سرویس نقد رسانه پایگاه 598 - نوشتن از یک «فیلم خوب» کاری بس دشوار است؛ وقتی همه چیز در فیلم خوب است، انسان چیزی جز «قصه خوب است، فرم خوب است، تکنیک خوب است، شخصیت ها درآمده اند، تعلیق جذاب است، بازی ها خوب اند و...» نمی تواند بگوید. چنانچه بخواهیم به نکات مثبت داستان بپردازیم، قسمتی از آن لو می رود. اما نوشتن از فیلم های بد، آسان اند؛ چون در مورد تک تک عیب ها در فرم و محتوا و تکنیک، می توان ایراد گرفت.
وقتی پای «حمید نعمت الله» در میان است، انسان با آسودگی خاطر به سالن سینما می رود و می داند که با اثری کاملاً درون گفتمانی، اما نه خنثی و غیرچالشی مواجه است. لیکن وقتی یکی از چالشی ترین مسائل جامعه، یعنی «نماز» درمیان است، دیگر نمی توان از هیچ کارگردان و نویسنده ای آسوده خاطر بود. لحظه به لحظه ترس داریم که نکند فیلم از مرز شعارزدگی عبور کند و مخاطب امروزی تهرانی آن را پس زند. اما با کمال افتخار، «سر به مهر» سالن چند صد نفری میلاد را که از انبوه خبرنگاران و منتقدان سینمایی آن را پر کرده و حتی روی پله های آن هم جمعیت نشسته است، یک ساعت و نیم کامل پای فیلم می نشاند و تشویق جانانه ای از آنان دریافت می کند.
شاید هیچ سوژه ای برای فیلم سازی، خطرناکتر از دو موضوع «نماز» و «حجاب» نباشد. زیرا جامعه ما بیش از هر چیزی بر ایندو حساسیت دارد و طاقت شنیدن ذره ای نصیحت را در بابشان ندارد. لذا همین که بتوانی یک ساعت و نیم مخاطب مدرن تهرانی را پای فیلمی با سوژه نماز بنشانی، فاقد از هر نقد دیگری که بر اثرت وارد باشد، خود یک پدیده فرهنگی عظیم است.
(خطر لو رفتن داستان. پیشنهاد می شود ابتدا فیلم تماشا شود) فیلم در ابتدا مستقیماً به سراغ نماز نمی رود و مسأله نماز را درست وسط یک درام جایگذاری می کند. اما آنچنان هنرمندانه که نه مسأله ای فرعی تلقی شود، و نه کل داستان را به خود اختصاص دهد. تم فیلم خود نماز نیست، بلکه «خجالت کشیدن یک دختر از شروع به نماز خواندن» است.
همین مسأله البته مورد انتقاد برخی منتقدین قرار گرفت که درمورد آن بزرگنمایی شده و کسی دیگر انقدر از شروع نماز خجالت نمی کشد. اما به نظر می رسد این نقد، بدون در نظر گرفتن «دختر بودن» شخصیت اصلی و واقعیت اجتماعی مسأله «شروع به نماز خواندن» است. قطعاً دختری که تا دیروز دیگران را بخاطر نماز خواندن دست می انداخته، امروز اطلاع یافتن دیگران از شروع به نماز برایش دشوار است و این می تواند یک تعلیق خوب و جذاب باشد (همانطور که بود و مخاطب را پای فیلم نشاند).
«سر به مهر» جزو معدود آثار سینمایی است که نویسنده آن واقعاً «با چشم باز زندگی کرده است» و لذا از معدود آثار سینمایی است که «فرم» در آن منطبق با زندگی واقعی است. در سر به مهر، بر خلاف اکثریت قریب به اتفاق آثار سینمایی، ازدواج یک امر کاملاً جدی تلقی می شود که نه با عشق های با یک نگاه اتفاق می افتد و نه از آن مهمتر، با مشاهده اختلاف نظر و عدم تطابق های اولیه از بین می رود. (خطر لو رفتن داستان) نویسنده با تمام جرأت، خواستگار مرد را کاملاً جدی و منطقی نمایش می دهد که در اولین جلسه خواستگاری، حسابی سنگ هایش را وا می کند و می گوید که از چه نوع رفتارهایی که از طرف مقابل خود تاکنون دیده بیزار است. همچنین باز بر خلاف تمام فیلم های ایرانی، دختر هم با شنیدن این مطالب اگرچه ناراحت می شود، ولی بعداً بصورت منطقی روی آنها فکر می کند و «بچه گانه» گزینه اش را رد نمی کند. می توان گفت «سر به مهر» شاید اولین اثری است که به «خواستگا ی» و «ازدواج» علی رغم جنبه های عاطفی آن، بعنوان «یک مسأله عقلانی و جدی» نگاه می کند.
اما شاید پرداخت بی نظیر فیلم به نماز را جز آنها که به رابطه دو سویه «خدا – بنده» در زندگی شان توجه دارند، درک نکنند. البته این به معنای پس زدن دیگر مخاطبان نیست؛ مسأله این است که نوع رابطه خدا و بنده حقیقتی است که اکثر انسانها اگرچه بدان توجه مستقیم ندارند و آن را بصورت یک کل و در واقع «اخلاق خدا» نگاه نمی کنند، اما پراکنده با آن آشنا هستند و اگر فیلمسازی آن قواعد و اخلاق اصلی را بداند و بر اساس آنها داستانش را طراحی کند، حتی مخاطب کم اعتقاد نیز احساس آشناپنداری و واقعی بودن نسبت به آن می کند.
نویسنده خوب می داند که با شروع یک عمل عبادی، نه تنها مشکلات انسان همگی حل نمی شوند، بلکه گام به گام خداوند امتحانات پیچیده تری را پیش روی او قرار می دهد. منتها در اصل قرار دادن این امتحان، حل مشکل قبلی نهفته است و درک این حقیقت، جز با دقت در زندگی میسر نیست. اگر خدا همان شب اول که تصمیم به نماز داری، برای نماز خواندنت مشکلی ایجاد می کند، در همان مشکل، حل مشکل دیگری نهفته است و نعمت الله این حقیقت را به ظرافت تام در داستانش ذکر کرده.
از نکات و ابداعات جدید نعمت الله در این اثر، پیوند مسأله «وبلاگ نویسی» در فیلم است. او قسمت اعظم داستان خود و برخی احساسات و درونیات شخصیت اصلی اش را در قالب وبلاگ نویسی اش ارائه می دهد که در این فیلم به شیوه متفاوتی از آثار مشابه ارائه شده. تیتراژ وبلاگی فیلم هم که بر خلاف دیگر تیتراژها، فقط جهت پر کردن وقت نیست و باعث شناخت بیشتر مخاطب از کاراکتر می شود، از ابداعات منحصر بفرد کارگردان در این اثر است.
تماشای این اثر جذاب و متعالی به تمامین مخاطبین محترم پیشنهاد می گردد.