وی ادامه داد: نمیدانستم حمل جنس یا صوری بودن آن به چه معنایی است و کارشناسان میتوانند بررسی کنند که آیا از خارج از کشور حتی یک مورد گشایش صوری انجام دادهایم یا خیر؟
وی درباره پرداخت رشوه به یکی دیگر از متهمان پرونده به نام «خ - الف» گفت: به این فرد هم حدود 900 میلیون تومان پرداخت کردهام که برای حفظ سهمیه شمش در فولاد بود.
خسروی درباره پرداخت رشوه به مدیرعامل فراری بانک ملی، گفت: خاوری شماره حسابی در کانادا اعلام کرده بود و قرار بود 2 میلیون دلار به حساب او واریز شود اما در پیگیریهای بعدی متوجه شدم مبلغ 3 میلیون و 109 هزار و 450 دلار به حساب او واریز شده است که قرار بود در ازای پرداخت این مبلغ سقف اعتباری ما را از طریق بانک مرکزی بالا ببرد.
ماجرای کیف های مشکی
متهم ردیف اول پرونده فساد مالی درباره پرداخت پول با کیفهای مشکیرنگ گفت: بابت پولهایی که آقای «ن» برای مشارکت به ما داده بود 8 میلیارد تومان به او پرداختیم که بیش از 7 میلیارد آن درون کیفهای مشکیرنگ بود و بقیه آن هم به حساب امور خیریه واریز شده بود.
وی افزود: بابت ما به التفاوت سودی که شرکت فولاد میگرفت کیفها را به آقایان «ن» و «س» دادیم و بخشهایی را هم آقایان «ن»» و «ش» گرفتند و معمولا درون کیفها را با اسکناسهای ریال، دلار و یورو پر میکردیم.
وی موضوع ۱۱۷ شرکت تابع گروه آریا را نپذیرفت و عنوان کرد: من قبول ندارم که این ۱۱۷ شرکت برای من بوده چه برسد به اینکه نیمه فعال و فعال بودن ۴۸ تای آن را تأیید کنم.
بار دیگر توسط قاضی پرونده بخشی از کیفر خواست خسروی قرائت شد و بار دیگر به او تفهیم شد که شما متهم هستید به افساد فیالارض از طریق شرکت در اخلال نظام اقتصادی به مبلغ ۲ هزار و ۸۰۰ میلیارد تومان که البته با تشکیل یک باند و یک شبکه بوده است.
قاضی گفت: شما تاکنون به پرداخت ۳۰ فقره رشوه اعتراف کردهاید که برای ۱۶ فقره ان تاکنون پرونده تشکیل داده شده و مابقی آن نیز مفتوح است.
خسروی درباره پرداخت رشوه ۲ میلیارد و ۴۰۰ میلیون تومانی « س ـ ک» مدیر بانک صادرات گروه ملی فولاد گفت: من براساس درخواست آقای «س ـ ک» پولی را برای صرف در امور خیریه به این فرد داده بودم که منشأ آن هم از چک شخصی خودم بود و به هیچ وجه از نداشتن مجوز گشایش اعتبارات اسنادی توسط بانک صادرات اطلاعات نداشتم.
خسروی گفت: من هیچ وقت به دنبال مجوز نبودم آقای «س ـ ک» خودش به صورت شفاهی به ما داشتن مجوز را ابلاغ میکرد. ما هم درخواستمان را به شعبه ارجاع میدادیم و متقاضی بودیم بانک صادرات خودش باید سقف اعتباری ما را میسنجید و سپس به ما اعتبار میداد.
خسروی افزود: معاون شعبه بانک صادرات گروه ملی مدعی شده که از مسئله گشایش اعتبارات اسنادی بیخبر بوده اما من از شما میپرسم من به عنوان متقاضی باید از صدور مجوز باخبر باشم یا بانک صادرات که گشایش اعتبار میکند باید خبرداشته باشد.
وی گفت: من از شما میخواهم تا رئیس اتاق سویفت بانک صادرات را به عنوان شاهد بیاورید ببینید که برای سویفت زدن گشایش اعتبارات اسنادی از چه کسی دستور میگرفته است.
خسروی افزود: من از شما میخواهم آقای «الف » را به دادگاه بیاورید و از او بپرسید که در قبال گشایشها من چه چیزی به او دادهآم من صرفا به عنوان یک خریدار انجام وظیفه میکردم و در تنزیل گشایشها هیچ دخالتی نداشتهام.
