مصلحت جهان اسلام و انقلاب اسلامی، شکست طرح آمریکایی-صهیونیستی در بحران سوریه است. سوریه از جمله کشورهایی است که تقابل و کنش سه عامل جغرافیا، قدرت و سیاست، موجب شکل گیری نوعی رقابت بین المللی برای تاثیرگذاری و مدیریت حوادث داخلی این کشور شده است.
سوریه قسمتی از سرزمین بزرگ شام است که با کشورهای لبنان، قبرس، فلسطین اشغالی، اردن، عراق و ترکیه هم مرز می باشد. این کشور سال ها با دولت بعث عراق دارای رقابت ایدئولوژیک و سیاسی در منطقه بوده است؛ با ترکیه بر سر موضوع کردها و همچنین عوامل جغرافیایی مناقشه داشته و از حامیان جمهوری اسلامی ایران در جنگ هشت ساله بوده است.
مهم ترین عارضه ژئوپلیتیک این کشور نیز این است که در جوار مرزهای فلسطین اشغالی، یعنی قلب خاورمیانه و کانون معادلات چند مجهولی این منطقه واقع شده است. سوریه اصطلاحاً در محور مقاومت قرار دارد؛ این بدان معنی است که از گروه های جهادی فلسطین، مخصوصاً حماس و جهاد اسلامی فلسطین و همچنین حزب الله لبنان، در برابر رژیم صهیونیستی حمایت مادی و معنوی می کند.
سوریه بجز روابط دو جانبه استراتژیک با جمهوری اسلامی ایران، سال های زیادی نقش دروازه ورود ایران به جهان عرب را هم بر عهده داشته است. محورهای لبنان، حزب الله، فلسطینی ها و حماس در مسئله سوریه مورد توجه ایران بوده است. تحولات سوریه می تواند همه این محورها را تحت تاثیر خود قرار دهد و قدرت مانور سیاسی محورهای مختلف مقاومت را کاهش دهد.
از سوی دیگر، این کشور نقش حیاتی در اتصال استراتژیک ایران به منطقه مدیترانه و خاور نزدیک را دارد؛ به همین دلیل برخلاف سایر نقاط جهان عرب، ایران با نگاهی متفاوت و مبتنی بر منافع تحولات سوریه را دنبال کرده و می کند.
روابط ایران و سوریه یا همان هم پیمانی ایران و سوریه یکی از مهمترین موضوعاتی است که در معادلات خاورمیانه همواره مورد بحث بوده، بخصوص با آغاز بحران و ناآرامی های سوریه هم پیمانی نزدیک تهران و دمشق بیش از هر زمانی مطرح شده است، بنابراین باید به این نکته توجه داشت که هم پیمانی ایران – سوریه یک موضوع صرفاً منطقه ای نیست. اظهارات برخی از مخالفان سوری درباره آینده روابط سوریه با ایران نشان می دهد که سوری ها رابطه با تهران را در راس روابط سیاسی شان با جهان خارج قرار داده اند.
وضعیت جاری سوریه برای آینده هم پیمانی تهران با دمشق بسیار مهم است؛ به همین جهت ایران تحولات جاری در سوریه را به دقت زیر نظر دارد و خوب می داند که سناریوهای مطرح برای آینده سوریه بسیار پیچیده و غامض است.
در این میان چند سناریو مطرح است، یک سناریو این است که نظام اسد بدون هر گونه تغییری در راس قدرت بماند؛ تصور این که این نظام بی کم و کاست و بدون هیچ گونه تغییری با همین وضعیت در راس امور باقی بماند، بهترین حالت برای ایران محسوب می شود. سناریوی دیگر آغاز جنگ خارجی با سوریه که در راس مهاجمان، ترکیه قرار دارد و بی شک یکی از مطرح ترین سناریوهای موجود به شمار می رود.
