مدرنيته مكتبي در برابر اسلام است

مدير مسئول اسبق روزنامه كيهان در اولین نشست «درباره علم ديني» گفت: مدرنيته مانند يك ارگانيسم زنده و داراي روح است و اين روح در تمام اجزاي آن جريان دارد و تنها علومي ديني هستند كه منشا وحياني دارند.

 به گزارش پایگاه 598 به نقل از روابط عمومی کانون اندیشه جوان، مهدي نصيري مدير مسوول فصلنامه «سمات» در نخستين نشست از سلسله نشست هاي «درباره علم ديني» که به میزبانی دانشكده علوم اجتماعي دانشگاه علامه طباطبايي برگزار شد، گفت: مدرنيته مانند يك ارگانيسم زنده و داراي روح است و اين روح در تمام اجزاي آن جريان دارد.

 مدير مسئول فصلنامه سمات ادامه داد: بر خلاف نظر مشهور كه معتقد به ابعاد مثبت و منفي مدرنيته هستند، اعتقاد دارم كه اسلام با كليت مدرنيته مشكل دارد، چرا كه روح ناسالم حاكم بر آن در تمام ساحات علوم تجربي، انساني ، مهندسي و نيز ساختارهاي معيشتي و آموزشي آن جاري است.

 اين پژوهشگر ديني يادآورشد: سيد جمال الدين اسد آبادي براي نخستين بار عقب ماندگي شرق نسبت به غرب را مطرح كرد و اين صورت مساله اشتباه را وارد ادبيات ما كرد.

 نصيري توضيح داد:مخالفان مدرنيته كه معدود نيز هستند، هيچكدام نمي گويند كه بايد به جنگ مظاهر مدرنيسم رفت چرا كه فعلا ما گريزي از اين مظاهر نداريم و از آنها نه بخاطر مطلوبيت ذاتي آنها بلكه بخاطر ضرورت ها، بهره مي بريم.

مدير مسوول اسبق روزنامه كيهان تصريح كرد : براي دانستن علم ديني بايد به اين پرسش اساسي پاسخ دهيم كه آغاز و ظهور علم در تاريخ بشر چگونه بوده است.

 نصيري ادامه داد : ما معتقديم كه آدم و حوا منشا بشر اوليه بوده اند و بر اساس آيات و روايات، خداوند تمام علوم را به حضرت آدم آموخت، اما ملحدان، فلاسفه غرب و متاسفانه اكثر متدينان بر اين باورند كه بشر با ناداني و بلكه توحش تاريخ خود را آغاز كرده و به تدريج در سيري خطي علوم و فنون و ابزار ها شكل گرفته اند.

 نويسنده كتاب 'اسلام و تجدد' گفت: اينها براي ربوبيت الهي در تمدن سازي نقشي قايل نيستند و معتقدند كه انسان نادان با طي چهار مرحله تاريخي به اينجا رسيده است در حالي كه دهها آيه و روايت بر اين امر دلالت دارند كه خلقت بشر همراه تلقين علوم به او بوده است.

 مدير مسوول فصلنامه سمات، 'هدف خلقت' را يكي از ملاك هاي نقد مدرنيته دانست و افزود : خداوند عبوديت را هدف خلقت بيان كرده است و آيه 5 سوره علق نشان مي دهد كه خداوند همه دانش هاي سودمند متناسب با هدف خلقت را به بشر آموخته است و متناسب با اين زندگي ابزار هاي تمدني لازم را نيز به انبيا آموخته است.

 نصيري گفت: گزاره هاي تاريخي نشان مي دهد كه تا زمان حضرت ادريس ، نوعي تمدن متناسب با اهداف زندگي شكل گرفته بود و پيامبران بعدي نيز چيز زيادي بدان نيفزودند، چرا كه اصولا همان مقدار پيشرفت براي زندگي انسان كافي بود.

 مدير مسوول اسبق روزنامه كيهان يادآورشد: امام صادق (ع) فرموده اند كه خداوند همه علومي كه بشر براي دين و دنيايش لازم داشت از طريق پيامبران به وي داد و برخي از علوم را كه خارج از مصلحت بشر بود، به او اعطا نكرد.

 به گفته مدير مسوول فصلنامه سمات ، تمدن مدرن ، تمدني خود بنياد است چرا كه بدون توجه به وحي و بر اساس نگاه اومانيستي ايجاد شده است.

 وي افزود: مدرنيته مكتبي در برابر اسلام است كه واژگان خاص خود را دارد كه تجربه ، اختراع ، اكتشاف ، سرعت و جديد از جمله آنهاست.

نصيري ادامه داد : علاوه بر اينكه در هيچ جاي اسلام چنين واژگاني مورد توجه قرار نگرفته اند ، در برخي موارد مذمت نيز شده اند.

 اين پژوهشگر تصريح كرد : بر اساس مباني ديني قرار نبوده علم و تمدن فراتر از آنچه انبيا آورده اند برود در غير اينصورت آن را به بشر مي داد .

 نصيري افزود : بشر مدرن پس از گرفتن ريشه هاي تمدن ديني، در مسير علم سنتي انحراف ايجاد كرد و علوم مدرن را ساخت.

 وي،علم ديني را منحصر در علوم داراي منشا وحياني دانست و گفت : بشر نه مجاز بوده و نه از او خواسته شده بود به دنبال توسعه علم برود.

 وي در بيان 'چه بايد كرد؟' در مقوله تمدن مدرن،گفت : بازگشت به تمدن اصيل ديني تا زمان ظهور غير ممكن است، بنابراين پرداخت به اين مظاهر تمدني سخني نادرست است و تا آن زمان بايد كوشيد كه تا حدودي جامعه از سيطره روح مدرنيته رها شود.