در حاليکه عربستان از طريق اعزام نيروهاي نظامي خود به بحرين و تلاش براي استخدام نيروهاي بازنشسته ارتش پاکستان براي اعزام به اين کشور کوچک خليج فارس، تلاش غيرمشروع و غير قابل توجيهي را براي کنترل خيزش اسلامي اين ملت مسلمان انجام داده است، با اين حال در يک اقدام پنهاني، تلاشهايي را براي ناآرام کردن سوريه و دستيابي همزمان به چندين هدف از طريق فشار بر دولت سوريه برنامهريزي کرده است.
به گزارش ايسنا، گزارشها حکايت از توزيع پول توسط عوامل عربستان در ميان مخالفان دولت سوريه، نفوذ در روستاهاي مرزي آن کشور با لبنان و اردن، ارائه امکانات تبليغاتي به مخالفان، ارائه توصيهها و راهکارهاي عملياتي به افراد برجسته در ميان اعتراضكنندگان و مرتبط كردن آنها با رسانههاي بينالمللي و ايجاد فشار رسانهيي از طريق رسانههاي تحت مالکيت آن کشور مثل شبكه تلويزيوني العربيه، الحياه و الشرق الاوسط دارد.
به گفته يک منبع مطلع، اسناد زيادي از دخالت دولت عربستان در تحولات سوريه به دست مقامات امنيتي آن کشور رسيده است و در حاليکه مقامات آمريکايي اخيرا به دفعات ايران را به دخالت در تحولات سوريه متهم کردهاند، رياض از طريق واسطه به دولت بشار اسد پيام داده که در صورت توقف همکاري دمشق با تهران که عمدتا حول محور حمايت از مبارزات مردم لبنان و فلسطين با رژيم صهيونيستي شکل گرفته، فشار بر آن کشور را تخفيف خواهد داد.
اين منبع مطلع افزود: در حاليکه قرار بود بشار اسد ـ رييسجمهور سوريه ـ در هفتههاي اخير به رياض سفر کند، اما با توجه به اسناد زيادي که دخالت عربستان در اوضاع داخلي آن کشور را کاملا تاييد ميکرد، اين سفر را لغو کرده است.
او احتمال بروز تنش در روابط رسمي دو کشور عرب منطقه را بعيد ندانست و گفت: عربستان در چند جبهه تمام توان خود را درگير توقف خيزشهاي مردمي کرده است، ولي درباره سوريه عکس اين موضوع رخ داده است و عربستان به اعتراضات مردمي دامن زده است.
تحليلگران سياسي معتقدند، عربستان که همه مسائل را در قالب منازعه سني ـ شيعه و عرب ـ عجم تفسير ميکند، از بر هم زدن موازنه قوا در منطقه پس از روي کار آمدن دولت شيعه در عراق به شدت ناخشنود است و رهبران آمريکايي و رژيم صهيونيستي نيز به ترس عربستان از شيعه و ايران دامن زدهاند. رياض بر مبناي اين تحليل تلاش دارد حتي الامکان توازن جديدي از قواي سياسي و مذهبي در منطقه ايجاد کند که بتواند مقابل محور شيعه و محور ايران که به اعتقاد عربستان پس از سقوط صدام به شدت تقويت شده است، ايستادگي كند.
اين تحليلگران به اظهارات اخير ريچارد هاس ـ رييس شوراي روابط خارجي آمريکا ـ در مصاحبه با روزنامه هافينگتنپست اشاره ميکنند که در آن از توسعه نفوذ ايران سخن گفته و اعراب را به مقابله با سلطه امپراطوري ايران تشويق و از احياي هژموني فارسي بر منطقه ترسانده است.
از سوي ديگر بر اساس گزارشهاي تحليلي با توجه به اينکه سياست تضعيف حزبالله لبنان و تضعيف روابط ايران با سوريه از جمله خواستههاي اصلي مقامات رژيم صهيونيستي و آمريکاست، اين احتمال کاملا جدي مطرح شده است که تلآويو و واشنگتن از اين اقدام دولت عربستان حمايت کردهاند و برخي امکانات خود را در اختيار آن کشور قرار دادهاند، در حاليکه سعي دارند وانمود کنند هيچ دخالتي در تحولات سوريه ندارند.
