سرویس نقد رسانه پایگاه 598 - تا سالها نقد تلویزیون جمهوری اسلامی مساوی نقد رهبری محسوب می شد. تا آنجا که رهبر معظم انقلاب منکر این ادعا شدند و فرمودند: "که من خودم به مجموعه های تحت نظارتم انتقادات فراوانی دارم و انتصاب مسئول یک مجموعه از جانب من، به معنای تأیید تمام تصمیمات و اعمال آن نیست."
نقد تلویزیون را ابتدا اصلاح طلبان به بهانه عدم تسلطشان بر آن آغاز نمودند، اما رفته رفته با اوج گیری فضای جنگ نرم و مشاهده شکست قطعی تلویزیون در این عرصه، منتقدین ارزشی نیز پا به عرصه گذاشته و نقدهایی صریح و بعضاً تند را نثار تلویزیون نمودند. در شدت گیری فضای نقد رسانه ای اصولگرا به تلویزیون، شاید بتوان بیشترین سهم اثر را به «وحید یامین پور» مجری سابق صدا و سیما و استاد دانشگاه امام صادق (ع) نسبت داد.
تصور رایج بر این بود که نقدهای مذهبیون و اصولگرایان به تلویزیون، صرفاً نقدهایی محتوایی است و نقد دیگران، نقد تکنیکی و هنری. اما رفته رفته این مرز هم شکست (هرچند عده ای هنوز هم چنین تصوری دارند) و بین تمام سلایق و جریانات فرهنگی و سیاسی کشور، اجماعی بر ناکارآمدی محتوایی و فنی صدا و سیما شکل گرفت.
تقریباً در سه سال اخیر، پس از اتمام هر سریال صدا و سیما و در میانه آن، چندین نقد با زاویه محتوایی و فنی بر آن نگاشته می شود. اما مسأله قابل تأمل در این بین، عدم تأثیر حداقلی این نقدها بر صدا و سیما و بی اعتنایی کامل این سازمان به رسانه ها می باشد. اتفاقی که شاید اوج آن را بتوان در ابقای «رحیم زاده اصل» مسئول اعطای مجوز ساخت به فیلم موهن «یک خانواده محترم» پس از سیل انتقادات دانست. پیام مستقیم صدا و سیما در این اتفاق، اعلام «اصلاح ناپذیری بی چون و چرا» بوده.
صدا و سیما در این سالها به خوبی نشان داده که نه تنها کوچکترین حرف شنوی و تأثر از نهادهای نظارتی و رسانه ها، بلکه کمترین اعتنایی به رهنمودها و جهت گیری های مقام معظم رهبری نیز ندارد. بعنوان نمونه، ایشان چندین سال قبل که تلویزیون 3 شبکه داشت، فرموده بودند «افزایش کمی بس است؛ کیفیت شبکه ها را بالا ببرید» اما امروز شاهد گسترش بی رویه و دیوانه وار شبکه های بی خاصیت و بودجهسوز هستیم و سیل انتقادات نیز کمترین اثری بر رویه های غلط صدا و سیما نمی گذارد.
چند سال قبل طرح اصلاح قانون صدا و سیما و شورای نظارت بر آن در دستور کار کمیسیون فرهنگی مجلس قرار گرفت. اما همانطورکه انتظار می رفت، کمتر فردی در مجلس دغدغه واقعی فرهنگ دارد که پیگیر جدی آن باشد و مسائل به شدت مهم سیاسی و اقتصادی، مانع از رسیدگی به مهمترین بحران فرهنگی کشور می گردد.
با نگاهی به تحولات اساسی صورت گرفته در کشور طی 35 سال گذشته، می
توان نتیجه گرفت تا «بسیج عمومی» برای اصلاح و تغییر در کشور صورت نگیرد، اتفاق
خاصی صورت نمی گیرد. به هر دلیل، مسئولین جمهوری اسلامی اکثراً آلوده به اخلاق زشت
«تا چوب نباشه» هستند و تا موقعیت شغلی و درآمد و اعتبار آنها به خطر نیفتد، حاضر
به تغییر و اصلاح رویه های غلط نیستند.
از این رو به نظر می رسد با توجه به بی تأثیری
نقدهای مکتوب و شفاهی بر صدا و سیما، ناچاراً جز با روش های غیر نرم علیه صدا و
سیما، تغییر رویه ای در آن صورت نمی گیرد. البته برای تحقق این امر می بایست
تدابیر امنیتی لازم صورت گیرد تا خدای ناکرده موجب سوءاستفاده نا اهلان نگردد.