وی افزود: گروه ملی فولاد خریدار جنس بوده است در حالی که در گشایش ۴ طرف وجود دارد ما فقط طرف گشایشکننده بودهایم من که نمیتوانستم بروم بپرسم آیا در تنظیم اسناد به درستی انجام شده یا خیر.
وی تصریح کرد: من یک خرید مدتدار انجام دادهام و در طی خرید بحث تنزیل و دریافت تسهیلات به من مربوط نمیشده است.
در نهایت با درخواست متهم «س ـ ک» در جایگاه قرار گرفت تا درباره دریافت رشوه دو میلیارد و ۴۰۰ میلیونی توضیحاتی ارائه کند. اما پیش از او قاضی خطاب به متهم گفت: انکار بعد از اقرار مسبوق نیست.
وی افزود: من از شما غیر از واقعیت چیزی نشنیدهام هر چند که شما دچار مشکل شدهاید و در برخی از مواقع به شما گفتهاند که انکار کنید و اعتراف نداشته باشید اما این را بدانید که قطعا اظهارنظرهای صادقانه شما باعث میشود اگر جای دست قاضی باز باشد به نفع شما عمل کند.
معاونان وزیر سالم نبودند
در ادامه دوازدهمین جلسه دادگاه فساد مالی و بعد از اظهارات مهآفرید امیر خسروی س.ک در جایگاه قرار گرفت و اظهار داشت: در یک مقطع به مه آفرید گفتم گشایشها مجوز ندارد و او در جواب به من گفت نگران نباش مگر تاکنون مشکلی پیش آمده است.
وی ادامه داد: در دو مرحله با آقایان ع.ر و الف .ش جلسه گذاشتیم که آقای الف.ش نماینده تامالاختیار مهآفرید بود و ع.ر در آن جلسه گفت: این کار اشکال دارد و من دیگر امضا نمیکنم معلوم بود که منافع به جیب او نمیرود و قطعا از جای دیگر دستور میگرفت.
بعد از اظهارات این متهم ع.ر در جایگاه قرار گرفت و اظهار داشت: مطالب آقای س.ک غیرواقع است وقتی السیها شروع شد در زمینه شمش فولاد خوزستان بود و در آن زمان اصلا به آقای س.ک ارتباط نداشتم کارمند من از مهآفرید سؤال میکرد که گشایشها کجا صورت میگرفت و او هم انجام میداد.
وی ادامه داد: وظیفه من اصلا کنترل ال.سی نبود تقسیم وظایف کرده بودیم و جلساتی که میگوید مربوط به زمانی است که همه چیز مشخص شده بود.
وی افزود: در یک جلسه به آقای س.ک گفتم مطرح شده که فاکتورها مشکل دارد و از او خواستم یا او گشایش نکند یا من امضا نکنم. بعد از اعتراض به آقایان الف.ش و س.ک پیش مهآفرید رفتم و مهآفرید گفت فکر میکردم شما هم در جریان هستید در همان جلسه الف. ش به مهآفرید گفت گفته بودم که او بیخبر است. بعد از اظهارات این دو متهم قاضی سراج مهآفرید خسروی را به جایگاه خواند و اظهار داشت چه مقدار پول به خاوری دادهاید که متهم در پاسخ گفت: سه میلیون دلار پرداخت کرده بودم.
تمام مواردی که پرداخت بود را صادقانه گفتم و تنها یک مورد به آقای س.ک از من خواسته بود و من با دسته چک شخصی به وی پول پرداخت کردم.
مدیرعامل گروه آریا ادامه داد: تا تاریخ ۱۱ مرداد نود از گشایشها بیاطلاع بودم و اظهارات آقای ع.ر را قبول ندارم در رابطه با السیها به هیچ وجه از اینکه مجوز داشته یا نداشته خبر نداشتم.
مهآفرید خسروی درباره گشایش اعتبارها اظهار داشت: کسی که فاکتور صادر میکند باید کالا را تحویل بگیرد در تنزیل اعتبارات دخالتی نداشتم گشایش و تنزیل کار جدیدی بود که فولاد خوزستان نمیدانست چه بانکی آن را انجام میدهد من هم بانک ملی کیش را معرفی کردم همه میخواهند تقصیر را گردن من بیندازند در حالیکه بانکها سودشان را پیشپیش گرفتهاند.