امروز به دلایل قابل بررسی وظیفه ملت و دولت ما کمک و حمایت همه جانبه از دولت و مردم سوریه است که از جمله این مستدلات می توان به موارد ذیل اشاره کرد:
- امروز بر کمتر کسی پوشیده است که عمق استراتژیک ایران گسترش یافته و تا مرزهای رژیم صهیونیستی جلو رفته، بنابراین مرزهای لبنان و سوریه، مرز ایران و خط مقدم جنگ با رژیم صهیونیستی تلقی میشود؛ پس دشمن میداند تا آن خطوط شکسته نشود شکستن ایران ممکن نیست، بنابراین همه فشار را برای شکست خط اول گذاشته است.
سوریه خط مقدم مقابله ما با رژیم غاصب صهیونیستی است و ما باید این خط مقدم را که اینک مورد حمله دشمنان قرار گرفته، حفظ کنیم، در غیر این صورت دشمن یک گام به ما نزدیک می شود و ما مجبوریم خطوط مقدم نبردمان را مجدداً سازماندهی و ترمیم کنیم.
- کشورهای سوریه، ایران و لبنان و مجموعههای حزب الله، جهاد اسلامی و حماس، اتحاد ضد رژیم صهیونیستی تشکیل دادهاند و سوریه نقش پل ارتباطی این جبهه را ایفا میکند؛ آنها میدانند شکستن سوریه به معنای تخریب و انهدام آن پل تلقی میشود. اگر چنان چه موفق بشوند سوریه را از میان بردارند و دولتی آمریکایی بر سر کار آورند، پل ارتباطی ایران و حزب الله و انتفاضه فلسطین منهدم شده است، در این صورت ارتباط خط مقدم با عقبه قطع شده و در نهایت محاصره انقلابیون و نفوذ بر آنها بسیار راحتتر خواهد بود، لذا ملت ایران به عنوان پرچمدار مقابله با رژیم جنایتکار صهیونیستی باید تمام تلاش خود را جهت حفظ این پل ارتباطی انجام دهد.
جمهوری اسلامی ایران از ابتدای آغاز بحران در سوریه، با درایت رهبری نظام به این نقطه تاکید داشت که در شرایط فعلی، مصلحت جهان اسلام و انقلاب اسلامی در شکست طرح آمریکایی-صهیونیستی مبنی بر حذف سوریه از فهرست دشمنان تل آویو است، از این رو هدف از فعالیت های سیاسی و دیپلماتیک جمهوری اسلامی در این بحران بیش از آن که حمایت از نظام حاکم بر سوریه باشد، حمایت از ثبات و امنیت و اقتدار کشور سوریه و مردم مسلمان آن در برابر خواست صهیونیست ها مبنی بر تبدیل سوریه به یک کشور تجزیه شده، بحران زده و ضعیف بود.
بر همین مبناست که جمهوری اسلامی از ابتدای بحران تا کنون خواستار حاکمیت اراده مردم سوریه بر صحنه سیاسی این کشور بوده و از تغییر در فضای سیاسی سوریه به صورتی مسالمت آمیز و منطبق با خواست و تمایل مردم این کشور حمایت کرده است.
با نگاهی به سخنان حکیمانه مقام معظم رهبری که باید به عنوان فصل الخطاب در استراتژی دستگاه سیاست خارجی جمهوری اسلامی در مسئله سوریه قرار گیرد، متوجه اهمیت کانونی سوریه در منطقه می شویم.
رهبر معظم انقلاب در خصوص اوضاع سوریه با اشاره به اینکه جمهوری اسلامی ایران قویاً با هر طرحی که آمریکایی ها در ارتباط با مسائل سوریه مبدع آن باشند، مخالف است، اظهار کردند: «جمهوری اسلامی ایران از سوریه به دلیل حمایت از خط مقاومت در برابر رژیم صهیونیستی دفاع خواهد کرد و با هر گونه دخالت نیروهای خارجی در امور داخلی سوریه بشدت مخالف است.»
محمد شریفی کرجان