يک منبع مطلع درباره اقدامات عربستان در سوريه و لبنان گفت: رياض امکانات مالي زيادي را در اختيار برخي نيروهاي سياسي طرفدار خود در لبنان گذاشته است و آنها را تشويق به استخدام افراد در خاک سوريه و ارسال اخبار هدفمند از خاک سوريه درباره گستردگي تظاهرات و نحوه برخورد نيروهاي نظامي و امنيتي آن کشور با تظاهرکنندگان کرده است. استخدام نيروهاي خارجي توسط عربستان براي اهداف سياست خارجي آن کشور بيسابقه نيست. بندر بن سلطان ـ شاهزاده عربستاني ـ که اين روزها به دليل تحرکات فراوانش در سياست خارجي عربستان معروف شده است، دو هفته قبل به پاکستان سفر کرده و طرح استخدام نيروهاي بازنشسته ارتش پاکستان براي اعزام به بحرين را مطرح كرد. برخي منابع خبر دادهاند که وي در اين سفر از مقامات پاکستاني خواسته است دو لشکر از نيروهاي نظامي پاکستان را براي اعزام به عربستان در صورت تشديد اعتراضات داخلي در آن کشور، آماده كند.
گفته ميشود در حال حاضر يک لشکر از نيروهاي نظامي پاکستاني در خاک عربستان بسر ميبرند.
گزارشها حاکي است، حتي افرادي از دستگاه اطلاعاتي عربستان به صورت مستقيم و روزانه با برخي سردمداران اعتراضات در سوريه تماس ميگيرند و ضمن ارسال تجهيزات ارتباطاتي ويژه براي آنها از جمله تلفنهاي ماهوارهيي، آنها را تشويق به ادامه اعتراضات و ارسال اخبار مرتب از آنها براي شبکههاي تلويزيوني العربيه و الجزيره ميکنند.
يک ارزيابي از اخبار منتشر شده توسط کانال تلويزيوني العربيه متعلق به عربستان که از امارات پخش ميشود نشان ميدهد، اين رسانه ميکوشد به جاي تحولات دامنهدار در بحرين و اعتراضات گسترده در يمن، عمدتا بر تحولات سوريه تمرکز کند و بالاترين آمار مربوط به تعداد کشتهها در سوريه معمولا از اين کانال تلويزيوني منتشر ميشود، در حالي که بسياري از رسانههاي ديگر با توجه به محدوديت منابع خبري، درباره پخش آمار کشتهها و نحوه کشته شدن آنها احتياط ميکنند.
بر اين اساس برخي تحليلگران مسائل منطقه معتقدند که عربستان تا زماني که تحولات بحرين و يمن به سرانجام نرسد و جايگاه نيروهاي طرفدار عربستان در حاکميت اين دو کشور تثبيت نشود، از دخالت و تحريک اعتراضات در سوريه دست بر نخواهد داشت هر چند اين امر سابقه بدي در روابط دو کشور منطقه بر جاي بگذارد.
تحليلگران احتمال ميدهند دولت سوريه اين اطلاعات را جمعآوري کرده، اما درباره ارائه آنها به مراجع بينالمللي از جمله سازمان ملل متحد با توجه به حضور آمريکا در اين جوامع و ممانعت آن کشور از محکوميت عربستان، ترديد دارد و از اين رو آنرا يک اقدام بيفايده ميداند.
يک تحليلگر سياسي در سوريه ضمن تاييد اين موضوع ميگويد ما تاکنون به طور مرتب اخبار و تحليلهاي مربوط به ايجاد يک محور مشترک بين رياض، تل آويو و واشنگتن با هدف تضعيف محور مقاومت را شنيده بوديم، اما ظاهرا اولين نتايج اين سياست در حال بروز است و در حالي که مصر خود را از اين محور کنار کشيده است، اما عربستان با تلآويو و واشنگتن درباره تضعيف دولت سوريه و ضربه زدن به حزبالله و حماس به توافق رسيده و مجري اين سياست شده است.
او درباره منافعي که عربستان از اين اقدام به دست ميآورد، گفت: عربستان علاوه بر کسب حمايت آمريکا براي ادامه حکومت تضعيف شده آل سعود و انحراف توجهها از دخالتهاي نظامي عربستان در بحرين و يمن، بحران داخلي خود را به خارج صادر ميکند، به نيروهاي سياسي طرفدار خود در لبنان روحيه و امکانات ميرساند، براي آنها چشمانداز رسيدن مجدد به قدرت پس از تضعيف حزبالله را نشان مي دهد و دولت سوريه را به دليل حمايت از حزبالله و تعامل با ايران تنبيه ميکند.
منابع مختلف، دخالتهاي عربستان در تحولات سوريه را تاييد ميکنند و ميگويند اتهاماتي که آمريکا بر عليه دولت ايران و نيروهاي نظامي دفاعي ايران مبني بر دخالت در سوريه وارد ميکند، عمدتا به خاطر منحرف کردن توجهها از دخالتهاي نظامي روشن عربستان در بحرين و کشتار مردم آن کشور و دخالتهاي ديگر آن در سوريه است که با چراغ سبز و تشويق آمريکا و تاييد رژيم صهيونيستي انجام ميگيرد چرا كه عربستان به تنهايي، نه توانايي و جرات و نه هوشمندي سياسي و اطلاعاتي لازم براي هدايت چنين اقداماتي را ندارد.
دكتر فواد ايزدي ـ استاد دانشگاه تهران ـ دخالت عربستان در دامن زدن به اعتراضهاي مردمي در سوريه و تحريک افکار عمومي آن کشور را نشانه انجام يک اقدام خصمانه جدي از سوي يک کشور عربي عليه کشور عربي ديگر دانست که در تاريخ معاصر روابط کشورهاي عربي کم نظير است.
وي گفت: وجود اختلاف نظر بين برخي کشورهاي عربي يک چيز معمول بوده است، اما به جز حمله صدام به کويت، که بر مبناي اختلافات ارضي و خوي وحشيگري در صدام صورت گرفت، هيچگاه يک اقدام مداخلهآميز تا اين حد جدي در روابط کشورهاي عربي وجود نداشته است.
اين استاد دانشگاه به جاسوسي امارات در خاک عمان به عنوان نمونه ديگر اختلافات در کشورهاي عربي اشاره کرد و افزود: اينکه يک دولت عربي تلاش کند از طريق دامن زدن به نارضايتيهاي عمومي، دولت عربي ديگر را تحت فشار بگذارد در تاريخ اعراب احتمالا كمنظير است.
او اين اتفاق را ناشي از تحولات عصر ارتباطات و يک پديده مربوط به اين عصر دانست و گفت: اگر اين پديده در جهان عرب رواج يابد، احتمال دارد ساير کشورهاي عربي نيز در آينده از اين شيوهها براي مداخله در امور يکديگر استفاده کنند و نوعي نزاع بين عربي که در آن عربستان ميخواهد نقش پدرسالار براي اعراب را بازي کند، شکل بگيرد و تنشهاي موجود در بين اعراب تشديد شود.
به گفته وي اين همان نقشي است که مدتها صدام آن را ايفا ميکرد و در غياب صدام، عربستان احساس ميکند مجبور شده است با وجود تمام تبعات اين قبيل سياستها، براي کشوري که تا به حال تلاش کرده به عنوان يک کشور محافظهکار ديني ديده شود، به طور مستقيم ايفاي آن را بر عهده بگيرد.
دكتر امير محمد حاجي يوسفي ـ استاد روابط بينالملل دانشگاه شهيد بهشتي تهران ـ نيز ميگويد: چنين اقداماتي اگر در قالب روابط بينالملل ديده شود يک اقدام کاملا خصمانه تلقي ميشود و ميتواند باعث شکايت سوريه به شوراي امنيت سازمان ملل متحد و قطع روابط دو کشور و حتي موجب درگيري نظامي شود.
هر چند به دليل فاصله جغرافيايي دو کشور از يکديگر، بروز درگيري نظامي عربستان و سوريه غير ممکن به نظر ميرسد، اما احتمالا اقدامات عربستان، سوريه را به فکر طراحي مداخلههاي آتي در امور داخلي عربستان با استفاده از شيوهها و اهرمهاي مشابه جنگ نرم خواهد کرد و قطببنديهاي داخلي عربي را با استفاده از ابزارهاي نوين تشديد خواهد كرد.
به گفته تحليلگران، اينکه عربستان با ورود به تحولات سوريه همه جوانب اقدامات خود را سنجيده باشد و يا مشابه دخالتهاي بينتيجه و پرهزينهاش در لبنان و حمايت غير خردمندانهاش از صدام در جنگ عليه ايران، فقط بر مبناي محاسبههاي سطحي و غيرواقعبينانه چنين اقداماتي را انجام ميدهد و با آبروريزي به اين مداخلهها پايان خواهد داد، موضوعي است که همه ناظران منطقه منتظر روشن شدن نتايج آن در پي تحولات سوريه هستند و معتقدند اقدام عربستان بيشتر ناشي از نياز آن کشور به منحرف کردن توجههاي بينالمللي از اعتراضها در داخل آن کشور و ايجاد فضاي لازم براي ادامه حضور نيروهاي نظامي آن کشور در بحرين بوده است، از اين رو بيشتر يک نياز تاکتيکي کوتاه مدت و احتمالا هدايت شده توسط آمريکاست، ولي با توجه به دامن زدن به بعد جديدي از مداخلهها و خصومتهاي بين عربي، براي آينده منافع و نقش عربستان در منطقه و روابط اعراب با يکديگر، تبعات دراز مدت و خطرناکي خواهد داشت.