شخصیت علمی حضرت آیتالله خوشوقت
مرحوم آیتالله خوشوقت در همهی ابعاد معارف اسلامی -چه نظری و چه عملی و كاربردی- دارای قدرت بالای اجتهاد بودند. در معارف نظری مثل كلام، فلسفه، ادبیات، حدیث، لغت، صرف، نحو و منطق تبحر بسیار ویژهای داشتند. در صحیفهی سجادیه و نهجالبلاغة كمنظیر بودند. در عرفان نظری صاحبنظر و در عرفان عملی صاحب سبك بودند. در فقه مجتهد مسلّم و دارای نوآوری بودند. در اصول متبحر بودند. در تاریخ بسیار موشكافانه مسائل را بررسی میكردند و در تفسیر بینظیر بودند. از كسانی بودند كه واقعاً قرآن را بیان، تفسیر و مصداقیابی میكردند.
آقای خوشوقت از اساتید بزرگی مانند مرحوم علامه طباطبایی، حضرت آیتاللهالعظمی بروجردی، حضرت امام خمینی رحمهالله و مرحوم حائری استفاده كرده بودند. برای اساتیدشان و بهویژه حضرت امام رحمهالله و علامه طباطبایی احترام بسیاری قائل بودند. ایشان فقه حضرت امام را فقه اهل بیت علیهمالسلام در شرایط معاصر و فقهی میدانستند كه بهدرستی موضوع را درك كرده، مبانی فقهی را بر موضوعات منطبق كرده و راه را برای فقاهت دینی در صحنهی عمل باز كرده است.
بلندهمت در تربیت جوانان مستعد
از ویژگیهای حضرت آیتالله خوشوقت، همت بلند و كمنظیر ایشان در تربیت نفوس مستعد رشد بود. در طول هفته كه تهران تشریف داشتند، سه وعده نماز را در مسجدشان اقامه میكردند و بعد از هر نماز، مینشستند در خدمت مؤمنین و به پرسشهای آنان پاسخ میدادند. در منزلشان هم قبل و بعد از نماز پذیرای دوستان نزدیك بودند و نشستهایی با آنها داشتند. برنامهی دعای كمیل در مسجد و برنامهی ختم صلوات هم از برنامههای هفتگی ایشان در تهران بود.
سال سفر هفتگی به قم
سفر هفتگی به قم از برنامههای ثابت ایشان در حدود ۶۰ سال بود. گاهی شرایط آمدن به قم سخت بود، اما ایشان خدمت به حوزهی علمیه و مؤمنین را ترجیح میدادند و سختیها را به جان میخریدند. بعد از پایان برنامهها هم به سمت تهران حركت میكردند كه به نماز مغرب و عشا برسند و دعای كمیل را در خدمت مردم تهران باشند. گاهی ما به سبب بدی آب و هوا ایشان را از برگشتن به تهران منع میكردیم، اما ایشان میگفتند: مؤمنین شبهای جمعه در مسجد جمع میشوند و من باید بروم.
ایشان چهارشنبهشبها پس از اقامهی نماز مغرب و عشا عازم قم میشدند. قبل از انقلاب برنامهی ایشان در قم به این صورت بود كه به سبب رفاقتی كه با طلاب مدرسهی حجتیه داشتند و خودشان در این مدرسه بودند، برای اقامت به این مدرسه میرفتند. تعریف كردهاند كه گاهی اواخر شب میرسیدند و طلاب خوابیده بودند. دلشان نمیآمد بروند درِ حجره را بزنند و این دوستان را بیدار كنند. گاهی تا صبح در حیاط مدرسه قدم میزدند تا اذان صبح شود یا اینكه دوستانشان برای وضوی نماز شب از حجره بیرون بیایند. گاهی هم كه شب زود به قم میرسیدند، همان شب یك جلسهی خصوصی برگزار میكردند. بعد از نماز صبح، در محضر یكی از طلابی كه از شاگردانشان بودند و اغلبِ ایشان امروز از بزرگان هستند، ختم صلوات میگرفتند. پس از ختم صلوات، روضهای خوانده میشد و بعد مشرّف میشدند برای زیارت. بعد یك جلسهی خصوصی هم با دوستان نزدیك در هنگام نهار داشتند. بعد از جلسه و اقامهی نماز ظهر هم به سمت تهران حركت میكردند. این برنامه تا حدود ۱۰ سال بعد از انقلاب ادامه داشت. بعد از این زمان، برنامههای ایشان در قم بیشتر شد.
