کد خبر: ۱۱۷۰۷۱
زمان انتشار: ۱۹:۵۷     ۱۲ اسفند ۱۳۹۱
درباره سریال "جین بیگانه با درد"؛
598 به نقل از خبرنامه دانشجویان ایران: سریال تلویزیونی "جین بیگانه با درد" بعد فیلم زمانه از شبکه 3 سیما در حال پخش است، سریالی که محصول مشترک آمریکا و کانادا در سال 2007 است. ماجرای اصلی این سریال در مورد یک تیم پنج نفره پلیس مخفی است که دنبال انسانهایی با توانائیهای خاص می گردند که اصطلاحا به آنها نِرو گفته می شود.

در این تیم "جین وسکو " بطور خاص دارای توانائی ویژه ای است که قدرت التیام دارد و هر زخمی در بدن او فوری بهبود می یابد.

شبکه 3 بارها ثابت کرده است که مخاطب را پای تلویزیون می کشاند و این بار با سریال "جین" قصد، اینکار را دارد، اما اهمیت این سریال از نظر در این است که چرا باید از شبکه جمهوری اسلامی ایران پخش شود؟

این سریال با استفاده از تخیل، قدرت و علم انسان را بی نهایت بالا می برد که به مخاطب بفهماند دیگر نیازی به خدا نیست و انسان ها همه ی توانایی ها را دارند؛ می توان گفت این سریال افکار جدید غرب را به جهان منتقل می کند و انسان محوری را به خورد جوامع می دهد.

در روند فیلم زنده کردن مرده ها، بیرون آمدن آنها از قبر و انجام کارهایی که یک پسر 15 ساله به آنها دستور می دهد، چه معنایی دارد؟ جواب این است: خود را جای خدا گذاشتن.

نقش اصلی فیلم که اسمش جین است که می تواند اعضای بدنش را بازسازی کند و افرادی در روند فیلم می بینیم که خود را به شکل افراد دیگر در می آورند و یا می توانند بر افکار و اعمال دیگران تسلط داشته باشند.

بهتر است بگوییم در این فیلم با مکتب اومانیسم مواجه هستیم، مکتبی که انسان را محور ارزشها قرار می دهد یعنی اصالت به اراده و خواست او داده می شود. در این نظریه همه چیز از انسان شروع شده و به انسان نیز ختم می شود و هیچ حقیقتی برتر از انسان وجود ندارد بنابراین اومانیسم در مقابل مکتب دین که بر اساس خدا محوری است قرار گرفته است.

خاستگاه اومانيسم، در جهان غرب است. غربي ها با انگيزه نجات بشريت از تعاليم ديني و اخلاقي كليسا و فرار از قيموميت آن به تفكر اومانيستي روي آوردند.

طرفداران اين تفكر، با هدف آزادي انسان از تمام قيد و بندها و پرداختن به خود انسان و اصالت وي اين نگرش را به وجود آوردند و انسان را تا اندازه‌اي بالا بردند، كه در نتيجه انسان گرايي افراطي مقام او را فرو كاستند يعني انسان را مطلق انگاشتند، و ويژگي بندگي را از او سلب و مقام فوق بشري براي او قائل شدند.

و بهتر است در مورد دین اسلام که در جامعه ایران رواج دارد از زبان قرآن بدانیم. در قرآن كريم، این دین را این طور معرفی می کند: دین اسلام تمام شئون و نيازهاي واقعي مربوط به انسان را ملاحظه و براساس آن، شرافت انساني را رعايت كرده است اين دين برتر و تنها آيين ناب، انسان را خليفه خدا در روی زمين مي‌داند(1) و خداوند می فرماید: «انسان موجودي است برگزيده از طرف خداوند، خليفه و جانشين او در زمين، نيمه ملكوتي و نيمه مادي داراي فطرتي خدا آشنا، آزاد مستقل، امانت‌دار خدا و مسئول خويشتن و جهان مسلط بر زمين و آسمان، ملهم به خير و شر وجودش از ضعف و ناتواني آغاز مي‌شود، و به سوي قدرت و كمال سير مي‌كند و بالا مي‌رود. اما جز در بارگاه الهي و جز با ياد او آرام نمي‌گيرد.» (2)

لذا اسلام براي انسان ارزش والايي قايل است و هيچ تضادي بين اصالت اسلام و اصالت انسان از ديدگاه اسلام وجود ندارد .
 
خدا محوری هم به قول دکتر شریعتی که با « لا اله الا الله » یعنی با « لا » گفتن به غیر خدا آغاز می شود  و همین « لا » به غیر می شود حدّ و حدود آزادی انسان.

اما سکولاریزم از پیامدهای اومانیسم است و این با فرهنگ و اعتقاد جامعه ایران که از اساس با دین اسلام آمیخته شده است، همخوانی ندارد زیرا که این سبک زندگی کردن برای فرهنگ غربی است.

حالا پای فیلم های اومانیستی به تلوزیون جامعه ما راه پیدا کرده است، در این سالها درباره تاثیرات مثبت و منفی تلویزیون بر خانواده مطالب مختلفی گفته شده، وقتی که انسان مقابل تلویزیون می نشیند و تمام فکر و ذهن و حواس خود را مشغول آن می کند اینجا است که این رسانه هر چه را که صلاح بداند و برای آن برنامه ریزی کرده است بر افکار ما وارد می کند در نتیجه ما مجذوب اثرات فرهنگی و اجتماعی و سیاسی و اقتصادی و تبلیغاتی آن می شویم یعنی آنکه ما در اصل در سر کلاس این رسانه نشسته ایم و او در حال درس دادن به ما است.

سوال وقتی ایجاد می شود که مخاطب احساس خطر می کند و با اینکه  همه از تاثیرات تلویزیون یا به قول خودمان جعبه دوست داشتی با خبر هستیم پس صدا و سیما ما چرا مهم ترین وظیفه خودش که همان "بررسی مطالب برنامه ها" است را با وظیفه "فقط مخاطب را پای تلوزیون کشاندن به هر وسیله ای" جابه جا کرده است؟

به نظر من، اسم صدا و سیما را بگذاریم "صدا و سیما بیگانه با درد" شاید اینطور خیال همه را راحت کند و مخاطب از اول بداند این سریال ها اصلا چک نمی شوند چون صدا و سیمای ما دغدغه این را ندارد که سبک زندگی غربی وارد سبک زندگی اسلامی ملت ایران نشود ولی مشکل اینجاست که میدانی صدا و سیمای ما دغدغه دارد ولی حرص میخوری وقتی کم کاری ها را میینی، وظیفه صدا و سیمای امروز ما اتفاقا مهم تر از قبل شده ولی گویا خودش باور ندارد البته  شایدم باور دارد ولی کارمندان صداوسیما باور ندارند که هرجاکه باشی آنجا را مرکز عالم باید فرض کنی و بدانی که در هر سمتی نقش تاثیر گذاری خواهی داشت.

درآخرتوصیه این است که توجه صدا و سیما به این سریال ها که مخاطب عام دارد بیشتر باشد چون وقتی مطلب غلطی در گوشه ذهن انسان با دیدن سریالی جای میگیرد سخت میشود آن را ترمیم کرد.

پی نوشت
1.سوره آل عمران19
2. سوره بقره13
 

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها