هفتمين همايش حكمت مطهر امروز دهم ارديبهشت ماه با حضور غلامعلي حداد عادل،
آيتالله حائري شيرازي، سيدعزتالله ضرغامي، علي مطهري و جمع ديگري از
مديران رسانه ملي، کارشناسان و صاجب نظران در سالن همايشهاي صدا و سيما
برگزار شد.
به گزارش خبرنگار بولتن
نیوز، دکتر حداد عادل، آیت الله حائری شیرازی، مهندس ضرغامی و دکتر
علی مطهری بعنوان سخنرانان این همایش نقطه نظرات و دغدغه های امروزی از
منظر استاد شهید مطهری را بیان کرده و به تشریح آن پرداختند.
بنابر
این گزارش، دکتر حداد عادل با عنوان نخستين سخنران اين مراسم در سخناني
گفت: 12 ارديبهشت داغ مطهري را بر دلهاي ما تازه ميكند و آتش فراق او را
بر جان ما شعلهورتر ميكند.
وي
ادامه داد: كثرت آثار استاد مطهري حيرتانگيز است، تنوع موضوعاتي كه او
درباره آنها كتاب نوشته و سخن گفته شگفتآور است و عمق آثار او همه را به
خضوع وا ميدارد.
مطهري هم در حيات خويش از بركت خداوندي بهرهمند
بود و هم پس از شهادت خداوند به انديشه و قلم او بركت افزونتري بخشيد.
حداد
عادل در ادامه با بيان اينكه در اين مراسم پيرامون مطهري و عقلانيت سخن
خواهم گفت تصريح كرد: عقلگرايي و عقلانيت در آثار شهيد مطهري موج ميزند
هر كس نوشتههاي ايشان را بخواند خود را يكسره با استدلال و تعقل روبرو
ميبينيد، واسطه شهيد مطهري با شنوندگان سخن، بينندگان و خوانندگان آثارش
عقل است. شهيد مطهري ترازوي عقل به دست ميگيرد و سبكي و سنگيني افكار را
در ترازوي خود ميسنجد و ميتوان به جرات گفت كه گفتمان حاكم و مسلط بر
آثار شهيد مطهري گفتمان عقلي است و مطهري يك فيلسوف عقلگراست.
وي
توضيح داد: عقلگرايي او تنها در فلسفه جلوه نميكند بلكه او در هر بحثي كه
وارد ميشود اسكلت و استخوانبندي بحث را بر پايههاي عقلاني استوار
ميكند حتي اگر در مسائل اجتماعي و اخلاقي باشد نگاه شهيد مطهري به قرآن و
حديث هم نگاه عقلي است تفسير او از تحولات تاريخ تفكر در اسلام نيز با
معيارهاي عقل صورت ميگيرد.
* شهيد مطهري با قلم عقل، انديشه، فكر و خرد،
چهره اسلام را به تصوير ميكشد
وي افزود: شهيد مطهري از تسلط
اشاعره كه با عقل و استدلال مهربان نبودند در جهان اسلام ناخشنود است او
اگر چه به عنوان يك عالم شيعي و يك متفكر و متكلم شيعي نه به كلام اشعري
مقيد است و نه به كلام معتظلي اما معتظله را بر اشاعره رجحان ميدهد از آن
جهت كه عقلگرا بودند و از افول قدرت معتظله در تاريخ اسلام با تاسف ياد م
كند و از تسلط اشاعره بر جهان اسلام نيز متأسف است.
حداد عادل با بيان
اينكه مطهري با قلم عقل، انديشه، فكر و خرد چهره اسلام را به تصوير ميكشد
اظهار داشت: اگر ميبينيد كه دائما در كنار آموزههاي مثبت عقلاني مطهري در
آثار خويش جنبههاي عقلي مشهود زمانه خويش را در عرصه ديني به نقد ميكشد
به همين دليل است.
شهيد مطهري بخش وسيعي از عمر و آثار خود را به نقد
اسطورهسازيها و خرافهگراييها اختصاص داد، اينكه شجاعانه سخن از تحريفات
عاشورا به ميان ميآورد و اقوال برخي از كسانيكه را كه روضه ميخوانند را
به نقد ميكشند از اين جهت چون او با اسطوره سازي ميانهاي ندارد.
