به گزارش 598 به نقل از کیهان، «الهه-ب» با فهرست كردن گروه هاي معارض جمهوري اسلامي مي
نويسد: براي همه اينها غرب، حتي راست ترين محافل اش، البته جايزه هايش خوب
است، راديو و تلويزيون هايش خوب است، دادن امكانات براي پژوهش و «دكتر» و
«استاد» شدن در دانشگاه هايش خوب است، هر كمك ديگر هم اگر به آنهايي بشود
كه همه اين «موهبت هاي فوق را دريافت مي كنند خوب است، اما به محض اينكه
قرار مي شود يك كمكي، به ويژه مالي، خارج از دايره آنها خرج شود، داد همه
اينها درمي آيد كه اي واي استقلال ما از دست رفت و ديگر «ملي» نيستيم! يكي
نيست به اينها بگويد قبلاً هم «ملي» نبوديد، الان هم «ملي» نيستيد براي
اينكه خط و ربط كنوني شما را همين جوايز و كمك ها و پشتيباني هاي خارجي
تعيين مي كند و هزاري هم كه اينها را دريافت كنيد و همزمان مثلاً انتقاد و
ناسزا نثار پشتيبانانتان كنيد، كمكي به اثبات «ملي» بودن شما نمي كند.
اين روزنامه نگار مقيم برلين كه سابقه عضويت و جدايي از گروهك
فدائيان خلق را دارد، در ادامه نوشته خود، رژيم هايي مانند آمريكا و انگليس
كه بيشترين نقض حقوق بشر و جنايت را عليه ملت ها مرتكب شده اند از رژيم ها
علناً ديكتاتوري جدا مي كند و مي نويسد: منبع كمك هاي مالي بايد از
كشورهاي دمكرات باشد و نه از سوي ديكتاتورها و رژيم هاي واپسمانده مانند
كشورهاي عربي، در عين حال حتماً بايد حساب و كتاب معين داشته باشد و درباره
اش گزارش داده شود. نه اينكه يك عده اي آن را دريافت كنند و به خرج خود و
دور و بري هايشان بزنند و بعد هم بگويند تلاش كرديم ولي رژيم نگذاشت و در
كار ما اخلال كرد!
وي با اشاره تلويحي به افرادي مانند نوري زاده، مهاجراني، بختيار و
... مي نويسد: تجربه سرنوشت ساز سازمان مجاهدين خلق و پناه بردن آنها به
رژيم صدام آن هم در حالي كه آن رژيم با ايران در حال جنگ در جبهه هاي واقعي
بود، بايد درس تلخي به همه نيروهاي سياسي داده باشد. افراد و گروه هايي كه
دست ياري ديكتاتوري ها، رژيم هاي عربي و يا شيوخ عرب را مي فشارند نخست
بايد به اين پرسش پاسخ بدهند كه آيا مثلاً شيوخ عرب نيز دمكرات شده اند و
يا در ميان رژيم هايي مثل عربستان سعودي و قطر و ديكتاتوري هاي مشابه،
افراد دمكرات نيز پيدا مي شود؟ اگر آري، پس بهتر است ايرانيان به آنها
توصيه كنند نخست گامي براي دمكراسي و مثلاً حقوق زنان در حرمسراها و جوامع
عقب نگاهداشته شده توسط خودشان و همچنين حكومت هاي واپسمانده خويش بردارند!
«الهه--ب» توضيح نمي دهد اگر رژيم هايي نظير عربستان و قطر و صدام،
رژيم هاي مرتجع و ديكتاتور بوده اند- كه قطعاً اين گونه است- اولاً چرا
آمريكا و انگليس و ديگر مدعيان ليبرال و دموكراسي سرسختانه از آنان حمايت
مي كنند و ثانياً چه سنخيتي ميان رژيم هاي خودكامه مرتجع و گروه هاي
اپوزيسيون جمهوري اسلامي وجود دارد كه مشتركاً تحت الحمايه جبهه استكبار
غرب قرار گرفته اند؟!