به گزارش خبرگزاری مهر، متن بیانیه اتحادیه انجمن های اسلامی دانشجویان مستقل درباره مراسم اختتامیه فیلم فجر به شرح ذیل است:
انقلاب اسلامی ایران یگانه منادی اسلام
ناب محمدی در زمانه حکومت نفس اماره است. سی و چهار سال پیش امام امت
بنای انقلابی را نهاد که بنمایه اصلی آن دگرگونی فرهنگی و تحولات انفسی
آحاد امت بود. تداوم این حرکت مبارک منوط به پافشاری بر نقاط قوت و
مزیتهای این حرکت مبارک است؛ امری که رهبر فرزانه انقلاب در تمام مدت
زعامت خویش بر این مهم تاکید داشتهاند. دغدغههایی از جنس فرهنگ که خواب
را از چشمان مبارک ایشان ربوده است.
جشنواره فیلم فجر نمایانگر عملکرد یک
ساله سینمای کشور به مخاطبین است که گاهی مجالی برای خودنمایی و خودستایی
جریانهایی بوده که کمترین قرابت را با گفتمان انقلاب پیر خمین داشته است و
بر کسی پوشیده نیست که اصل قرابت گفتمانی علتالعلل شکلگیری جشنوارهای
بوده که مزین به نام فجر شده است. اما بعد از عبور از دهه اول تولد این
جشنواره، خروج قطار سینمای ایران از ریل انقلاب باعث دلسردی شیفتگان گفتمان
انقلاب شده بود.
بعد از گذشت سه دهه از برگزاری جشنواره
فجر؛ بارقههای امیدی در سیامین دوره جشنواره فیلم فجر خودنمایی کرد که
بشارت از تولد یک سینمای بومی و انقلابی را برای افسران فرهنگی جامعه
اسلامی داشت. "روزهای زندگی"، "ملکه"، "قلادههای طلا" و... جوانههایی بود
که در میان منجلابی از خیانت و هرزگی و بیهویتی غالب آثار تولیدی توسط
قلیل روشنفکرنمایان غربزده، بازگشت به اندیشههای اسلام ناب محمدی که سید
شهیدان اهل قلم علم آن را بر دوش داشت؛ در دلها رویانید.
به یاری حضرت رب، جشنواره سی و یکم
امتداد همان رویشی بوده که در جشنواره سیام شاهد آن بودهایم؛ حرمت حریم
خانواده، جاری بودن روابط انسانی، گریز از تهرانیزه شدن، دارا بودن روح
امید و نشاط و پر رنگ بودن نقش توکل از شاخصههایی بودهاند که در غالب
آثار جشن سینمایی امسال مشهود بودهاند؛ که میتواند این نهال را قوت بخشد.
اما به نظر میرسد جریانی که در این سی
سال موجبات افول سینما و فرار مخاطب از سالنها رقم زد نمیخواهد این نهال
نوپا قوت بگیرد. اتفاقات خوشایند جشنواره امسال با داوریهای جهتدار و
بعضاً مغرضانه به کام فیلمسازان جوان و دلبستگان هنر متعالی انقلاب تلخ شد.
بسا آثاری که این شائبه میرود که تنها به دلیل صاحب نفوذ بودن
تهیهکنندگان آن در چندین بخش کاندیدا شدهاند و سیمرغ هم دریافت کرده اند.
عدم راهیابی فیلمهایی از فیلمسازان
فیلم اولی و با کیفیت بالا به بخش مسابقه به جرم مشهور نبودن سازندگان آنها
و بها دادن به فیلمهای ضعیف فیلمسازان پرآوازه، نشان از بیعدالتی در
نگاه مسئولان جشنواره میتواند باشد. جنبش دانشجویی به عنوان دیدبان فرهنگی
جامعه، با قضاوتهای سیاسی و اظهار نظرهای قبیلهای در پدیدههای فرهنگی
از جمله عرصه مهم سینما و یا اینکه طومار یک فیلم را به دلیل انتقادی کوچک
بپیچیم، مخالف است.
اینکه تنها کسانی که در تشکیلات سینما
صاحب عده و عده هستند امکان بروز داشته باشند و کسانی که با وجود
شایستگیهای فنی و محتوایی از شارلاتانیزم تبلیغاتی و رانتهای قبیلهای
بیبهرهاند کنار گذاشته شوند، شایسته نظام اسلامی نیست.
به هر سو جشنواره سی و یکم با همه
کارشکنیها و تلاشهای عدهای خاص برای به زمین زدن سینمای ایران، آغاز
مسیری طولانی برای رسیدن به سینمای ملی ایران اسلامی است که باید تمام همّ و
توجه مسئولین به حفظ و پرورش این فضا ـ که با میدان دادن به فیلمسازان
جوان امکان پذیر است ـ معطوف باشد.