کد خبر: ۱۱۱۲۵
زمان انتشار: ۱۹:۴۲     ۲۶ فروردين ۱۳۹۰
خبرنامه دانشجویان ایران: سایت اباعبدالله نوشت:

از فاطمه اكتفا به نامش نكنید

نشناخته توصیف مقامش نكنید

هر كس در او محبت زهرا نیست

علامه اگر هست سلامش نكنید

 

در خانه آه دارد علی
عشق پهلو شکسته داردعلی
آن پسر جان داد فدای مادرش
حسن حسین داغ مادر دارند یاعلی

 یا علی رفتم بقیع اما چه سود
هرچه گشتم فاطمه(س) آنجا نبود
یا علی قبر پرستویت کجاست؟
آن گل صد برگ خوش بویت کجاست؟
هرچه باشد من نمک پرورده ام
دل به عشق فاطمه خوش کرده ام
حج من بی فاطمه (س) بی حاصل است
فاطمه (س) حلال صدها مشکل است

سبد سبد بیارید گلهای  نیلوفری رو

بیاید عزا بگیریم روزای بی مادری رو

بگید چاووش بخونه غم از دلا امون برده

بگید حجله بیارند آخه مادر جوون مرده

 

پیغمبری كه عمری غمخوار امتش بود

روی كبود زهرا (س) اجر نبوتش بود؟

 

 

 

فاطمیه قصه گوی رنجهاست      فاطمیه تفسیر سوز مرتضی ست

فاطمیه شعر داغ لاله است             قصه ی زهرای 18 ساله ست

فاطمیه شرح دیوار و در است    دفتر در مقام سخت زینب پرور است

 

ما گوشه نشینان غم فاطمیه ایم

محتاج عطا و كرم فاطمیه ایم

عمری است كه از داغ غمش سوخته ایم

دیدم که ازپس در پهلوی من شکسته است
فریاد من درآنجا علی علی علی بود
بر روی من با میخ در نوشتند
این جرم گفتن علی علی علی بود
من هم زخون بر روی در نوشتم
تنها گناه زهرا علی علی علی بود

زآن روزی که سیلی خورد زهرا
سیه شد روزگار اهل معنا
شنیدم زعارفی که می فرمود
حکم فرج را کند زهرای سیلی خورده امضا

زهرا كه شهید گشت بی جرم و گناه

هست از غم او، سینه ی عالم پر آه

خدا كجا و سیلی خوردن

لا   حول   و  لا  قوه   الا   بالله

کشته شد محسن آنان که تماشا کردنند
سند تیر به اصغر زدن امضاء کردنند

ای كاش فدك این همه اسرار نداشت

ای كاش مدینه در و دیوار نداشت

فریاد دل محسن زهرا این بود

ای كاش در سوخته مسمار نداشت

كاش قلبم به قبرش راه داشت

كاش زهرا هم زیارتگاه داشت

دل از غم فاطمه توان دارد، نه

و ز تربتِ او كسی نشان دارد، نه

آن تربتِ گمگشته به بَر، زوّاری

جز مهدی صاحب الزمان دارد، نه

 

 

بعد از این خورشید می ماند غریب ، می تراود از لبش ام یجیب . . .

از مشرق قلبم رسیده فاطمیه . رخت عزایم كو ، رسیده فاطمیه . . .

 


حضرت محمد (ص) : فاطمه پاره تن من است . هر كه او را بیازارد ، مرا آزرده خاطر كرده است و هر كه او را شاد كند ، مرا نیز خوشحال نموده است .



 

خواستم بگویم، كه فاطمه دختر محمد است.

دیدم كه فاطمه نیست.

خواستم بگویم، كه فاطمه همسر علی است.

دیدم كه فاطمه نیست.

خواستم بگویم، كه فاطمه مادر حسین است.

دیدم كه فاطمه نیست.

خواستم بگویم، كه فاطمه مادر زینب است.

باز دیدم كه فاطمه نیست.

نه، این‌ها همه هست و این همه فاطمه نیست.

«فاطمه، فاطمه است»

 

حضرت حیدر به نام فاطمه حساس بود ،

خلقت از روز ازل مدیون عطر یاس بود ،

 ای كه ره بستی میان كوچه ها بر فاطمه ،

 گردنت را می شكست آنجا اگر عباس بود .

 شهادت حضرت زهرا (س) بر شما تسلیت باد

در حريم فاطميّه مرغ دل پر مي زند


ناله از مظلومي زهراي اطهر مي زند
 
 
 
تا رخصت حضور نيابد، شب طلوع

مهتاب از ادب نتراود به روزنش

تا کعبه راز سنگ کرامت نيفکند

از چشم روزگار نهان است مدفنش
 
 
 
 
دل از غم فاطمه توان دارد، نه

و ز تربتِ او كسي نشان دارد، نه

آن تربتِ گمگشته به بَر، زوّاري

جز مهدي صاحب الزمان دارد، نه
 
 
 
 
اي كاش فدك اين همه اسرار نداشت

اي كاش مدينه در و ديوار نداشت

فرياد دل محسن زهرا اين بود

اي كاش در سوخته مسمار نداشت
 
 
 
كاش قلبم به قبرش راه داشت

كاش زهرا هم زيارتگاه داشت
 
 
 
  الا اي چاه يارم را گرفتند

گلم، باغم، بهارم را گرفتند

ميان کوچه ها با ضرب سيلي

همه دار و ندارم را گرفتند
 
 
 
 
ناموس خدا، دخت نبي، همسر حيدر

امّ الحسنين، شافعه ي خلق به محشر

اين غم نرود از نظر ما که ز کين شد

نيلي رخت از سيلي آن شوم بد اختر

يا رب تو عذابش بنما بيشتر از پيش

آنکس که به پهلوي وي از کينه زدي در

 
 
 هر سينه که دوستدار زهراست

آشفته و بي قرار زهراست

گنجينه ي هفت آسمان ها

در سينه ي خون نگار زهراست

از شرح کرامتش همين بس

عالم همه وامدار زهراست
 
 
fatemeh30.jpg
 
 
بريزم اشک غم، از ديده بر رخسار مادر جان

بنالم در عزايت بادل افکار مادر جان

به ياد آرم از آن ساعت که با پهلوي بشکسته

کشيدي ناله در بين در و ديوار مادر جان

از آن غصب فدک و ز بردن حيدر سوي مسجد

مرا ديگر نباشد طاقت گفتار مادر جان
 
 
 
 
تا که پرسيدم ز منطق، عشق چيست

در جوابم اينچنين گفت و گريست

ليلي ومجنون همه افسانه اند

عشق تفسيري ز زهرا و عليست
 
 
 

از فاطمه اکتفا به نامش نکنيد

نشناخته توصيف مقامش نکنيد

هر کس که در او محبت زهرا نيست

علامه اگر هست سلامش نکنيد
 
 
 
 
يا علي رفتم بقيع اما چه سود

هر چه گشتم فاطمه آنجا نبود

يا علي قبر پرستويت کجاست
 
آن گل صد برگ خوشبويت کجاست

هر چه ياشد من نمک پرورده ام

دل به عشق فاطمه خوش کرده ام

حج من بي فاطمه (س) بي حاصل است

فاطمه (س) حلال صدها مشکل است
 
 
 
 
جاهلان خيال بافتند

فرق شيعه را شکافتند

زخم شيعه را نمک زدند

قفل بر در فدک زدند

تاب ديدنت نداشتند

داغ بر دلت گذاشتند

تير و قلب عاشق آه آه

سيلي و شقايق آه آه
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها