*طلای المپیک چطور بود؟ چه فرقی با مسابقات جهانی داشت؟
از چه نظر؟
*اول بگو از نظر هیجان شخصی چطور است؟ اینکه آدم یک قهرمان جهان باشد چه فرقی با قهرمان المپیک بودن دارد؟
تنها فرقی که میکند این است که چون المپیک مسابقه مهمتری است، مردم بیشتر من را میشناسند و بیشتر به من لطف دارند.
*از نظر سختی رقابت چطور؟
سختی رقابت در المپیک بیشتر است. چون هر چهار سال یک بار است. چون یک مدال هم هست و مثل مسابقات جهانی نیست که سه مدال داشته باشد.
*قبل از المپیک همه میگفتند طلای سنگینوزن وزنهبرداری را گذاشتهاند برای بهداد سلیمی که برود لندن و آن را بگیرد.
خب
زحمت کشیده بودم برای این مدال. اطرافیانم در جریان هستند. من نزدیک به
چهار سال به صورت شبانهروزی زحمت کشیده بودم برای این مسابقه. حقم هم بود
که مدال بگیرم.
*در دو ضرب الان شرایط طوری شده که انگار همه میآیند تا مدالها را به ایرانیها بدهند و بروند.
همه
میآیند زحمت میکشند و تلاش میکنند که مدال بگیرند. هیچ کسی نمیآید که
مفت و مجانی مدال را بدهد به رقیبش و برود. به هر حال همه تلاش میکنند و
در نهایت هر کسی که بیشتر زحمت کشیده باشد و کسی که بیشتر سختی کشیده باشد
مدال میگیرد.
*وزنهای که میزنید، به قد و وزن شما هم بستگی دارد؟
بستگی
دارد. یکی قدش کوتاه است و وزنش بالاست. چنین کسی در کارش تاثیر منفی
میگذارد. چون حجم که زیاد باشد روی تکنیک و نوع وزنه زدن تاثیر میگذارد.
وزن و قد باید متناسب باشد.
*الان نسبت به المپیک چاق شدهای.
من
چون تمرین نمیکنم کمی شکم آوردهام. تمرین را شروع کنم بهتر میشود. الان
4 و نیم ماه است که تمرین نکردهام. یعنی بعد از المپیک تمرین نکردهام.
*4 – 5 سال قبل فکر میکردی تا این سطح بالا بیایی؟
من
از سالی که مدال طلای مجموع را در مسابقات جهانی ترکیه گرفتم باور کردم
میتوانم پیشرفت کنم چون سختترین مسابقه من هم همان سال بود. آن سال کسی
من را نمیشناخت و رقیبانم اشتاینر قهرمان المپیک و چکینشف روس بودند. همه
افرادی که قهرمان جهان و المپیک بودند آن سال با من رقابت کردند و من با
اینکه اولین سالم بود همه آنها را گرفتم. از آن موقع بود که توقعم از خودم
رفت بالا.
*مدالی که تو گرفتی بعد از سال 2006 اولین مدال طلای جهانی ایران بود و باعث شد دوباره وزنهبرداری ایران تکان بخورد.
صد
در صد. بله. حس من این است که بعد از مدال طلای من، بچهها به این
خودباوری رسیدند که میتوانند خوب کار کنند. ما یک پیشرفت رکوردی خیلی خوبی
را در بچهها داشتیم. البته کیانوش هم در یک ضرب تک مدال گرفت و با
مدالها ما بچهها به این اعتماد به نفس رسیدند که میتوانند. چون بعد از
خلا آن نسل، وزنهبرداران ما از نظر فکری سطحشان افت کرده بود و کمی سخت
بود برایشان که مدال بگیرند. از آن به بعد بود که یک راهی باز شد برای مدال
گرفتن. شما دیدید که سال بعدش سعید محمدپور با 18 سال سن مدال گرفت. یا
کیانوش هم مدال گرفت.
