به گزارش 598؛ مهر به نقل از پایگاه تحلیلی
خبری دانشجویان مستقل،نماینده ولی فقیه در بنیاد شهید با حضور در جمع
دانشجویان عضو اتحادیه انجمن های اسلامی دانشجویان مستقل در مشهد مقدس به
بخش هایی ناگفته از زندگی حضرت امام خمینی(ره) پرداخت.
حجت الاسلام رحیمیان در خصوص نهضت حضرت
امام گفت: نهضت امام خمینی مورد خصومت هر دو ابر قدرت بود تا به آن روز هر
گروهی که برای مبارزه با رژیم بر می خواست وابستگی به یکی از ابر قدرتهای
آن روز داشت اما امام خمینی بدون هیچ وابستگی قیام کرد و هر دو ابر قدرت
این بار در قبال این نهضت ایستادگی کردند و پشت شاه بودند و در یک کلام
اگر بخواهم توضیح بدهم این است که این دو ابر قدرت در همه چیز با هم اختلاف
داشتند مگر مقابله با نهضت امام خمینی(ره) و این نهضت به مذاق هیچ کدام از
این دو خوش نمی آمد.
وی افزود: در مقابل تمام این قدرت ها از
ابر قدرت های شرق و غرب گرفته تا قدرت های نظامی و رسانه ای شاه، امام
خمینی هیچی غیر از خدا نداشت.
رحیمیان در ادامه به بیان خاطره ای از
امام پرداخت و گفت: آن روزها ما طلبه ساده ای در قم بودیم و در فیضیه ظهرها
مرحوم اراکی نماز می خواندند و ایشان در میان طلبه ها از مقبولیت بسیاری
برخوردار بودند با این حال ما نماز ایشان را رها می کردیم و به منزل امام
خمینی می رفتیم و آنجا نماز می خواندیم در آن زمان رسم بر این بود که هر
کدام از مراجع به تناسب مقامشان جای نماز جماعتشان مهمتر می شد. امام هم که
همیشه از مشهوریت فراری بود حاضر نبود در مکان های بزرگ نماز بخواند و به
منزل خود بسنده می کرد و در آن زمان تعداد افرادی که پشت امام نماز می
خواندند، تعدادشان به 15 نفر هم نمی رسید این درحالی بود که درس امام آن
زمان از مهمترین دروس حوزوی قم بود و بزرگانی چون فاضل لنکرانی آیت الله
سبحانی آقای جوادی آملی و نخبگان درجه یک دیگر حوزه شاگرد ایشان بودند.
وی افزود: امام تنها عالمی بود که در قم
از منزل تا محل درس و بعضا تا حرم رفت و آمد می کرد و بی سر و صدا تردد می
کردند و هیچ گاه اجازه نمی دادند کسی ایشان را همراهی کند حتی زمانی که
ایشان در نجف بودند و جان ایشان تهدید می شد اجازه نمی دادند که کسی ایشان
را همراهی کند.
رحیمیان ادامه داد: امام خمینی به شدت
از مظاهر دنیا و مشهوریت و مرجعیت فرار می کرد و قاعده دنیا بر این است که
هر کس از دنیا فرار کرد دنیا به او روی می آورد و در این دوره هیچ کس به
اندازه امام از مشهوریت فرار نمی کرد و امروز در جهان بشریت هیچ کس به
اندازه او مشهور نیست.
نماینده ولی فقیه در بنیاد شهید با بیان
اینکه امام در زمان خودش بسیار گمنام بود و حتی طلبه ها هم امام را نمی
شناختند و در میان مردم قم هم ایشان شناخته شده نبودند گفت: در آن زمان
بیشتر مردم قم مقلد اقای مرعشی نجفی بودند تمام این ها را بیان کردم که به
این نکته برسم که امام در زمان قیامش نه عده و نه عُده ای داشت و تعداد
مقلدانشان هم محدود بودند اما امام با امکانات صفر در مقابل ابرقدرتها
ایستادند و در آن زمان هیچ کس امیدی نداشت این نهضت پا بگیرد و در کنار این
حتی امیدی به زنده ماندن امام هم نداشتند؛ در زمانی که در 15 خرداد ایشان
دستگیر شدند بحث از محاکمه صحرایی امام بود صحبت از اعدام امام بود یعنی
حتی مراجع بزرگ ما در آن زمان حرکت امام را آن چنان معقول نمی دانستند.
رحیمیان افزود: زمانی که امام زندان
بودند آقای پسندیده به ملاقات امام رفتند و امام متوجه شدند که مراجع از
شهرهای مختلف به تهران مهاجرت کردند و علمای درجه اول همه شهرها به تهران
آمدند که از امام دفاع کنند و طبق قانون اساسی امام مرجع است و باید مصونیت
داشته باشد وقتی که امام متوجه این نکته شد به اقای پسندیده گفت که به
علما بگویید که من راضی نیستم که علمای محترم برای آزادی من به دستگاه جبار
رو بیاندازند شما بروید نهضت را ادامه دهید. آقای پسندیده پیام امام را به
علما رساند و در آن جمع آقای مرعشی نجفی گفت اگر امام را دوباره ملاقات
کردید به ایشان بگویید که ادامه نهضت از ما بر نمی آید و این تنها راهی است
که شما باید آن را طی کنید و ما پشت سر شما می آییم.