از حدود ۲۰ سال پیش، شبها بعد از آنكه به قم میرسیدند، یك جلسهای تشكیل میشد با حضور دوستان نزدیكشان. بعد از نماز صبح هم جلسات ایشان شروع میشد. ابتدا یك جلسهی نیمهخصوصی ختم صلوات و روضه داشتند و بعد از آن دو جلسهی عمومی كه هر دو درس اخلاق بود. یكی در مدرسهی صاحبالأمر كه ایشان این مدرسه را برای نخبگان تأسیس كرده بودند و دیگری جلسهای كه در محل زینبیه برگزار میشد. جلسهی مدرسهی صاحبالأمر حدود ساعت ۱۱ تمام میشد و بعد جلسهی زینبیه بود كه تا حدود ساعت یكونیم ادامه داشت. این جلسه اواخر در محل مسجد اعظم برگزار میشد. آخرین جلسهی ایشان هم بسیار خصوصی بود كه در زمان صرف نهار و با حضور بعضی شاگردان ایشان برگزار میشد. مرحوم آیتالله خوشوقت در این جلسه به مباحثی از صحیفهی سجادیه و نهجالبلاغه میپرداختند كه تدریس این مباحث از حدود ۱۵ سال پیش تاكنون ادامه داشت.
مجلس ختم صلوات
ایشان تقیّد عجیبی به جلسهی ختم صلوات داشتند. بهطوری كه قریب ۶۰ سال، مجلس ختم صلوات برای اهلبیت علیهمالسلام و قرائت حدیث كساء را دنبال میكردند. صلوات دعایی است كه قطعاً مستجاب است و به خود خداوند و ملائكهی او نیز اختصاص دارد: «إِنَّ اللَّهَ وَ مَلَائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَ سَلِّمُوا تَسْلِيمًا»۱ بنابراین ختم صلوات، همنوا با عمل خداوند و ملائكه است. و سلام و صلوات و دعای خداوند و ملائكه كه برآورده میشود، به تبعش دعاهای مؤمنین هم برآورده میشود. علاوه بر آن، فرستادن هر صلوات ده حسنه دارد و ده سیّئه را از انسان برمیدارد.
در این اواخر، ایشان دو مجلس ختم صلوات داشتند. یكی در تهران و یك مجلس ختم صلوات هم در قم برگزار میكردند. مجلس ختم صلوات اینگونه بود كه ابتدا حدیث كساء خوانده میشد و بعد برای هر معصوم هزار صلوات میفرستادند و برای همهی مؤمنین و نیازمندان دعا میكردند؛ بهویژه برای پیروزی انقلاب اسلامی و نابودی جبههی استكبار. در واقع چهاردههزار صلوات در بین حاضران در مجلس توزیع میشد. گاهی میشد مثلاً چهارده نفر بودند و هر نفر هزار صلوات برای یك معصوم میفرستاد. گاهی هم كه جمعیت بیشتر بود، هر نفر مثلاً صد صلوات برای یك معصوم میفرستاد و در مجلس سكوت محض حكمفرما بود. گاهی هم كه حدیث كساء در ابتدای جلسه خوانده نمیشد، آن را در پایان مجلس قرائت میكردند. در بیشتر مواقع هم پایان مجلس با روضهخوانی بود.