وي
ادامه داد: عقلانيت شهيد مطهري محسوس عالم عادي و هستي مادي نيست عقلانيتي
از نوع عقلانيت حاكم بر تفكر فيلسوفان مادهگراي غرب نيست مطهري هستي را
فراتر از هستي مادي ميداند، مطهري عرصه هستي و ميدان عقلانيت را بسي فراتر
از عرصه محسوس مادي ميداند به يك معنا مطهري در همه عمر در پي آن بود كه
اثبات كند فراتر از اين عالم مادي عالم بلكه عالمهايي وجود دارد اما درهر
عالمي چه مادي و چه ماوراء الطبيعه نگاه مطهري عقلاني بود و اعتقاد او به
ماوراء الطبيعه او را از عقلانيت و تعليم و ترويج آن دور نميكرد.
* جمهوري اسلامي به چشم عقلاني شهيد مطهري
محتاج است
حداد عادل در ادامه سخنان خود در هفتمين همايش
حكمت مطهر ابراز داشت: فكر ميكنيد اگر امروز شهيد مطهري زنده بود ما را از
چه خطري برحذر ميداشت؟ امروز زمينه را براي چه اشتباهي موجود ميديد؟ او
كه ديدهبان و نگهبان فكر و اعتقاد درست اسلامي بود اگر امروز زنده بود چه
اعلام خطري ميكرد؟ بنده بر اين اساس فكر ميكنم ما به چشم عقلاني شهيد
مطهري محتاجيم، در كشور ما دين محور قرار گرفته و اساس است همه تلاشهاي
اهل انقلاب و دستآندركاران حكومت بر اين است كه يك جامعه ديني ايجاد شود و
با فرهنگ ديني به سوي تمدن اسلامي حركت كنيم.
حداد عادل افزود: رنگ
همه چيز ديني است و انقلاب اسلامي براي اين بوده است در حقيقت دين آرمان
امام و آرزوي شهيدان است اما در همين فضا احتمال بروز خطا در مباحث ديني
بيشتر ميشود وقتي همه جا صحبت از دين است و تكريم و تبيلغ ميشود احتمال
اينكه به نام دين حرفهاي ديگري هم زده شود بيشتر ميشود آيا شما در يك باغ
بزرگ سرسبز بيشتر با علف هرز روبرو هستيد يا در يك بيابان خشك و كويري؟
اگر شما باغي درست كرديد و آبياري مفصل انجام داديد در كنار گلها و
بوتهها انواع علفهاي هرزه هم ميرويد يكي از كارهاي باغبانان وجين كردن
دائمي علفهاي هرز از باغ است ما در جمهوري اسلامي با علفهاي هرزه به دليل
ديني بودن فضا روبرو هستيم اينكه ميبينيم ما كماكان با عرفانهاي كاذب
روبرو هستيم و از درون جامعه خودمان انواع انحرافها، كتابها و مكتبها را
ميبينيد كه رواج پيدا كردهاند به دليل اين است كه روزگار، روزگار توجه
به معنويت است و بعضي از اين بازار گرمي استفاده كرده و كالاي دروغين خود
را ميفروشند.
وي با بيان اينكه شك نيست كه در دين امور ماوراء الطبيعه
هست و بسيار هست تصريح كرد: اگر بگوييم اصلا اساس دين توجه به
ماوراءالطبيعت است گزاف نگفتهايم و اصلا فرق مؤمن با غير مؤمن اعتقاد به
عالم غيب است. همين دعا كه ميكنيم توجه به غيب است و امدادهاي غيبي در
زندگي بشر نيز از موارد ديگر است.
*
شهيد مطهري در ميانه صلابت فلسفه، لطافت عرفان را داشت
وي
در ادامه به تعريفي از شخصيت شهيد مطهري پرداخت و گفت: شهيد مطهري از دور
خشكي منطق را داشت، در ميانه صلابت فلسفه و از نزديك لطافت عرفان را داشت
اين حقيقت او بود اما اگر مطهري امروز زنده بود به ما چه ميگفت؟ گمان من
اين است كه به ما توصيه ميكرد كه مراقب باشيد مرزها شكسته نشود و آنجا كه
بايد از احوال غيب سخن به ميان بيايد جاي خود است و آنجا كه بايد تفكر
استدلالي و حساب 2، 2 تا چهار تا باشد جاي ديگر است.