متهم در ادامه اظهاراتش مدعی شد یک سری از مسائل سطحشان از سطح دادگاه بالاتر است که قاضی در واکنش به این اظهارات گفت: هیچ چیزی سطحاش بالاتر از دادگاه نیست و باید واقعیات را بگویید و ما را از گفتن واقعیت نترسانید.
متهم ادامه داد: از نظر مدیرعامل گروه آریا همه السیها واقعی بوده و مستند قانونی داشته آنهایی که فروشنده کالا بودند از ترسشان گفتند کالا و جنس نداشتند مانند آقای ک.ن که یکبار گفت که ندادهام و الان گفته است که جنس را داده است.
متهم درباره اینکه آقای ع.ر میگوید هیچ کالایی به گروه ملی فولاد نیامده است گفت: در این زمینه ۲ هزار میلیارد و ۴۰۰ میلیون تومان فروش ثبت شده است و قرار نبود کالا به گروه ملی برود همه کالاها برای تولید نبوده و بخشی از آن برای کار تجاری بوده است کار تولیدی و تجاری در این گروه به صورت موازی مجاز بوده و از محل فروش کالا پول به شرکت آمده است.
وی افزود: این شرکتها شخصیت مستقل حقوقی هستند و به من ارتباطی ندارد پولهایی هم که داده شده از محل فروش کالا بوده است تنزیل به من ارتباطی ندارد و گردش مالی در حساب خود شرکتها بوده است.
متهم با بیان اینکه مسئول همه اتفاقاتی که در مجموعه من افتاده است هستم در پاسخ به سؤال قاضی مبنی بر اینکه مگر تنزیل اعتبارات توسط آقای س.خ و کارمند شما صورت نگرفته است گفت: او کارمند من بود و برای فولاد خوزستان تنزیل میکرد فولاد خوزستان متعلق به دولت است و چون نمیتوانست در کیش دفتر داشته باشد گروه ملی در فولاد گشایش میکرد کارهای تنزیل فولاد در بانکهای ملی و سپه کیش انجام میشد و تقاضای تمام تنزیلها که توسط فروشندهها صورت گرفته موجود است.
متهم درباره رشوههای پرداخت شده به کارکنان بانک ملی کیش به میزان یک میلیارد و ۲۱۰ میلیون ریال گفت: یک میلیارد و ۷۰ میلیون ریال را به س.خ که برای پرداخت به عنوان قرض به یکی از دوستانش میخواست دادم اما نمیدانستم به چه کسی میخواهد بدهد مابقی پرداختیها هم بابت عیدی به کارکنان بانک بود و چون عرف بانکها بود گفتم پول را پرداخت کند.
متهم همچنین پرداخت ۶۰ میلیون ریال پول به کارکنان بانک سپه کیش را در قالب عیدی دانست و در قالب پرداخت ۹ میلیارد ریال به رئیس شرکت ایمیدرو گفت: این پرداخت درباره اجباری بود که داشتیم اگر نمیدادیم سهمیه ما را کم میکردند و تولیدمان با مشکل روبرو میشد.
وی ادامه داد: این پول بابت حفظ سهمیه فولاد بود و آقای س معاون وزیر که در ادامه به فولاد مبارکه رفتند در این نمونه دخیل بودند و بعد از اینکه با رئیس ایمیدرو به دفتر من آمدند قرار شد به من ورق بدهند.
مدیرعامل گروه آریا گفت: همه این اتفاقات به خاطر این بود که معاونان وزیر صنایع سالم نبودند و برای انجام کار طلب پول میکردند.
مهآفرید امیرخسروی مدیرعامل گروه توسعه سرمایهگذاری امیر منصور آریا و متهم ردیف اول پرونده فساد بزرگ مالی در ادامه دفاعیات خود اظهار داشت: فشار اداره مالیات، اداره دارایی، شهرداریها و حقوق حدود ۱۶ هزار پرسنل ما را بعضا مجبور به پرداخت رشوه میکرد.
وی ادامه داد: تا سال ۸۷ فقط با بانک ملی شعبه مرکزی کار میکردیم و هیچ مشکلی نداشتیم بعد از خرید گروه ملی با بانک صادرات صحبت کردیم تا برای طی روال قانونی پرداخت وام کارشناس معرفی کند که مشکلات ما از همانجا شروع شد.
