به گزارش 598، متن کامل بیانیه هیات داوران بدین شرح است:
« نه هر که چهره بر افروخت دلبری داند
نه هر که آینه سازد سکندری داند
نه هر که طرف کله کج نهاد و تند نشست
کلاه داری و آیین سروری داند
هزار نکته باریک تر زمو اینجاست
نه هر که سر بتراشد قلندری داند
سالی که گذشت برای سینمای ایران سال خوبی نبود. از میان فیلمهایی
که به نمایش عمومی درآمدند، آنها که میتوانستند پرفروش باشند و تماشاگر
قهر کرده را به سینما برگرداند، در نیمه راه نمایش، از پرده پایین آمدند و
یا در فضایی نا امن و متزلزل به نحوی ناقص و نا مطلوب آن هم فقط در تهران
نمایش داشتند.
نهادها و موسسات فرهنگی و هنری که وظیفه حمایت از رشد و اعتلای
سینمای ایران را بر عهده دارند از نمایش فیلمهایی که اجازه نمایش داشتند
سر باز زدند و نه تنها سینماها را سوت و کور کردند بلکه موجب بیاعتباری
نهادهای قانونی نظام و تشویش اذهان عمومی و بیاعتمادی اهل سینما به اقتدار
مسئولین و مدیران دولتی شدند. با این سنگاندازیها مجموع تعداد بلیت
فروخته شده برای فیلمهای ایرانی در طول سال گذشته از ده درصد جمعیت کمتر
شده و به عبارت دیگر بیش از نود درصد ایرانیان در طول سال گذشته حتی یک بار
قدم به سالنهای سینمایی نگذاشتند.
اما از طرف دیگر همین سینمای ضربه خورده و رنجور با همین سالنهای
خالی و سوت و کور در طول سال گذشته بیش از صد فیلم تولید کرده است. از میان
این صد فیلم نزدیک به پنجاه فیلم، آن قدر خوب بودند که در یکی از بخشهای
جشنواره بینالمللی فیلم فجر به مسابقه در آیند و از این جا برای حضور در
جشنوارههای خارجی یا حضور در نمایش عمومی و تجاری خارج از کشور دورخیز
کنند.
بیشتر این فیلمها را جوانان پرشور و شیفتهای ساختهاند که از
سنگاندازیها و سیاستبازیهای فلج کننده باکی ندارند و عاشقانه تلاش
میکنند برای مردمی فیلم بسازند که خود سینما را دوست دارند، اینها دارند
یاد میگیرند قصههای خوب بگویند و خوب قصه بگویند و فیلمهای با روح و جان
داری بسازند که پرده بزرگ سینما را کفایت کند و تماشاگران قهر کرده با
سینما را به سالنهای خالی برگرداند.
از «استرداد» تا «دربند» و از «دهلیز» تا «قاعده تصادف» و از
«گناهکاران» تا «روز روشن» و «کلاس هنرپیشگی» فیلمهای خوبی دیدیم که روی
پرده بزرگ سینما کم نمیآورند و ضعف نمیکنند. فیلمسازان تازه رسیده نشان
میدهند که فیلم ساختن برای پرده بزرگ و سالن سینما را هدف گرفتهاند و
فهمیدهاند که فیلم ساختن برای سینما با فیلم ساختن برای تلویزیون و
اینترنت و حتی فیلم ساختن برای جشنوارههای سیاست زده و فرمایشی اروپایی
فرق دارد.
تب تند فیلمسازی با داستانهای کوتاه و کم مایه با شخصیتهای سست
عنصر و بلاتکلیف و افسرده و شکم سیر هم خوشبختانه عرق کرده است اما هنوز
جای قهرمانها و کاراکترهای پرخون و جذاب که تماشاگر را شگفت زده کنند و در
حد و اندازه پرده سینما ابهت داشته باشند، کم و بیش خالی است. پرده بزرگ
نیاز به آدمهای بزرگ دارد که چشم تماشاگر را خیره کنند و در یاد باقی
بمانند.
ما ملت بزرگی هستیم و قهرمان کم نداریم، ما هنرمندان بزرگ و
استادان فیلمسازی هم کم نداریم. استادان فیلمسازی ما بلد بودند که پرده
بزرگ را با تصویرهای قهرمانی و رفاقت و اخلاق پهلوانی پر کنند. جوانان
باذوقی که اکنون به میدان آمدهاند، چنین مینمایند که از ذوق و کارآمدی
سرشارند و جای آنها را که به آرامش رسیدهاند، به شایستگی پر خواهند کرد.
فیلمساز برجسته و بزرگ ما «ناصر تقوایی» زمانی گفت: «ایرانیان آن قدر ذوق و
شور قصه پردازی و فیلمسازی دارند که اگر سینما اختراع نشده بود، خودشان آن
را اختراع میکردند.»
این حرف حقیقت دارد. ایرانیان مردم شگفتانگیزی هستند و سینمای
ایران هم سینمای شگفتانگیزی بوده است اما درخششهای باشکوه و شگفتیهای
بزرگ هنوز در راه است و ما پیرمردها که هنوز امید داریم فیلمهای خوب و
ماندگار بسازیم، این را هم از خدای بزرگ میخواهیم که در سالهای نزدیک،
بالندگی و بزرگی نسل جدید را به چشم ببینیم.»
مهدی فخیم زاده، داود میرباقری، سید ضیاء الدین دری، مصطفی شایسته، رسول صدرعاملی، بهروز افخمی، جمال شورجه.