کد خبر: ۱۲۱۲۳۲
زمان انتشار: ۱۲:۴۴     ۲۷ اسفند ۱۳۹۱
بهار عربی اگرچه سرنگونی شماری از دیکتاتورهای منطقه‌ای را به دنبال داشت، اما بی‌ثباتی و نبود دولت مرکزی قدرتمند موجب رشد و تشدید فعالیت سازمان تروریستی القاعده در این کشورها شده است.

به گزارش598، به نقل از خبرگزاری فارس، اندیشکده اماراتی «المسبار» در جدیدترین پژوهش مبسوط و مشروح خود که آن را به صورت کتاب نیز چاپ و منتشر کرده است، به فعالیت سازمان «القاعده» در نقاط مختلف جهان عربی می‌پردازد و تلاش می‌‌کند، بازتاب‌های این سازمان تروریستی را بر بهار عربی بررسی کند.

به همین منظور این پژوهش به سیاست‌های اتخاذ شده توسط نظام‌های جدید مصر و تونس در مبارزه با تروریسم می‌پردازد و پس از آن وضعیت سوریه را به عنوان نمونه‌ای منطقه‌ای که در آن جریان‌های جهادی تکفیری مرتبط با القاعده فعالیت گسترده‌ای دارند می‌پردازد. در حالی‌که آفریقا را هم نادیده نمی‌گیرد و پس از اشاره به لیبی که هم اکنون چالش امنیت و گروه‌های شبه نظامی به تقریبا چالش لاینحلی برای دولت این کشور تبدیل شده‌اند، به مالی و پس از آن صحرای سینا در مصر می‌پردازد که فعالیت گروه‌های وابسته به القاعده در آن کاملا مشهود است.

پس از آن این پژوهش این سوال مهم را مطرح می‌کند که «آیا این حضور را نباید «بهار القاعده» نامید؟

مرکز المسبار با تاکید بر اینکه در دو سال اخیر و همزمان با آغاز بهار عربی جنبش‌های اسلامگرایی نیز پای به عرصه سیاست گذاشتند و در برخی کشورها به قدرت هم رسیدند، می‌افزاید: به قدرت رسید این جنبش‌ها و تشکل‌ها مانع از آن نشد که منطقه از مهمترین چالش پیش روی خود یعنی «تروریسم» رهایی یابد که در قالب سازمان القاعده خود را نمایان ساخت.

پس از آن این پژوهش به بررسی وضعیت سازمان القاعده پس از کشته شدن رهبرش «اسامه بن لادن» می‌پردازد که به اعتقاد تهیه کنندگان پژوهش سازمانی بدون استراتژی مشخص، شفاف و قاطع است و دلیل این امر را در ریشه‌های فکری این سازمان ملاحظه می‌کنند که اندیشه‌هایی تکفیری – جهادی – سلفی است و یکی از مشخصه‌های چنین اندیشه‌ای تهی بودن آن از ادبیات برنامه ریزی استراتژیک است.

در ادامه این پژوهش به بررسی نحوه مقابله و تعامل کشورهایی که مورد نفوذ القاعده قرار گرفته‌اند، از جمله مصر و تونس می‌پردازد. در خصوص مصر این پژوهش معتقد است که جماعت اخوان المسلمین درحالی قدرت را در دست گرفتند که در برنامه‌های حکومتی خود هیچ اشاره‌ای به نحوه مقابله با تروریسم نداشتند و در واقع بر این باور بودند که اصلاح داخل مهمترین عامل جهت مبارزه با تروریسم است. اما در تونس اگر چه حزب اسلامگرای «النهضه» در برنامه حزبی خود اشاراتی به مبارزه با تروریسم داشته، اما در برنامه حکومتی خود جایی برای مبارزه با تروریسم و برنامه‌ای اختصاص داده نشده است.