متهم ادامه داد: بازرسی وزارت اقتصاد به بانک صادرات نامه نوشت که گروه آریا میخواهد گروه ملی را بخرد این در حالی بود که ما قبل از آن گروه ملی را خریده بودیم با این نامه بانک صادرات جلوی کار ما را گرفت و سؤال من این است که چرا به همه بانکها نامه نزدم ما قبل از نامه بازرسی وزارت اقتصاد هیچ گشایشی انجام نداده بودیم و این کار بودار بود زیرا از همانجا شروع کردند که جلوی کار ما را بگیرند.
متهم با اشاره به آشنایی با ع.ر خواهرزاده رئیس آقای م گفت: با پیشنهاد این فرد نامهای به رئیس جمهور نوشتم تا درباره این موضوع دستور رسیدگی دهند و گفتم اگر نمیگذارند کار کنیم بگویید تا ما هم بدانیم از سال ۸۸ در کار ما توطئه میکردند بطوریکه وقتی برای سهم الشرکه شرکت ام.دی.اف پول واریز کردیم بانک صادرات نامه زد که این پول از محل تنزیل است چطور ۶ میلیارد را متوجه شدند اما گردش ۳ هزار میلیاردی را نفهمیدند.
وی خاطرنشان کرد: هنوز هم این کارخانه تولیدی در سال ضربه خوردن است کارخانهای که سالانه ۲۵۰ میلیون دلار از واردات کم میکرد. ماشین آلات در حال استارت بودند که کار متوقف شد و هنوز هم معطل است
مهآفرید امیرخسروی با بیان اینکه این رفتارها در حالی با من انجام شد که آقای س ماشینآلات دسته دوم ۴۰ ساله را وارد کشور میکند گفت: من اگر قصد ضرر رساندن به کشور و نظام را داشتم با بهترین کارخانه دنیا برای واردات قطعات تعامل نمیکردم واردات شمش ۴ میلیون تن در سال است که با کارهای گروه من ۱۲ درصد از واردات کاسته میشد.
وی با بیان اینکه تمام پولهایی که از کشور خارج شده بابت خرید ماشین آلات بود گفت: کسانیکه سهام بانک صادرات را به نازلترین قیمت خریدند در کار ما دخالت کردند آقای م یکی از مسئولان صنعت روغن به یک دوست مشترک و تنها یک هفته بعد از دستگیری من گفته بود خسروی اعدام میشود برادر مدیرعامل سابق بانک صادرات در کار گوشت بود و در یک جلسه رفتار بسیار بدی با من کرد گوشتی که قرار بود به میزان ۱۰۰ هزار تن وارد کشور کنم و با قیمت ۸ هزار تومان به وزارت بازرگانی بفروشم را جلویش را گرفتند همه اینها برای این بود که به من ضربه وارد کنند من با قائم مقام بانک مرکزی دوست بودم یا کسانیکه جلوی کار من را گرفتند.
مه آفرید امیرخسروی ادامه داد: رئیس سابق کمیسیون امنیت ملی مجلس باید به این سؤال پاسخ دهد که من بارها به او گفته بودم که از من باجخواهی میشود یا خیر من حتی به رئیس کمیسیون برنامه و بودجه مجلس بارها گفته بودم که عدهای از من باج خواهی میکنند.
وی با بیان اینکه بسیاری از نمایندگان مجلس با من تماس میگرفتند گفت: آنها باید قسم بخورند که من به آنها گفتهام که در کشور فساد است یا خیر.
رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس وقتی به او گفتم که فساد در کشور وجود دارد فقط سرش را تکان داد.
قاضی سراج در پاسخ به سؤال مهآفرید امیرخسروی که چرا جو را امنیتی کردید که کسی جرات نمیکند حرف بزند یا چرا اجازه نمیدهید من مصاحبه کنم گفت شما همه جا دخالت داشتی و میتوانستی مصاحبه کنی الان هم در حال شانتاژ هستی و از خودت دفاع نمیکنی.
مهآفرید ادامه داد: من از خودم دفاع نمیکنم بلکه از عملکرد گروهم دفاع میکنم کسانی که الان مثل موش پنهان شدهاند باید الان جواب بدهند. یکی از مسئولان با من جلسه امنیتی گذاشت و خودش را مشاور امنیتی موضوع تحریم عنوان کرد و به من گفت: برو خارج از کشور شرکت تأسیس کن. آقای ر شما رابط پیش من نفرستادید.