از ویژگیهای حضرت آقای خوشوقت، علاقهی بسیار ایشان به مراكز زیارتی بود؛ از جمله به مدینه، مسجدالحرام، عتبات و قم. قبل از انقلاب ایشان ماهها در نجف ساكن بودند و آنجا كارهای علمی و سلوكی خود را انجام میدادند. همچنین بسیار علاقهمند به قم بودند و گاهی كه از قم به طرف تهران خارج میشدند، صورت خود را برمیگرداندند و دوباره قم را نگاه میكردند. این علاقه به خاطر وجود حرم كریمهی اهلبیت علیهاالسلام و نفوس الهی حاضر در این شهر بود. مقید بودند كه هر هفته به زیارت حضرت معصومه بروند، مگر اینكه شرایط خاص یا سفری پیش میآمد یا اینكه در قم، طلاب اطراف ایشان را یكباره میگرفتند و آقا نمیتوانست از نزدیك به زیارت حضرت برود. در آن صورت از همان محل حضرت را زیارت میكردند. یكی از كارهای آیتالله خوشوقت كه با كمك شاگردان و علاقهمندان ایشان انجام میگرفت، سفرهای تربیتی-زیارتی بود. سفر به مشهد مقدس، عتبات و عمره از جملهی این برنامهها بود كه جمعی از مؤمنین با ایشان همراه میشدند.
طریقت آیتالله خوشوقت
طریقت آیتالله خوشوقت بر مبنای مكتب اهل بیت علیهمالسلام و بر دو پایهی قرآن و عترت بود. ساختار شخصیتی ایشان كاملاً قرآنی بود. ایشان خود را با مبانی قرآنی و حدیثی سلوك معماری كردند و هر دوی اینها او را به سمت توحید محض برد. تمام توجه مرحوم آقای خوشوقت به یك نقطه بود و آن، تكلیف، وظیفه، خداوند و تقوا بود. به همه هم این موارد را سفارش میكردند. یك شخصیت فوقالعاده جامعی بودند؛ حتی در زمینهی معلومات عمومی و علوم و فنون روز، تا آنجا كه گاهی باعث شگفتی ما میشدند. صحبتهای ایشان در درسهایشان از پزشكی، انرژی، نجوم، تغذیه، آبزیان و دیگر موارد، گاهی باعث تعجب شاگردان میشد. ایشان مصداق این بیت شعر بودند كه: «هر آن كه ز دانش برد توشهای جهانیست بنشسته در گوشهای»
ایشان در مسائل عرفانی به درجهای رسیده بودند كه نیازی به تحصیل نداشتند، زیرا شهوداً به بسیاری از علوم دست یافته بودند. وقتی آیات قرآن را ترجمه و تفسیر میكردند، ما تأمل كه میكردیم، میدیدیم بهواقع همین تفسیر صحیح است و مشخص بود كه این تفسیر در یك افق دید متفاوتی قرار دارد كه شاید در دیگر تفسیرها نباشد.
شخصیت ایشان یك شخصیت استوار و بسیار پایدار بود كه هیچ طوفان و بحرانی نمیتوانست كمترین تغییری در ساختار وجودی ایشان ایجاد كند. آرامش كامل داشتند و این آرامش، به خاطر ایمان بالای ایشان بود كه «أَلاَ بِذِكْرِ اللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ»۲ ایشان به اوج ذكر رسیده بودند. همین طریق را برای اهل سلوك هم سفارش میكردند و معتقد بودند تنها طریق صحیح سلوك، سلوك قرآنی و سلوك در مسلك سیرهی اهل بیت علیهمالسلام است و میگفتند: غیر از این مرام مسدود است، چرا كه پیامبر گرامی اسلام فرمودهاند: «إِنِّی تَارِكٌ فِیكُمُ الثَّقَلَیْنِ كِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِی»۳ معتقد بودند همهی مسیرها باید مؤیّد این امر باشد.