حداد عادل گفت:
زندهياد مطهري اگر بود به ما اين فرمايش معلوم را ميكرد كه اين جهان،
جهان اسباب و علل است و شما بايد به مقتضاي اسباب اين عالم فكر كنيد من به
واسطه نزديكي كه با او داشتم ميتوانم بگويم كه مطهري عاشق ائمه و پيامبر
بود. من كلمه عشق را دانسته به كار ميبرم او عاشق امام حسين (ع) و امام
زمان (عج) بود اينكه ما بايد منتظر ظهور آن حضرت باشيم و كمك بخواهيم و آن
امام را حاضر و ناظر بر خود بدانيم همه اعتقادات مطهري بود.
وي توضيح
داد: اما اگر مطهري بود به ما ميگفت كه در مسائل اجتماعي و اداره جامعه
نبايد اين نوع انديشهها و اين نوع مفاهيم دور از دسترس همگان را، اينجور
مفاهيم ماورائي را اساس اداره جهان بدانيم سليقه و عقيده و جهانبيني او
اين نبود اينكه امام زمان (عج) واسطه آسمان و زمين است شكي نيست ايشان
انسان كامل است اما اين به معناي اين نيست كه ما در اداره جامعه آن مفاهيم
را وارد بحثهاي اين جهاني بكنيم به اين صورتي كه الان ديده ميشود من در
انتخاب موضوع نظرم عمومي است و فقط به يك شخص و مجموعه نظر ندارم من نگران
اين نوع تفسيرها و غلبه اين نوع نگاهها نزد همه كس هستم.
* در تبيين عظمت رهبر انقلاب بايد چشمه عقلاني
ايشان را معرفي كنيم
حداد عادل در ادامه سخنان خود عنوان
داشت: ما در معرفي چشمه مقام معظم رهبري احتياجي به بيان غيبيات نداريم همه
ميدانيد كه اين صحبتها چقدر دستمايه تبليغ منفي و تفسير كساني شده كه با
اساس اين انقلاب مخالفند كسانيكه دستشان از سرنوشت ما كوتاه شده منتظر
چنين اقداماتي هستند و اصلا احتياجي نيست كه ما مقام معظم رهبري را به چنين
مسائلي وصل كنيم.
وي افزود: در بيان عظمت مقام معظم رهبري آنقدر مباني
فكري و عقلي داريم كه احتياجي به اين سخنها نيست، ما بايد چشمه عقلاني
مقام معظم رهبري را معرفي كنيم و در اين زمينه بايد به سيره پيامبر رجوع
كنيم.
* رواج امور ماورايي راه را
براي شيادان باز ميكند
حداد عادل در ادامه سخنان خود با
ذكر مثالهايي درباره عقلانيت گرايي پيامبر و حضرت علي (ع) گفت: چه كسي در
عرفان از امام خميني مسلطتر بود؟ مخالف و موافق امام معترفند كه ايشان در
زمان خودشان بزرگترين مدرس ابن عربي در جهان بوده است آيا اين امامي كه در
سالهاي جواني كتابهاي عرفاني مينوشته زمان انقلاب و سخن با مردم و
مسئولان سخن از امور ماورايي به ميان ميآورد؟ وقتي فرماندهان جنگي نزد
ايشان ميآمدند ايشان واقعيتها را از آنها ميپرسيدند مقام معظم رهبري هم
همينطور است و ايشان نسخه مطابق اصل امام راحل است. شما كجا ديدهايد كه
رهبري با جوانان و مسئولين در زمينه اداره كشور سخن از امور ماوراء الطبيعه
به ميان بياورند؟ ايشان از همه ميخواهند كه فكر و استدلال كنند بايد
مراقب باشيم اين گفته ماوراءالطبيعه مسلط بر جامعه نشود اين امور اصلي و
اساسي است اما جا و اندازه دارد.
وي ادامه داد: اين شيوه اگر رواج پيدا
كند چه معنايي دارد؟ اول اينكه راه را براي شيادان باز ميكند حداقل در
كنار يك نفر كه به حقيقت چشم باز كرده، 10 نفر مدعي دروغين وجود دارد
ميبينيد كه در جامعه چه خبر است رمال و غيبگو هر روز بيشتر ميشود و
ببينييد كه وزارت اطلاعات در اين حوزه با چه علفهاي هرزي روبرو است همچنين
با رواج چنين مسائلي راه بر تفكر عقلي بسته ميشود يعني كسي كه ميآيد و
حرفي ميگويد كه انگار از عالم غيب به او وحي شد كه اين كار را بكند، اگر
كسي نقدي به او داشته باشد بايد دهانش را ببندد و اينگونه نميتوان نقد
كرد.