وی خطاب به نماینده یکی از شهرهای شمالی کشور در مجلس شورای اسلامی گفت: آیا شما نبودید که از من میخواستید پیگیر پروژهها باشم چرا آقای الف معاون وزیر اقتصاد الان باید در مسئولیت باشد.
مدیرعامل گروه آریا درباره تأسیس بانک آریا گفت: تأسیس بانک آریا برای بحث تحریم مطرح شد و همه مسئولان در جریان بودند و یک میلیارد دلار هم برای این موضوع در نظر گرفته شد اما هیچ کس شهامت ندارد بگوید در جلسات ساعت ۱۲ نیمه شب چه گذشت.
وی ادامه داد: از همین جا خطاب به این مسئولان میگویم تا زمان جلسه بعدی دادگاه یا خودشان موضوع را به رهبر انقلاب بگویند که ما برای کمک به دولت جلو آمده بودیم وگرنه اسامی همه آنها در جلسه بعد با مدارک افشا خواهم کرد.
متهم با بیان اینکه رسما از من خواستند برای کمک به دولت وارد کار شوم گفت: خاوری با قباحت تمام به من میگفت برای بالا بردن سطح اعتبار باید به من پول بدهی.
متهم ردیف اول فساد مالی با طرح این سؤال که خاوری را چه کسی فراری داد گفت: اگر تا جلسه بعد دادگاه پاسخ این سؤال از سوی افراد مورد نظر داده نشود خودم همه اطلاعات را افشا خواهم کرد.
اسم آقای "ر" هم به عنوان نمونه ذکر کردم ایشان نه تنها در منزل خود بلکه در پارک لویزان و دفترش هم با من جلسه گذاشته بود.
مهآفرید گفت: من چگونه دفاع کنم وقتی کسانی که یک میلیارد دلار به من معرفینامه دادهاند تا بروم از برزیل گوشت وارد کنم اما به خاطر جنگی که با یکدیگر داشتند و نتوانستند یک میلیارد ریال را هماهنگ کنند امروز من باید جوابگوی آنها باشم.
وي گفت: برای یک مفسدفیالارض پاسخ گفتن به اتهام افترا دیگر چیزی به حساب نمیآید. به من کسانی بودند که گفتند برو و گروه ملی را بخر.
وی به نقش آقای الف معاون بیمه و بانک وزیر اقتصاد و دارایی اشاره کرد و گفت: وقتی آن آقا از وزیر اقتصاد ۳۰۰ میلیارد تومان معرفینامه گرفت تا من به بانک صنعت و معدن مراجعه کنم با چه نیتی این کار را کرد تنها نیتش این بود که سهامدار بانک آریا شود. اما بعد از آن آمد هم از این طرف خورد و هم از آن طرف.
مهآفرید خسروی گفت: چرا آقای «م» رئیس اعتبارات بانک صنعت و معدن جلوی اعتبارات ما را گرفت و دنبال گرفتن پول از ما بود آمدند و وثیقه ما را ۱۰ برابر کردند زیرا به آنها رشوه نداده بودیم.
وی به نقش «ش ـ ح» اشاره کرد و گرفت: این فرد چهار بار به دفتر من آمد و اسرار داشت که بیا برای لولهسازی خوزستان کاری انجام بده به نوعی شده بود دلال میان آقای «ع» مدیرعامل گروه ورزشی داماش و بنده.
متهم درباره نقش معاون سیاسی استاندار خوزستان نکاتی اشاره کرد و گفت: همین آقا بارها اسرار داشت که من لولهسازی اهواز را خریداری کنم چرا اینها میخواستند لولهسازی را به ما بفروشند آقای «ش ـ ح» چرا به دفتر من مراجعه کرد و گفت تا زمانی که یک میلیارد تومان به او ندهم از دفتر من نمیرود. آقای «پ» رئیس سابق ایمیدرو برای چه اصرار داشت که من فولاد خرمشهر را بخرم.
آقای «م» در دفتر من چکار داشت که قصد داشت تا بخشی از شرکتهای به جا مانده اهواز را به من بفروشد.
من هر کمکی کردم به آقایان دولتی کردم که در خصوصیسازی سرشان را بالا بگیرند.