*پاک بودن در وزنهبرداری
چقدر سخت است؟ چون وزنهبرداری رشتهای است که حساسیتهای زیادی روی آن
وجود دارد و ذهنیت مردم نسبت به آن بد شده است.
باید
رعایت کرد. این ذهنیت هم به خاطر آن اتفاقات بود. در کل از نظر من یک
ورزشکار حرفهای نباید اشتباهی داشته باشد. اولین اشتباه، آخرین اشتباه
است. برای همین هیچ وقت کسی که به سطحی میرسد که چهار تا مدال میگیرد،
نباید در این چیزها اشتباه کند.
*در مورد شما که
ورزشکار حرفهای هستید ممکن است اشتباهات غیر آگاهانه وجود داشته باشد. شما
چطور زندگیتان را کنترل میکنید که مثلا یک آمپول اشتباه نزنید یا چیزی
نخورید که جزو مواد ممنوعه باشد.
از نظر من بیشتر
خود ورزشکار دخیل است و باید خودش را کنترل کند. پزشک هم دخیل است. برنامه
مربیان و متخصصان تغذیه هم دخیل هستند اما بیشتر از همه خود ورزشکار باید
حواسش جمع باشد.
*بهداد سلیمی چند تن وزنه زد و روزی چند ساعت تمرین کرد تا مدال المپیک گرفت؟
در
مورد اینکه روزی چقدر تمرین میکنم، بستگی به شرایط مختلف دارد. وقتی
بدنمان به آمادگی ایدهآل میرسد روزی 20 تن به بالا وزنه جابهجا میکنیم.
در مورد ساعت تمرین هم از 4 تا 10 ساعت تمرین میکنیم. اینها همه بستگی
به دورههای تمرین دارد. از دو جلسه تمرین هست تا چهار جلسه تمرین در روز.
اردوهای ما طولانیمدت هستند. از 9 یا 10 ماه قبل از مسابقات، اردوهایمان
شروع میشوند و در تایم اردوها خیلی کم میتوانیم وقت بگذاریم برای کارهای
شخصی و خانوادهمان. من قبلا هم گفتهام که از 7 ماه قبل از المپیک در اردو
بودم و وقتی که مدال طلا گرفتم و به قائمشهر رفتم، 7 ماه بود که شهرم و
خانوادهام را ندیده بودم. به هر حال همه اینها سخت است.
*قهرمانی ارزش این همه سختی را دارد؟
از نظر من دارد که دارم این همه سختی را تحمل میکنم.
*یعنی قدر زحماتی که میکشید را میدانند و به همان اندازه از شما تجلیل میشود؟
این سوال کلیشهای شده. جوابش هم مشخص است؛ نه.
*قبل از المپیک خیلی وعدهها به شما دادند که عملی هم نشد.
ببینید،
عملی هم شده باشد، چیزی نیست در مقابل کسی که میآید قهرمان المپیک
میشود. من یک مثال بزنم برایتان. من سه سال زحمت کشیدم و سهمیه المپیک
گرفتم. یک سال هم زحمت کشیدم تا طلای المپیک را گرفتم. یعنی 4 سال، از 19
سالگی تا 23 سالگی تلاش کردم و زحمت کشیدم تا طلای المپیک را گرفتم. بعد از
اینکه طلا گرفتم هم یک نمونهاش را بگویم، جایزه 200 سکهای بود. الان 200
تا سکه میشود 250 میلیون تومان. شما با 250 میلیون تومان اگر یک خانه 50
متری پیدا کردید در تهران، من از شما میخرم. حقیقتا چیزی نیست. آدم چهار
سال زندگی و جوانیاش را میگذارد و آخرش هم نتیجهای که میخواهی نیست.
*حالا همان را دادهاند؟
بله. دادهاند اما به چه دردمان میخورد؟
*ظاهرا کمیته ملی المپیک هم یک قولی داده بود که قرار شد 70 میلیون به شما بدهند.
