مجتبی
واحدی روزنامه نگار فراری که این روزها به شدت فعال شده واز برنامه های
متعدد صدای آمریکا در واشنگتن تا برنامه های بی بی سی، رادیوفردا، رادیو
زمانه و سایر رسانه های مخالف نظام همه جا حاضر می شود تصور می کند که با
زیاد حرف زدن و همه جا حاضر شدن بر دانش خود می افزاید و نفوذ و جایگاه
سیاسی بالاتری را کسب می کند.
به گزارش 598 به نقل از
بولتن نیوز، وی که در یک نظر سنجی در برنامه افق
صدای آمریکا بعد از رضا پهلوی قرار گرفته است، از یک سو دچار غرور شده اما
از سوی دیگر از خود سوال می کند که با این همه حضور در برنامه های مختلف
چرا بعد از رضا پهلوی قرار گرفته است؟ و چرا بعد از او افراد سلطنت طلب و
غیر مذهبی مانند معروفی و بهرام مشیری قرار دارند
و البته دلیلش مشخص
است چون مخاطبان به زیاد حرف زدن شرکت کنندگان در این برنامه ها و تند تند
حرف زدن توجهی ندارند و امثال مجتبی واحدی نباید تصور کنند که هر چه بیشتر
در برنامه ها حاضر شوند و بیشتر حرف بزنند، بر دایره نفوذ و جایگاه سیاسی
آنها افزوده می شود بلکه برعکس، هر چه بیشتر حاضر شده اند، به خود لقب
"ساندویچ مغز" داده اند.
مجتبی واحدی طوری از سیاستمداران و روزنامه
نگاران حرف می زند وعرض ارادت می کند، گویی فراموش کرده که تا زمانی که در
ایران بود چگونه عمل می کرد و سیاستمداران وروزنامه نگاران نسبت به عملکرد
وی چه انتقادهایی مطرح می کردند.
برای یادآوری به مجتبی واحدی، لازم
است یادآور شویم که مرحوم عزت اله سحابی، اعلام کرده بود که در بین
بازجویان خود، مجتبی واحدی را دیده است؟!
واحدی تصور می کرد که باید خود
را به حکومت و قدرت نزدیک کند و علیه افراد بدنام اقدام کند و به همین
خاطر گاه و بیگاه علیه نهضت آزادی و جبهه ملی موضع می گرفت وحرف ها می زد
اما معلوم نیست که آب وهوای خارج کشور و واشنگتن چه تاثیری بر مجتبی واحدی
دارد که یکباره در ابراز ارادت به مهندس بازرگان، گوی سبقت را از افراد
نهضت آزادی نیز ربوده است و فراموش کرده که با نزدیکان به نهضت آزادی و
جبهه ملی چگونه رفتار کرده است؟
وی در واکنش به بازداشت چند روزه تعدادی
از روزنامه نگاران که با خارج کشور در ارتباط بوده اند، نیز طوری به دفاع
از روزنامه نگاران پرداخته، که گویا فراموش کرده در مقام سردبیر روزنامه
آفتاب یزد، چگونه عمل کرده است.
مجتبی واحدی، نه تنها برادر خانوم و
برادر خود و چند تن از نزدیکان را به جای افرادی که از قبل از روزنامه سلام
و بیان و... در آن ساختمان کار می کردند، قرار داد بلکه حتی روزنامه
نگاران مطرح آن روزها که در بین روزنامه نگاران اصلاح طلب نام و جایگاهی
داشتند را نیز اخراج کرد.
برای یادآوری این نکته لازم است مجتبی واحدی
به یاد آورد که چه برخوردی با بنفشه سام گیس گزارش نویس روزنامه های اصلاح
طلب و خانوم ص و .... داشت و با برخورد زننده و زشت، آنها را از روزنامه
اخراج کرد.
برادر خانوم او نیز بابت برخی رفتارها و عملکرد های مجتبی
واحدی، احساس شرمند گی می کردند و از دیگران عذر خواهی می کردند که ایشان
حدود اخلاق را رعایت نمی کند.
حال چه اتفاقی افتاده که در این چند سال،
کسی که تنها به منفعت خود فکر می کرد و از روزنامه نگاری چیزی نمی دانست و
یک شبه سردبیر آفتاب یزد شده بود و با روزنامه نگاران شناخته شده
برخوردهای حذفی می کرد، و... حالا یکدفعه خود را روزنامه نگار و حامی
روزنامه نگاران معرفی می کند؟
البته جواب مشخص است به مجتبی واحدی جز
حرف زدن زیاد و تند تند حرف زدن برای سبقت گرفتن از دیگران، نقش دیگری
نداده اند و او موظف است که از تریبون های مختلف و از صبح تا شام حرف بزند و
بنویسد و حرف های قبلی و عملکرد گذشته خود را با حالتی برعکس گذشته ماست
مالی کند.
مجتبی واحدی نیز در صحنه سیاست همین گونه بوده است زمانی که
انتقاد کردن و تحقیر هاشمی رفسنجانی توسط اصلاح طلبان مد بوده، وی نیز در
صف جلو خود را نشان می داد و زمانی که حمله کردن به روزنامه نگاران و تحقیر
آنها مد بوده و یا انتقاد از احزاب سیاسی دیگر مد بوده، مجتبی واحدی برای
آن که همرنگ جماعت شود با دیگران هماهنگ می شد تا خود را به ساختار قدرت
نزدیک کند و برای خود و برادر و دوستانش ارتباطی ایجاد کند و به مسائل مالی
و اقتصادی هم نزدیک باشد.
وی در دوره مجلس ششم که اقای هاشمی نفر سی ام انتخابات تهران شد، با طرح شعار آقاسی، حمله به هاشمی را شروع کرد.
مجتبی
واحدی، در یک همایش که در مرکز همایش های رازی برگزار کردند برای آن که
هاشمی را خراب کنند و به او حمله کنند، به هر حیله و ترفندی دست زدند.
آنها قدرت علیخانی را پیشنماز کردند و موضوع آقا سی را راه انداختند و در
رسانه های خود کاری کردند که آقای هاشمی را مجبور به انصراف از انتخابات
کردند.
در آن زمان کروبی در لیست تهران انتخاب شده بود ومجتبی واحدی
برای آن که کروبی به عنوان یک روحانی، شانس ریاست مجلس داشته باشد، بیش از
همه به هاشمی رفسنجانی حمله می کرد تا هاشمی به مجلس نیاید و رئیس نشود.
با
وجود آن که بسیاری از منتخبان جبهه مشارکت، کروبی را برای ریاست مجلس
شایسته نمی دانستند، اما مجتبی واحدی و طرفداران کروبی تلاش می کردند که
برای کسب نظر اعضای جبهه مشارکت، با آنها هماهنگ شوند تا کروبی شانس انتخاب
بیشتری داشته باشد.
واقعا سیاست چه دنیای عجیبی است، یک روز مخالف
هاشمی است تا کروبی رئیس شود و امروز حامی هاشمی است زیرا در خارج کشور به
این تحلیل ها نیاز دارد تا بهانه ای برای حضور خود در واشنگتن داشته باشد.
روزی مرگ برآمریکا می گفت و امروز در واشنگتن در صدای آمریکا وابسته به وزارت خارجه و سازمان سیا حضور دارد
مجتبی
واحدی دائم تلاش بوده که کروبی به جایی برسد تا او نیز از کنار آن به نان و
نوایی برسد. در روزنامه آفتاب یزد، یک شبه سردبیر می شود، روزنامه نگاران
شناخته شده را بیرون می کند و برادر و دوستان خود را به جای آنها می آورد.
علیه عزت اله سحابی و دیگران اقدام می کند علیه هاشمی رفسنجانی اقدام می
کند و.... تا به خیال خود به حکومت و قدرت نزدیک شود. اما وقتی می بیند که
هزینه سیاست زیاد شده و کروبی به سران فتنه تبدیل شده از او فرار می کند
اما به نام مشاور و نزدیکان کروبی، از این طریق برای خود توشه سفری آماده
می کند و مدت ها خود را مشاور کروبی در خارج کشور معرفی می کند.
اما وی
نه بازداشت شده و نه هزینه ای داده است و تمام عمر خود از کنار کروبی و
روزنامه و... خورده است و حالا برای آن که خود را در رسانه های خارجی مطرح
کند به شدت و تند تند حرف می زند تا کسی شک نکند که مجتبی واحدی واقعا که
بوده و چه عملکردی داشته و حالا چگونه است؟
او اگر اعتقاد به حقوق بشر و
روزنامه نگار و ازادی دارد چرا درایران که بود به آن اعتقادی نداشت؟ او یک
فرصت طلب است چه در داخل کشور و چه حالا که در خارج کشور است.
برای او
وظیفه ای در نظر گرفته اند که هر روز حرف بزند و ساندویچ مغز به مخاطبان
تحویل دهد و حالا لازم است که از او سوال شود که او چه کار بوده است و چه
هزینه ای داده که خود را روزنامه نگار اصلاح طلب و سیاست مدار می خواند.
آیا صحبت های درهم و برهم می تواند گذشته مجتبی واحدی را پاکسازی کند؟