میفرمودند: اولین گام برای سلوك، شناخت صراط مستقیم است؛ صراط مستقیمی كه خداوند از همهی مؤمنان خواسته تا هر روز در نمازها ده مرتبه آن را از خداوند بخواهند: «إهدِنَــــا الصِّرَاطَ المُستَقِيمَ»۴ میفرمودند: به همین خاطر، سورهی فاتحه اولین سورهی قرآن است و در هر نماز واجب شده است. بعد میفرمودند: خود قرآن صراط مستقیم را ترسیم كرده و گفته: «وَ أَنْ اعْبُدُونِی هَذَا صِرَاطٌ مُّسْتَقِيمٌ»۵
میفرمودند: عبودیت یعنی ایمان، اعتقاد و رفتار و اخلاق اسلامی داشتن و عبودیت یعنی تمامعیار اینچنینبودن و در عرصهی عمل مراعات تقوا كردن.
بسیار روی این معنا تأكید میكردند كه: تقوا، تقوا، تقوا. میفرمودند: به این درجه هر كس رسید، آغاز بزرگی اوست، چون «إِنَّ اللّهَ يُحِبُّ الْمُتَّقِينَ»۶ و «أَنَّ اللّهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ»۷ قرآن، متقین را هدایت میكند: «هَـذَا بَيَانٌ لِّلنَّاسِ وَ هُدًى وَ مَوْعِظَةٌ لِّلْمُتَّقِينَ»۸ بعد میفرمود: كسی كه به درجهی تقوا رسید، خود خداوند دست او را میگیرد و به سمت بزرگی میبرد كه یكی از آن طریقتها و بزرگیها بعد از مرتبهی تقوا، ذكر است و در مقام ذكر كه شامل ذكر قلبی و ذكر لسانی میشود، شرایط طوری فراهم میشود كه این ذكرِ ذاكر را خود خداوند جوابگو و مجیب خواهد بود. و بعد سالك به مرحلهی تفكر و تأمل و گشودهشدن افقهای بزرگ عالم غیب برای او میرسد. خود ایشان در این سیر، همت بلندی داشتند و این طریقت را از مرحوم آیتالله قاضی و مرحوم علامه طباطبایی هدیه داشتند.
مرجعیت
ایشان از نظر علمی به چنان جایگاهی رسیده بودند كه گویا كلید حكمت الهی را در دست داشتند. با شناختی كه از ایشان وجود داشت، بسیاری به ایشان پیشنهاد مرجعیت دادند. از ایشان تقاضا شد كه شما تشریف بیاورید به قم یا مشهد كه تمامی شرایط برای مرجعیت شما محیا است. بنده ناظر و شاهد بودم كه ایشان سكوت میكردند. چندین بار این قبیل اصرارها را رد كردند. حتی دفتری داشتند كه فتاوای خودشان را در آن مینوشتند، اما این دفتر را به هیچكس نمیدادند و میگفتند این دست خودم است و خودم به آن عمل میكنم. گاهی به دوستان بسیار نزدیك كه خیلی اصرار و پرسش میكردند، نظراتشان را بیان میكردند، ولی نه به این عنوان كه تقلید كنند، بلكه فقط بیان میكردند. وقتی هم كه افراد اصرار زیادی میكردند، میفرمودند: انشاءالله حضرات هستند. اخیراً هم همه را ارجاع میدادند به رهبر معظم انقلاب و میفرموند كه: ایشان هستند و الحمدلِلّه با آن حضور و تقوا و عالمیت و بزرگی كه دارند، كفایت میكنند.
رهبری در نمازی كه بر پیكر ایشان خواندند، سه بار اعلام كردند: «اَللّهُمَّ اِنّا لا نَعْلَمُ مِنْهُ اِلاّ خَيْراً»۹ این نهایت تكریم از ایشان است. هر وقت كه حضرت آیتالله خوشوقت محضر مبارك آقا میرسیدند، همواره دوستانی كه در جلسه حضور داشتند، از تكریم و تجلیل حضرت آقا نسبت به آیتالله خوشوقت سخن میگفتند.