نه،
هنوز آن را ندادهاند. من با آقای علیآبادی هم صحبت کردم. ایشان میگفتند
کمبود بودجه دارند اما این دلایل از نظر من قابل قبول نیست. ورزشکار نباید
با این چیزها سر و کار داشته باشد و نباید وارد این مسائل بشود که بودجه
میرسد یا نمیرسد. این قولی بود که به ما دادند و باید عملی میشد. ما
نباید به بقیهاش کاری داشته باشیم.
*آن شبی که تو
مدال گرفتی یک شب رویایی برای ورزش ایران در المپیک بود. اخبار بچههای
دیگر را هم دنبال میکردی که در بقیه رشتهها بچههای کاروان ایران چه کار
میکنند؟
بله، فقط اخبار سجاد انوشیروانی را دنبال میکردم! بعد از اینکه برگشتیم به کمپ تازه فهمیدم که احسان هم مدال گرفته.
*میدانستی از خانه پدریات پخش مستقیم میشود؟
بله میدانستم.
*خانوادهات هم چقدر هیجان داشتند.
بله. خیلی خوب بود.
*تصاویرش را بعدا دیدی؟
بله دیدم.
*برنامهات برای آینده چیست؟ میخواهی چه کار کنی و تا کجا پیش بروی؟
من برای مسابقات جهانی و المپیک بعدی برنامهریزی میکنم.
*به مسابقات جهانی میرسی؟
نمیدانم.
*کوروش باقری گفته اگر بهداد سلیمی به مسابقات جهانی نرسد، به او فشار نمیآورم که خودش را برساند.
بله. با همدیگر صحبت کردیم.
*تا حالا یکی دو بار به رکورد دو ضرب حمله کردهای اما نتوانستهای آن را بزنی. فکر میکنی کی میتوانی رکورد دو ضرب را بزنی؟
باید ببینم شرایط چطوری است.
*شدنی هست؟
بله. در تمرینات چند بار رکورد دوضرب را زدهام.
*در المپیک لندن خیلی خوب وزنه را کشیدی بالا اما نتوانستی آن را بالا ببری.
در
المپیک فشار خیلی روی من زیاد بود. یعنی فشار کل کاروان روی دوش دو سه نفر
بود؛ روی دوش من و حمید سوریان و یوسف کریمی. همه فقط از ما انتظار مدال
داشتند. به خاطر همین کار ما خیلی سخت شده بود. استرس ما بیش از حد شده بود
و باعث شد ما نتوانیم کارآیی واقعیمان را نشان دهیم. یک مقدار هم رفتاری
که با ما شد حرفهای نبود.
*این باعث شد استرس داشته باشید؟
بله.
من آن روز از نظر بدنی خیلی آماده بودم اما از نظر روانی اصلا آماده
نبودم. اینقدر همه به من گفتند ما طلا میخواهیم و ما رکورد میخواهیم
دیگر وقتی مدال طلایم قطعی شد سست شدم و نتوانستم برای رکورد خودم را جمع
کنم.
*یک خنده تلخی هم داشتی وقتی وزنه را انداختی. بعضیها میگفتند وزنه را عمدا انداختی روی زمین!
بله،
عمدا انداختم! خب میدانید، بعضی وقتها که داریم در مورد این وزنهها با
مردم صحبت میکنیم، مثلا یک نفر میپرسد چرا آن وزنه را بالای سر نبردی؟
دلیلش را کامل توضیح میدهم، اما طرف باز میگوید نه! میگویند اینطوری
است و به این دلیل وزنه را انداختهای! میگویم خب من الان دارم خودم
میگویم که این اتفاق افتاده. اگر مردم بیرون حرفی میزنند، حرف آنها موثق
است یا حرف خود من؟ من که خودم وسط کار هستم. مثل این است که مکانیک ماشین
بگوید مشکل ماشین این است، اما من بگویم نه، مشکل از جای دیگری است. این
شایعات زیاد هستند.