وي ادامه داد: اشكال سوم نيز اين است كه مردم مسائل بسيار در
ذهنشان پديد ميآيد و ميگويند اگر قرار است مشكل ما را خداوند بيواسطه حل
كند چرا خداوند در زمان كربلا، امام علي و يا پيامبر بدون واسطه وارد نشد
اينها براي مردم شبهه ايجاد ميكند اميرالمومنين 25 سال خانه نشين بود آيا
او نميتوانست اين مسائل را تغيير دهد، حساب مسائل اجتماعي جداست اگر ما
خطا كنيم اين اشكالات به پاي دين نوشته ميشود آيا چنين جرياناتي اعتقاد
مردم را به اصل دين كمرنگ نميكند ما بايد اندازه و حد نگه داريم حساب اين
امور را بايد بر جاي خود نگه داريم بنده نگرانم و فكر ميكنم اگر آن
بزرگوار زنده بود از جمله تزكارهايي كه به ما داشت همين بود كه عقلانيت را
تحتالشعاع قرار ندهيد او با چنين فكري بود كه در ميان جوانان حضور داشت و
با چنين گفتماني توانست با موج بيديني غربي مقاومت كند و فرهنگ و تفكر
درست اسلامي را ترويج دهد شهيد مطهري اگر بود ما را به تفكر عقلاني فرا
ميخواند و تشويق ميكرد.
شهيد مطهري به كسي باج نميداد و مردانه نقد
ميكرد
ضرغامي
در اين مراسم طي سخناني با اشاره به مباحثي كه شهيد مطهري در آثارش به
آنها پرداخته، گفت: شهيد مطهري شهيد نقد بود و مردانه نقد ميكرد. او در
كارش نامردي نداشت. نامردي يعني اينكه حرف طرف مقابلت را نصفه بزني. همان
مسالهاي كه امروز با آن دست به گريبان هستيم و خيليها جرات نميكنند حرف
بزنند، چون برخي آن سخنان را به طور نصفه تيتر ميكنند و بعد هم دوباره
تيتر ميزنند كه فلاني عقبنشيني كرد. مشكلي كه امروز يكي از آسيبهاي
رسانه ماست.
رئيس رسانه ملي تصريح كرد: اما شهيد مطهري با كسي خرده
حساب نداشت و به كسي باج نميداد. مانند چيزي كه امروز در جامعه نقادانه ما
موج ميزند. به قول ما گرد حرف نميزد. مشاوران برخي مسئولان ما به آنها
ميگويند كه مستقيم حرف نزنيد و گرد سخن بگوييد، ولي شهيد مطهري اين گونه
نبود و به همين دليل است كه وقتي سخنانش را ميخوانيد، احساس ميكنيد كه از
انديشههايش خط ميگيريد.
* شهيد
مطهري معتقد است ابتدا اسلام در ايرانيان تحول فرهنگي ايجاد كرد
وي
اظهار داشت: شهيد مطهري معتقد بود كه؛ ملتپرستي يا ناسيوناليسم پديدهاي
ناميمون است كه از خودخواهي انسانها نشأت ميگيرد و اسلام سعي در زدودن آن
دارد. آنچه اسلام براي انسانها به ارمغان آورده است در قالب ناسيوناليسم
نميگنجد. بلكه فراملي يا به تعبير وي انترناسيوناليسم است.
ضرغامي
افزود : شهيد مطهري حتي "خودآگاهي ملي " را مورد نقد قرار داده و در كتاب
"انسان در قرآن " ميگويد: "خودآگاهي ملي " از مقوله خودخواهي بيرون نيست.
از همين خانواده است تمام عوارض خودخواهي از تعصب، حس جانبداري؛ نديدن
عيب خود، عجب و خودپسندي را دارد. از اينرو مانند خودآگاهي طبقاتي به
خودي خود فاقد جنبه اخلاقي است.
رئيس رسانه ملي افزود: برخلاف كساني كه
مدعي اند اين مليت ايراني بود كه منشأ تحول در جهان اسلام گرديد؛ شهيد
مطهري معتقد است ابتدا اسلام در ايرانيان تحول فرهنگي ايجاد كرد و سپس
ايرانيان به سهم خود در بناي تمدن اسلامي شركت كردند و در اين تمدن سازي از
بسياري ملل ديگر سبقت گرفتند.
ضرغامي
افزود: از ديدگاه شهيد مطهري حقيقتجويي ايرانيان و دوري آنان از تعصبات
كور باعث جهش بزرگ علمي و ديني آنان شده است . او در كتاب "اسلام و نيازهاي
زمان " ميگويد: ملت ايران در عين اينكه به مليت خودش علاقمند بوده است
ولي تعصب ملي چشم او را هرگز كور نكرده است. اين فخر ملت ايران است كه تعصب
او را كور و كر نكرد.
