اواسط فصل 2011-2012، وقتی آبی و اناریها، سانتوس را در فینال جام باشگاههای جهان با 4 گل در هم کوبیدند و بهترین تیم فوتبال تاریخ دنیا نامیده شدند، هیچ کس پیش بینی نمیکرد که تنها 6 ماه بعد از آن پپ گواردیولا، بارسلونا را ترک کند. او اما رفت چون چیزی را در این تیم دیده بود که آن را دوست نداشت. پپ مشکلی را دیده بوده که میدانست نمیتواند آن را حل کند تا روند فوقالعادهای که بارسلونا در پیش گرفته بود ادامه داشته باشد. حتما به یاد دارید که او خودش نخواست قراردادش تمدید شود. پپ آدمی است که تا زمانی که بداند میتواند برای مسالهاش جواب پیدا کند صورت آن را پاک نمیکند. گواردیولا عاشق بارسلونا بود اما با این حال رفت و باعث شد خیلیها متعجب شوند و هنوز از خود بپرسند چرا؟
* دوران خوش پس از گواردیولا و آغاز روزهای تلخ
برای مدتی تحت نظر تیتو ویلانووا همان کسی که جانشین پپ شده همه چیز در بارسلونا خوب پیش رفت. بارسلونا بهترین شروع را در تاریخ لالیگا به ثبت رساند؛ 18 بازی از 19 بازی را برد و آن یکی دیگر را هم مساوی کرد. مسی به آمار حیرتآور گلزنیاش اضافه کرد و حالا بارسلونا 13 هفته به انتهای لیگ کاتالانها 12 امتیاز جلوتر از اتلتیکومادرید رده دومی و 16 امتیاز از رئال مادرید رده سومی در صدر جدول است و به نظر میرسد که بارسلونا از همین حالا دستش را روی جام قهرمانی لالیگا گذاشته است. همه اینها درست اما وقتی ملاک قضاوت برای ارزیابی وضعیت فعلی بارسا نوع نگاه این تیم به دو بازی حیاتی یکی دو هفته گذشته باشد – همان بازیهایی که در آنها به میلان و رئال مادرید باخت – به این نتیجه میرسید که هیچ چیزی تضمین شده نیست و به این نتیجه میرسید که بارسا در بحران است؛ وضعیتی که باید تغییر کند.
حتی در دوران طلایی بارسا در لیگ، می شد نشانههایی را در گوشه و کنار دید
که این تیم آنقدرها هم روی فرم نیست. خط دفاع متزلزل است. مدافعان بارسا
در 12 بازی گذشته در هر بازی حداقل یک بار به حریفان اجازه دادهاند
دروازهشان را باز کنند. این خط واقعا یکی از بینظمترین خطوط بارسلونا
بوده است. ویکتور والدس دروازهبان اصلی تیم، میخواهد برود و شاید بهتر
بود که همان ماه ژانویه او را بفروشند. جاشین او پینتو، 38 ساله است و هیچ
کس دقیقا نمیداند او درون دروازه تیمی در حد و اندازه بارسلونا چه کار
میکند. جلوتر از او دنی آلوز، دفاع راست تیم، هر کاری میکند جز دفاع و
انگار وظیفهاش را فراموش کرده است. هرگاه که تیمهای دیگر به بارسلونا گل
زدهاند خبری از او در هنگام دفاع نبوده است.
پیکه یکی از مدافعان میانی تیم مدام در سراسر زمین سرگردان و بیهدف میچرخد و شاید دچار این توهم شده که مهاجم نوک است. کاپیتان کارلس پویول دارد پیر می شود. هنوز هم انگیزهاش زیاد است اما دیگر بیشتر از این نمیکشد. ماسچرانو اصلا مدافع میانی نیست، هرچند در این کار هم خیلی بد عمل نکرده است. گاهی اوقات او بیش از آنکه مهاجم حریف را بترساند، بر اندام ویکتور والدس لرزه میاندازد. آن طرفتر و در سمت چپ خط دفاع، جوردی آلبا شاید خرید خوبی برای بارسلونا بوده باشد اما مطمئنا گزینه خوبی برای خط دفاع نبوده است.
* تبدیل داستان بارسا به داستان مسی
بارسا اما هرگز تیم دفاعی نبوده است. آنها بیشتر از هر تیم دیگری گل زدهاند و دید وسیع بازیسازهایش، اینیستا، ژاوی و مسی وجه متمایز این تیم در قیاس با دیگر تیمها بوده و توانستهاند یک شیوه بازی به نام خود ابداع کنند. شیوهای که در آن آنقدر به یکدیگر پاس میدهند تا بالاخره فرصتی برای گلزنی پیدا کنند و تعدادش هم کم نیست. در شرایطی که عطش گلزنی مسی و استعداد بینظیر این ستاره آرژانتینی از او یک رهبر بالفطره ساخته، توانایی ذاتی او برای گلزنی در چند وقت اخیر توجه خیلیها را به خود جلب کرده تا جایی که داستان «بارسا عالی است، بارسا بهترین است» حال جای خود را به قصه «مسی باید گل بزند و مسی باید رکورد دیگری را بشکند» تغییر کرده است.
