به گزارش 598 به نقل از سایت دانشجو ؛ بحران اروپا بعد از بحران پولی-مالی جهان از سال ۲۰۰۹ آغاز شد. در این بحران بسیاری از کشورها دچار رکود و تورم شدند؛ یونان از جمله کشورهایی است که در آغاز آن با مشکلات لاینحلی مواجه شد.
به گزارش راه دانشجو، اعتراضات خیابانی مردم یونان به اوضاع نابسامان اقتصادی در حالی همچنان ادامه یافت که این کشور همچنان در خطر ورشکستگی قرار دارد.
با وجود اینکه کشورهای اروپایی با کمک ۱۱۰ میلیارد یورویی به یونان در طی سه سال موافقت کردند اما بدهیها و بیکاری بالا در برخی از کشورهای حوزه یورو مانند اسپانیا و پرتغال باعث بدبینی سرمایهگذاران شده است.
آلمان جز اولین کشورهایی بود که برای برون رفت یونان از اضمحلال با رای ۳۹۰ نفر از ۶۰۱ نماینده پارلمان این کشور برای پرداخت وام ۲۲ میلیارد و ۴۰۰ میلیون یورویی به یونان موافقت کرد؛ کشورهای اروپایی نیز به افکار عمومی مردم یونان به دلایلی مانند به خطر افتادن امنیت کشورهای منطقه اهمیت دادند.
اقتصاددانان میگویند که باید در یونان ترکیبی از آزادسازی شدید بازارهای مالی، کاهش گسترده نقش دولت در اقتصاد، کاهش دستمزدها و افزایش قدرت کارفرمایان روی دهد تا این کشور از این بحران نجات پیدا کند.
طرح نخبه ایرانی برای اقتصاد یونان چه بود؟
مدتی قبل یک دانشجوی ارشد نخبه حسابداری برای برون رفت یونان از بحران چند ساله که هنوز اقتصادانان برای آن چارهای نیافتهاند،طرحی ارائه داد. وی مورد استقبال سفارت یونان در تهران و بسیاری از محافل اقتصادی قرار گرفت.
ماجرا از این قرار است که علیرضا روزیطلب، دانشجوی رشته حسابداری در مقطع کارشناسی ارشد، در مصاحبهها و برنامههای متعدد تلویزیونی، به عنوان کارشناس مسائل اقتصادی، گوشهای از طرح خود را عنوان کرد و رسانههای مختلف نسبت به انتشار آن واکنش نشان دادند. هنوز چندی از ارائه این طرح نگذشته بود که با اقبال عمومی دانشگاههای مطرح دنیا و مراکز اقتصادی بزرگ همچون دانشکده اقتصاد منچستر و.... روبرو و خبرهایی حاکی از بررسی این طرح توسط آن محافل شنیده شد.
دیگر شنیدهها حاکی از آن است که مجلس شورای اسلامی و مجمع تشخیص مصلحت نظام نیز در داخل کشور نسبت به این طرح واکنش نشان داده و خواستار بررسی آن شدند.
اما به یک باره همه چیز به طور عجیبی تغییر میکند و برخلاف تایید استادان مطرح اقتصادی همچون دکتر بهرامی، دکتر درستکار و دکتر رضایی، بررسی و موضع گیری در مقابل آن رنگ و بوی سیاسی میگیرد. تا جایی که جلسه روزی طلب با نمایندگانی همچون ارسلان فتحیپور، دامادی، سید مرتضی حسینی و لارگانی لغو میشود، به نحوی که روزیطلب به ناچار، طرح را برای دفاتر مراجع عظام تقلید، همچون آیتالله ناصر مکارم شیرازی ارسال میکند که با روی باز دفتر آنها روبرو میشود.
بدیهی است با فشار بر روی نخبگان و سیاسی کردن فضاهای علمی، مسیر فرار مغزها به خارج هموارتر شده و ضربه سنگینی به شاکله علمی کشور وارد میشود.
فرار مغزها از کشورهای در حال توسعه به دلایل سیاسی و اجتماعی غالبا اتفاق میافتد؛ روزی طلبهای بسیاری هستند که با طرحهایی که برای «آنور آبیها» چون گنجینهای ارزشمند مورد پذیرش است اما دریغ که این روزها سیاسی کاری و کار سیاسی، روزیطلبها را نادیده میگیرند!