*توقعات هم بالا رفتهاند. چون رکورد یک ضرب را شکستهای، همه توقع دارند رکورد دو ضرب را هم بزنی.
توقعات
باید به نظر من به جا باشد. به اندازه باشد. توقع از یک حدی که بیشتر شود،
روی ورزشکار فشار میآورد و باعث میشود همان کارآیی که ورزشکار دارد هم
از بین برود.
*ولی تو رکورد دوضرب را میزنی.
ببینید، این رفتار غیر حرفهای است (میخندد).
*به هر حال خودت هم میخواهی رکورد را بزنی و همین باعث میشود به هدفت برسی.
مطمئن
باش اگر در همین المپیک هم اینقدر روی من فشار نمیآوردند و مثل مسابقات
جهانی پاریس راحت وزنه میزدم و توقعات از من کم بود، قطعا رکورد دوضرب را
میزدم. چون این رکورد را چندین بار در تمرین زده بودم. دو هفته قبل از
المپیک حتی 265 را هم در تمرین زده بودم. حتی به 267 هم حمله کرده بودم.
یعنی از نظر آمادگی جسمانی، آن آمادگی را داشتم که رکورد بزنم اما اینقدر
فشار روی من بود که نمیتوانستم از نظر روانی خودم را جمع کنم.
*یعنی یوسف کرمی هم به خاطر همین نتوانست مدال بگیرد؟
یوسف هم فشار زیادی را تحمل کرد.
*قبل
از المپیک همه میگفتند دوباره کاروان المپیکی مثل المپیک 2008 عملکرد بدی
خواهد داشت اما بعدش ورق برگشت و المپیکیها مدال گرفتند. همین باعث شد
فوتبالیستها که تا قبل از آن خیلی عزیز بودند مورد انتقاد قرار بگیرند.
فکر میکنی این برخورد درستی بود؟
در همه جای دنیا
فوتبال از رشتههای دیگر جداست. از نظر مالی و همه چیز جداست. الان مثلا
کشور آلمان از نظر فوتبال یک قطب است. واقعا هم سطح درآمد فوتبالیستهایش
نسبت به بقیه ورزشکارانش خیلی فرق میکند اما آنها یک سیاست درستی که
دارند این است که مثلا در وزنهبرداری یک ماتیاس اشتاینر دارند که میآیند
او را در حد خیلی بالا ساپورت میکنند. در پرتاب دیسک آن پرتابگر آلمانی
هست که او را ساپورت میکنند. میآیند در رشتههای مختلف، ورزشکاران
مدالآوری که دارند را ساپورت میکنند، آنهم طوری که ورزشکار از نظر مالی
دغدغه نداشته باشد. الان هم در ایران شما حساب کنید که ما 12 مدالآور
المپیکی داشتیم. این 12 نفر میتوانند مدعی کسب مدال در المپیک بعدی هم
باشند. قطعا توقعات آنها خیلی هم پایین است و چیز زیادی نمیخواهند اما
متاسفانه ما همین 12 نفر را هم نمیتوانیم راضی نگه داریم. یعنی مشکلی که
هست، اینکه آنقدر که به فوتبال رسیدگی میشود، به تک ستارههای رشتههای
دیگر رسیدگی نمیشود.
*یعنی باید یک حداقلهایی برای زندگی شما تامین شود تا بتوانید با خیال راحت ورزش کنید.
بله.
یک چیزی باید داشته باشیم که دغدغه نداشته باشیم. از نظر من، کسی که وارد
ورزش میشود باید تمام فکرش را بگذارد برای ورزش. اصلا در ذهنش نباید جایی
برای فکر کردن به مسائل مالی وجود داشته باشد. اینجور چیزها حتی نباید یک
گوشه از مغزش را بگیرد.
