متاسفانه فضای رسانهای ما در برابر اینگونه تولیدات، منفعلانه عمل میکند و هر گاه تولیداتی از این دست ظهور و بروز میکند، پس از یک بررسی سطحی، مقطعی و اوجگیری فضای محکوم کردنها، متاسفانه به همان اندازه که این فضا زود اوج میگیرد، به همان سرعت و یا حتی بیشتر هم رو به خاموشی میگذارد!
دشمن نشان داده که در زمینه تولید آثار هنری ضد اسلام و ایران، برنامهریزی بلند مدت دارد ولی متاسفانه فضای رسانهای ما در این باره پیگیری مستمری ندارد و البته مسئولان هم پاسخگو نیستند.
شاید وقتی فیلم متوسط «جدایی نادر از سیمین» اسکار میگرفت و ما هم به همان اندازه و یا حتی بیشتر، این فیلم را سر دست گرفتیم و کسی فکر نمیکرد که آن اسکار مقدمهای باشد برای این اسکار.
جشنواره فجر مثلا بینالمللی ما، همین چند روز پیش تمام شد و هیچکس از خود نپرسید این جشنواره سی و چند ساله که با نام فجر مزیّن است، در حمایت و دفاع و معرفی هنری انقلاب شکوهمندمان به دنیا چه عملکردی داشته و جز چند همایش و سخنرانی با عناوین دهان پر کنی مثل هالیوودیسم و امثال آن، چه گلی به سر خود زده است؟!
در حقیقت کسی از خود نمیپرسد در حالیکه بسیاری از فیلمهای جشنواره فجر ما سفارشی هستند، چرا سفارشی برای ساخت فیلمهای فاخر در ارائه تاریخ عظیم انقلاب اسلامیمان به دنیا در این جشنواره صورت نمیگیرد و مسئولان مدعی ارزش مداری این جشنواره، چه پاسخی برای این مساله دارند؟
باید از خود بپرسیم دغدغهمندهای ایام جشنواره چرا الان سکوت کردهاند و در برابر فیلم «آرگو» که قطعا آخرین فیلم ضد ایران و اسلام نخواهد بود، چه میکنند و چه راهکارهایی برای مقابله با آن دارند؟
بحث ما در یافتن مقصّر نیست اما بیاییم از خود بپرسیم بعد از سی و چند سال از اتفاق شگرف انقلاب اسلامی، کدام شورا مثل شورای فخیم عالی انقلاب فرهنگی توانسته است با متمرکز کردن و انسجام مدیریت فرهنگی، بستری را برای کار و تلاش در این زمینه فراهم آورد؟ کدام مسئول سینمایی حداقل تلاش کرده بجای ارائه گزارشهای ماهیانه و سالانه، فضای بینالمللی علیه کشور را رصد کند و به فیلمسازان برجسته و متعهد کشور منتقل کند؟
کدام مسئول سینمایی تلاش کرده تا حمایت جدی از ساخت آثار فاخر درباره انقلاب اسلامی داشته باشد و توجه فیلمسازان ما را مستمرا به این مساله جلب کند تا خمودگی و بیحالی فیلمسازان، به حداقل برسد؟ کدام فیلمساز سعی کرده با کسب بصیرت بیشتر و سواد بیشتر، اثری فاخر در این زمینه پدید آورد که به معنای واقعی در عرصه بینالملل خریدار داشته باشد؟ کدام نویسنده یا منتقد سعی کرده تا مرتبا در این راستا قلم بزند و هشدار بدهد و راهکار ارائه کند؟ و از همه مهمتر کدامیک از اقشار مردم سعی کردهاند تا در این عرصه مهم، مطالبات پیگیرانهای از مسئولان داشته باشند و آنان را در خفا و علن، استیضاح کنند؟
جواب فیلم سینمایی «آرگو» و امثال آن را باید با ساخت فیلم سینمایی بینالمللی داد نه چیز دیگر. در این راستا البته مهمترین چیز و حلقه مفقوده، بحث آموزش کارآمد و روزآمد است. باید بیشتر باسواد شویم تا سینمای امروز ما که حکایت پز عالی و جیب خالی است، بتواند در مطالبات مستمر همه علاقهمندان به فرهنگ و هنر، سر بلند کند و به جایگاه واقعی خود برسد و از فضای سیاستزده و بیبرنامه فعلی فاصله بگیرد.
اگر حکایت محکوم کردن «آرگو» را تمام شده یا خفیف شده بدانیم که البته هست، نباید فراموش کنیم که برای این جریان، پایانی متصور نیست و همین روزها فیلم ضد ایرانی بعدی هم از راه میرسد.
فارس/ حسن شیخ حائری