598 به نقل از کیهان: «ع.ش» از اعضاي حزب منحله مشاركت ضمن بيان اين خبر به روزنامه بهار گفت: همين طور
اجمالي جلسه مشاورين آقاي خاتمي را كه ارزيابي كردم ديدم تقريباً 50درصد نظرشان بر
اين است كه ما با وجود شرايط فعلي بايد در انتخابات وارد شويم تا نتيجه را ببريم و
50 درصد مي گويند ما نبايد وارد شويم چرا كه نحوه برگزاري به گونه اي است كه نتيجه
اي براي ما نخواهد داشت. مي گويند اين انتخابات براي ما نيست و شركت در آن هيچ
حاصلي براي ما نخواهد داشت.... عده اي مي گويند اگر ما وارد انتخابات شويم معلوم
نيست وارد چه معركه اي شده ايم و معلوم نيست بتوانيم راي اكثريت را به رقيب
بقبولانيم اما همه در اين اتفاق نظر دارند كه بايد از فرصت انتخابات براي ارتقاي
حركت استفاده كنيم.
وي با ادعاي اينكه اصلاح طلبان «صندوق راي» را به «خيابان» ترجيح مي دهند، درباره
زدن به زير ميز بازي انتخابات و مقابله با راي اكثريت در سال 88 توضيحي نداد اما
درباره انتخابات پيش رو اظهار داشت: پنجره انتخابات را ما نمي توانيم باز كنيم،
پنجره بايد باز شود. ما نمي دانيم كدام پنجره قابليت باز شدن پيدا مي كند. الان فكر
نمي كنيم باز شود ولي مطمئن هستم كه وضع به همين صورت باقي نمي ماند.
شايان ذكر است تلقي تندروها در انتخابات مجلس نهم (اسفند ماه 1390) اين بود كه با
فشار خارجي و داخلي، نظام مجبور مي شود مقابل فتنه گران كوتاه بيايد؛ رويايي كه به
كابوس تبديل شد و پروژه تحريم انتخابات با مشاركت 64 درصدي مردم اسباب سرافكندگي
جريان ساختارشكن همسو با خارج مواجه شد. درست به همين دليل هم فتنه گران تصريح مي
كنند كه آن اتفاق، يك وزن كشي افتضاح بود و نمي تواند مجدداً در انتخابات رياست
جمهوري سال آينده تكرار شود.
«ع.ش» در مصاحبه با روزنامه زنجيره اي بهار با اهانت مجدد به همه شهرونداني كه حاضر
به همراهي با فتنه گران نشدند مدعي «پوپوليسم روستايي در ازاي توزيع پول» شد و گفت:
ولي طبقه متوسط شهري در عرصه كار و عرصه اجتماع حضور دارد. در واقع شعار ما بيشتر
بر طبقه متوسط تأثيرگذار است و اصولاً ساز و كارش با عوام فريبي فرق مي كند.
عضو حزب منحله مشاركت در اينجا نيز يك واقعيت مهم را كتمان مي كند و آن اينكه فتنه
پيچيده سبز با ميدانداري عناصري كه درصدد بودند مردم انقلابي و ضد انقلاب را يكجا
همراه خود كنند، نتوانست در ميان طبقه متوسط شهري گسترش پيدا كند بلكه در عرض 8 ماه
به انگشت نما شدن اعضاي گروهك هاي مختلف نفاق در ميانه ميدان محدود شد و متقابلاً
همين طبقه متوسط و پايين جامعه ( از نظر اقتصادي) بودند كه بساط فتنه گري مدعيان
اصلاح طلبي را - كه وارد فاز ساختارشكني و آشوب شده بودند - جمع كردند.
اين عضو فراكسيون مشاركت در مجلس ششم جزو عناصر مستعفي و متحصن در مجلس ششم بود كه
در شيپور خروج از حاكميت نواختند و جريان متبوع آنها در فتنه گري پس از انتخابات
رياست جمهوري سال 88 نيز به هيچ نوع مذاكره با مراجع قانوني و مسالمت در مسير حقوقي
تن نداد اما اكنون از موضع يك ورشكسته سياسي مي گويد: نياز به مذاكره با حكومت
كاملاً در جبهه اصلاحات وجود دارد. يعني فكر مي كنم اين ضرورت آينده ما است و قبلاً
هم اين حرف را گفته ام غفلت از اين موضوع شايسته نيست ما بايد از هم اكنون به ساز و
كار مذاكره فكر كنيم تا اگر در آينده روزي خواستيم مذاكره اي انجام دهيم چارچوب ها،
آدم ها و روش هايمان، براي اين كار تعريف شده و مشخص باشد منتها اين را هم بگويم كه
هنوز هيچ كدام از ما متولي اين امر نيستيم. اگر در شرايط سياسي كشور گشايشي ايجاد
شود حتماً لازم است ساز و كار تشكيلاتي براي اين مسئله داشته باشيم.
وي درباره مدعاي فريبكارانه وحدت ملي از سوي برخي فتنه گران وحدت شكن اذعان كرد: به
نظرم تشكيل دولت وحدت ملي شدني نيست. در شرايطي كه ما در الفباي خودمان هنوز مشكل
داريم، نه امكانپذير است و نه قابل دوام.
«ع.ش» درباره برخي اختلافات ميان اصولگرايان گفته است: مي ترسيم ما هنوز نمي دانيم
صحنه آرايي طرف مقابل چقدر واقعي و چقدر تصنعي است. يعني احتمال اين را مي دهيم كه
اينها همه صحنه سازي باشد.
وي اين را هم گفته كه «برخي مشاوران خاتمي نظرشان اين است كه ما با زور، خودمان
وارد انتخابات شويم». «ع.ش» مدعي شد اصلاح طلبان عمداً در انتخابات مجلس وارد نشده
اند كه انرژي شان را ذخيره كنند (!)