مسی تمام توجهات را از بارسلونا جدا و به خودش معطوف کرده است. حتی داستان معروف رقابت بارسلونا و رئال مادرید در الکلاسیکوها هم به داستان رقابت مسی برابر کریستیانو رونالدو تبدیل شده است. مشخص نیست آیا مسی خود چنین درخواست دیکتاتورانهای داده و یا اینکه نقش او در بارسا چنین جایگاهی را برای او ساخته اما زمانی که اینیستا، ژاوی، فابرگاس، آلبا، آلوز و تقریبا همه جمله «مسی باید گل بزند» را اولین دستور کاری خود میدانند کارآمدی تیم دستخوش یک تغییر منفی میشود. بله، مسی در خیلی از بازیها در نقش ناجی بارسلونا ظاهر شده اما این به خاطر آن بوده که او تیم برای مسی بازی کرده تا مسی ناجی تیم شود.
* افت بارسا هنگام افت مسی
بارسلونا بهترین تیم نیست زمانی که مسی در 25 بازی یک تنه 37 گل میزند و سایر بازیکنان در مجموع 42 گل میزنند. وقتی مسی در اوج نباشد بارسا فلج میشود. مربیان با تجربهای مثل آلگری و مورینیو فهمیدهاند که چطور مسی را مهار کنند چون میدانند مهار مسی یعنی مهار بارسلونا و میدانند بازیکنان دیگری مثل پدرو و فابرگاس آنقدر با گلزنی غریبه شدهاند که دیگر نمیتوانند سرنوشت یک بازی را تعیین کنند. آنها میدانند که سایر مهاجمان بارسلونا حتی نمیتوانند در یک موقعیت تک به تک مدافع روبروی خود را دریبل زده و به حرکت خود ادامه دهند.
مصدومیت، ژاوی را کند کرده و هر کسی میتواند تشخیص دهد که او الان آن بازیکنی نیست که 6 ماه پیش بود. اینیستا کارش خوب است اما او غریزه مسی را برای زدن ضربات آخر ندارد. ویا هم در اوج نیست که شاید دلیلش این باشد که او با برنامه «همه برای مسی» سر ناسازگاری دارد. کریستین تیو در دوره مربیگری پپ کمتر بازی میکرد و الکسیس سانچس هم فقط نقش یک مجسمه را دارد. فکر کنید چه می شد اگر مسی در این شرایط هم تیمی مثل زلاتان ابراهیموویچ میداشت؟
* نیاز بارسا به یک مربی
بارساییها امیدوارند که تیمشان نیمار، مهاجم جوان سانتوس و همچنین چند مدافع واقعی بخرد اما چیزی که تیم آنها در حال حاضر واقعا نیاز دارد، یک مربی است. ویلانووا از ابتدای ماه ژانویه امسال در نیویورک بوده تا مراحل درمان سرطانش را تکمیل کند. دستیار او جوردی رورا، مربیای نیست که بتواند تیم را برای بازی برابر رقبایی مثل رئال مادرید یا میلان آماده کند. احتمالا تمام چیزی که رورا پیش از بازی سهشنبه شب در الکلاسیکو به مردانش گفت همین بوده: «ببینید بچهها، ما در مادرید یک - یک کردهایم و به نوعی جلو هستیم. اول باید گل بزنید تا آنها حمله کنند. آلوز، پیکه و بوسکتس عقب بکشید و حواستان به شمار 7 آنها (رونالدو) باشد. اینیستا تو هم 90 دقیقه تمام توپ را در وسط میدان نگه دار!»
همه امیدوارند که حال تیتو ویلانووا هرچه زودتر خوب شود مخصوصا هواداران بارسلونا چون هیچ تیمی در بازیهای مهمی مثل الکلاسیکو تا به حال از سرمربی اینترنتی استفاده نکرده است. یک مربی میتواند از راه دور دستوراتش را چه خوب و چه بد انتقال دهد، اما او هرگز نبض تیمش را حس نخواهد کرد، هرچند نبض این بارسا به خطی صاف تبدیل شده است.
بارسلونا با این شرایط ساعت 18:30 فردا(شنبه) به وقت تهران یک بار دیگر در لالیگا و آن هم در خانه رئال مادرید الکلاسیکو دیگری را برگزار خواهد کرد؛ بازی که میتواند بر پای تئوری ضعف عملکرد آبی و اناریها به خاطر نداشتن یک مربی حی و حاضر بالای سر بازیکنان تیم، مهر تایید بزند. دیداری که برای مردان بارسا جنبه انتقامی هم دارد چرا که آنها چند شب پیش در زمین خودشان 3 بر یک به رئال مادرید باختند. آیا آنها فردا یک برد دیگر به کارنامه آقای خاص اضافه میکنند؟