رئيس رسانه ملي افزود: از ديدگاه شهيد مطهري،
ايرانيان در صدر اسلام نه تنها به مليت خود تفاخر نكردهاند بلكه با جريان
تعصب نژادي عرب كه امويان و در رأس آنان معاويه بدان اهتمام داشت مبارزه
كردند. مطهري ميگويد: اين يك نهضت مقدس بود از طرف ايرانيان عليه تعصبات
نژادي عربي.ملت ايران رشد خودش را در اين جهت كه اگر حقيقت را ببيند ولو از
خارج باشد آن را ميپذيرد، ثابت كرده است و اگر باطلي ببيند ولو از ميان
ملت خودش باشد زير بارش نميرود اين نشانه رشد اين ملت است.
* ترجيح پوشش
خبري ازدواج شاهزاده انگليس بر رويداهاي منطقه مصداق ارتجاع است
ضرغامي
در ادامه سخنان خود در هفتمين همايش حكمت مطهر به سانسور خبري جناياتي كه
در منطقه روي ميدهد، اشاره كرد و گفت: در كشورهاي عربي منطقه مسلمانان قتل
و عام ميشوند و مساجد به آتش كشيده ميشود اما هيچكدام از سوي رسانههاي
دنيا پخش نميشود و شبكههاي مهم دنيا ساعات بسياري از برنامه هاي خود را
به پخش مراسم ازدواج شاهزاده هاي انگليشي اختصاص دادند كه عين ارتجاع است و
امروز ديگر چنين مسائلي ميان مردم دنيا جايي ندارد.
وي گفت: در حاشيه
مراسم ازدواج اين دو شاهزاده گزارشگر بيبيسي ميگويد اين افتخار من است
كه در كنار بقيه خبرنگاران اين مراسم را براي شما گزارش ميكنم و اين از
نقاط تاسف رسانههاي امروز دنياست.
شهيد مطهري مخالف التقاط در دين بود
آيتالله
محيالدين حائري شيرازي در همايش حكمت مطهر گفت: شهيد مطهري شهيد مبارزه
با التقاط بود و التقاط يعني در دين تصرف شود تا براي اهل عالم قابل قبول
باشد.
در ادامه همایش، آيتالله محيالدين حائري شيرازي بعنوان
سومین سخنران اين همايش گفت: مطهري شهيد مبارزه با التقاط بود و التقاط
يعني در دين تصرف شود تا دين براي اهل عالم قابل قبول باشد.
وي ادامه
داد: غرب در ظاهر نظام بردهداري را برانداخته است در حاليكه با كمونيسم و
كاپيتاليسم دو نظام بردهداري را به ملتها تحميل كرد. در حقيقت در
كمونيسم افراد مالك هيچ چيز نيستند و در نظام كاپيتاليسم سرمايهدار
بردهدار و مردم برده هستند. امروز بزرگترين دشمن ما صهيونيسم است و اهل
عالم براي مبارزه با اين دشمن مشترك قيام ميكنند.
آيت
الله حائري شيرازي اظهار داشت: ما هم اكنون در دوره كتمان احكام الهي از
ترس سوء استفادهكنندگان هستيم. ما از ترس اين كه از احكام سوء استفاده
شود، برخي احكام را بيان نكرديم، مانند پول اعتباري كه نامشروع است ولي ما
به واسطه برهم خوردن ساز و كار بانكها اين مطالب را بيان نميكنيم.
وي
در ادامه به دعوت به دعوت وزير امور اقتصادي و دارايي اشاره و تصريح كرد:
از من و آيت الله رضواني به منظور رفع نقاط مختلف نظراتمان درباره كار كرد
پول دعوت كرد، من آن موقع صلاح نديدم كه بحث كنم اما به اصرار ايشان و بقيه
ناچار شديم كار كرد پول را تعريف كنيم. از بانكداران هم خواستيم تا تعريف
خود را در اين زمينه ارائه دهند و با تمام مباحثي كه ارائه دادند باز هم
به اين نتيجه رسيديم كه كاركرد پول مشروع نيست. امام راحل (ره) نيز معتقد
بودند كه در اسلام پول كار نميكند و به منظور حذف ربا از سيستم بانكي بايد
اول سكه را پشتوانه اسكناس قرار داد تا ارزش پول تغيير نكند.