نماینده ولی فقیه در بنیاد شهید با بیان
اخلاص و مقاومت حضرت امام در پپیشبرد نهضت گفت: زمانی که انسان با ایمان و
اخلاص در راهی قدم بگذارد و برای خدا مقاومت و ایستادگی کند و برای
برقراری حق تلاش کند خداوند که این دنیا را بر مبنای حق بنا نهاده او را
کمک خواهد کرد و آن چیزی که در مخیله هیچ کس نمی گنجد محقق خواهد شد. شاه
هر آنچه را که آمریکایی گفتند برای شکست امام انجام داد و با این معادلات
دو دو تا چهار تای عادی می بایست به نتیجه می رسید ولی دقیقا هر آنچه را
انها انجام دادند نتیجه عکس داشت؛ حادثه فیضیه، زندانی شدن امام و تبعید
ایشان همه و همه به نفع نهصت و به ضرر شاه تمام شد به نحوی که خود آنها
اعتراف کردند که دستگیری امام اشتباه و زندانی کردن ایشان اشتباه و حتی
آزادی دوباره ایشان هم اشتباه است و ما هر حرکتی انجام می دهیم به نفع
ایشان تمام می شود.
رحیمیان با بیان اینکه امام را به ترکیه
تبعید کردند واین حرکت باعث مشهوریت و محبوبیت بیشتر امام در میان مردم شد
و بعد مجبور شدند ایشان را به عراق منتقل کنند و از این کار دو هدف داشتند
ادامه داد: اول اینکه تلخی تبعید را از کام طرفداران امام برطرف کنند و
دوم اینکه به شاه مشورت داده بودند که مراجع نجف از نظر علمی جایگاه
بالاتری از امام دارند و اگر ایشان به نجف منتقل شوند یا اصلا درس را شروع
نمی کند و کم کم شخصیتش منزول می شود و یا اینکه کسی پای درس ایشان نمی
نشیند و متوجه کمتر بودن سطح علمی امام می شوند و مطرود می شوند و کم کم
نفوذی های ما ایشان را هو می کنند و بی آبرو می شود و این دقیقا بر عکس شد و
امام با ورود به نجف درس را شروع کردند و یکی از آیت الله های نجف که خود
ار مستغنی از درس خارج دیگران می دانست و خود مرجع طراز اولی بود می گفت با
حضور امام برای ارزیابی درس ایشان به کلاسشان رفتیم از روز سوم متوجه شدیم
که نه گویا موقع درس خواندن ماست و زانو زدیم تا 13 سالی که امام در نجف
بود ایشان از شاگردان پای رکاب ایشان شدند خیلی از علمای نجف مثل ایت الله
مدنی که از بزرگان نجف بود ایشان به اعلمیت امام شهادت دادند.
نماینده ولی فقیه در بنیاد شهید افزود:
جالب اینکه بعد از فوت ایت الله حکیم امام در نجف به عنوان مرجع جایگزین
ایشان مطرح شد و نکته مهم این است که امام اگر صد سال دیگر در ایران می
ماندند دایره مرجعیتشان از ایران خارج نمی شد اما این تبعید باعث شناخته
شدن امام در بلاد شیعی شد و به طور سنتی مرجع قم تنها مرجع ایران بود و
مرجع نجف مرجع کل جهان شیعه بود و دایره مرجعیت امام به پاکستان و
افغانستان و بحرین و عراق و منطقه شیعه نشین عربستان کشیده شد یعنی امام
بعد از اینکه از عراق برگشت با پشتوانه مرجعیت جهان شیعه برگشت و اقتدار
چند برابری پیدا کرد.
رحیمیان با بیان اینکه امام با نهضت خود
کاری کرد که نه تنها شاه رفت بلکه تاریخ 2500 ساله شاهنشاهی در ایران
برچیده شد و در کنار این، دماغ ابرقدرتها به خاک مالیده شد و بزرگترین
انقلاب تاریخ معاصر رقم خورد، گفت: امام اثبات کرد که می شود برخلاف نظر
ابرقدرتها عمل کرد و این چیزی بود که حتی در میان احزاب داخلی ایران هم
تبدلی به باور شده بود که باید زیر یوغ ابرقدرتها بود تا توانست به جایی
رسید و عملا این شده بود در دنیا که تمام کشورها برای این دو ابرقدرت تفکیک
شده بودند آلمان غربی و شرقی ویتنام شمالی و جنوبی و امثالهم.