اما از این طرف كه ما محضر آیتالله خوشوقت بودیم، ایشان نسبت به رهبری فوقالعاده تكریم و تجلیل میكردند و نام ایشان را با احترام بسیار میبردند. ایشان همه را با نگاه ولایتمدارانه هدایت میكردند به اطاعت از رهبری. یك تعبیری از حضرت آیتالله خوشوقت دربارهی رهبر معظم انقلاب شنیدم كه بسیار برایم جالب بود؛ فرمودند: «وقتی خداوند به ایشان این مقام را داد، تمام شرایط و لوازمش را هم به ایشان داد.» خیلی حرف بزرگی است. لذا میفرمودند: اطاعت از ایشان واجب است و تخلّف حرام. میگفتند: عبودیت سیاسی یعنی تابعیت از رهبری. ایشان مخالفین ولایتمداری را منحرفین سیاسی و جداشدگان از صراط مستقیم سیاسی میدانستند و میگفتند: اینها باید برگردند به این صراط مستقیم. به همگان میگفتند كه سیاست عین دین و در متن دین است. انقلاب و ولایت در متن دین است و همه باید با ایمان و تقوای سیاسی با نگاه ولایتمداری این پرچم برافراشته شدهی انقلاب را حفظ كنند و از حریم ولایت دفاع كنند.
با شناختی كه بنده از آیتالله خوشوقت دارم، تنها بخش كوچكی از شخصیت ایشان در دنیا مكشوف بود و بخش اعظم ابعاد وجودی ایشان حتی برای نزدیكانشان هم پنهان بود. بخش اعظم شخصیت آیتالله خوشوقت فرادنیایی بود و قسمت كوچكی از آن تجلی الهی دنیوی داشت. لذا سكوت و توجه عرشی ایشان بسیار زیاد بود. اگر كسی از ایشان سؤالی نمیپرسید، ایشان شاید روزها سكوت میكرد و این را از مرحوم علامه طباطبایی آموخته بود. میتوانم بگویم ایشان با مرگش به آن چیزی كه میخواست، رسید؛ یعنی تجلی كامل ایشان و تنعّم كامل. درواقع مرحوم آقای خوشوقت در شرایط كنونی تازه متولد شدند و تازه به كمال رسیدند و زندگی واقعی خود را آغاز كردند.
پینوشتها:
۱. سورهی مباركهی احزاب، آیهی ۵۶: همانا خدا و فرشتگانش همواره بر پيامبر درود مىفرستند، اى كسانى كه ايمان آوردهايد بر او درود فرستيد و سلام گوييد و كاملاً تسليم (فرمان او) باشيد.
۲. سورهی مباركهی رعد، بخشی از آیهی ۲۸: آگاه باشيد كه دلها تنها به ياد خدا آرام گيرد.
۳. عيون أخبارالرضا(علیهالسّلام)، شیخ صدوق، ج ۲، ص ۶۲: من دو چيز گرانبها را ميان شما میگذارم؛ كتاب خداوند و عترتم.
۴. سورهی مباركهی فاتحه، آیهی ۶: ما را به راه راست هدايت فرما.
۵. سورهی مباركهی یس، آیهی ۶۱: و اين كه تنها مرا بندگى كنيد كه راه راست همين است.
۶. سورهی توبه، آیهی ۷: خداوند پرهيزكاران را دوست دارد.
۷. سورهی توبه، آیهی ۳۶: خدا با پرهيزگاران است.
۸. سورهی مباركهی آل عمران، آیهی ۱۳۸: اين (قرآن) براى مردم روشنگر (حقايق) و براى پرهيزكاران سراپا هدايت و اندرز است.
۹. بخشی از دعایی كه در نماز میت خوانده میشود.