرتان باشد. همه جا را دنبالتان گشتیم. اگر مجید نگفته بود پیدایتان نکرده بودم.