اما در موضوع سوریه این پژوهش تاکید می‌کند که اگر در کشورهای دیگر درباره فعالیت القاعده شک و تردیدهایی وجود دارد، در سوریه نمی‌توان منکر این امر شد که بحران دو سالانه این کشور بهار عربی القاعده را در پی داشته است و همین موجب شده تا بسیاری از ناظران این سوال را مطرح کنند که آیا سوریه به افغانستانی جدید تبدیل خواهد شد؟ اگر چه این پژوهش به حضور دیگر گروه‌های مسلح معارض نظام سوریه از جمله گروه تروریستی «ارتش آزاد» اشاره و تاکید می‌کند که این گروه‌های مسلح معارض جز در هدف براندازی نظام سوریه در هیچ متغییر دیگری با یکدیگر وجوه اشتراک ندارند و همین موجب می‌شود، حتی اگر القاعده در اندیشه تبدیل سوریه به پایگاهی برای خویش باشد، با مخالفت و مقاومت دیگر گروه‌های مسلح مواجه خواهد شد، مگر اینکه جهادی‌های تکفیری بتوانند پایگاه و جایگاهی برای خود در میان مردم سوریه دست و پا کنند که در آن صورت امکان تبدیل سوریه به افغانستان یا عراقی دیگر بسیار است.

در ادامه این پژوهش به عواملی می‌پردازد که در رشد و نمو پدیده جهادی‌های سلفی در بحران سوریه می‌پردازد و به این نکته اشاره می‌کند که این جهادی‌های سلفی‌ در ابتدای بحران سوریه حضور کمرنگ داشتند، اما به مرور زمان بر فعالیت‌ها و تاثیرگذاری‌های خود در بحران سوریه افزودند.

اما در لیبی پس از رژیم معمر قذافی نیز سازمان القاعده حضوری فعال دارد، چون به باور این پژوهش مناطق و محیط‌های ناآرام، بحرانی، غیر مستقر و بی‌ثبات که دولت مرکزی در آنجا حضوری فعال ندارد، یکی از بهترین محیط‌ها جهت رشد و فعالیت جنبش‌های تندرو و تروریستی است، حال اگر به شرایط فوق قاچاق سلاح و در دسترس بودن آن را اضافه کنیم، به نظر می‌رسد که دیگر هیچ عاملی نمی‌تواند مانع حضور و فعالیت سازمان تروریستی همچون القاعده در اینگونه مناطق شود و این کاملا با شرایط کنونی حاکم بر لیبی قابل انطباق است، به گونه‌ای که در این اواخر شاهد افزایش و رشد پدیده حمله به مراکز حکومتی، شبکه‌های تلویزیونی و فراتر از آن پایگاه‌های نظامی ارتش لیبی به شکل چشمگیری در این کشور هستیم.

نفوذی که به شکلی آشکارتر در سواحل شرقی آفریقا و به خصوص کشور مالی قابل ملاحظه است و همین موجب شده تا گروه‌های مسلح جهادی تکفیری که القاعده در مغرب اسلامی و جماعت انصارالدین و جماعت توحید و جهاد را تشکیل می‌دهند، بر بخش گسترده‌ای از مناطق شرقی آفریقا تسلط پیدا کنند. مناطقی که مهمترین وجه مشخصه آن بیابانی و صحرایی بودن آن است و مردمانی را در خود جای داده است که در پایین‌ترین سطح فرهنگی و آگاهی و بیداری از آنچه در اطرافشان می‌گذرد، قرار دارند و همین موجب شده تا این مناطق به عرصه تاخت و تاز القاعده از یک سو و غرب از سوی دیگر برای حفظ منافعش و مقابله با گسترش نفوذ القاعده به آن سوی آب‌ها به اروپا تبدیل شده است.

در پایان این پژوهش به نفوذ القاعده در صحرای سینا در مصر اشاره می‌کند که معتقد است از سال 2004 آغاز شده و انتشار بیانیه‌های نوشتاری و صوتی و تصویری توسط این سازمان دلیل این مدعاست. نبود امنیت مهمترین عامل جهت حضور نیروهای القاعده در صحرای سینا مصر به شمار می‌آید و تناقض‌های سیاسی و ایدئولوژیکی و مشکلات داخلی که هم اکنون حکومت این کشور با آن مواجه است، زمینه حضور و فعالیت بیش از پیش القاعده در صحرای سینا را فراهم می‌کند. اگر چه در این میان نباید توافقنامه کمپ دیوید را از خاطر برد که حضور نظامی مصر در این منطقه را کاهش داده و کمرنگ کرده است تا القاعده بیش از پیش زمینه حضور و فعالیت در سینا را پیدا کند.

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها