لیگ برتر - آنچه در ادامه می خوانید روی سخنش نه با طرفداران و فوتبالدوستان خوب هوادار استقلال یا پرسپولیس که روی سخنش با معدود درشت اندامانی ست که راه امرار معاش شان شده فحاشی ، توهین و زورگویی . همان ها که هدایت شده 3 سال پرسپولیس را به بحران انداختند و حالا مدل های آبی شان روی بورس هستند.
به گزارش 598،فرهاد عشوندی : او سرمربی استقلال است که در میان اسکورتش به سمت سالن
کنفرانس می آید . با چند نفری که یکی شان مدیر رسانه ای است ، یکی کریم
بوستانی و مابقی شان هم احتمالا علی نام دارند. حرف ها همان حرف های تکراری
یک هفته گذشته است چون سرمربی نمی خواهد فیتیله را پایین بکشد:« من امیر
قلعه نویی هستم ، اگر کوتاه بیایم دیگر امیر قلعه نویی نیستم. حضرت علی (ع)
فرمودند باید حرف حق را زد.» و باز می گوید . از یک توطئه طراحی شده می
گوید. اینکه یک تماشاگر می رود پشت سر سرمربی 80 دقیقه می نشیند به انتظار.
چون حتما می دانسته قرار است سرمربی آن روز پسرش را به زمین بفرستد. چون
این برنامه از قبل طراحی شده. پسر مربی هم که خودجوش شماره 8 استقلال را به
تن کرده تا به زمین می آید توپی لو می دهد و با اعتراض همراه با توهین
طرفدار روبرو می شود و بعد واکنش سرمربی. نصیر عکاس که آنجا ایستاده چند
فریمی عکس می گیرد. تماشاگر هتاک بعد از شسته شدن از سوی سرمربی سر از
اتاقک تادیب در می آورد و خروجش همزمان می شود با خروج عکاس و باقی ماجرا
به روایت امیر قلعه نویی:« با یک پراید قراضه رفتند جنت آباد از این فرد
عکس گرفتند ، مصاحبه اش هم چاپ کردند. فقط اون سایته نوشته ، چرا پس خبر
اون یکی سایته کار نشده . بردند طرف رو زیر برج میلاد عکس گرفتند پس این
قلم ها آلوده است. این آقای نصیر قبلا هم یک عکس دیگه علیه ما گرفته ، پس
عادل فردوسی پور مافیاست و این ها هم عواملش.» حرفهایی که حتی بعد از بازی
با راه آهن هم تکرار شد. کنفرانسی که 45 دقیقه بعد از بدترین توهین ها به
نصیر مقدری برگزار شد. عکاسی که جرمش گرفتن عکس های کتک خوردن یک طرفدار
است. کسی که شاید مستحق این کتک ها هم بوده. البته همین نصیر ابتدای فصل هم
عکس های قصابی را گرفته بود که به جای گاو قربانی جلوی پای ژنرال رفته بود
تا چاقویش را نشان طرفدارانی بدهد که لباس حجازی به تن داشتند. پس او با
امیرخان عناد دارد که همیشه لنزش زوم است روی اندام سینه چاکان درشت اندام
ژنرال. و اما سرمربی. سرمربی که عادت دارد کلامش را با توسل به ائمه
اطهار و یاد دلیرمردان جبهه های جنگ و جهاد شروع کند. حالا فقط روی سخن ما
با اوست. با او که برای دفاع از کیان خانواده اش ، طرفدار معترض را به بند
رخت ، آویزان می کند تا آبش کشیده شود. که او هم به پسرش اعتراض کرده و هم
احتمالا حرفی رکیک زده و کارش توهینی بوده به کیان خانواده مربی. اگرچه
سرمربی فردای روز دعوا به فارس گفته بود این تماشاگر بنده خدا توهینی نکرده اما روز بازی با راه آهن تاکید
داشت او حرف های زشتی زده . فرض نزدیک به یقین این است که او در مقام یک
پدر و یک همسر ، پای خانواده ایستاده و هتاک را هتاکی کرده. کاری که این
قدر برایش مهم بوده تا آن را حق خود بداند و دلخور باشد از اینکه یک عکاس
این اتفاق را به تصویر کشیده. این قدر ناراحت که برایش یک هفته تمام هر جا
می نشیند از عکس و عکاس بگوید. عکاسی که دقیقا همان طور که سرمربی گفته بود
با پراید قراضه افتاده دنبال تماشاگر معترض و عکسش را در اتوبان گرفته. که
این پراید قراضه همه زندگی اش است بعد از 20 سال عکاسی اختصاصی از
استقلال. سرمربی مدام از نصیر می گوید و لیدرهایش هم بعد از این همه سال
حضور در تمرینات عکاس را خیلی خوب می شناسند. بازی استقلال با راه اهن به
نیمه می رسد. استادیوم رفته ها این شعار را خیلی خوب می شناسند . همان
شعاری که اسم یکی را می گویند و بعد پاره ، پاره و بعدتر الفاظی لجن تر را
چاشنی اش می کنند. 20 یا 30 لیدر که خیلی های شان ، همان جا در کمپ شادروان
ناصر حجازی هر روز حاضر هستند این شعار را سر می دهند. همین طور خودجوش .
احتمالا کارشان هم هیچ ارتباطی ندارد با نصیر ، نصیر گفتن های یک هفته
اخیر. نصیر و خانواده اش دستاویزی هستند برای لیدرهای سینه چاک ژنرال.
ژنرال جنگ نرفته ای که بدون حتی شلیک یک تیر به سوی دشمن ، گروهبانی و
سرجوخگی را ده پله یکی طی کرده و رسیده به ژنرالی. و نصیر که درست در سال
های بازی ژنرال در لیگ قطر ، تنها در 13 سالگی با تفنگی در دست باید از
کشورش دفاع می کرده می شود مزدور ، می شود قلم بدست و می شود دستاویز لجن
پراکنی. آقای قلعه نویی ؛ بزرگوار ؛ برادر ارزشی! راستی می دانستید
مادر و خواهرانی که به لطف نصیر ، نصیر گفتن های این یک هفته مورد تفقد
قرار گرفتند ، خانواده یک شهید هستند؟ حاشا به غیرت مردانی که اگر «پسر شما
و خانواده » دشنامی بشنوند ، برای شان آسمان می تپد و وقتی نوبت می رسد به
توهین به خانواده یک شهید .... نه برای نصیر و نه به حرمت برادر شهیدش ، کاش علی فتح الله زاده به رسم انسانیت از اتاقش بیرون بیاید و روزه سکوت بشکند. از
لجن پراکنانی سراغ بگیرد که خود را میان هزاران طرفدار فهیم و دست داشتنی
استقلال جا می زنند تا جیره و مواجب شان کمی پر و پیمان تر باشد. کاش فتح
الله زاده که خود یک خبرنگار بوده ، پا پیش می گذاشت و می پذیرفت این نیست
رسم برخورد با کسی که مسئولیتش هست ثبت لحظه های خبری .