*فکر میکردی بعد از موفقیت شما، اینقدر فوتبالیستها را ببرند گوشه رینگ؟
من
با فوتبالیستها هیچ مشکلی ندارم. خیلی از آنها دوستان من هستند و خیلی
از آنها را از صمیم قلبم دوست دارم. نظر منفی هم نمیدهم در مورد آنها.
اگر کم لطفی نسبت به آنها شده حقشان این نبوده. دارند زحمت میکشند. از
نظر من نباید با نتیجه گرفتن کاروان المپیک آنها را کوبید و برعکس، با
نتیجه نگرفتن المپیکیها، ورزشهای دیگر را کوبید. همه چیز به نظرم باید به
جا باشد.
*پس با شعارهای بیغیرت که علیه فوتبالیستها داده میشد موافق نبودی؟
نه. از نظر من این کارها درست نیست.
*وقتی از المپیک برگشتی، زلزله ورزقان رخ داد و با همسرت به مناطق زلزله زده رفتی. به نظر میرسد خیلی دوست داری در کنار مردم باشی.
به
نظر من عمر قهرمانی یک ورزشکار خیلی کوتاه است و چیزی که میتواند او را
ماندگار کند اسم خوبی است که بین مردم دارد. و روش زندگی و طرز فکر او مهم
است. یک ورزشکار نباید خودش را جدا از مردم بداند و از آنها فرار کند.
هرچه به مردم نزدیکتر باشی محبوبتر هستی.
*رفتن به مناطق زلزله زده چطور بود؟ چیزی که مردم میخواستند چه بود؟
چیزی که میخواستند فقط یک سرپناه بود. فکر نکنم چیز دیگری میخواستند.
*در مورد آن زنجیری که همیشه در گردنت هست توضیح میدهی؟
آن
زنجیر هدیه همسرم است و روی پلاکش هم اسم همسرم نوشته شده. من قول داده
بودم همسرم را ببرم المپیک اما نشد و اینطوری خواستم جای او را سبز کنم.
*امسال در رایگیری فدراسیون جهانی برای انتخاب بهترین وزنهبردار جهان به خودت رای دادی یا به ایلیا؟
من به ایلیا رای دادم.
*ایلیا خیلی خوب وزنه زد. اصلا مکث نمیکرد.
اعجوبه است. از من هم بهتر است.
*البته خودت هم اعجوبهای.
بله. خب من هم پارسال رکورد جهان را زدم اما مردم به یک نفر دیگر رای دادند. همه چیز بستگی به نظر مردم دارد.
*البته
رای دادن هم سخت بود. مثلا در مورد انتخاب محبوبترین فوتبالیست جهان فقط
کافی است که روی یک اسم کلیک کنی، اما در مورد انتخاب بهترین وزنهبردار
سال باید یک فرم را پر کنی که شاید مردم حوصله انجام این کار را نداشته
باشند.
بالاخره روندش اینطوری است. من خودم همان روز اول رفتم رای دادم.
*راستی وقتی بهترین وزنهبردار جهان شدی چه جایزهای به تو دادند؟
رفتم
کاپ بهترین وزنهبردار جهان را گرفتم و آمدم ایران، زنگ زدم به آقای
افشارزاده و گفتم بهترین وزنهبردار جهان شدم. گفت مبارک است. گفتم خب
جایزه نمیدهید؟ فکر میکنید چه جایزهای به من داد؟ یک میلیون و 350 هزار
تومان داد. تازه یک و نیم میلیون بود که 150 هزار تومان مالیات خورد به آن!
*چند تا اسم میگوییم، نظرت را در مورد آنها بگو.
کوروش باقری: سختگیر
حسین توکلی: پر تلاش
آیدین نصرتی: حرف نداره. در وزنهبرداری بدشانس بود.
سعید علی حسینی: خیلی پسر خوبی است. دوستش دارم.
حسین رضازاده: رئیس فدراسیون.
ایلیا ایلین: اعجوبه
مدال المپیک: خوب بود. آنطوری که فکر میکردم نبود.