کاظمیان: خون به مغزم نرسید، عذرخواهی می کنم

وی در پاسخ به پرسشی درباره اعتراضش به تونی پس از تعویض خود عنوان کرد: «همین حالا از رفتارم عذرخواهی می کنم. هم از تونی، هم از بازیکنان تراکتور و هم هواداران خوبمان. من نباید اعتراض می کردم.هیچ توجیه یا بهانه ای هم ندارم.»

کاظمیان  ادامه داد: «هیچ بازیکنی از تعویض یا بازی نکردن خوشحال نمی شود اما کار من درست نبود و از شانس بدم، دوربین روی من بود و تصویر اعتراضم را به طور کامل نشان داده بود. کار من اصلا حرفه ای نبود.»

وی درباره اینکه وقتی در حال خروج از زمین بود خطاب به تونی چه می گفت اظهار داشت: «به او گفتم بازی قبلی دقیقه 60، این بازی دقیقه 70. او هم خیلی آرام گفت فعلا آرام باش تا بعد از بازی صحبت کنیم. تیم جلو بود و تونی قصد داشت برای بازی الجزیره نیروهایش را ذخیره کند. با این وجود باز هم می گویم مربی حق دارد بازیکن را دقیقه 5 عوض کند و هیچ کسی هم حق اعتراض ندارد. ضرورتی هم ندارد مربی برای بازیکن توضیح بدهد چرا و به چه دلیل تصمیم می گیرد.»

مهاجم تراکتور افزود: «تونی پس از بازی در رختکن با من صحبت کرد و گفت ناراحت نباش، تو را برای بازی الجزیره حفظ کردم. به نظرم او مربی با شخصیتی است و من خیلی ناراحتم که چرا این برخورد را انجام دادم. به هر حال برای هر فوتبالیستی اتفاق می افتد که لحظه ای خون به مغرش نرسد و فکر می کنم پنجشنبه این اتفاق برای من افتاد. امیدوارم برای بازی الجزیره این مساله را جبران کنم.»

وي درباره بازي اظهار داشت: «این بازی و برد آن خیلی برای ما اهمیت داشت و خوشحالم توانستیم سه امتیاز با ارزش مسابقه با همراه با یک برد پرگل کسب کنیم. فکر می کنم قبل از آغاز بازی هایمان در لیگ قهرمانان آسیا این برد به ما کمک زیادی خواهد کرد و بازیکنان با انگیزه بالا برای بازی مقابل الجزیره لحظه شماری می کنند.»

کاظمیان که در اسفند سال 1382 برادرش را در سانحه ای از دست داد درباره فرارسیدن نهمین سالگرد درگذشت وی اظهار داشت: «اسفند که می رسد حس عجیب و غریبی دارم. اصلا در خودم نیستم. به عید نزیک می شویم و راستش از آن سال دیگر عید را دوست ندارم. فقط یک مساله آرامم می کند و آن اینکه الان جای برادرم از ما که در این دنیای پر از دروغ زندگی می کنیم خیلی بهتر است. فکر می کنم در سالروز فوت برادرم درگیری بازی های لیگ قهرمانان هستیم اما حتما پس از آن از کادر فنی مرخصی می گیرم و برای مراسم به کاشان می روم.»