وی گفت: من در جلسه آینده اسامی را میگویم و مشخص میکنم که چه کسانی در این پرونده نقش داشته اند من برای این مملکت کارخانه زدم و کار کردم.
خسروی افزود: در تمام شهرها استانداران، نمایندگان مجلس و مدیرکل اطلاعات میدانستند که ما داریم چه کاری انجام میدهیم.
مدیرکل وزارت اطلاعات آقای «ش» آمد در دفتر من و آمد گفت از همه کارهای من اطلاع دارد. وزارت اطلاعات به من نامه داده بود که ماهیت گروه آریا برای من مشخص شده است و میداند ۳۰ شرکت زیر مجموعهاش چه کاری انجام میدهد.
وی به مشکلات پیش آمده در مسیر واگذاری ال سیها اشاره کرد و گفت: در تاریخ ۱۷ مرداد قرار بود ما به بانک مرکزی قسمت اعتبارات برویم اما جلوی کار ما را گرفتند و زمانی بود که هفته قبل از آن بانک ملی گشایشها را انجام نمیداد و تنزیلها را متوقف کرده بود.
وی به نامه ۸ فروردین بانک مرکزی مبنی بر تسویه حساب بدهیهای گروه آریا ظرف مدت یک ماه اشاره کرد و گفت: اگر بانک مرکزی حسن نیت داشت چرا فقط به بانک ملی نامه زد و به تمام بانکها نظیر پاسارگاد و دیگران نامه نزد.
آقای قاضی اینها بوی چه میدهد. آقای الف ـ پ نماینده بازرسی در بانک مرکزی چرا از طریق آقای «ح ـ س» درخواست ۱۰ میلیارد تومان پول از من کرده بود.
آقای «س» چرا نمیآید بگوید که من به هر مسئولی که گفتم از من پول میخواهند به جای اقدام سرشان را تکان دادند.
وی ادامه داد: آقای « الف » به آقای «ع ـ د» در فروردین ۹۰ میگوید که شما نگران نباشید گروه آریا چهار ماه دیگر زمین میخورد ایشان از کجا میدانستند که ما زمین خواهیم خورد. چرا دار و دسته آقای الف از همه اتفاقات مصون ماندند و کسی جرئت دارد به سراغشان برود.
مهآفرید خسروی تصريح كرد: یکسری افراد پشت سر نظام سنگر گرفتهاند و به اسم نظام دارند از نظام سوء استفاده میکنند. به اسم نظام پول میگیرند و کار مردم را با یک نامه تغییر میدهند.
وی افزود: من حتی به وزارت اطلاعات هم دیگر اعتماد ندارم زیرا از کجا معلوم همان کسی که از من بازجویی میکند نرود اطلاعات را در اختیار کس دیگری قرار دهد مگر نبود آقای «الف» که با آقای خاوری نسبت داشت و تمام کارهای او را انجام میداد و رابطه او در وزارت اطلاعات بود.
خسروی گفت: من حتی به پیش آقای «پ» در سازمان بازرسی کل کشور هم رفتم و گفتم که از من باجخواهی میکنند و گفتم که پیش اقای الف هم رفتم و گفتم که چه اتفاقاتی دارد میافتد در حالی که ایشان سرش را تکان داد و گفت نه اشتباه میکنید اینها آدمهای خوبی هستند.
وی اضافه كرد: به نظرتان «ح ـ س» امروز فرار کرده است.
مهآفرید گفت: روز جمعه ۱۴ مرداد سال ۹۰ ساعت ۲ بعد از ظهر حکم بازداشت من صادر شد و من از جریان بازداشت در ساعت ۴ بعد از ظهر باخبر شدم و به من همان زمان زنگ زدن و گفتن از کشور فرار کنم اما من این کار را نکردم فقط برادرم را فرستادم زیرا میدانستم من کاری نکردهام و باید بمانم و جوابگوی اشتباهات دیگران باشم.
متهم افزود: به کشورم افتخار میکنم لازم باشد برای کشورم جان می دهم من تا سال ۸۶ حتی پاسپورت هم نداشتم.
وی خاطرنشان كرد: اینها میخواستند کاری کنند که من از کشور فرار کنم تا همه تقصیرها به گردن من بیفتد در حالی که وقتی از رفتن من ناامید شدند خاوری را فراری دادند زیرا خاوری هم سرخط خیلی از مسائل بود.