به گزارش خبرگزاری فارس از سنندج، چند سالی است که حضور علاقهمندان فوتبال در استادیومهای ورزشی کمرنگ شده است و کارشناسان و اهل فن برای این قضیه دلایل متعددی را ذکر کردهاند.
از افت کیفی فوتبال کشور و حاشیههای پیرامون آن گرفته تا مشکلات اقتصادی موجود و حتی فوتبالزدگی مردم که این مورد آخری شاید چندان با واقعیات منطبق باشد، چهآنکه به سادگی میشود میزان علاقهمندی بالای طرفداران این ورزش را از دنبال کردن رقابتهای اروپایی پخش شده از تلویزیون تشخیص داد.
با این وجود در برخی بازیهای مهم و با توجه به ظرفیت ورزشگاهها حتی تا 20 یا 30 هزار نقر نیز به دیدن مسابقات میروند که بیشتر آنها از علاقهمندان سینهچاک فوتبال هستند، ضمن آنکه مسئولان و متولیان ورزش و همچنین رسانههای گروهی به انحای مختلف تلاش دارند مردم را به استادیومها بکشانند.
اما نکته تاسفآور ماجرا آنجاست که به موازات این دعوت و شور و اشتیاق در میان طرفداران، شعارهایی که از روی سکوها شنیده میشود بسیار اهانتآمیز و فاجعهبار است.
این معضل طی سالیان اخیر در فوتبال کشور به شکل یک اپیدمی درآمده و موجب شده است تا خانوادهها از حضور فرزندان نوجوان خود در ورزشگاه به سبب فضای مسموم موجود جلوگیری کنند.
به عنوان نمونه میتوان رفتار تماشاگران دو تیم محبوب پایتخت طی هفتههای اخیر در ورزشگاه آزادی را شاهد خوبی در این باره ذکر کرد. آنجا که در طی 90 دقیقه بازی تماشاگران به جای آنکه به تشویق تیم خود و تزریق روحیه و انگیزه به آنها بپردازند اقدام به توهین و تمسخر رقیب سنتی خود میکنند، هرچند که در ظاهر مدعی کریخوانیهای طبیعی فوتبال هستند.
این در حالیست که طرفداران تیم رقیب نیز در نخستین فرصت حضور در ورزشگاه فحاشی و اهانت آنها را به شکلی بدتر پاسخ داده و با الفاظ رکیک از خجالت آنها درمیآیند!
اما این بحران مختص پایتخت نبوده و در شهرهای دیگر نیز گاهی اوقات به صورت بدتری نمونه این اتفاقات مشاهده میشود. از جمله دربی گیلان که در بیشتر مواقع زمانی که دو تیم این استان رودرروی یکدیگر قرار میگیرند هواداران آنها حتی تا توهین به خانواده بازیکنان نیز پیش میروند.
در این میان شاید از همه مظلومتر داوران باشند که با کوچکترین اشتباهی از سوی طرفداران دو تیم مورد اهانت واقع شده در حالی که میزان بهره مالی آنها از خوان گسترده فوتبال به هیچوجه قابل مقایسه با فوتبالیستها و مربیان نیست.
آنچه به وضوح دیده میشود عدم توانایی فدراسیون فوتبال به عنوان متولی اصلی این ورزش در کشور برای جلوگیری از این اتفاقات شوم است.
کمیته انضباطی فدراسیون فوتبال که در اینگونه مواقع توجهات به سوی آن جلب میشود معتقد است احکام خود را بر اساس آئیننامه و مقررات صادر میکند و طبق قانون مجازات متناسب با تخلفات هواداران تیمها را در نظر میگیرد.
محروم کردن تیمها از بازی خانگی، بازی کردن در ورزشگاه خالی از تماشاگر و جرائم نقدی تنها اقداماتی بوده که مجری انضباط فوتبال در این سالها به وجود آورده است.
حال باید دید چگونه است که با تمام این مجازاتها هنوز رفتار ناپسند تماشاگران ادامه داشته و به جرأت میتوان گفت هر روز بدتر از قبل میشود.
آیا جز این است که این تنبیهات از بازدارندگی لازم برخوردار نبوده و گاهی هواداران تیمها را بیشر جری میکند؟
باور نگارنده این است که در گام نخست باید نسبت به آسیبشناسی این رفتار تماشاگران با استفاده از جامعهشناسان، روانشناسان و کارشناسان مجرب اقدام شود و ریشههای آن در بیرون از ورزشگاه شناسایی و خشکانده شود.
در قدم بعدی با بها دادن به ورزشکاران بااخلاق و چهره کردن آنها و در مقابل پرهیز از بزرگنمایی حبابگونه برخی فوتبالیستها و مربیان که چندان با آداب مناسب اجتماعی میانهای ندارند الگوی مثبتی برای تماشاگران به وجود آورد.
گام سوم که البته اجرای آن مشروط به عملیاتی شدن کامل مراحل قبلی است تدوین سازوکار لازم برای فراهم کردن شرایط حضور خانوادهها در ورزشگاههاست. پر واضح است افرادی که به تماشای مسابقات میآیند با مشاهده حضور بانوان و خانوادهها تا حد زیادی از به کار بردن الفاظ ناپسند دوری خواهند کرد.
گرچه باز هم نمیتوان گفت با اجرای این موارد اهانت و ناسزاگویی به سرعت از استادیومهای ما رخت برخواهد بست، اما به یقین اتخاذ این تدابیر در بلندمدت نتایج مثبتی به همراه خواهد داشت، حداقل آنکه از نشستن و تنها نظارهگر این وضع اسفبار بودن مفیدتر خواهد بود.
===============
یادداشت از: کیوان قاسمی