وي در
ادامه سخنان خود به نبود نگاه علمي در بررسي مشكلات اشاره كرد و با اشاره
به ديدگاه امام علي(ع) درباره احياي زمين گفت: تا چه زمان بايد بترسيم از
اين كه وقتي ميگوييم زمين احيا شود، كساني در زمين جو كشت ميكنند و بعد
با تغيير كاربري آن را با قيمتهاي بالا ميفروشند. در حال حاضر، ما از ترس
سوء استفاده، برخي احكام اسلامي را كتمان ميكنيم كه بايد از اين مرحله
عبور كنيم.
آيت الله حائري شيرازي در ادامه توضيح داد: غرب چوب انسان
نشناسي خود را ميخورد، همانطور كه امام راحل (ره) فرمودند كه بيچارگي غرب
و دشمنان اسلام اين است كه اسلام را و انسان را نشناختهاند.انسان شناسي
باب خداشناسي است.
دموكراسي غربي مبتي بر آزادي حيواني است
علي مطهري
نیز بعنوان آخرین سخنران اين همايش به انواع آزادي اشاره كرد و گفت: شهيد
مطهري معتقد بود كه در دموكراسي غربي ملاك آزادي حيواني و ميل انسان ملاك
است. ميل انسان بر هر چه باشد، آن مقدس ميشود، در حقيقت غرب به ناكجاآباد
ميرود و هيچ مقصدي براي آن نيست.
وي ادامه داد: آزادي يعني نبود
مانع براي رشد استعدادهاي انسان و اگر آن را بالاترين ارزشها بدانيم، سخن
حقي نيست چون آزادي ارزش سلبي است و نميتواند از ارزشهايي كه جنبه ايجابي
دارند، بالاتر باشد. در حقيقت آزادي يكي از ارزشهاي انساني است و در يك
تقسيم بندي به آزادي حيواني و انساني تقسيم ميشود.
فرزند شهيد
مطهري در ادامه سخنان خود تصريح كرد: در آزادي انساني، استعدادهاي وجودي
انسان در رشد و تكامل، آزاد است ولي در آزادي حيواني مبنا اين است كه شهوات
و هواهاي نفساني آزاد باشند. ضمن اينكه آزادي معنوي و اجتماعي نوع ديگري
از تقسيمبندي حوزه آزادي است و در آزادي معنوي هواهاي نفساني تحت كنترل و
هدايت عقل قرار ميگيرد. همچنين انديشمندان غربي مرز آزادي اجتماعي را
آزادي ديگران ميدانند در حالي كه از ديدگاه اسلام علاوه بر آزادي ديگران،
مصالح فرد و جامعه هم ملاكهايي است كه ميتواند آزادي اجتماعي را محدود
كند. استاد مطهري نيز عقيده داشت كه آزادي اجتماعي بدون آزادي معنوي ميسر و
عملي نيست.
وي ادامه داد: اشتباه غرب نيز اين است كه در پي آزادي
اجتماعي بدون تحقق آزادي معنوي است كه امري محال است. آنچه حقوق مردم را
ضايع ميكند يكي خود مردم و ديگري قوانين ظالمانه هستند كه البته منشاء هر
دو نبود آزادي معنوي در انسان است. آزادي تفكر و بيان نيز از آزاديهاي
انساني هستند و بايد توجه داشت كه هر عقيدهاي ناشي از تفكر نيست و عقايدي
آزادي دارند كه حاصل تفكر باشند. در مواردي هم عقايدي كه ناشي از پيروي
اكثريت مردم از آن و يا از بزرگان است، نميتواند آزاد باشد.
علي
مطهري در ادامه سخنان خود توضيح داد: رشد اجتماعي يكي ديگر از حقوق انساني
است و استاد مطهري معتقد بود رهبران بايد هدايتهاي كلي جامعه را عهدهدار
باشند و مردم نيز بايد آزاد باشند تا اين آزادي موجب رشد شود. همچنين
نبايد از شكها و ترديدها در عقايد هراس داشته باشيم.اگر جوان و يا دانشجو
در وجود خدا، پيغمبر و رسالت نبوي شك و ترديد كرد نبايد آن را كار زشتي
تلقي و با آن مقابله كنيم. چون يقين بعد از شك ارزش بسيار زيادي دارد.
البته تودههاي مردم بيشتر يقين ماقبل شك دارند و البته توان فكري تودهها
همين مقدار است و افق فكري محدودي دارند.