به گزارش 598، حسين شريعتمداري در سرمقاله امروز کیهان با عنوان "احتياط ! شياطين مشغول كارند!" نوشت:
شيطان،
راهزن است و مثل همه راهزن ها در گوشه هاي تاريك مسير و نقاط ناديدني به
كمين مي نشيند. بسيار مراقب است كه ديده نشود و ردپايي از خود باقي نگذارد.
او، آدم ها را مي بيند ولي خود، ديده نمي شود. «انه يراكم و قبيله من حيث
لاترونهم- او و دارودسته اش شما را مي بينند، از جايي كه شما آنها را نمي
بينيد». شيطان هم مانند بقيه راهزنان به كاروان مي تازد و كاروانيان را لخت
مي كند. مگر پدر و مادرمان، حضرات آدم و حوا عليهم السلام را لخت نكرد؟!
راهزنان
به اموالي كه از كاروانيان مي ربايند قناعت مي كنند ولي شيطان دزد ايمان
است و اصرار دارد كه آدم ها را بعد از لخت كردن در ميانه ميدان و در مقابل
چشم اين و آن رها كند تا آبرويي براي آنها باقي نماند. اصلا كار شيطان، لخت
كردن و بي آبرو كردن آدم هاست. شيطان زده ها براي نجات خويش راهي جز توبه
ندارند و چنانچه به خدا پناه نبرده و در چنبره فريب شيطان باقي بمانند، نه
فقط آخرت كه دنياي خود را نيز به تباهي مي كشانند. اصلا، شيطان اصرار دارد
شكار خود را در همين دنيا هم به خواري و ذلت بكشاند. شيطان، آنگونه كه
تصويرسازان به تصوير مي كشند، قيافه زشت و ترسناك ندارد يا اگر دارد، با
ماسك ديگري به ميدان مي آيد. اگر اينگونه نبود كه طعمه هايش به جاي فرار،
جذب او نمي شدند. شيطان پدر و مادر ما را هم با وعده «جاوداني»! فريب داد.
نداد؟!
آمريكا به قول امام راحلمان- رضوان الله تعالي عليه- شيطان بزرگ
است و مانند «ابليس» پنهان نمي كند كه براي فريب مسئولان نظام الهي و مقدس
جمهوري اسلامي ايران، هزاران ترفند در آستين و ده ها هزار دام در دست دارد و
چه بسيار كساني را مي توان در عمر سي و چند ساله انقلاب اسلامي آدرس داد
كه به فريب شيطان بزرگ فريفته شدند و در پي «سراب» كه شيطان در نظرشان،
«آب» جلوه داده بود، به مرداب افتادند. بني صدر اولين رئيس جمهور ايران
اسلامي بود، فرماندهي كل قوا را برعهده داشت اما، آنقدر منم منم زد و به
توصيه پدرانه حضرت امام(ره) كه فرموده بود «اين من، شيطان است» بي توجهي
كرد تا... امروز به زحمت مي توان حقارت و فلاكت او را توضيح داده و تشريح
كرد!
چرا راه دور برويم، مگر همين شيطان بزرگ، در جريان فتنه
آمريكايي-اسرائيلي 88، موسوي و كروبي و خاتمي را به «سراب قدرت» فريب
نداد؟! و مگر آنچه از زشتي در دل نهفته داشتند «سواه پنهان» آنها را بيرون
نريخت و برملا نكرد؟! و حالا هم كه كار از كار گذشته و شكار خويش را لخت و
بي آبرو ساخته، آنها را در ميانه ميدان رها كرده و به «شاه» كار! خود
پوزخند مي زند.
«كمثل الشيطان، اذقال للانسان اكفر فلما كفر قال اني بري منك، اني اخاف
الله رب العالمين- مانند شيطان كه به انسان گفت؛ كفر بورز (تا به آرزويت
برسي) ولي هنگامي كه كفر ورزيد، گفت؛ من از تو بيزارم، من از خداوندي كه
پروردگار عالميان است بيم دارم»(سوره مباركه حشر-آيه61).
يك نگاه ديگر به ميدان بيندازيد. چه مي بينيد؟... آمريكا يعني همان
شيطان بزرگ كه سران و عوامل فتنه را به «سراب قدرت» فريب داده و در آرزوي
مقابله با نظام اسلامي ايران به ميدان آورده بود، امروزه در پي شكست پروژه
كودتاي مخملي، عوامل شكار شده فتنه را با رسوايي و بي آبرويي در ميانه
ميدان رها كرده و خود به گدايي مذاكره با ايران اسلامي آمده است. اين همان
شيطاني است كه وقتي بازار فتنه آمريكايي- اسرائيلي داغ بود، حمايت از فتنه
گران را «يكي از اهداف استراتژيك» خود مي دانست و چه رجزها كه نمي
خواند!...
روز يكشنبه دو هفته پيش، برخي از مسئولان بلندپايه نظام با اقدام
ناپسند خويش كام مردم را تلخ كردند و شيطان بزرگ و اعوان و انصار غربي و
عبري و عربي آن را با ذوق زدگي به رقص آوردند. نظريه پردازان آمريكايي،
اروپايي و اسرائيلي هلهله كنان در رسانه هاي خود به تفسير و تحليل آن ماجرا
نشستند. راديو فردا- ارگان رسمي سيا- از آشفتگي زودرس قبل از انتخابات 29
خبر داد و اينكه شيرازه مديريت نظام به هم ريخته است! دويچه وله، به شكاف
در اقتدار ايران اسلامي اشاره كرد و صهيونيست هاي كودك كش، هريك از
بداخلاقان روز يكشنبه را نماد و نماينده بخشي از مردم معرفي كرده و از اين
كه در همبستگي مردم با يكديگر ترك افتاده است! ابراز خشنودي كردند و
اميدوار بودند اين ناهمخواني ميان مسئولان به ناهمدلي مردم تبديل شده و در
22 بهمن، سالروز پيروزي انقلاب اسلامي، نشانه هاي آن ديده شود. اما، هيچيك
از توده هاي عظيم مردم به هيچكدام از مسئولان بداخلاق «دمت گرم»! نگفتند و
روز 22 بهمن كه از راه رسيد، جمعيت از همه جاي كشور جوشيد. و حماسه اي بي
نظير با حضوري گسترده تر و متراكم تر از هميشه خلق شد. همه آمده بودند با
تصاويري از امام راحل(ره) و خلف حاضر او كه روي دست برافراشته بودند.
در
حضور حماسي 22 بهمن امسال، علاوه بر شعارهاي الله اكبر، مرگ بر آمريكا،
مرگ بر اسرائيل كه شعارهاي ثبت شده در شناسنامه اينگونه حماسه هاي حضور
است، بيشترين شعار كه نشانه بصيرت و شعور عميق مردم بود و با اصرار فرياد
زده مي شد اين بود؛ «اين همه لشكر آمده، به عشق رهبر آمده» يعني آقايان
مسئول، بداخلاقي هاي شما - صرفنظر از آن كه كدام كمتر و كدام بيشتر- در
نگاه مردم به اسلام و انقلاب و نظام كمترين تاثيري ندارد و مردم مثل هميشه
چشم به رهبري انقلاب دوخته و ايشان را قطب نماي صراط مستقيم مي دانند. به
بيان ديگر، مسئولان نظام در هر جايگاه و رده اي كه باشند فقط تا آنجا قابل
احترامند كه همراه با توده هاي عظيم مردم، پيرو بي چون و چراي رهبري باشند.
خوشبختانه نهيب حضرت آقا و اتمام حجت آميخته به نصيحت ايشان لبيك
مسئولان محترم را درپي داشت و سران محترم سه قوه و نمايندگان محترم مجلس
شوراي اسلامي با ارسال نامه و صدور بيانيه، بر همراهي خويش با مردم در
پيروي از رهبر معظم انقلاب تاكيد ورزيدند و با اين اقدام خود، ملت را خشنود
و خواب خوش دشمنان بيروني و دنباله هاي داخلي آنها را به كابوس تبديل
كردند.
و بالاخره بعد از اقدام قابل انتظار مسئولان محترم و توبه آنان- كه
در مواردي بايد به صراحت اعلام مي شد و نشد!- توقع آن است كه اكنون به قول
حضرت آقا «همه توان و نيروها را براي حل مشكلات مردم متمركز كنند و حالا
كه دشمني هاي دشمن شدت يافته، آنها هم رفاقت هايشان را شدت دهند...» و اين
كلام خداوند تبارك و تعالي درباره پذيرش توبه را نصب العين خويش قرار داده و
به آن جامه عمل بپوشانند كه؛ «الاالذين تابوا و اصلحوا و بيّنوا... مگر
آنان كه توبه كردند و به اصلاح آمدند و آنچه را پنهان داشته بودند، آشكار
ساختند...»